راز ناپدید شدن دختر جوانی که دوستش مدعی بود او را کشته است، با تیزهوشی بازپرس جنایی برملا شد.
۲۵ شهریور مرد میانسالی به کلانتری ۱۲۰ سیدخندان رفت و از ناپدید شدن دخترش خبر داد. او گفت: شقایق شامگاه گذشته با قهر خانه را ترک کرد و دیگر برنگشت.
با شکایت مرد میانسال تحقیقات به دستور بازپرس محمدتقی شعبانی آغاز شد و کارآگاهان پی بردند که شقایق مدتی است با پسر جوانی به نام امیر دوست شده است. از سویی پس از ناپدید شدن شقایق از حساب او پول برداشت شده بود که بررسیهای پلیس نشان میداد، پول را امیر برداشت کرده است.
با کنار هم قرار دادن مدارک و شواهد و با این احتمال که امیر از سرنوشت دختر جوان با خبر است به دستور بازپرس شعبه دهم دادسرای امور جنایی پایتخت، او بازداشت شد. امیر در تحقیقات اولیه گفت: با شقایق به یک پارک رفتیم، اما با هم دعوایمان شد، من او را هل دادم که سرش به جدول کنار پیادهرو خورد و جان باخت.
جسدش را سوار خودروام کرده و به نزدیکی رودخانهای در اطراف تهران بردم و پس از تکهتکه کردن رهایش کردم.
در ادامه تحقیقات با توجه به اظهارات متناقض متهم جوان این احتمال از سوی بازپرس جنایی مطرح شد که پسر جوان دچار توهم است. اما برای اطمینان از موضوع تیمی از کارآگاهان اداره چهارم پلیس آگاهی پایتخت راهی محلی شدند که امیر مدعی بود جسد را در آنجا مثله و رها کرده است.
در بازرسی میدانی هیچ رد و نشانی از جسد بهدست نیامد. در نهایت بار دیگر به دستور بازپرس جنایی تحقیقات از متهم جوان صورت گرفت و این بار پسر ۲۳ ساله واقعیت را برملا کرد. او گفت: آن موقع حال خوبی نداشتم برای همین توهم به من دست داده بود و شقایق زنده است.
با اطلاعاتی که امیر در اختیار تیم تحقیق قرار داد، مأموران دختر جوان را پیدا کرده و به خانوادهاش برگرداندند.