منطقه قفقاز دههها است که محل مناقشه بین کشورهای آن منطقه و قدرتهای دور و نزدیک است. پس از جنگ ۴۴ روزه باکو و ارمنستان و پایان موقتی جنگ، این بار ایران با جمهوری آذربایجان دچار چالش شده است. بخشی از پرونده قطور این منطقه مربوط به قائله قره باغ است که بازخوانی بخشی از تاریخ آن در گزارش شرق آمده است.
دیدارنیوز: بازخوانی خاطرات هاشمی از جنگ جمهوری آذربایجان و ارمنستان در دهه 70 قرهباغ 30 سال قبل شرق: این روزها، مناقشه و درگیری میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان باز در صدر اخبار است و الهام علیاف، رئیسجمهور آذربایجان نیز با ادعای ورود غیرقانونی کامیونداران کشورمان به منطقه «قرهباغ»، پای ایران را به ماجرا باز کرده است. اختلاف باکو و ایروان بر سر «قرهباغ» البته ماجرای تازهای نیست و با مرور تاریخ چند دهه پیش میتوان به جزئیات آن دست یافت. یکی از دورههایی که ایران بهعنوان ناجی وارد ماجرای اختلافهای این دو کشور شد، دوره ریاستجمهوری مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی است. در ابتدای دهه 70، اختلافهای باکو و ایروان چنان زیاد میشود که هر دو از ایران و شخص هاشمی میخواهند به این ماجرا ورود کند تا بر اساس تجربهاش در دوران هشتساله جنگ ایران و عراق، این اختلاف نیز پایان یابد. آیتالله هاشمیرفسنجانی از میانه دولت اول خود، وارد ماجرای درگیری ارمنستان و جمهوری آذربایجان میشود. او در خاطره روز ۲۷ بهمن سال 70 نوشته: «با آقای [حسن] حسناف، نخستوزیر آذربایجان ملاقات داشتم. خیلی صریح و بیپرده، مشکلات خودشان و سایر جمهوریها را گفت. از جنگ با ارمنستان خیلی ناراحتاند و شدیدا خواستار میانجیگری هستند. احساس ضعف دارند. مدعیاند روسها اسلحه زیاد به ارمنستان دادهاند و به آذربایجان ندادهاند. اکنون هم آمریکا و هم روسیه، طرفدار ارمنستاناند و گفت ارتش شوروی در جمهوریها مانده و تابع روسیه است و اعتنایی به حکومتهای محلی ندارد. روسها به دیگران زور میگویند. اطلاعات زیادی درباره اوضاعشان داد». فردای آن روز نیز با رئیسجمهوری آذربایجان دیدار میکند. اواخر اسفند همان سال، نخستوزیر آذربایجان تلفنی از هاشمی میخواهد با رؤسای جمهور ارمنستان و روسیه برای حل مشکل صحبت کند؛ آیتالله همان روز با لئون تر پطروسیان، رئیسجمهور ارمنستان، صحبت میکند و او میپذیرد که اوضاع را آرام کند. همچنین پطروسیان میگوید آمریکا از ارمنستان خواسته در جلسهای در بلژیک، با حضور ترکیه برای مذاکرات صلح شرکت کنند و ارمنستان رد کرده و گفته است باید ایران هم باشد. اولین روز فروردین سال 71، هاشمی مینویسد: «آتشبسی که به ابتکار ایران در منطقه قرهباغ [میان جمهوری آذربایجان و جمهوری ارمنستان] برقرار شده است، نسبتا مراعات میشود ولی رسانههای غربی مایل نیستند آن را به نام ایران مطرح کنند». او در 14 فروردین به اصرار وزارت خارجه، تلفنی با هلموت کهل، صدراعظم آلمان غربی، درباره هماهنگی در میانجیگری در منطقه قرهباغ و ضرورت توازن در مبادلات دو کشور مذاکره میکند.
نیمه فروردین رؤسای جمهور آذربایجان و ارمنستان برای اولینبار در تهران با یکدیگر دیدار میکنند؛ آیتالله هاشمی در جلسه بین این دو مینشیند. او مینویسد: «ابتدا در کلیات مانند ضرر نزاع و مصالح صلح و سپس درباره متن سند تنظیمشده برای امضای دو طرف صحبت کردم. درمورد کلیات اتحاد نظر بود، اما در بعضی مضامین و عبارات سند، اختلاف پیش آمد. هیئت ارمنی منسجم و مطیع رئیسشان بودند، اما هیئت آذری اختلاف داشتند و بعضیها مرموزانه عمل میکردند که رئیسشان موفق نشود یا ایران در میانجیگریاش موفق نباشد؛ وزیر امور خارجهاش چنین بود. بعد از توافق کارشکنی میکردند. بالاخره ناچار خلوت و توافقی نیمبند درست کردیم».
۱۹ اردیبهشت، او دوباره با رئیسجمهور آذربایجان و رئیسجمهور ارمنستان تلفنی صحبت میکند.
اوضاع دو کشور تا سال بعد همچنان نابسامان ادامه پیدا میکند. هاشمی در خاطره 17 شهریور سال 72 مینویسد: «عصر رئیسجمهور ارمنستان تلفنی تماس گرفت. از تجاوز ارامنه به آذربایجان انتقاد کردم و او گفت از قُبادلی عقبنشینی کردهاند و دیگر پیشرفت نخواهند داشت و تدریجا از قرهباغ بیرون میروند و بهزودی در مذاکرات روسیه، تصمیمهای خوبی اعلان خواهد شد. تأکید کردم که پس از نشست تهران که ارامنه برخلاف تفاهمات عمل کردند، آن قولها عملی شود. بارها میخواست تلفنی تماس بگیرد، نپذیرفته بودم».