دیدارنیوز ـ محمد بدیعی: «اوری بادی لیسن اند ریپیت افتر می.». تقریبا اگر یکبار سریال کلاه قرمزی را در تعطیلات نوروز دیده باشید با پدیده «ببعی» آشنایی دارید. ایرج طهماسب در این مجموعه ماندگار توانست شخصیتهای زیادی را به جامعه ارائه کند و جامعه نیز با آنها ارتباط خوبی برقرار کرد. حتی اگر بخش زیادی از صحبتهای او را متوجه نشوند. ببعی شخصیتی که در این سریال با صدای محمد بحرانی جلوی دوربین میرفت و این موجود دوست داشتنی توانایی بالایی در زبان انگلیسی داشت.
ماجرای زبان انگلیسی در کشور ما و در نظام آموزشی آن قصهای پر غصه است. بیتوجهی به این پدیده و نادیده گرفتن و محدودسازیها در این زمینه در کنار آموزشهای بی کیفیت و قدیمی باعث شده که وضعیت دانش زبان انگلیسی در جامعه ما قابل قبول نباشد. هر چند که خانوادهها در یک دهه گذشته این نیاز را درک کردهاند و برای بر طرف کردن آن به سراغ موسسات آموزشی خصوصی رفتهاند، ولی همچنان نیاز به زبان انگلیسی به خوبی در جامعه حس میشود.
نیازی نیست به آمار مراجعه کنیم تا متوجه این مساله شویم که زبان انگلیسی تا چه حد مهم است. اما براساس تخمین موسسه انتولوگ حدود ۱ میلیارد و ۲۶۸ میلیون نفر در جهان میتوانند به انگلیسی صحبت کنند. نگاهی به فضای مجازی و اینترنت اگر داشته باشیم به خوبی متوجه اهمیت این موضوع خواهیم شد. دانشگاهها و مقالات علمی و ... بماند. اهمیت این زبان به معنی بی اهمیت بود سایر زبانها در عرصه بین المللی نیست، ولی باید پذیرفت که در ارتباط با دنیا راهی جز تقویت زبان انگلیسی و همچنین سایر زبانهای پر کاربرد نداریم.
یکی از تواناییهای وزیر امور خارجه فعلی یعنی محمدجواد ظریف توانایی او در زبان انگلیسی است که نه تنها در صحبت کردن و ارتباط برقرار کردن که در مذاکره با طرف غربی و نگارش هم خود را نشان داده است. البته مخالفان غیر منصف او بعضا به این مساله نیز پرداختهاند و او را در این زمینه هم زیر سوال بردهاند. ماجرا، اما در مسئولین به جز محمدجواد ظریف به سمت یک طنز تلخ حرکت کرده است.
تقریبا باید بپذیریم که بسیاری از مسئولین رده بالا که با پیشوند دکتر در بسیاری از موقعیتها معرفی میشوند در بهترین حالت ممکن در ابتداییترین سطح زبان انگلیسی قرار دارند. سیدمحمد خاتمی رئیس دولت اصلاحات در یکی از نشستهای بینالمللی در دوران ریاست جمهوری خود انگلیسی صحبت کرد و مشخص شد که توان بالایی در این زمینه ندارد. بعدها محمود احمدینژاد در دوران ریاست جمهوری خود سوژه بسیاری از رسانههای داخلی و خارجی شد، چون در جواب احوال پرسی مدودوف رئیس جمهور وقت روسیه به او گفته بود بله. یا در یک سخنرانی دیگر انگلیسی و فارسی را با هم ترکیب کرد و عبارت عجیب «one دقیقه» رسید. هر چند که آن را اصلاح کرد، ولی خنده حضار و فضاسازیهای رسانهای آن لحظه را ثبت کرد. محمود احمدینژاد، اما بعدها بر دانش انگلیسی خود کار کرد و ویدئوهای مختلفی با زبان انگلیسی منتشر کرد و ایراد کمتری میشد به او گرفت.
خندهدارترین انگلیسی صحبت کردن، اما به یکی از نزدیکان احمدینژاد بر میگردد. محمد علیآبادی که در دوران احمدینژاد مسئولیتهای مختلفی مانند ریاست سازمان تربیت بدنی را برعهده داشت و این روزها تقریبا معلوم نیست کجاست و چه میکند در یکی از نشستهای بینالمللی آنقدر بد انگلیسی را از روی متن خواند که شایعاتی پیرامون فارسی نوشتن متن انگلیسی برای او نیز مطرح شد. اگر این شایعه درست باشد او حتی این حد از خواندن را هم نتوانست به خوبی انجام دهد.
در دوران حسن روحانی شایعاتی مربوط به مدرک تحصیلی و رساله دکتری او مطرح شد. طرفداران او این شایعات را رد میکردند و مدارکی مبنی بر تحصیل او در دانشگاه گلاسکو اسکاتلند منتشر کردند. ماجرا هنوز هم روشن نشد و خیلیها دیگر دنباله آن را نگرفتند. در نهایت، اما روحانی در مصاحبه با کریستین امانپور خبرنگار شناخته شده CNN وقتی از او خواست که جملهای به مردم آمریکا به زبان انگلیسی بگوید کمی دستپاچه شد. او با این دلیل که خیلی وقت است که به انگلیسی صحبت نکرده سعی کرد که دقیق صحبت نکردن خود را توجیه کند، ولی در نهایت با یکی دو جمله ماجرا را خاتمه داد، اما کاربران شبکههای اجتماعی و افکار عمومی جهانی به توان او در زبان انگلیسی شک کردند.
وزیر جوان دولت حسن روحانی یعنی محمدجواد آذری جهرمی نیز وقتی در یک نشست بینالمللی شروع کرد به انگلیسی صحبت کردن مشخص شد که او هم توان بالایی در این زمینه ندارد. بعدها البته در صفحه اینستاگرام خود به این موضوع اشاره کرد و پذیرفت که باید در این زمینه کار کند تا دانش زبان او ارتقا یابد.
متاسفانه میتوان به موارد بیشتری مانند علیاکبر ولایتی وزیر سابق امور خارجه و علی کفاشیان رئیس سابق فدراسیون فوتبال و ... اشاره کرد. حتی میتوان به ماجرای موزه لوبر، لوور یا هر چیز دیگری که در مجلس شورای اسلامی رخ داد پرداخت. به تازگی، یک نماینده مجلس که جوان هم هست دو کلمه ساده انگلیسی «anytime anywhere» را «آنی تایم، آنی وِر» تلفظ کرد. علی خضریان در نقد سیاستهای دولت در بازرسیهای آژانس انرژی اتمی میگوید که ما اجازه دادهایم در هر زمان و مکانی این بازرسیها صورت بگیرد. مشکل آنجایی است که خضریان معتقد است عین این کلمه را میگوید تا بر توان زبان انگلیسی خود تاکید کند ولی از تلفظ سادهترین کلمات هم عاجز است.
بعد از این ماجرا دو طرف دعوا در شبکههای اجتماعی فیلمهای مختلفی را از جریان رقیب منتشر میکردند تا بگویند که فقط خضریان نبوده که اشتباه تلفظ کرده و افراد دیگری که بخشی از آن را با هم مرور کردیم هم بودهاند. یک خودزنی تمام عیار را در این چند روز از طرف جریانات مختلف سیاسی و طرفداران آنها شاهد بودیم. یعنی دو طرف به هم و به مخاطبان و جامعه نشان میدادند که بخش از مسئولین کشور سواد زبان انگلیسی ندارند.
برای اینکه این بیسوادی را بیش از این فریاد نزنیم چند پیشنهاد جدی برای مسئولین و ساختار آموزشی مطرح میکنم. مسئولین به جای جلسات بی فایده مختلفی که در طول روز دارند یک معلم زبان برای خود استخدام کنند تا روزانه یک ساعت به آنها زبان انگلیسی بیاموزند. قطعا مشکلات مالی برای گرفتن معلم خصوصی ندارند، ولی اگر خدایی نا کرده این مشکلات وجود داشت میتوان چند نفر از مسئولان با هم هماهنگ شوند و یک معلم استخدام کنند تا هزینهها سرشکن شود. من معلمان زبان خوبی میشناسم که میتوانند این مشکل را حل کنند.
مورد دیگری که به مسئولین توصیه میشود این است که وقتی توان یا دانشی ندارند آن را بپذیرند و از اعلام آن هم ترسی نداشته باشند. از آن مهمتر وقتی دانش لازم را ندارند درباره آن موضوع حرفی نزنند. سکوت راهکار بهتری است.
سومین مورد که از موارد بالا مهمتر است توجه ویژه به زبان انگلیسی در مدارس و بازنگری در شیوههای ناکارآمد فعلی است. با یک برنامه ریزی مشخص میتوان مدارس را از این وضعیت آشفته و ناکارآمد در حوزه زبان انگلیسی خارج کرد و دانش آموزان و نسلی توانا که میتواند به راحتی از تکنولوژی و اینترنت بهره ببرد و با جهان ارتباط برقرار کند تربیت کرد.