جمعی از مهمانداران قطارهای مسافربری، با امضای نامهای خطاب به مسوولان سازمان بازرسی کل کشور، خواستار رسیدگی به مشکلات صنفی این قشر از نیروهای خدماتی شدند.
دیدارنیوز ـ مهمترین خواسته امضاکنندگان این نامه، بازگشت به کار بیش از ۱۰۰۰ مهماندار قطار است که از اردیبهشت ۱۳۹۹، با حکم پیمانکاران شرکتهای راهبری قطارهای مسافربری، اخراج و خانهنشین و پشت نوبتی دریافت بیمه بیکاری و مسافرکش و سرایدار و پادو شدند.
این نامه، ممهور به امضای محفوظ صدها مهماندار قطار است؛ مهماندارانی که طی ۱۹ ماه گذشته، جور وظایف همکاران اخراجیشان را به دوش میکشند.
این نامه، آخرین روزنه امید است با فهرست مفصلی از تبعیضها و تحمیلهایی که از روزهای پایانی سال ۱۳۹۸ و بعد از شیوع کرونا «تشدید» شد؛ «تشدید» شد، چون تا پیش از آن، حدود ۳۰۰۰ مهماندار، با شرح وظایف مشخص، با ساعت کاری مشخص، با حقوق و مزایای مشخص، مشغول به کار بودند و شرایط کار، تفاوت زیادی با شرایط بقیه مشاغل نداشت. «کرونا» که آمد، از اولین هفتههای سال جدید، سفرهای مردم کم شد، کوپهها خالی ماند، قطارها، روی ریلها و در آشیانهها خوابیدند. زیر سنگینی سایه رکود سفر، پیمانکاران شرکتهای مسافربری، بهانه نقدی برای سبک کردن لیستهای بیمه و فهرست مزدبگیرها پیدا کردند. از اردیبهشت پارسال، وقتی کرونا به همه استانها رسید، گردن مهمانداران، در یک قرعهکشی ناعادلانه، رفت زیر تیغ گیوتین. کسی که هیچ نمره منفی در پروندهاش نداشت، کسی که ۱۵ سال و ۱۰ سال و ۷ سال سابقه کار داشت، کسی که مستاجر بود، کسی که دو فرزند داشت، کسی که مجرد بود. هیچکدام از اخراجیها نمیدانند چرا اخراج شدند. حالا که یک سال از اخراجها گذشته و قطارها، خیلی وقت است که از خواب «کرونایی» بیدار شدهاند، چون سفر ریلی به اقصینقاط کشور، طوری محبوب است که برای بلیت قطار، بازار سیاه درست میشود، فقط حدود ۳۰ نفر از کل مهمانداران اخراجی، دعوت به کار شدهاند و بیش از ۱۰۰۰ اخراجی، ناامید از هر گشایشی، شکم زن و بچه را به نان مسافرکشی و سرایداری عادت دادهاند.
این نامه، آخرین روزنه امید است برای حدود بیش از ۱۵۰۰ مهماندار قطار که جور وظایف دوستان اخراجشدهشان را به دوش میکشند و شاکی از حجم دوبرابری کار و بیپولی به دلیل ثابت ماندن دستمزدها، خواستهاند که یک مسوول، یک نفری که حرفش بُرش دارد و قانون را میشناسد، سری به این قوطیهای دراز همیشه آواره در کوه و بیابان بزند و ببیند که مهماندار قطار؛ مردی که حتی در اداره کار، عنوان شغلی ندارد و با هر سطح از تحصیلات و سابقه خدمت، به عنوان «کارگر ساده» شناخته میشود، چطور اجیر و به جبر معاش، ناچار شده زیر بار تحمیلهای غیرقانونی، کمر خم کند
امضاکنندگان این نامه، بعد از سلام و تحیت، بدون هیچ مقدمهای، خطاب به «مدیریت محترم بازرسی کل کشور»، اصل حکایتشان را در ۹ بند، شرح داده و نوشتهاند: «اغلب پرسنل مشغول در شرکتهای پیمانکاری و راهبری که تعداد آنها قریب به دوهزار نفر است، با سوابق کار بالای ده، پانزده و بیست سال، همچنان با قراردادهای یکماهه، دو ماهه و سهماهه و بعضا سفید امضا، کار میکنند و امنیت شغلی خیلی پایین است و پرسنل، مدام از سوی کارفرمایان تهدید به بیکار شدن و اخراج میشوند. بیمه اغلب پرسنل با سمت کارگر صفر و با حداقل حقوق پایه رد شده و هیچگونه سمت در لیستهای بیمه درج نمیشود در صورتی که پرسنلی که با قطارها اعزام میشوند با سمتهایی از قبیل مهماندار، سرمهماندار، خدمات سیر، آشپز، پذیرایی، مامور فنی و مامور برق و رییس قطار و ... هستند. طرح طبقهبندی مشاغل در همه شرکتهای راهبری قطارهای مسافربری اجرا نشده و به اغلب پرسنل، فقط پایه حقوق و حداقل حقوق کارگر ساده صفر را پرداخت میکنند و به سوابق و مدارک، تحصیلات، تجارب، مهارت و سمت پرسنل هیچگونه توجهی نشده و حتی هیچگونه پایه سنواتی به پرسنل داده نمیشود. بعد از شیوع بیماری نفسگیر کرونا که تعدادی از همکاران، تعدیل و بیکار شدند و حتی بعضیها نتوانستند بیمه بیکاری هم بگیرند، شرکتهای پیمانکاری با شرایط همان قرارداد قبلی با حداقل نیرو همچنان ادامه میدهند و استراحت اغلب نیروها کم شده و فشار کار هم زیاد و مضاعف شده، ولی درنهایت، دریافتیها کمتر و استراحت هم از استاندارد کمتر شده است. به عنوان مثال، یکی از شرکتها، نیروها را بدون استراحت و به اجبار، به سیر اعزام میکند بدون اینکه در حق و حقوق آنها تغییری ایجاد کند. همچنین نیروها به مدت دوماه عیدی و سه سال سنوات و یک ماه حق بهرهوری شروع به کار را طلبکار هستند.»
س. ح، سرمهماندار قطارهای اتوبوسی تهران - مشهد است. از آن خوششانسهایی بوده که اخراج نشده، ولی بعد از ۱۲ ماه که جای خالی دو همکار اخراجشدهاش را پر کرده، دیگر تحمل ادامه کار ندارد، چون دیگر توانی ندارد.
طبق قانون سیر و بند ۴۸ /۴۸، مهماندار قطار باید معادل ساعات سفر، استراحت کند، اما ظرف ۱۲ ماه گذشته، تمام شرکتهای پیمانکاری قطارهای مسافربری، قانون ۴۸ /۴۸ را زیر پا گذاشتهاند و حالا، همه مهمانداران قطار، به ازای ۴۸ ساعت سیر، فقط ۲۴ ساعت استراحت دارند؛ این ۲۴ ساعت استراحت، از زمانی که قطار به مبدا میرسد، شروع میشود. یعنی تمام ساعتی که مهماندار در راه رسیدن به منزل است هم، به عنوان ساعت استراحت محاسبه میشود! علاوه بر اینکه به دلیل آب رفتن تعداد مهمانداران قطار بعد از موج تعدیلها، گاهی اوقات حتی این تعادل غیرقانونی هم نامتعادلتر شده و س. ح میگوید که در ایام شلوغی سفر -تابستان و تعطیلات چند روزه پارسال و امسال- بارها به دلیل حجم کار، حتی ۲۴ ساعت هم استراحت نداشته و یعنی چه؟ یعنی که وقتی قطار به تهران میرسید، مسوول شیفتهای سیر، برنامه جدیدی به دست مهمانداران میداد و س. ح در این حد فرصت داشت که به منزل برود و لباسی عوض کند و دوباره به ایستگاه راهآهن برگردد برای اعزام جدید. وقتی برای مصاحبه تلفن زدم، ۸ ساعت بود که از ایستگاه قطار به خانه رسیده بود و ۱۲ ساعت بعد هم باید به ایستگاه قطار باز میگشت؛ استراحتی معادل ۲۰ ساعت.
«از فروردین پارسال، اخراج بچهها شروع شد. از وقتی قطارا خوابید، چون تعداد مسافر، ظرفیت یک واگن رو تکمیل نمیکرد. اول، تعدیل دورهای بود. نوبتی به هر نفر مرخصی اجباری یک هفتهای بدون حقوق میدادن. از اردیبهشت، اسم اخراجیا رو اعلام کردن. مدیرعامل شرکت قطارای رجا، برای بچهها پیام میداد که به زودی این شرایط درست میشه و همه برمیگردن سرکارشون. هر روز اسم یه عده رو اعلام میکردن برای قطع همکاری. تسویهحسابی هم در کار نبود. عیدی و سنوات هیچکسی رو ندادن و حتی کمکهزینه دو میلیون تومنی دولت بابت کرونا رو هم به حساب سنواتمون گذاشتن و گفتن حالا با هم بیحساب شدیم.»
سالانه صدها متقاضی، در مناقصههای اجاره قطارهای مسافربری شرکت میکنند که ۲۰ الی ۳۰ نفر که رقم پایینتری پیشنهاد بدهند و مدعی دریافت سود کمتر از قیمت تمامشده بلیت باشند، برنده مناقصه و صاحب یکساله ۳۰ شرکت راهبری و کل نیروهای تحت پوشش شرکت میشوند. برای هر شرکت، حدود ۱۰۰ مهماندار کار میکنند و هر سال، بعد از مشخصشدن برنده مناقصه، مهمانداران هم به پیمانکار جدید اجاره داده میشوند. هر پیمانکار، به سیاق خودش با مهمانداران تحت مسوولیت رفتار میکند. مهمانداران، یک شرح وظایف ثابت دارند و سقف و کف حقوق مشخص، ولی هر پیمانکار، به سلیقه خودش، مهماندار تحت مسوولیت را بیمه میکند، فهرست بیمه را ۲۶ روزه یا ۲۸ روزه تنظیم میکند، جریمه میکند، قطع همکاری میزند، اخراج میکند و اگر مهماندار، شکایتی به شرکت قطارهای مسافربری رجا (پیمانکار مادر) ببرد، از مسوولان رجا هم یک جواب ثابت میشنود «ما نمیتوانیم در این مشاجرات دخالت کنیم.»
س. ح میگوید هر چه بابت پوچ شدن طلبهایشان از پیمانکار، به مسوولان رجا شکایت کردهاند و با سند و مدرک گفتهاند که پیمانکار، به بهانه کرونا و کم شدن تعداد مسافران، سنوات و عیدی سال ۱۳۹۸ کارکنان را پرداخت نکرده و بابت سه ماه ابتدای سال ۹۹، به هر نفر، فقط دو میلیون و ۵۰۰ هزار تومان به عنوان علی الحساب حقوق داده، فقط یک جواب شنیدهاند: «ما نمیتوانیم در دعوای شما و پیمانکار دخالت کنیم.»
س. ح یکی از امضاکنندگان شکواییه ارسالی به سازمان بازرسی کل کشور است. میخواهد حرف دوستانش را به گوش مسوولان برساند؛ حرف ۱۲۰ دوست اخراجی که از اردیبهشت پارسال تا امروز، وعدههای توخالی شنیدهاند و با پول بیمه بیکاری و یارانه و مسافرکشی، زندگی را گذراندهاند ..
پ. س، مهماندار شرکتی است که قبل از آمدن کرونا، ۲۳۰ نیروی پیمانکاری داشت و حالا حدود ۱۰۰ نفر. از فروردین پارسال، در سه دوره، هر دوره حدود ۴۰ مهماندار از این شرکت اخراج شدهاند و پ. س یادش میآید که موج اخراجها طوری بیوقفه بود که خجالت میکشید بعد از پایان سیر، به بخش اداری بیاید و پایان خدمت بزند و با نگاههای مستاصل همکاران اخراج شدهاش چشم در چشم شود. پ. س شاهد بود که بین اخراجیها، مردانی بودند که بعد از دوره خدمت سربازی، از ۲۰ سالگی و ۲۲ سالگی، مشغول مهمانداری شده بودند و حالا با ۲۲ سال سابقه، حکم «قطع همکاری» در دست داشتند و پ. س میدانست که مرد ۴۰ ساله و ۴۲ سالهای که هیچ مهارتی نداشته و حالا هم در میانسالی اخراج میشود، شغلی پیدا نخواهد کرد.
«اولین جوابشون به بچهها این بود که برن اداره کار و درخواست بیمه بیکاری بدن. بچهها که بابت تسویهحساب اصرار میکردن، چک یک ساله بهشون میدادن که اونم یعنی هیچ. تا امروز، هیچکدوم از آقایونی که اخراجشدن، نتونستن با شرکت تسویهحساب کنن.»
حداقل مدرک تحصیلی برای مهمانداری قطار، دیپلم است. پ. س میگوید تعداد زیادی از مهمانداران قطار، فارغالتحصیلان رده کارشناسی و کارشناسی ارشد از رشتههای زبان، روانشناسی، علوم ارتباطات و زیرشاخههای علوم انسانی هستند که به دلیل بیکاری، چارهای جز رجوع به این گزینه آخر نداشتند اگرچه که اغلبشان، به واسطه یک آشنای شاغل در شرکت قطارهای مسافربری رجا، مشغول به کار شدهاند مثل خود پ. س که ۱۵ سال قبل، جوشکاری مخزنهای غولپیکر پالایشگاه را رها کرد و به واسطه سابقه ۲۰ ساله برادرش در بخش اداری شرکت قطارهای مسافربری رجا، موفق شد به عنوان مهماندار قراردادی مشغول به کار شود. پ. س میداند که اگر امروز و در سن ۴۵ سالگی اخراج شود، هیچ شغلی جز نگهبانی ساختمان در انتظارش نیست، چون حتی ماشین شخصی ندارد که بتواند مسافرکشی کند. بنابراین، بار وظیفه دو همکار اخراج شدهاش را تحمل میکند و میپذیرد که حقوق ۴ میلیون و ۶۰۰ هزار تومانی را هم با دو ماه تاخیر بگیرد، اما بداند که برای اجاره خانهاش، دست رو به غریبه و آشنا دراز نمیکند.
«بعد از کرونا، به دلیل کم شدن مسافر و رعایت فاصلهگذاری اجتماعی در کوپهها، قیمت بلیت قطار، گرون شد. بلیت ۷۰ هزار تومنی شد ۱۲۵ هزار تومن. در عوض حق سیر ما رو کم کردن (حق سیر، کارانهای است که بابت هر بار اعزام، به پایه حقوق مهماندار قطار اضافه میشود). تا قبل از کرونا، برای هر نوبت اعزام قطار اتوبوسی تهران-مشهد، ۵۵ هزار تومن، حق سیر میگرفتیم. بعد از کرونا، حق سیر ما شد ۴۷ هزار تومن.»
پ. س، بابت توضیح دلایل اخراج همکارانش پوزخند میزند؛ یک نفر به دلیل شکایت مسافر از بطری سوراخ آب معدنی اخراج شده، یک نفر به کسر ۷۰۰ هزار تومان «خسارت مسافری» از حقوقش معترض بوده و اخراج شده، یک نفر به دلیل راهنمایی نکردن مسافر در پیدا کردن کوپه و واگن اخراج شده، یک نفر به دلیل اعتراض به نامعلوم بودن بیمه حوادث مهمانداران اخراج شده...
پ. س میگوید سرچشمه همه اخراجها، اعتراض به بیعدالتیها و تبعیضها و بهانههاست و وقتی خوب بکاوی، میبینی که معترضان، در صف اول اخراج بودهاند. پ. س میگوید تنها شانس مهمانداران قطار این است که مناقصه اجاره قطارها، سالانه است و هر سال پیمانکار جدید میآید. هر چند که حداقل یک دهه است که اغلب پیمانکاران، یاد گرفتهاند با مهمانداران، قراردادهای یکماهه امضا کنند؛ قراردادهایی یکطرفه که هم امکان هرگونه مطالبه از طرف نیروهای تحت خدمت را سد میکند و بار سبکتری بر دوش کارفرما میگذارد، هم حداقل سهم از حق بیمه نیروی تحت خدمت را به گردن کارفرما میاندازد، اما در عوض، شامل شرح مفصلی از وظایف مهماندار و فهرست طویلی از احکام انضباطی است؛ از جمله که مسوولیت هرگونه خسارت از سوی مسافران به اقلام مصرفی در واگنها و کوپهها، برعهده مهماندار قطار است بدون آنکه تعرفه مشخصی برای رقم خسارات وجود داشته باشد.
پ. س میگوید تا امروز که ۴ ماه از سال جدید رد شده، بعضی شرکتهای پیمانکاری، هنوز، قرارداد نیروهای تحت خدمت خود را تمدید نکردهاند علاوه بر اینکه از سال ۱۳۹۷ هم، صدور فیش حقوقی متوقف شده و مهمانداران قطار نمیدانند حقوقی که پایان ماه (با دو ماه تاخیر!) به حسابشان واریز شده، چه اضافات و کسوراتی دارد.
«همکارم، ۲۴ ساعت استراحت میرفت و حتی یک روزم مرخصی نگرفته بود. وقتی پیامک حقوقش اومد، یک میلیون تومن کسری زده بودن. با امور مالی شرکت تماس گرفت، گفتن شما ۱۳ روز مرخصی بدون حقوق داشتی. وقتی با برگههای سیر ثابت کرد که یکساله مرخصی نرفته، گفتن که اصلاح میکنن و کسر حقوقش رو برمیگردونن. اون یک میلیون تومن کسری، هیچوقت به حسابش واریز نشد. طبق قانون کار، باید از حقوق بالاتر از ۴ میلیون و ۸۰۰ هزار تومن، ۱۰ درصد مالیات کسر بشه، ولی از حقوق فروردین ماه من ۲۶۰ هزار تومن بابت مالیات کسر کردن. وقتی سوال کردم، گفتن طبق اعلام شرکت رجا، حقوقت دوبار مالیات میخوره؛ یک بار به حق سیر، یک بار به کل حقوق.»
مهمانداران قطار، هیچ نماینده و تشکلی برای پیگیری حق و شکایاتشان ندارند. پ. س میگوید روسای قطار و نیروهای فنی راهبری، تشکل و نماینده دارند، ولی هر بار که مهمانداران قطار تصمیم به ثبت یک تشکل صنفی گرفتهاند، پیمانکار، تهدید به اخراج کرده و آنها هم از ادامه مسیر منصرف شدهاند. جای خالی هرگونه تشکل صنفی برای پیگیری قاطعانه حقوق مهمانداران قطار، زمینه مساعدی برای سوءاستفاده هرچه بیشتر پیمانکاران قطارهای مسافربری از موقعیت متزلزل این قشر از نیروهای خدماتی ایجاد کرده است. پ. س چند نمونه از این فرصتسوزیها و سوءاستفادههای عمدی پیمانکاران را میشمرد؛
تنظیم سلیقهای لیست بیمه، طوری که به نفع پیمانکار و به ضرر مهماندار قطار باشد. بعضی پیمانکاران، برای فرار مالیاتی، لیست بیمه ۲۶ روزه یا ۲۸ روزه تنظیم میکنند و نتیجه روشن بیخبری مهمانداران قطار از نقصهای لیست بیمه، این است که در زمان بازنشستگی، به دلیل سوابق بیمهای مخدوش، مشمول حقوق و مزایای کمتر خواهند شد.
تبعیض و تفاوت چند برابری حقوق روسای قطار با دستمزد مهمانداران قطار، همیشه مورد اعتراض مهمانداران قطار بوده، چون تنها امتیاز رییس قطار، قبول شدن او در آزمون ویژه است و در حالی که تنها شرط شرکت در این آزمون، داشتن مدرک فوق دیپلم و ۱۰ سال سابقه مهمانداری قطار است، برد در یک آزمون ویژه، ناگهان یک اختلاف ۴ برابری در پرداخت آخر ماه و حق سیر را رقم میزند؛ حقوق ماهانه یک رییس قطار در اردیبهشتماه امسال، حدود ۱۵ میلیون تومان بوده و حقوق یک مهماندار قطار، حدود ۴ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان. حق سیر یک رییس قطار در مسیر تهران-مشهد، ۵۰۰ هزار تومان بوده حق سیر مهماندار همان قطار، ۴۷ هزار تومان.
پ. س به این نتیجه رسیده که شکایت و اعتراض، هیچ فایدهای ندارد، چون اصلا کسی این اعتراض و شکایت را نمیشنود. پ. س تعداد زیادی از همکارانش را میشناسد که به دلیل اعتراض به وضعیت شغلی، ضمن تهدید به اخراج، از عیدی و سنوات هم محروم شدهاند و تا امروز هم بابت این معوقات، طلبکارند، چون پیمانکار، بعد از یک سال، شرکت را به نفر جدید تحویل داده و نفر جدید هم زیر بار این هزینه نرفته و مسوولان شرکت رجا هم در جواب شاکیان گفتهاند «پیمانکار، رفته و ما در این مورد، مسوولیتی نداریم.»
ت. ن ۱۱ سال سابقه مهمانداری قطار دارد؛ مهمانداری قطارهای اتوبوسی و کوپهای. قطارهای کوپهای، یا ۶ تخته است، یا ۴ تخته. هر واگن قطار، حدود ۱۰ کوپه دارد و طبق استاندارد بینالمللی، هر مهماندار، مسوول یک واگن با ظرفیت ۴۰ الی ۶۰ نفر است. قطارهای اتوبوسی، سالنهای درازی هستند با صدها ردیف نیمکت و از کوپه واحد هم خبری نیست. هر سالن قطار اتوبوسی، ظرفیت ۱۰۸ مسافر دارد و وجه تسمیه نامگذاری این قطارها این است که برخلاف قطارهای کوپهای، مثل اتوبوس شرکت واحد، در هر ایستگاه در مسیر منتهی به مقصد، توقف میکنند تا مسافر بین راهی سوار شود در حالی که قطارهای کوپهای، در طول مسیر منتهی به مقصد، فقط در ایستگاههای مرکزی توقف میکنند. به عنوان مثال، قطارهای اتوبوسی تهران -مشهد، در طول مسیر، ۵۲ بار، ولی قطارهای کوپهای، فقط چهار بار توقف دارند. مهماندار قطار اتوبوسی، به محض توقف در هر ایستگاه، باید درهای ورودی و خروجی را باز و بسته و قفل کند و مراقب مسافران ورودی و خروجی باشد. ت. ن میگوید که بعد از اخراج یکسوم مهمانداران قطار و افزایش دو برابری حجم کار، احتمال خطای مهمانداران هم بالا رفته، چون مثلا در قطار اتوبوسی، مسوولیت سه واگن (با ظرفیت حدود ۳۲۰ مسافر) یا در قطار کوپهای، مسوولیت دو واگن (با ظرفیت حدود ۱۰۰ مسافر) به یک مهماندار سپرده شده و برخلاف ادعای شرکتهای مسافربری، از نیمه دوم پارسال، تعداد مسافران قطار هم افزایش داشته، چون هم ترس مردم کمتر شده، هم هنوز قیمت بلیت قطار در مقایسه با قیمت بلیت هواپیما، ارزانتر است.
ت. ن ۳۶ سال دارد، ولی بعد از ۱۱ سال مهمانداری قطار که حدود ۵ سالش در قطارهای اتوبوسی سپری شده، به دلیل تکانهای دایمی قطار از مبدا تا مقصد، به دلیل غیر ممکن بودن حتی یک ساعت استراحت در قطارهای اتوبوسی و به دلیل ایستادنهای ۸ ساعته و ۹ ساعته و ۱۲ ساعته در تمام مسیر مبدا تا مقصد، حالا، غیر از آنکه به دلیل ساعات طولانی تحمل صدای حرکت واگنها، شنواییاش هم تحلیل رفته، زانوهایش هم آب آورده، دچار واریس و تپش قلب هم شده و در واکنش به کوچکترین اعتراض خانوادهاش بابت خستگی و بیحوصلگی و ساعتهایی که باید عمر مفید زندگی مشترک باشد، اما در خواب تلف میشود، جز پرخاش و فریاد، جواب دیگری ندارد.
«دیشب ساعت ۹ رسیدم خونه. امشب ساعت ۸ باید ایستگاه قطار باشم. طبق قانون سیر، مهماندار قطار باید در یک ماه، ۷ تا سیر بره؛ ۴۸ ساعت سیر، ۴۸ ساعت استراحت. این قانون بینالمللیه. دستگاه ثبت شماره پرسنلی هم طبق این قانون تنظیم شده. یعنی اگه من زودتر از ۴۸ ساعت استراحت، دوباره اعزام به سیر بشم، وقتی شماره پرسنلی رو در دستگاه وارد کنم، دستگاه پاسخ منفی میده و کد من رو ثبت نمیکنه. شرکتهای پیمانکاری، حتی این دستگاه رو هم دستکاری کردن. برگههای سیر اردیبهشتماه من رو بشمرین. ۱۴ تا سیر رفتم، ولی حقوق ۷ تا سیر رو به من دادن. برای ما دیگه یکساله که خانواده و زندگی و تفریح، معنایی نداره. وقتی کمتر از ۲۴ ساعت خونه هستم، وقتی از شدت خستگی، نصف همین ۲۴ ساعت رو میخوابم، وقتی از شدت خستگی توان ندارم که بچهمو یه پارک ببرم یا چهار کلمه با زنم حرف بزنم، زندگی معنایی داره؟ خیلی از همکارام، توی همین یک سال، از همسرشون جدا شدن. همسر هم حق داره. وقتی مرد خونه، اصلا خونه نیست، زندگی مشترک یعنی چی؟ ما هم حق داریم. اعتراض کردن خیلی راحته. ولی اگه همین امروز اخراجم کنن، هیچ پساندازی ندارم که حتی بتونم اجاره خونهام رو بدم. من پایینترین نقطه تهران مستاجرم؛ رباطکریم. ۳۰۰ هزار تومن اجاره میدم با ۸۰ میلیون تومن ودیعه. صاحبخونه کاری به این نداره که من اخراج و بیکار شدم، چون به شرایط کارم معترض بودم و، چون حاضر نبودم در محل کارم، زیر بار حرف زور برم. اون اجارهشو میخواد. دو هفته قبل گفت باید ۲۰۰ هزار تومن به اجاره اضافه کنم، ۲۰ میلیون تومن به ودیعه. من یه بچه دو ساله دارم. هفتهای حداقل ۱۵۰ هزار تومن پوشک برای بچهام میخرم. پول همین پوشک رو کی باید بده؟ پس مجبوریم هر طور
باهامون رفتار میکنن، تسلیم باشیم و سکوت کنیم، چون به این درآمد نیاز داریم.»
شرکتی که با ت. ن قرارداد یکماهه بسته، ۱۱۵ مهماندار داشته که از فروردین پارسال و ظرف ۴ ماه، ۶۰ نفر را اخراج کرده. استاندارد خدمات قطارهای مسافربری این است که حداقل، ۱۰ الی ۱۵ نفر به عنوان نیروی ذخیره تحت مسوولیت شرکت باشند که در صورت وقوع هر حادثه، نفر ذخیره جای دیگری را پر کند تا به دلیل کاهش تعداد مهمانداران و تحمیل مسوولیتهای بیشتر به باقی نیروهای خدماتی، کیفیت خدمات مختل نشود. ظاهرا، شرکتهای پیمانکاری قطارهای مسافربری، به تنها نکتهای که اهمیت نمیدهند، کیفیت خدمات است و به نظر میرسد بیاهمیت بودن این نکته هم یک دلیل مشخص دارد؛ نهادینه شدن فرهنگ سوءاستفاده پیمانکاران از ناامنی شغلی و دغدغه معاش مهمانداران قطار.
ت. ن، دیماه سال ۹۸ و پیش از شیوع کرونا، دو میلیون و ۸۰۰ هزار تومان حقوق میگرفت؛ پایه حقوق یک میلیون و ۹۰۰ هزار تومانی مصوب وزارت کار به علاوه حق سیر اعزامها و اضافهکاریها. بعد از شیوع کرونا، بعد از اخراج ۶۰ مهماندار، آخرین دریافتی ت. ن، اردیبهشت امسال، ۴ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان بود؛ پایه حقوق ۲ میلیون و ۶۵۰ هزار تومانی به علاوه حق سیر نیمی از اعزامها و اضافهکاریها. کرونا، همای سعادتی بود که بر شانه پیمانکاران قطارهای مسافربری نشست.
«همکارم اعتراض کرد که شما نمیتونین خلاف قانون سیر رفتار کنین. با این مدل که از ما کار میکشین، نمیشه ادامه داد. بهش گفتن بقیه اعتراضی ندارن. ولی تو اگه اعتراض داری و نمیتونی کار کنی، بگو تا سریع یه نفر جایگزین کنیم.»
پایین شکواییهای که قرار است به دست مسوولان ارشد سازمان بازرسی کل کشور برسد، هیچ نام و نشانی نوشته نشده. امضاها، خطوط کج و معوجی است که، هویتها را هر چه بیشتر مخفی میکند. ت. ن هم از امضاکنندگان این شکواییه است. ت. ن در این چند ماه، در این چند ماهی که کابوس تعدیل، مهمان ناخوانده ذهن او و صدها مثل او شده بود، از همکاران اخراج شدهاش سراغ گرفت؛ از مردانی که ۵ سال و ۷ سال و ۴ سال و ۱۰ سال سابقه مهمانداری قطار داشتند و حالا راننده تاکسی اینترنتی شدهاند، سرایدار ساختمان شدهاند، پشت دخل ساندویچفروشی، سفارش غذا ثبت میکنند، در قالیشویی و کارواش، فرش و ماشین مردم را میشویند.
ح. م، یکی از مهمانداران قطار است که تیر ماه پارسال، با ۱۵ سال سابقه خدمت، اخراج شد. هنوز، بدترین خاطره ۱۵ سال خدمتش، آن روزهایی از نیمه اول پارسال است که «برج ۴ گفتن ۱۵ نفر مازادن، برج ۵ گفتن ۱۵ نفر مازادن، برج ۶ گفتن ۱۵ نفر مازادن. برج ۷ گفتن ۱۵ نفر مازادن. از ۱۰۰ نفر ۶۰ نفر بیکار شدن.».
چون مسوولان شرکت، قول داده بودند که به زودی اخراجیها را برمیگردانند و، چون ح. م به این قول اعتماد کرد، تا آخر پاییز، به حق بیمه بیکاری دو میلیون تومانی اکتفا کرد. پاییز تمام شد و زمستان از راه رسید. هفته اول دی، با مسوول کارگزینی شرکت تماس گرفت و پرسید چه وقت قرار است برگردد؟ مسوول کارگزینی از پشت تلفن پوزخندی زد و گفت «کجا؟»
ح. م، از نیمه دی، به دهها شرکت مراجعه کرد و دنبال کار گشت و از همه جا، جواب منفی شنید. یا بهانه سن و سالش را داشتند، یا بهانه بیمهارت بودنش را، یا بهانه مغایرت سابقه کارش با یک موقعیت شغلی خاص. نیمههای بهمن، کنار خیابان، فرم ثبتنام تاکسی اینترنتی را از دست ویزیتور قاپید و حالا بعد از ۶ ماه مسافرکشی، یک راننده خبره شده است. «گفتن دولت بهتون حقوق بیمه بیکاری میده. فروردین امسال، حق بیمه بیکاری شد دو میلیون و ۵۰۰ هزار تومن. خانواده سه نفره مستاجر با یه بچه ۱۰ ساله، چطور باید با دو میلیون و ۵۰۰ هزار تومن زندگی کنن؟ مثل من کم نیستن. همکاری داشتم که در طول یک ماه، فقط سه روز استراحت گرفته بود و ۲۷ روز توی سیر بود. اونم اخراج شد و حالا نگهبان ساختمونه. همکاری داشتم که بچه معلول داشت. اونم اخراج شد، ما حتی شکایت انضباطی هم نداشتیم. هیچ دلیلی برای اخراجمون نداشتن.»
گزارش: بنفشه سامگیس