تغییر اقلیم این روزها آنقدر دامنه خود را در ایران گسترش داده که در همه عرصههای منابع طبیعی کشور اثر مشهودی دارد. در این گزارش به گوشهای از تبعات دامنگیر تغییر اقلیم در استانهای کشور و تنش آبی که در سال آینده نیز ادامه خواهد داشت پرداختهایم.
دیدارنیوز ـ خشکسالی که از سال ۷۶ در ایران شروع شده بود، سالها افت و خیز داشت، اما از ابتدای دهه ۹۰ ابعاد خود را با خشکاندن تالابها و رودخانههای بزرگ کشور نشان داد و از سال ۹۹ به تنش آبی در شهرها و روستاهای خشک کشور انجامید. در چنین شرایطی الگوی بارشها نیز با تغییر جدی مواجه شده است. بارشهایی که پیش از این در طول سال آبی صورت میگرفت، طی دوره ۳ ماهه انجام میشود تا دامنه آن به سیلابهای متعدد از یکسو و آتشسوزی در جنگلها و مراتع کشور از سویی دیگر منجر شود. از دیگر تبعات تغییر اقلیم میتوان به بیابانزایی، آلودگی هوایی که دوسوم جمعیت کشور را درگیر میکند، بحران امنیت غذایی، فرسایش خاک و توفانهایی که در جوار کانونهای ریزگرد به خیزش گردوغبار بیشتر منجر میشود، اشاره کرد.
بارشهای کشور براساس گزارش سازمان هواشناسی و پژوهشگاه این سازمان و حتی مرکز تغییر اقلیم در ایران، ۳۰درصد نسبت به میانگین بلندمدت ۵۰ ساله کاهش یافته است. این عدد بهویژه در شهرها و روستاهای خشک کشور تا ۵۰ درصد نیز گزارش شده است. مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی با تأیید این کاهش، اعلام کرده است که تداوم تنش آبی در برخی شهرها و روستاهای کشور در پاییز امسال نیز ادامه خواهد داشت. پاییز نخستین فصل از سال آبی پیشروست و این پیشبینی، بهمعنای آن است که سال آینده نیز باید شاهد تبعات سهمگین کاهش بارشها برای مردم کشور باشیم.
مرکز ملی خشکسالی نیز در اینباره هشدار داده است که همزمان با آغاز فصل پاییز و کاهش دمای هوا مصرف انرژی و آب نیز کاهش پیدا میکند و شرایط نسبت به تابستان مناسبتر است، اما تنش آبی تا جاری شدن آب در رودخانهها و پر شدن نسبی سفرههای زیرزمینی همچنان باقی خواهد ماند.
پیشبینیهای پژوهشگاه هواشناسی کشور نشان میدهد در سال آبی آینده، در بخش کشاورزی نیز تنش آبی تا ابتدای زمستان ادامه خواهد یافت.
در گزارش این پژوهشگاه آمده است، بارندگیها در سال آبی ۱۴۰۰-۹۹ بهخصوص در حوضههای آبریز رودخانههای دز، کرخه و کارون بهشدت کاهش یافته و زیر حد نرمال بوده است.
این موضوع بر دبی آب و آورد این رودخانهها نیز تأثیر گذاشته و مشکلاتی را برای ساکنان این مناطق ایجاد کرده است. بدینترتیب احتمال اینکه سال آبی پیشرو پربارش باشد، بسیار کم است؛ با توجه به اینکه دستکم ۳۰ درصد منابع استراتژیک غذایی کشور در نقاطی کشت میشوند که با کاهش بارش مواجهند. بدینترتیب و براساس پیشبینی پژوهشگاه هواشناسی کشور، پیشبینی میشود امنیت غذایی در سال پیشرو نیز درست مثل امسال با چالش مواجه شود و دولت جدید باید برای جبران این بحران از همین حالا برنامهریزی داشته باشد.
در دهه اخیر براساس اعلام سازمان جنگلها، ۱۸۰ هزار هکتار از منابع طبیعی ایران درگیر آتش و ۱۰ هزار هکتار از جنگلهای ایران طی یکدهه بهطور کامل نابود شد. افزایش آتشسوزیهای جنگلی یکی از مهمترین تبعات تغییر اقلیم است.
با تغییر الگوی بارشها، علفهای هرز بسیاری در سطح جنگلها پدید آمده و با وزش بادهای گرم، شرایط برای ایجاد حریقهای طبیعی و سهوی به سرعت فراهم میشود. در چنین شرایطی آتش به جان سطح جنگل و تنه درختان میافتد. بیشترین آتش رخ داده در مناطق زاگرسی در استانهای فارس، کردستان، کهگیلویه و بویراحمد و لرستان به سوختن بلوطزارهایی منجر شد که منابع هدایتگر آب به سفرههای زیرزمینی هستند؛ بنابراین با افتادن آتش به جان رویشگاهها، شرایط برای تشنه ماندن سفرههای زیرزمینی نیز فراهم شده است. این درحالی است که از منطقه زاگرس ۴۰ درصد منابع آبی کشور تامین میشود و آتش جنگلی بلایی چندوجهی برای کل کشور است.
افزایش چشمگیر سیلابها از سال ۹۶ در ایران آغاز شد. در پی ۵ سال خشکسالی شدید استانهای خشک و نیمهخشک که بیشتر در پهنههای زاگرسی قرار داشتند، نظیر فارس، کردستان، خوزستان، لرستان و چهارمحال و بختیاری با فرسایش شدید خاک بهویژه در بستر رودخانههای خشکشده مواجه شدند. در عین حال با آغاز سال آبی و بارشهای متمرکز شدید، سیل در همه استانهای ذکر شده به راه افتاد و در سال ۹۸، دامنه این سیلها بخش وسیعی از جمعیت زاگرسنشین را درگیر کرد. بر اساس بررسیهای سازمان جنگلها، پوشش جنگلی بعد از مراتع طبیعی موثرترین عامل جلوگیری از فرسایشهای آبی و خاکی است. از بین عوامل مختلف تاثیرگذار در بروز سیل، بیشترین سهم مربوط به عامل پوشش گیاهی از نظر نوع و درصد کاری و وضعیت خاک از نظر نفوذپذیری میتوان عنوان کرد. طی سالهای اخیر عدم مدیریت در بهره برداری از آب و جنگل، باعث اختلالاتی در طبیعت و نامساعد شدن شرایط زیست برای تمامی موجودات زنده و افسار گسیختگی طبیعت شده است.
توفان همهساله در برخی استانهای خشک کشور موجب آلودگی هوا و بعضا تعطیلی کار و ادارات میشود که معروفترین آنها بادهای ۱۲۰ روزه سیستان و بلوچستان است. اما در سالهای اخیر بهتبع افزایش خشکسالی و تغییر اقلیم، در برخی استانهای نیمهخشک نیز توفانهای گردوغبار به بحرانی وسیع تبدیل شده است. بر اساس اعلام سازمان هواشناسی، پس از خوزستان که در دهه اخیر روزهای توفانی بسیاری را سپری کرد، در ایلام و کرمانشاه نیز توفانهای ناشی از تغییر اقلیم افزایش یافته و دایره خیزش گردوغبار را افزایش داده است.
روند خشک شدن تالابها در دهه ۹۰ به بالاترین حد خود در نیمقرن اخیر رسید. تالابهای هامون، نیریز، شادگان، عباس آباد، آلاگل، هورالعظیم و دریاچه ارومیه، یکی پس از دیگری خشکیدند تا با بستر خشک خود، به منابع جدیدی برای تولید ریزگرد تبدیل شوند. همچنین خشکی آنها موجب شد آلودگی محیطی شهرهای اطراف آن نیز به بالاترین حد خود برسد. نفوذ پساب و فاضلاب به تالابها، یکی از مشکلات زیستی کشور است که فاضلاب خود را به تالابها میریختند و حالا با خشکی تالابها، همچنان فاضلابها به این بسترهای خشک جاری میشود و بحرانهای متعددی پدید آورده است. این بحران حتی در تالابی نظیر انزلی نیز که با کاهش آب مواجه شده، به وضوح پدید آمده است.
گزارش از سیدمحمد فخار