تیتر امروز

سلیمانی اردستانی: هر پرچمی که بنام اسلام برداشته شود یا حقوق بشری است و یا اسلامی نیست
در گفت‌وگوی دیدار اندیشه با یک فقیه و استاد دانشگاه و حوزه، مطرح شد:

سلیمانی اردستانی: هر پرچمی که بنام اسلام برداشته شود یا حقوق بشری است و یا اسلامی نیست

عبدالرحیم سلیمانی اردستانی در برنامه دیدار اندیشه گفت: اصرار بر حق تعیین سرنوشت مهمترین دلیل امتناع امام‌ حسین (ع) بر عدم بیعت با حاکم بود.
انگیزه‌های سوءقصد به ترامپ چیست؟/ افشاگری طیب‌نیا درباره نقش جلیلی در به تصویب نرسیدن FATF
مجله خبری تحلیلی دیدار نیوز با اجرای محمدرضا حیاتی

انگیزه‌های سوءقصد به ترامپ چیست؟/ افشاگری طیب‌نیا درباره نقش جلیلی در به تصویب نرسیدن FATF

این یازدهمین برنامه مجله خبری تحلیلی دیدارنیوز است که با اجرای محمدرضا حیاتی و با حضور کارشناسان و صاحب نظران تقدیم مخاطبان گرامی می‌شود.

سه خوان اصلاح‌طلبان تا پیروزی در ۱۴۰۰

اصلاح طلبان برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ سه خوان تا پیروزی پیش رو دارند: ۱. مذاکره با حاکمیت برای دو موضوع تایید صلاحیت نامزد یا نامزد‌های حداکثری و ایجاد شرایطی برای اجرایی شدن وعده‌های خود به مردم؛ ۲. راهبرد و مانیفستی که متکی به بند ۱ بتوانند مردم را برای شرکت در انتخابات قانع کنند؛ ۳. تضمین و اطمینان دادن به مردم که همه وعده‌های خود را در صورت پیروزی عملی خواهند کرد.

کد خبر: ۷۷۳۹۱
۱۳:۴۰ - ۱۸ آذر ۱۳۹۹
دیدارنیوز ـ اسفندیار عبداللهی*: نگاه اصلاح‌طلبان همیشه معطوف به قدرت بوده است، تا جایی که این میل به قدرت، باعث قربانی شدن شعار و برند اصلی آن‌ها یعنی "اصلاح" شده است. حضور در قدرت به هر قیمتی و نادیده گرفتن وعده‌های خود و از طرفی فراموش کردن مطالبات مردم، به مرور جایگاه اجتماعی این جریان را از بین برده است، تا جایی که چند حزب اصلاح‌طلب در انتخابات اسفند ۹۸ شرکت کردند ـ با وجود تصمیم شورای عالی سیاست‌گذاری مبنی بر عدم ارائه لیست انتخاباتی ـ سر لیست این احزاب یعنی مجید انصاری در تهران که پایگاه اصلی اصلاح‌طلبان در کشور بود، حدود ۱۰ درصد آرا تهرانی‌ها را کسب کرد.

ارائه دو لیست از سوی اصلاح‌طلبان اسفند ۹۸ یک پیام داشت و یک آسیب. پیامش این بود که همه متوجه شدند این جریان به دلایلی روشن، دیگر مثل گذشته نمی‌تواند حمایت مردم و به خصوص آرا خاکستری و حتی بدنه ثابت خود را داشته باشد. مصطفی کواکبیان دبیرکل حزب مردم سالاری که از جمله نامزد‌های نمایندگی مجلس در اسفند ۹۸ بود، در یک گفت‌وگوی دوستانه به نگارنده گفت که روز انتخابات به برخی از هم حزبی‌ها و اعضای تحریریه روزنامه مردم سالاری گفتم چرا نرفتید رای بدهید؟ در جواب گفته بودند ما شما را دوست داریم، ولی رای نمی‌دهیم! این یعنی اینکه وقتی اعضای یک حزب به دبیرکل خود و روزنامه‌نگاران حاضر در تحریریه به مدیر مسئول خود رای نمی‌دهند، چگونه از مردم عصبانی، ناامید و مستاصل انتظار داشته باشیم رای دهند؟ آسیب شرکت بخشی از اصلاح‌طلبان در انتخابات اسفند ۹۸ این بود که رقیب اصولگرای آنها به جامعه القا کرد و می‌کند که اصلاح‌طلبان با دو لیست پر و پیمان در تهران شرکت کردند ولی جامعه از آنها ناامید شده، بنابراین این جریان رای ندارد.

اما چرا؟ دلیل روشنی دارد. جز پایگاه ثابت رای اصولگرایان و نسبتا ثابت سبد رای اصلاح‌طلبان، قاطبه مردم ایران اساسا حزبی نیستند. آنها به‌خصوص از سال ۱۳۷۶ به این‌سو در هر مقطع مطالبات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خود را از زبان شخصی یا جریانی می‌شنیدند. روزی سید محمد خاتمی قرار بود آرمانشهر آن‌ها را مهیا کند، زمانی صدای محمود احمدی‌نژاد پژواک عدالت و برابری برای آن‌ها بود و روزی حسن روحانی نماد صلح و مذاکره و حق و "حقوق" برای مردم ایران شد و مردم هم "یک حقوق‌دان را به یک سرهنگ ترجیح دادند".
 
همه این بازیگران انتخاباتی که به عنوان نمونه ذکری از آن‌ها رفت، پشتوانه رای و اعتماد مردم را با خود داشتند، ولی خروجی و عایدی ملموسی پس از ۲۴ سال برای مردم نداشت. یعنی صندوق رای که مردم برای شراکت در حکومت و تاثیرگذاری خود انتخاب کرده بودند، آن ابزاری نبود که به آن دل بسته بودند و به مرور مردم فهمیدند که  منتخبان، چون به خلوت مقام و کرسی مورد نظر می‌رسند، "آن کار دیگر می‌کنند".

همین منتخبان ذکر شده هر کدام در پایان دوران ۸ ساله خود اعتراف کردند، رییس جمهوری اختیارات چندانی ندارد. سیدمحمد خاتمی گفت: «به خدا من بی تقصیرم، من فقط یک تدارکاتچی بودم». محمود احمدی‌نژاد هم در پایان ریاست جمهوری خود تلویحا اعتراف کرد در مذاکرات هسته‌ای با غرب من کاره‌ای نبودم. حسن روحانی رییس جمهوری کنونی البته هنوز دوره‌اش به پایان نرسیده که جمله تاریخی خود مبنی بر هیچ‌کاره بودن رییس قوه مجریه را به زبان آورد، گرچه بار‌ها تلویحا گفته باید اجازه بدهند رییس جمهور و دولت کار کند.
 
جریان‌های سیاسی هم مانند مردم می‌دانند با ادامه این روند اتفاقی در صندوق رای نخواهد افتاد. تکلیف جریان اصولگرا روشن است و در انتخابات اسفند ۹۸ مجلس شورای اسلامی مشخص شد رسیدن به قدرت و کرسی با هر روشی، بر نظر و مطالبات رنگارنگ مردم اولویت دارد، البته به این معنا نیست که آنها در کنش و تبلیغات سیاسی خود شعارهایی مبنی بر نگرانی از معیشت و عدالت سر ندهند. جریان اصولگرا (جدیدا انقلابی) در ۱۴۰۰ از دو جهت نگرانی ندارند، یکی اینکه نگران تایید صلاحیت نیستند و دوم اینکه خیالشان از بابت سبد رای ثابت و همیشه در صحنه خود آسوده است و اتفاقا پیروزی خود را در یک انتخابات سرد و حداقلی جست‌وجو می‌کنند. اصلاح‌طلبان، ولی راه سختی پیش رو دارند و اکثر فعالان حزبی و سیاسی این جریان می‌گویند دو راه وجود دارد، یک اینکه اجازه حضور حداکثری از سوی نهاد‌های نظارتی و حاکمیتی داده شود که شرکت می‌کنند و راه دوم سکوت و عدم معرفی نامزد در ۱۴۰۰ است.

در چنین شرایطی اصلاح‌طلبان در زمان باقی مانده تا موعد ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ چه کار‌هایی می‌توانند برای برنده شدن انجام دهند؟ نگارنده معتقد است اگر آن‌ها بتوانند سه مرحله و خوان را یکی یکی عبور کنند با توجه به پیروزی دموکرات‌ها در آمریکا، احتمال پیروزی این جریان در انتخابات ۱۴۰۰ وجود دارد.

۱. چهره‌های موجه و کسانی که نهاد‌های انتصابی، نظارتی، امنیتی و حاکمیتی حساسیت کمتری نسبت آن‌ها دارند، یک بسته انتخاباتی را ارائه دهند و شروط خود را برای شرکت در عرصه رقابت انتخاباتی به مراجع و مراکز تصمیم گیرنده اعلام کنند. در آنجا شرایط خود مبنی بر حضور نامزد یا نامزد‌های حداکثری خود را بخواهند و هم نسبت به میزانی که قوه مجریه طبق قانون باید پاسخگو باشد اختیارات رییس قوه مجریه را مطالبه کنند و تضمین بگیرند.
 
۲. راهبرد، برنامه و مانیفستی در دو فاز کوتاه مدت (خروج از بن‌بست و رفع گره‌های معیشتی) و بلند مدت توسعه همه جانبه (اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و کیفیت روابط ایران با جهان) آماده کنند و به جامعه ارائه دهند.

۳. ضمانت اجرایی برنامه‌ها، راهبرد‌ها و شعار‌های خود را نیز به مردم بگویند. در واقع مردم باید اینبار قانع شوند که فردی یا جریانی و با چه مکانیسم‌هایی قرار است تحولاتی اساسی در همه ابعاد زندگی آن‌ها در یک بازه زمانی مشخص و تدوین شده انجام دهند. بدیهی است این بخش از اقدام اصلاح‌طلبان به ترتیب در گرو به دست آوردن شرایط بند‌های ۱ و ۲ است.
 
اصلاح‌طلبان برای پیروزی نباید متکی به شخص و یا چهره‌ای کاریزما باشند، زیرا این سبک و سیاق حداقل پس از سال ۷۶ چند مرتبه امتحان شد، بنابراین اگر مردم قانع شوند که یک دستگاه و سیستمی که پشت آن تفکر، ضمانت اجرایی و بسته‌های مشخص حکمرانی خوب است، وجود دارد به آن اعتماد می‌کنند و رای می‌دهند. به نظر نگارنده اگر شرایط سه گانه ذکر شده کسب نشود، یک راه باقی می‌ماند و آن سکوت و کنار کشیدن یکدست جریان اصلاحات از انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ است، نه به سبکی که احزابی، چون مردم سالاری و کارگزاران در اسفند ۹۸ عمل کردند. تصمیم یکدست و اجماعی اصلاح‌طلبان در صورت عدم تحقق شرایط مطلوب در ۱۴۰۰، همه قوای انتخابی و انتصابی جمهوری اسلامی را یکدست خواهد که طبیعتا مسئولیت سرنوشت کشور و همه اقدامات در ۴ سال بعدی هم متوجه آن‌ها خواهد بود.

*روزنامه‌نگار، عضو شورای مرکزی حزب جمهوریت
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی