پس از شکست پرسپولیس در اراک، سر و صداها به خاطر این باخت قابل پیشبینی به آسمان رفته و بسیاری از این روند ابراز نگرانی کردهاند.
دیدارنیوز ـ سرویس ورزشی: از دیشب تا به حال که پرسپولیس در اراک به تیم آلومینیوم باخته، انگار همه آنهایی که به دنبال ایراد گرفتن و نیش زدن به قهرمان پنج ساله لیگ برتر بودند این فرصت را غنیمت دانسته و با تمام وجود دنبال آسمون و ریسمون بافتن و ربط دادن همه مسائل و مشکلات سالهای اخیر به این بازی هستند.
البته که زمین فوتبال عموما صحنه حقیقت و راستی است و در اغلب اوقات تیم برتر میدان، پیروز از زمین خارج میشود و از این دریچه میتوان چنین به موضوع نگاه کرد که پرسپولیس باخت چون با روزهای خوبش فاصله داشت و آلومینیوم نیز به اندازه کافی انگیزه و اعتماد به نفس داشت تا بتواند برای دومین بار پرسپولیس را در اراک شکست بدهد.
با همه این احوال به زعم نگارنده این شکست را باید به مثابه یک تلنگر یا حداکثر یک هشدار به این تیم تلقی کرد که در چند سال اخیر با وجود همه بدبختیها و گرفتاریهای شایع در فوتبال ایران، نسبت به سایر تیمهای دیگر برتر بود و توانست انسجام و اتحاد تیمی را با تاکتیک تیمی و تواناییهای فردی ممزوج کند و در بالاترین سطح فوتبال ایران یکهتاز بماند.
طبیعتا در مورد پرسپولیس و همه تیمهای ورزشی دیگر، زیستن مداوم در شرایط اوج ناممکن است و یک روز به پایان خواهد رسید و ایام فرود نیز وجود خواهند داشت. بر خلاف شماری از منتقدان که پرسپولیس را یک بازنده تمام عیار و تیمی که دیگر نخواهد توانست از جا بلند شود میدانند، اعتقاد داریم که سرخهای پایتخت همچنان سرمایه قابل توجه و مکفی برای بازگشت به روزهای خوب خود دارند و این شکست همانقدر که موجب شود سران باشگاه، بازیکنان و تصمیمگیرندگان آن در وزارت ورزش به خود بیایند و تکانی بخورند، میتوانند منشا خیر باشد.
پرسپولیس متشکل یک گروه انسانی با تواناییهای مشخص است که در این مدت عموم بار مسئولیت را به دوش کشیده و حالا خسته و فرسوده است. باید پذیرفت که بازیکنان و کادر فنی این تیم از جنس فولاد و سنگ نیستند و برای تیمی که در یک سال اخیر در فوتبال ایران تنها دو باخت را پذیرفته و نه فرصت استراحت مناسب داشته و نه در یارگیری قدمهای خوبی برداشته، شکست خفیف در اراک اتفاقی طبیعی و قابل هضم است. به هر حال عملکرد خوب پرسپولیس در این چند سال باعث شده که هواداران این تیم حتی تحمل یک باخت را هم نداشته باشند اما در مقام قیاس میتوان از بارسلونا نام برد که در این زمینه شباهتهای آشکاری با پرسپولیس دارد. مگر بالاتر از بارسا در این سالها داشتهایم؟
مسئله مهم در این وضعیت، پیدا کردن یک استراتژی مناسب برای فرود و بعد دوباره تلاش برای بازگشت به اوج است، ضعفی که ما نه تنها در فوتبال که در بسیاری از زمینههای اجتماعی و سیاسی نیز داریم. باید به پرسپولیس زمان کافی و متناسب داد که نقاط ضعف خود را بشناسد و مرمت کند و شرایط خود را با امکانات جدید خود وفق دهد و خلاء های موجود را نیز پر کند.
به هر حال بازیکنان جدید چه در اندازه آنهایی که رفتند باشند یا نباشند باید فرصت داشته باشند تا چهره تازه تیم را بسازند و هارمونی لازم را به این جمع ناآشنا ببخشند. در کنار همه این توصیههای عادی و معمولی اما نباید از کنار ماجرای مدیریتی باشگاه گذشت که شاید مهمترین ابزار برای بازگشت به اوج است. امروز مشخص شد که ماجرای اسپانسر مالی پرسپولیس همچنان در بنبست باقی مانده، پنجره نقل و انتقالات که قرار بود با پرداخت بدهی کالدرون باز شود نیز فعلا مسدود خواهد ماند و اساسا کسی با وکیل مربی سابق تماس نداشته است. طبیعتا هر چقدر اوضاع فنی در پرسپولیس رو به راه شود هم بدون گشایش در ماجراهای مدیریتی، راه بازگشت به روزهای خوب نیز بسته خواهد شد!
بدون شک شکست پرسپولیس به آلومینیوم تلخ و ناگوار بود اما زندگی در فوتبال همیشه ادامه داشته و تاریخ را میشود دوباره ساخت. همانطور که با یک گل بهار نمیشود، با یک باد نیز همه برگهای یک درخت نمیریزند.