دیدارنیوز – رسول شکوهی: یکی از نقلهای معروف درباره چرچیل نخست وزیر انگلستان در دوران جنگ جهانی دوم این است که: «چرچیل میگوید: در میانه جنگ جهانی دوم درحالی که لندن زیر بمباران نازیها بود قرار جلسهای بسیار مهم داشتم. به علت اشتغال به کارهای دیگر چند دقیقه مانده به جلسه به رانندهام گفتم مرا فوری به محل جلسه برساند. راننده مسیر کوتاه، ولی ورود ممنوع را انتخاب کرد. وسط خیابان ناگهان افسر راهنمایی قبض جریمه در دست، دستور توقف داد. راننده گفت: این ماشین نخستوزیر است. ایشان به جلسه محرمانهای میرود و باید سر ساعت به جلسه برسد. افسر با خونسردی گفت: «هم ماشین و هم نخستوزیر و هم من وظیفهمون را خوب میشناسیم». پلیس جریمه را صادر کرد و دستور دور زدن به راننده داد، وقتی راننده مشغول دور زدن شد چرچیل این جمله را گفت: جنگ را میبریم، چون قانون حاکم است و خیابانهای لندن به رغم بمباران سنگین دشمن با قانون اداره میشود».
در صحت این نقل از چرچیل اصراری وجود ندارد و احتمال دارد از قهرمان سازیهایی باشد که پیرامون این سیاستمدار شکل گرفته ، ولی هر چه هست به ماجرای جنجالی این روزهای کشور مرتبط است. علی اصغر عنابستانی نماینده مردم سبزوار در مجلس شورای اسلامی هیچ وقت فکر نمیکرد که تا به این حد به صدر اخبار رسانهها و تحلیلها و واکنشها در شبکههای اجتماعی برسد. هر چند که بخش زیادی از مطرح شدن او در رسانهها و شبکههای اجتماعی خوشایند حالش نیست و تحت فشار زیادی قرار گرفته است.
ماجرا هم همانطور که میدانید از آن جایی شروع شد که این نماینده مجلس با ماشین و به همراه راننده داخل خط ویژه در حال حرکت بوده که یک سرباز راهنمایی و رانندگی جلوی ماشین را میگیرد و بعد از جدال لفظی پیش آمده با راننده درگیر میشود و طبق گفتههای این سرباز و مردمی که این حادثه را مشاهده کردند عنابستانی سیلی به صورت این سرباز میزند.
همین ماجرا باعث میشود که هشتگ عنابستانی و سرباز راهور به بحث داغ شبکههای اجتماعی تبدیل شود. بعد از این اتفاق بسیاری از مسئولان رده بالای کشور نسبت به این اتفاق واکنش نشان دادند. قالیباف رئیس مجلس اعلام کرد که پیگیریهای لازم انجام خواهد شد و میرسلیم نماینده مردم تهران نیز از مشکوک بودن این اتفاق گفت. گروهی از این صحبت کردند که دعوا را اول سرباز راهور شروع کرده و کار نماینده مجلس غیر قانونی نبوده است و میتوانسته از خط ویژه استفاده کند.
عنابستانی نیز سیلی زدن به صورت این سرباز را رد کرد گفت: ما حتی از ماشین هم پیاده نشدیم؛ لذا اینکه گفته میشود؛ عنابستانی بر صورت سرباز پلیس راهور سیلی زده است، اصلاً صحت ندارد. در حال پیگیری موضوع از طریق سردار اشتری، فرمانده نیروی انتظامی هستیم.
نمایندگان مجلس میتوانند از خط ویژه استفاده کنند؟
یک بحث حاشیهای در واکنشهای مربوط به این خبر شکل گرفت و آن این بود که نمایندگان مجلس آیا مجوز استفاده از خط ویژه را دارند یا نه؟ سردار حسینی رئیس پلیس وقت راهور تهران بزرگ در اسفند ۹۴ به صراحت گفته بود: «تاکنون هیچ مجوزی به هیچ یک از نمایندگان مجلس برای تردد در خطوط ویژه داده نشده و اعطای چنین مجوزی به نمایندگان، به هیچ وجه صحت نداشته و کذب محض است. نمایندگان مجلس به واسطه مسئولیتشان این مجوز را ندارند که در خطوط ویژه تردد کنند و تردد در خطوط ویژه، اعم از پلیس، اورژانس و آتش نشانی نیز دارای ضوابط خاصی است».
نکشیمون بچه خوشگل!
از این بحث حاشیهای اگر بگذریم به ابعاد مختلف این اتفاق باید برسیم. در جایی از صحبتهای این سرباز راهور به این نکته اشاره میکند که راننده عنابستانی چه توهینی به او کرده و او چه جوابی به آن داده است. «بچه خوشگل» ذاتا فحش نیست، ولی در مواردی استفاده میشود که در دعوا فردی را بخواهند کوچک و کم قدرت نشان دهند. در ادبیات عامیانه استفاده از این واژه برای تحقیر استفاده میشود. یعنی آنقدری خوشگل و سوسول است که ارزش دعوا کردن هم ندارد.
این عبارت در شبکههای اجتماعی استفاده شد و برخی گفتند که همین بچه خوشگلها و همین آقا زادهها و آدمهایی که با استفاده از روشهای غیر عادی به قدرت رسیده اند بخش زیادی از مشکلات کشور را به وجود آورده اند و بچه خوشگل هم از عرصه عمومی به ادبیات سیاسی اجتماعی کشور در عرصه رسمی نیز وارد شد. برخی هم ماجراهای نقی معمولی در آخرین سری سریال پایتخت که راننده نماینده مجلس شده بود را تکرار کردند و به این نکته اشاره داشتند که این «مجلسی آدم»ها و اطرافیان نمایندگان هستند که پروژههای خاص را در اختیار میگیرند و خود را محور همه چیز میدانند.
خدایگان و بنده در خیابان انقلاب
بعد از این اتفاق بود که واکنشها به نوع نگاه مسئولین به مردم را مورد نقد قرار دادند. آنها به موارد گذشته اشاره داشتند که فلان نماینده مجلس و فلان مسئول دستگاه قضا با کارمند دولت و با سرباز بابلی چگونه برخورد کردند. برخی از مسئولین در ظاهر خود را خادم مردم میدانند، ولی در عمل همان سیستم طبقاتی و کاستی را دنبال میکنند. خانها در ایران نقش تعیین کنندهای در ادوار تاریخی داشتند، ولی در آن دوران هم بسیاری از خانها تلاش میکردند تا مردم خود را راضی نگاه دارند.
متاسفانه نگاه خدایگانی و بندگی یا خان/ ارباب و رعیت در بسیاری از مسئولین دیده میشود. همین که یک نماینده مجلس از خط ویژه رفت و آمد کند یعنی خود را جدای از مردم عادی میبیند. این نماینده مجلس وقتی با واکنش این سرباز روبرو شد میتوانست بدون درگیری مسیر خود را تغییر دهد و از راننده خود بخواهد سر ماشین دنای اهدایی مجلس را کج کند و این همه مشکل ایجاد نکند. ولی با همان نگاه از بالا به پایین برخورد کرده و حتی سرباز را هم متهم کرده اند.
سیلی به صورت قانون
تعابیر مختلفی نیز از این اتفاق صورت گرفت. اینکه نماینده مجلس به صورت یک سرباز که مشغول انجام وظیفه بوده سیلی زده است این معنی را میدهد که به صورت قانون سیلی زده است. نماینده قوه مقننه باید از قانون حراست کند نه اینکه خود بی قانونی کند و طلبکار هم باشد. برخی دیگر این نگاه را داشتند که اگر در خیابانهای تهران به صورت یک سرباز سیلی زده شود آیا سربازان ما در مرزها این انگیزه را خواهند داشت که از مرز و خاک کشور دفاع کنند؟ وقتی یک نماینده مجلس به این راحتی به سرباز کشور بی احترامی میکند باقی سربازها چه فکری خواهند کرد؟
برخی تعابیر سیاسی از این اتفاق نیز داشتند. آنها با انتقاد از نظارت استصوابی به این نکته اشاره کردند که وقتی شورای نگهبان بسیاری از چهرههای صاحب نظر و شناخته شده را رد صلاحیت میکند اینکه یک فرد به کرسی نمایندگی مجلس برسد و اقداماتی از این دست داشته باشد را طبیعی دانستند.
گروهی دیگر به نقش رسانهها و شبکههای اجتماعی اشاره کردند که این پدیده باعث شده تا این سرباز با مشکل روبرو نشود و از او حمایت هم بشود و اگر در دورهای بودیم که رسانهها تا این حد قدرتمند نبودند این سرباز نیز تحت فشارهای مختلفی قرار میگرفت. البته جریان همیشه بدبین هم به این نکته اشاره کرد که با طرح این بحث و انتشار این ویدئو به دنبال به حاشیه بردن حکم عیسی شریفی و نزدیکی او به محمدباقر قالیباف هستند. به هر روی رسانههای جدید و شبکههای اجتماعی ویژگیهایی دارند که هیچ کس از آن در امان نیست.
از سربازی بگو
چند سالی میشود که هشتگی در شبکههای اجتماعی شکل گرفته و روایت آدمهای مختلف از سربازی با این هشتگ منتشر میشود. هر چند که آنقدر گفته اند و گفته ایم و اتفاقی رخ نداده که دیگر این کار هم دارد بی اثر میشود، ولی با این اتفاق بحثهای مختلف مربوط به سربازی باز هم داغ شد. از اعتیاد و خودکشی و تجاوز و استثمار سربازان گفته شد و به این مساله اشاره شد که چرا باید جوانان بهترین سالهای عمر خود را در پادگانها بگذرانند و هیچ نتیجهای هم نبینند و فقط بودجه کشور صرف این پدیده شود. البته بودجهای هم که در نظر گرفته میشود سربازان آخرین نفرهایی هستند که از آن بهره مند میشوند و حقوق ماهانه ۱۰۰ تا ۲۰۰ هزار تومانی از این بودجه سهم سربازان است.
این اتفاق باز هم این بحث را مطرح کرد که چه لزومی به سربازی اجباری در کشوری که نیروی نظامی پر قدرتی در ارتش و سپاه دارد وجود دارد و اگر واقعا امنیت ملی ما درگیر این سربازان است آیا نمیتوان سازوکاری ایجاد کرد که این همه فشار و مشکل و بحران برای انسانها به وجود نیاید؟
اخراج یا استعفا یا توبیخ؟
بعد از این ماجرا برخی به سراغ این موضوع رفتند که مجلس باید ورود کند و در نهایت عنابستانی از مجلس اخراج شود تا باقی نمایندگان و مسئولین بدانند که با مردم و سربازان نباید اینگونه برخورد کنند. گروهی دیگر هم از این صحبت میکردند که او باید به دادگاه برود و توبیخ جدی نیاز دارد. برخی هم به سراغ این مساله رفتند که عنابستانی بعد از این اتفاق خود باید استعفا دهد و با این کار نشان دهد که اشتباهش را پذیرفته و جبران کند.
به هر روی باید منتظر ماند و دید که در نتیجه چه اتفاقی رخ میدهد و بعید است که افکار عمومی در امواج اخبار و مشکلات و بحرانهایی که دارد این موضوع را فراموش کند و این مساله بر خلاف باقی کارهایی نمایندگان کردند و هیچ کس واکنش جدی نشان نداد به نتیجه نرسد. باید منتظر ماند و دید که رویکرد نهادهای حاکمیتی نسبت به این نماینده مجلس چگونه خواهد بود.