مرصاد یکی ار این عملیاتهای بزرگ است که در اواخر جنگ و توسط رزمندگان ارتش و سپاه در جبهه غرب کشور و در استانهای کرمانشاه و ایلام بر علیه قوای مشترک دشمن که از نیروهای بعثی عراق و ایادی داخلی آنان (منافقین) تشکیل یافته بود اجرا و با ممانعت از پیشروی نیروهای متجاوز، ضرباتی سهمگین و جبران ناپذیری را به آنان تحمیل نمود.
دیدارنیوز - سرهنگ ستاد قاسم اکبری مقدم پژوهشگر سازمان حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس ارتش در یادداشتی، ابعاد مختلف عملیات مرصاد و فرجام منافقین را تشریح کرد.
در این یادداشت میخوانیم:
دوران دفاع مقدس کتابی زرین و سرشار از افتخارات و حماسه آفرینی ملتی بزرگ و قهرمان است که در هر صفحه از آن با ایثار، فداکاری و ازخودگذشتگی در مقابل دشمنان متجاوز و کینه توزی که چشم طمع به استقلال و آزادی سرزمینش دوخته و سرحدات آن را جولانگاه تاخت و تاز خود نمودند مردانه و مصمم مقاومت و مقابله نمود و با طراحی و اجرای عملیات های مهم و سرنوشت ساز، خصم زبون را از کرده نکوهیده خویش نادم و پشیمان و با شکست و هزیمت آشنا ساخت.
در دوران هشت سال دفاع مقدس که اوج مقاومت و ایثار مردم و رزمندگان ایران اسلامی بود منافقین کوردل و بیبصیرت به دامان دشمن پیوسته و به صورت مستقیم و غیرمستقیم مترصد ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی ایران و رزمندگان اسلام بودند، در مقاطعی از جنگ تحمیلی به خبرچینی و کارهای اطلاعاتی علیه رزمندگان اسلام پرداخته و در سالهای پایانی جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، مستقیما با پشتیبانی تدارکاتی و آتش رژیم بعثی صدام به نیروهای ایران اسلامی حملهور شده و باعث شادی و خوشحالی در اردوی دشمن شدند که به گفته شهید سپهبد علی صیاد شیرازی«منافقین یاوران اردوی خصم بودند».
از جمله عملیاتهایی که منافقین به صورت مستقیم در پایان جنگ وارد عمل شدند، عملیات فروغ جاویدان بود که با فرصت طلبی از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ در تاریخ ۶۷/۴/۲۷ توسط ایران، پس از یک هفته عملیات خود را در تاریخ دوشنبه ۶۷/۵/۳از محور خانقین، خسروی، سرپل ذهاب، کرند، کرمانشاه شروع نمودند. هدف منافقین از حمله در عمق خاک ایران، تسخیر چندین شهر و در پایان رسیدن به تهران و به دست گرفتن قدرت بود! طبق زمان بندی، نیروهای منافق بایستی ساعت «۱۸۰۰ » روز دوشنبه سوم مرداد به کرند و ساعت « ۲۰۰۰ » به اسلام آباد و« ۲۲۰۰ » به کرمانشاه رسیده و در این شهر، استقرار دولت خویش را اعلام نمایند. اگرچه منافقین در ساعتهای تعیین شده به کرند و اسلام آباد رسیدند، اما در مسیر اسلام آباد – کرمانشاه در گردنه حسن آباد، از پیشروی آنها جلوگیری شد.
مرصاد یکی ار این عملیاتهای بزرگ است که در اواخر جنگ و توسط رزمندگان ارتش و سپاه در جبهه غرب کشور و در استانهای کرمانشاه و ایلام بر علیه قوای مشترک دشمن که از نیروهای بعثی عراق و ایادی داخلی آنان (منافقین) تشکیل یافته بود اجرا و با ممانعت از پیشروی نیروهای متجاوز، ضرباتی سهمگین و جبران ناپذیری را به آنان تحمیل کرد.
مرصاد خط پایانی بر هیمنه پوشالی و فعالیت گروهی التقاطی، مزدور، منافق و وطن فروش است که حیات و زندگی ننگین خویش را در متابعت و سرسپردگی از قدرت های بزرگ و استعمارگر و خیانت به هموطنان خود جستجو می نمود و در این مسیر از هیچ گونه جنایت و خباثتی رویگردان نبود. چه بسیار از جوانان این مرزوبوم که قربانی و بازیچه مطامع شیطانی این فرقه منحرف شدند و چه خانوادههای ایرانی که بر اثر القائات اهریمنی و ننگین این خفاشان خون آشام تا مرز فروپاشی و نابودی پیش رفتند. ۱۷۰۰۰ نفر توسط این گروهک در کشور ترور و به شهادت رسیدهاند. از جمله این شهیدان میتوان شهید قرنی، مطهری، صیاد شیرازی نام برد. نوشتار پیش روی حکایت عملیات غرورآفرین مرصاد و فرجام عبرت آمیزی است که در انتهای آن گریبانگیر سازمان مجاهدین خلق (منافقین) میگردد.
سازمان مجاهدین خلق ایران در شهریورماه ۱۳۴۴ تاسیس شد. پس از سرکوب این سازمان توسط رژیم طاغوت، سازمان مبارزات سیاسی را بی نتیجه و شیوه مسلحانه را برای ادامه مبارزه انتخاب نمودند. در شهریورماه ۱۳۵۰ مهمترین ضربه رژیم به سازمان وارد و دوازده نفر از اعضای مرکزی سازمان ازجمله گروه مؤسس سه نفره آن(حنیف نژاد، محسن و بدیع زادگان) به دام ساواک افتادند که از میان آنها فقط مسعود رجوی و بهمن بازرگانی به زندان محکوم و بقیه رهبران سازمان با افکار عمدتاً مذهبی در بهار سال بعد اعدام شدند. رجوی بعدها تاریخ بازداشت خود را چهارم شهریورماه ۱۳۵۰ اعلام نمود درحالی که در اسناد قانونی تاریخ بازداشت وی اول مردادماه همان سال یعنی یک ماه قبل از ضربه شهریورماه ذکر شده است.
ارتشبد نصیری رئیس وقت ساواک نیز در یکی از گزارشهای خود به همکاری رجوی در معرفی رهبران سازمان و تاثیر آن در تخفیف مجازات وی اشاره نموده است. مسعود رجوی در سی ام دی ماه ۱۳۵۷ به همراه سایر زندانیان سیاسی از زندان آزاد شد. سازمان مجاهدین پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران با توجه به نظرات و تفکرات رهبران عمدتاً مارکسیست آن از انقلاب فاصله میگیرد. در این دوره دیدگاه انحصاری رهبران سازمان مبنی بر قبضه نمودن قدرت و مطالبات باج خواهانه آنان از انقلاب، اختلاف سازمان با مسئولان و انقلابیون را به اوج میرساند. سازمان در این برهه از حیات خیانت بار خود میکوشد تا با نزدیک شدن به رئیس جمهور وقت و استفاده از جایگاه وی به اهداف خود دست یابد که با رای مجلس مبنی بر عدم کفایت سیاسی و عزل بنی صدر، تلاش آنان نقش بر آب میشود.
سال ۱۳۶۵ سالی مهم برای سازمان و نقطه بارزی در فعالیتهای منحرف و خائنانه آن به شمار میرود که در تصمیمات و سرنوشت آینده کادر رهبری آن تأثیر بسزایی ایفا نمود. در این سال مسعود رجوی که از مردادماه ۱۳۶۰ به فرانسه متواری و فرسنگها دورتر از مرزهای جمهوری اسلامی فعالیت و یا به عبارتی خوشگذرانی مینمود پس از ارتکاب جنایتهای تروریستی بسیار و شهادت تعداد زیادی از مردم بیدفاع در شهرهای مختلف کشور، با بهبود روابط سیاسی میان دو دولت ایران و فرانسه، ناچار به ترک این کشور و عزیمت به عراق شد. در این مهاجرت بزرگ، اعضای این فرقه نیز که از ابتدای سال ۱۳۶۱ به سایر کشورهای اروپایی متواری شده بودند سرکرده خود را همراهی نمودند. از آن تاریخ صدام با پذیرش و در اختیار نهادن امکانات و تجهیزات پیشرفته نظامی، از منافقین جهت تحقق اهداف اطلاعاتی مانند جاسوسی از طریق نفوذ به سازمانهای اطلاعاتی و نظامی یا تخلیه اطلاعاتی اسرای ایرانی و عملیات نظامی مانند طراحی و اجرای عملیات موسوم به فروغ جاویدان و سرکوب قیام مردمی و کشتار شیعیان و کردهای عراق پس از شکست در عملیات طوفان صحرا و اخراج نیروهای بعثی از کویت در سال ۱۹۹۱ استفاده نمود.
عملیات مرصاد نام پاتکی است که توسط نیروهای مدافع ایرانی در پاسخ به عملیاتی موسوم به «فروغ جاویدان» که توسط مزدوران منافق بعد از انجام دو عملیات ناموفق «آفتاب» و «چلچراغ» صورت گرفت، طراحی و پس از اجرای آن، خسارات سنگین و غیرقابل جبران به تشکیلات و سازمان جنگی منافقین وارد آمد. استعداد نیروهای منافق در عملیات مرصاد حدود بیست و پنج تیپ رزمی و پشتیبانی و در مجموع چهار تا پنج هزار نفر بود. نیروهای بعثی عراق قبل از تجاوز منافقین، عملیات خود را در صبح سی و یکم تیرماه ۱۳۶۷ در جبهه جنوب با استفاده از ۶ لشکر آغاز و در جبهه غرب نیز منافقین را که از سه محور کرند- پاتاق- سرپل ذهاب، غلاجه- سگان- سرپل ذهاب و گردنه غلاجه- گیلان غرب- قصرشیرین قصد نفوذ به مرزهای کشورمان را داشتند، از زمین و آسمان پشتیبانی نمودند که نتیجه اولیه آن، تصرف دو شهر سرپل ذهاب و قصرشیرین بود اما تلاش منافقین جهت اشغال کرند و اسلام آباد بعلت مقاومت جانانه رزمندگان نیروی زمینی ارتش از لشکر ۸۱ زرهی کرمانشاه، سپاه پاسداران، نیروهای ژاندارمری و گروههای مدافع کرد بومی منطقه تا سه روز ناکام ماند.
سرانجام نیروهای متجاوز عراقی و منافقین در روز سوم توانستند از طریق سرپل ذهاب به سمت گردنه پاتاق پیشروی و دو روز بعد آن را اشغال نمایند.
امیر سرتیپ دوم بازنشسته مهدی رادفر فرمانده وقت لشکر ۸۱ زرهی کرمانشاه در خاطرات خود مینویسد: «در روز پنجم عملیات، نیروهای عراقی در محور پاتاق با استفاده از آتش هوایی و توپخانه منافقین را پشتیبانی کردند و منافقین توانستند گردان ژاندارمری ما را روی گردنه پاتاق شکست داده و به طرف کرند پیشروی نمایند.» نیروهای عراقی هم زمان با هجوم مزدوران منافق روستاهای اطراف شهرهای گیلانغرب، ثلاث باباجانی، پاوه و دالاهو را در استان کرمانشاه بمباران شیمیایی نمایند. منافقین پس از تصرف شهر کرند غرب در تاریخ سوم مردادماه ۱۳۶۷ عازم شهرستان اسلام آباد غرب شده و در عصر همان روز توانستند علیرغم مقاومت نیروهای نظامی و مردمی وارد شهر شوند و روز بعد با تصرف پادگان «تیپ ۲ زرهی لشکر ۸۱ زرهی»، شهر مظلوم اسلامآبادغرب به دست منافقین سقوط کرد. پس از این حادثه تلخ و خطر سقوط شهر کرمانشاه، مقامات کشوری و لشکری عازم جبهه غرب شدند.
آیتالله خامنهای (رئیس جمهور وقت) و مرحوم آیتالله رفسنجانی به شهر کرمانشاه عزیمت و امیر سرلشکر حسنی سعدی فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش به همراه گروهی از فرماندهان عالیرتبه این نیرو ازجمله مرحوم امیر سرتیپ دوم یعقوب علی یاری (فرمانده قرارگاه عملیاتی غرب- دارنده دو نشان فتح که در ۱۳ آذر ۱۳۸۵ به علت عوارض ناشی از جراحات شیمیایی به دیدار حق شتافت) و امیر سرتیپ دوم منوچهر کهتری( از افسران شجاع و لایق نیروی زمینی ارتش که در دفاع از آبادان و شکست محاصره این شهر در سالهای اولیه جنگ نقشی جشمگیر و فراموش ناشدنی ایفا نمود) نیز عازم مناطق عملیاتی شده و در گردنه غلاجه مستقر شدند.
امیر شهید سپهبد علی صیاد شیرازی نیز با یک فروند هواپیمای «فالکون» ضمن ورود به کرمانشاه و حضور در پادگان هوانیروز این شهر، طراحی عملیات انهدام نیروهای مهاجم را آغاز کرد و امیر شمخانی و سردار غلامعلی رشید نیز به همراه ایشان وارد کرمانشاه شدند. جلسهای در شهر کرمانشاه محل اصلی تصمیم گیری عملیات مرصاد با حضور امیر سپهبد علی صیاد شیرازی تشکیل شد و در این جلسه "تنگه چهار زبر " به عنوان مرکز اصلی پدافند در مقابل دشمن مشخص گردید .
تنگه چهار زبر در ۳۴ کیلومتری شهر کرمانشاه و منطقه ای استراتژیک از نظر طراحی عملیات انتخاب شد علت اینکه این منطقه برای دفاع از دشمن برگزیده شد این بود که شرایط را برای رزمندگان اسلام مهیا میساخت تا بتوانند هم از نظر هوایی و هم از نظر زمینی ، بتوانیم بر دشمن مسلط باشند.
از آن سوی، نیروهای منافق پس از اشغال شهر اسلام آباد غرب و تخریب و ارتکاب جنایات جنگی در این شهر ( ازجمله تصرف و قتل عام و سوزاندن پیکر پاک مجروحان و کارکنان شجاع بیمارستان اسلام آباد غرب که بنا بر وظیفه و تعهد اخلاقی در بیمارستان مانده بودند) از طریق گردنه حسن آباد و به صورت ستونی راهی شهر کرمانشاه میگردند البته در این مرحله از سرعت نیروهای مهاجم به علت تخلیه مناطق مسکونی و حرکت و ازدحام گروههای انسانی کاسته شده بود. سرانجام ستون موتوری مزدوران رجوی، صبح روز چهارم مردادماه به سمت گردنه حسن آباد حرکت نمودند و سپس راهی گردنه چهارزبر شدند. پادگان ارتش در اسلام آباد غرب در عصر چهارم مرداد مجدداً به کنترل نیروهای ایرانی درآمد. منافقین پس از رسیدن به تنگه چهارزبر با رزمندگان شجاع تیپ مستقل ۱۲حضرت قائم(عج) سپاه استان سمنان که ساعاتی قبل بنا بر شرایطی خاص و بدون برنامهریزی و سازماندهی قبلی در این محل مستقر شده بودند مواجه گردیدند.
صیاد شیرازی پس از حضور در منطقه از طریق فرماندهی متحرک هوایی و با استفاده از بالگرد کلیه محورهای هجوم منافقین را مورد شناسایی قرار داد و دستور داد که نیروهای رزمنده را سریعا به منطقه هلی برن شوند و همچنین به هوانیروز و نیروی هوایی دستور بمباران ابتدا و انتهای ستون ۴ کیلومتری نظامی منافقین را صادر نمود و با این کار ابتکار عمل از منافقین گرفته شد و حرکت ستون نظامی منافقین متوقف شد.
با توجه به هلیبرن نیروهای رزمنده به عقبه دشمن راه فرار آنها بسته شد. کلیه هماهنگیهای و نحوه بکارگیری بالگردها و هواپیماهای نیروی هوایی توسط شهید صیاد فرماندهی انجام میشد. صیاد شیرازی همانند یک سرباز، بیادعا، بیریا و شجاع، هر کاری که از دستش برمیآمد، انجام میداد. اگر نیازی به هواپیمای جنگنده بود، هماهنگیها را انجام میداد و خودش تماس میگرفت و برای تقویت نیروهای رزمنده پیاده نیز همین طور و تا زمانی که آخرین نیروهای رزمنده، پیاده و مستقر نمیشد منطقه را ترک نمیکرد.
شهید صیاد در خاطرات خود درباره عملیات مرصاد میگوید:
« در آن زمان من نماینده امام(ره) در شورای عالی دفاع بودم و در ساعت ۲۰:۳۰ مورخه ۶۷/۵/۳ معاون عملیات ستاد کل نیروهای مسلح به من تلفن کرد و گفت دشمن از سرپل ذهاب و گردنه پاتاق دارد میآید جلو و به سرعت در حال پیشروی است(آن موقع من در ستاد کل خدمت نمی کردم) و به من حکم مأموریت داده شد.
شبانه خودم را با یک فروند هواپیمای فالکون به کرمانشاه رساندم و صحنه پیشروی دشمن را از نزدیک مشاهده کردم و متوجه اوضاع شدم.
.... صبح روز پنج مردادسال۶۷ عملیات مرصاد با رمز یا علی(ع) آغاز شد. در تنگه چهار زبر چنان جهنمی برای یاران صدام برپا شد که زمانی برای پشیمانی نمانده بود.
جاده به زودی انباشته از ادوات سوخته شد. همزمان با عملیات هوانیروز، علاوه بر گروههای مردمی، تعدادی از لشکرهای سپاه نیز که از جنوب به غرب آمده بودند، وارد عملیات شدند. راه از هر سو به روی بازماندگان کاروان منافقین بسته شده بود و آنان به سختی میتوانستند به عقب برگردند. بعضی از آنها به روستاها پناه بردند و بعضیهایشان با خوردن قرص سیانور به زندگی خود خاتمه داده بودند.
عملیات که تمام شد در جاده کرمانشاه - اسلام آباد غرب هزاران کشته از آنان به جا مانده بود. اجساد پسران و دخترانی که با ملت خود بسیار ناجوانمردانه رفتار کرده بودند. کسانی که روز تنهایی میهن به یاری اردوی خصم شتافته بودند.»
در ساعت ۱۲:۰۰ روز پنجم مردادماه ۱۳۶۷جاده چهارزبر به حسنآباد به دست نیروهای خودی افتاد در حالی که جنازه دختران و پسران منافق و تجهیزات و اسلحههای استفاده نشده آنان در اطراف آن مشهود بود.
متلاشی شدن کامل ساختار و سازمان منافقین و عقب نشینی از خاک ایران اسلامی،هلاکت ۲۵۰۰ نفر و به اسارت در آمدن صدها نفر از منافقین، انهدام صدها دستگاه خودرو ، نفر بر و تانک دشمن -غنیمت تعداد زیادی خودرو ، نفر بر، تانک، توپ ۱۲۲م.م، تیربار، آرپی جی، خمپاره انداز، تجهیزات الکترونیکی و مخابراتی و ... از جمله نتایج این عملیات مرصاد محسوب میشود .
در این عملیات نیروهایی از لشکر ۸۱ زرهی کرمانشاه، تیپ مستقل ۴۵ تکاور نیروی زمینی ارتش، یکانهای توپخانه، پایگاه هوایی سوم همدان و چهارم دزفول و حضور چشمگیر و قدرتمند هوانیروز ارتش و یکانهایی از لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص) سپاه پاسداران و ۳ گردان از تیپ نبی اکرم(ص) و تیپ مسلم و یک گردان از ایلام حضور داشتند. در این عملیات هواپیماهای ترابری نیروی هوایی نیز چندین گردان از نیروهای سپاه را از سایر شهرها به کرمانشاه منتقل نمودند.
هوانیروز در عملیات مرصاد کارنامه درخشانی از خود برجای گذاشت. تیزپروازان قهرمان هواپیمایی نیروی زمینی ارتش با بکارگیری دهها فروند بالگرد و با انهدام بیش از ۱۱۵ دستگاه خودرو و ۲۹ دستگاه تانک و هلی برن بیش از ۳۳۶۰ نفر از نیروهای خودی (مانند نیروهای لشکر ۷۱ روح الله اراک، لشکر ۹ بدر، لشکر عاشورا و تیپ نبی اکرم) نقشی ماندگار در این عملیات از خود برجای گذاشت. پایگاههای هوانیروز پشتیبانی عمومی اصفهان، کرمانشاه وکرمان در این عملیات شرکت و فعالیت خود را از روز چهارم مرداد آغاز نمودند؛ در این روز ابتدا اعضای لشکر بدر توسط هشت فروند بالگرد شنوک روی یال سمت راست ارتفاعات حسن آباد هلی برن شدند و مأموریت حمله به جناح چپ منافقین به آنها واگذار شد. در دومین اقدام، مهمات مورد نیاز لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) با چند فروند بالگرد شنوک به محل استقرار این یگان در فرودگاه اضطراری اسلام آباد غرب ارسال شد. اما بعد از طلوع صبح و اولین ساعات روز پنجم مردادماه بود که عملیات شکار خودروها و ادوات زرهی نیروهای متجاوز توسط تیزپروازان هوانیروز کرمانشاه با فرماندهی مستقیم امیر شهید سپهبد صیاد شیرازی شروع شد در حالی که تجمع و ترافیک خودروهای منافقین در ورودی گردنه چهارزبر و عدم وجود پشتیبانی هوایی و پوشش مناسب، اجرای عملیات را برای بالگردهای هوانیروز ارتش بسیار آسان نموده بود. همزمان مواضع نیروهای مقدم منافق در دهانه گردنه چهارزبر توسط دو فروند جنگنده نیروی هوایی ارتش بشدت بمباران و خسارات سنگین به متجاوزان وارد شد.
پس از پایان این عملیات غرورآفرین، ارتش به اصطلاح آزادی بخش منافقین متلاشی و بازماندههای آنان نیز با همکاری نیروهای ارتش، سپاه و عشایر منطقه دستگیر یا با خوردن سیانور خودکشی نمودند و تعداد اندکی نیز توانستند خود را به پایگاه اشرف رسانده و تا پایان حکومت دیکتاتوری صدام و با همدستی وی به جنایات خود ادامه دهند.
این عملیات باعث ذلت و خواری منافقین و دشمنان اسلام شد و افتخار و پیروزی برای رزمندگان اسلام و ملت ایران به ارمغان آورد. عملیات مرصاد که آخرین نبرد جمهوری اسلامی ایران در جنگ تحمیلی هشت ساله است، با این تفاوت که این بار نیروهای دشمن از جنس بعثی نبودند، بلکه ایرانیانی بودند که در قالب نیروهای شبه نظامی موسوم به ارتش آزادی بخش ملی، تحت رهبری گروهک تروریستی منافقین با حمایت دولت رژیم بعثی صدام به مرزهای ایران حمله کرده بودند.
با حمله آمریکا و سقوط و اعدام صدام حسین و افزایش نفرت و اعتراض عمومی بر علیه منافقین در عراق و حملات متعدد گروههای مردمی به مقر منافقین، پایگاه اشرف از سال ۲۰۱۳ میلادی تعطیل و اعضای فرقه پس از مدتی اقامت در اردوگاه لیبرتی در نزدیکی فرودگاه بغداد، در سال ۱۳۹۵ از عراق اخراج و اکثر آنان (قریب به ۲۰۰۰ نفر) راهی آلبانی از کشورهای اروپایی حوزه بالکان شده و در قرارگاه حفاظت شده دورس در این کشور سکونت و به زندگی سراسر ننگ و نکبت خود تا سقوط و نابودی کامل ادامه میدهند. ان ربک لبالمرصاد(آیه ۱۸ سوره مبارکه فجر؛ به یقین پروردگار تو در کمینگاه (ستمگران) است)
با پیروزی ایران در عملیات مرصاد آخرین گلولههای شلیک شده در ۸ سال دفاع مقدس بر سینه منافقین پر کینه نشست و برگ زرین و افتخار ارزشمند دیگری را برای نیروهای مسلح و مردم این سرزمین رقم زد تا دشمنان قسم خورده بدانند که دفاع از کیان انقلاب اسلامی و مرزهای مقدس جمهوری اسلامی در هر زمان و مکانی مقدور بوده و بیگانگان، مزدوران و منافقین هیچ جای پایی در ایران نداشته و نخواهند داشت.