دیدارنیوز ـ مأموران وقتی به محل رفتند خود را در برابر پیکر بیجان مردی دیدند که روی دستانش زخم چاقو وجود داشت و کبودی دور گردنش نشان میداد او خفه شده است.
مقتول هیچ برگه هویتی همراه نداشت و همه شواهد نشان میداد او در محل دیگری کشته شده و سپس جنازهاش به آنجا انتقال یافته است.
جسد مقتول در حالی به پزشکی قانونی منتقل شد که هیچ سرنخی از این جنایت در اختیار کارآگاهان نبود. متخصصان پزشکی قانونی بعد از انجام آزمایشهای اولیه اعلام کردند مقتول بر اثر خفگی جان باخته و جراحات روی دست او که با جسمی تیز مانند چاقو ایجاد شده، کشنده نبوده است.
این نظریه در آن زمان کمک چندانی به پلیس نکرد و مأموران همچنان درصدد بودند هویت قربانی را فاش کنند، اما مشخصات این فرد با هیچیک از اشخاصی که گمشدن آنها به پلیس اطلاع داده و در اینباره پرونده تشکیل شده بود، همخوانی نداشت. درحالیکه به نظر میرسید قرار نیست راز این جنایت فاش شود، سرانجام کارآگاهان با انگشتنگاری از مرد ناشناس توانستند هویت او را به نام مجید فاش کنند. پس از آن بود که اعضای خانواده این مرد در مظان قرار گرفتند زیرا آنها مفقودشدن او را به پلیس گزارش نداده بودند.
نخستین کسی که در این مرحله تحت بازجویی قرار گرفت، همسر مجید بود. زن جوان که وانمود میکرد از شنیدن خبر مرگ شوهرش شوکه شده است، به پلیس گفت: من و مجید با هم بهشدت اختلاف داشتیم. او همیشه من را اذیت میکرد و حتی کتکم میزد. کارهایش باعث شده بود زندگیام تیرهوتار شود و اصلا از روزگاری که داشتم راضی نبودم، اما دلم هم نمیخواست او کشته شود.
او در پاسخ به این سؤال که چرا مفقودشدن شوهرش را به پلیس گزارش نداده بود، گفت: مجید اخلاقهای بد زیادی داشت و یکی از آنها این بود که بدون هیچ توضیحی خانه را ترک میکرد و برای چند روز خبری از او نمیشد. این بار هم من فکر کردم مثل همیشه دنبال کارهای خودش رفته است و دوباره برمیگردد. به همین دلیل اصلا به چیزی مشکوک نشدم.
هیچ مدرکی که نشان دهد این زن در قتل شوهرش دست داشته است، وجود نداشت به همین دلیل کارآگاهان ترجیح دادند تحقیقات خود را روی افراد دیگر متمرکز کنند تا اینکه در نهایت مادرشوهر مجید مورد ظن قرار گرفت و وقتی بازجویی شد، به کشتن دامادش اعتراف کرد.
او گفت: مجید دخترم را خیلی اذیت میکرد. من از این موضوع بهشدت ناراحت بودم و کینه زیادی نسبت به دامادم داشتم. به همین دلیل یک روز وقتی در خانه ما خواب بود با چاقو به او حمله کردم و چند ضربه زدم. دامادم بیهوش شد و بعد از آن من با استفاده از فرصت او را خفه کردم البته برادرشوهرم هم در این ماجرا نقش داشت. من برای نجات دخترم از آن زندگی فلاکتبار مجید را کشتم و بعد هم برای اینکه دستم رو نشود، جسد را به خارج از شهر منتقل کردم».
متهم و همدستش از سوی بازپرس جنایی تحت بازجویی قرار گرفتند و بعد از توضیح جزئیات قتل به بازسازی صحنه جرم پرداختند. پس از آن کیفرخواست علیه این افراد صادر شد و آنها بهزودی در دادگاه کیفری استان فارس پای میز محاکمه میروند.