مرد ۷۰ ساله پس از جدایی از همسر ۴۰ سالهاش پشیمان شد و اصرار داشت که بار دیگر با او ازدواج کند، اما وقتی با مخالفت زن روبهرو شد دست به جنایتی هولناک زد.
دیدارنیوز ـ دی ماه سال ۹۷ زنی به اداره پلیس تهران رفت و خبر از ناپدید شدن خواهر ۴۰ سالهاش داد. او گفت که خواهرش بعد از جدایی از همسر سالخوردهاش در یکی از محلههای تهران به تنهایی زندگی میکرد، اما حالا چند روزی است که ناپدید شده و هیچ خبری از او نیست. بهگفته این زن، خواهر وی آخرین بار با شوهر سابقش قرار داشته و پس از آن ناپدید شده است.
با شروع تحقیقات ماموران به سراغ شوهر سابق زن گمشده رفتند. مرد سالخورده گفت: سالها قبل همسر اولم فوت شد و مدتها تنها بودم تا این که از طریق یکی از بستگانم با زن گمشده که ۳۰ سال از من کوچکتر بود آشنا شدم و با هم ازدواج کردیم. وی ادامه داد: شرایط زندگیمان خوب بود، اما بهتدریج فاصله سنی زیادی که بین ما بود باعث اختلاف میان ما شد و همسرم تصمیم به طلاق گرفت. بعد از اینکه جدا شدیم احساس کردم که نمیتوانم بدون او به زندگی ادامه بدهم. به همین دلیل با وی تماس گرفتم و با او قرار ملاقات گذاشتم تا او را راضی به ازدواج کنم. آن روز با هم صحبت کردیم، اما وی درخواست مجدد مرا برای ازدواج نپذیرفت و ما با ناراحتی از یکدیگر جدا شدیم. از آن پس دیگر او را ندیدم و خبری از سرنوشت وی ندارم.
هرچند این مرد تنها مظنون پرونده بود، اما مدرکی علیه وی بهدست نیامد و درنهایت مدتی بعد آزاد شد. از سوی دیگر تلاش برای یافتن زن گمشده ادامه یافت، اما هیچ ردی از او بهدست نیامد. ۳ سال از گم شدن زن جوان گذشته بود تا اینکه مأموران متوجه شدند تنها مظنون پرونده پس از آزادی محل زندگیاش را تغییر داده و به خانه دیگری نقلمکان کرده است. کسی از وی خبری نداشت و خواهر زن گمشده به او مشکوک بود. همین مسئله باعث شد تا پرونده مجددا به جریان بیفتد و بازپرس پرونده دستور بازرسی خانه قبلی تنها مظنون پرونده را صادر کرد.
بررسیها از این حکایت داشت که از وقتی تنها مظنون پرونده خانهاش را تخلیه کرده بود، صاحب این خانه که در خارج از کشور به سر میبرد آنجا را اجاره نداده و این خانه خالی است. مأموران با حکم قضایی راهی این خانه شدند و در بازرسی دقیق آنجا با لکههای خون خشک شده روی دیوار و کف یکی از اتاقها روبهرو شدند. بهنظر میرسید لکههای خون متعلق به زن ناپدید شده است و همین مسئله باعث شد تا دستور بازداشت شوهر سابق وی صادر شود. تنها مظنون پرونده بار دیگر بازداشت شد، اما همچنان منکر اطلاع از سرنوشت همسر سابقش بود. با این حال وی راهی زندان شد، اما چند هفته بعد در زندان خود را حلقآویز و اقدام به خودکشی کرد که با حضور نگهبانان نجات یافت و به بیمارستان منتقل شد. او که به کما رفته بود، پس از ۲۰ روز بههوش آمد و بار دیگر تحت بازجویی قرار گرفت و بعد از گذشت ۳ سال از جنایت، اسرار قتل همسر سابقش را فاش کرد.
متهم در بازجوییها گفت: روز حادثه همسر سابقم را به خانه دعوت کردم تا بخواهم باردیگر با من ازدواج کند. اما وی قبول نمیکرد و هرچه اصرار کردم بیفایده بود و او از من خواست برای همیشه فراموشش کنم. همین باعث عصبانیتم شد و با او درگیر شدم. در جریان درگیری او زخمی شد و من اصلا متوجه نشدم که چطور خون او روی زمین و دیوار ریخت. بعد از آن با دستانم خفهاش کردم و پس از قتل، جسد او را مثله کرده و داخل نایلون قرار دادم. فردای آن روز نایلونها را داخل ماشینم گذاشتم و در اطراف تهران رها کردم و کارتهای عابربانک مقتول را به پسرم دادم.
با اعتراف این مرد، اسرار ناپدید شدن زن جوان فاش شد و قاضی حبیبالله صادقی بازپرس جنایی تهران دستور بازداشت پسر ۳۶ ساله متهم که معتاد به شیشه است را صادر کرد. تحقیقات حکایت از این دارد که پیرمرد با توجه به جثهاش به تنهایی نمیتوانسته جسد را مثله کند و این احتمال مطرح شده که پسرش نیز با او همدست بوده است. به همین دلیل تحقیقات از پدر و پسر ادامه دارد تا حقایق پنهان این جنایت هولناک آشکار شود.