دیدارنیوز ـ رسول شکوهی: در شبکههای اجتماعی و در کوچه و خیابان و تاکسیهای شهری بعضا میشنویم که چرا پولهای کشور را به لبنان و سوریه میبرند و در آنجا هزینه میکنند؟ برخی از مردم می گویند وقتی در جامعه خودمان دچار مشکلات عدیدهای هستیم چرا باید در مواردی هزینه کنیم که ضرورتی ندارد و از دل این مسائل، مشکلات و مفاسد دیگری به وجود آمده است و جان کلام اینکه چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است.
در مقابل، اما دیدگاه دیگری وجود دارد که حضور ایران در منطقه را وابسته به عمق استراتژیک و یک امر طبیعی میداند و همانطور که بسیاری از دولتهای جهان در سطح منطقه خود و جهان نیز حضور فعال دارند ایران نیز طبیعی است که در حوزه نفوذ خود حضور داشته باشد و هزینه کردن در این راستا نیز یک امر طبیعی است. طرفداران این ایده بر این باور هستند که اگر در کشور مشکلاتی وجود دارد ربطی به حضور ما در منطقه ندارد و حضور ما منشأ اثرات گوناگونی نیز بوده است. مشکلات کشور در جای خود باید حل و فصل شود و حتی اگر هزینههایی که در این حوزه دارد میشود به کشور بازگردد باز فرقی ایجاد نمیکند و چه بهتر که ما در عمق استراتژیک خود هزینه کنیم و برای امنیت ملی و منطقه کار کنیم.
شاید بتوان به هر دو نگاه بیان شده حق داد اما باید پذیرفت که اولویت بندی در هر نظام سیاسی مهم است و در همین راستا نیز هزینه میکند اما حضور ایران در منطقه به مانند دیگر مسائل سیاسی کشور، نکات مثبت و منفی مختلفی دارد که موضوع این گزارش نیست ولی صحبتهایی از زبان برخی مسئولین بعضا به گوش میرسد که حساسیتهایی به وجود میآورد.
خبری که به تازگی باعث حساسیت افکار عمومی شد اظهارات حاجی میرزایی وزیر آموزش و پرورش بود. حاجی میرزایی که به سوریه سفر کرده در اظهار نظر خود، حواشی تازه ای ایجاد کرد. به گزارش مرکز اطلاعرسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش، محسن حاجی میرزایی در بدو ورود به فرودگاه دمشق در جمع خبرنگاران از آمادگی ایران برای مشارکت در بازسازی واحدهای آموزشی سوریه که بر اثر جنایات جنگی تروریستهای تکفیری داعش آسیبدیده است، خبر داد. وی در این رابطه اظهارداشت: با توجه به تجربیات ایران در زمینه بازسازی، بهسازی، نوسازی و تجهیز واحدهای آموزشی که در جنگ تحمیلی رژیم بعثی صدام، دچار خسارات فراوان شده بود، آماده همکاری و انتقال تجربیات به دوستان سوری در این زمینه هستیم.
چندی پیش وزیر راه و شهرسازی نیز در سفر به سوریه تفاهم نامههایی با مقامات این کشور منعقد کرد که در زمینه بازسازی کشور جنگ زده سوریه بود. در آن زمان تا این حد به اظهارنظر وزیر راه و شهرسازی واکنش منفی به وجود نیامد و با یک نگاه منطقی گفته شد که اگر سوریه هزینه این خدمات را پرداخت کند بسیار اتفاق مثبتی نیز هست و برای کشور درآمد هم دارد. در رابطه با ساخت مدرسه نیز میتوان همین منطق را حاکم کرد، ولی چرا این حواشی شکل گرفت؟
قبل از اینکه به این سوال پاسخی داده شود کمی با هم به آمار مراجعه کنیم. مهراله رخشانی مهر رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور در شهریور ماه امسال گفت: ۳۰ درصد فضاهای آموزشی کشور فرسوده است و نیاز به نوسازی دارد و ۸۰۰۰ طرح حوزه عمرانی مدارس کشور در دست اجراست. او خاطرنشان کرد: از سال ۱۳۹۷ تاکنون حدود ۵۰۰ مدرسه خشت و گلی کشور برچیده شده است. رخشانی مهر در پایان گفت: مدارس خشت و گلی کشور در حال حاضر ۴۰۰ واحد است که از این تعداد ۲۰۰ مدرسه در استان سیستان و بلوچستان و بقیه در سایر استان هاست.
در رابطه با بخاریهای نفتی و امکانات گرمایشی مدارس نیز هنوز خاطره مدرسه شین آباد و مدرسه زاهدان در اذهان عمومی هست. بر اساس آمار، شمار بخاریهای نفتی غیراستاندارد کلاسهای درس از ۳۶۰ هزار در سال ۱۳۹۱ به ۱۳۷ هزار مورد در سال ۱۳۹۷ رسید. باز هم بر اساس گفتههای رخشانی مهر در دی ماه ۹۸، ۲۴ هزار کلاس درس به سیستم استاندارد گرمایشی تجهیز شده اند.
براساس همین آمار هنوز ۸۸ هزار کلاس درس با سیستم گرمایشی غیراستاندارد در سطح کشور داریم که به گفته رئیس سازمان نوسازی مدارس ۲۵ هزار مورد آن مربوط به مناطقی است که هنوز گازکشی نشدهاند و استاندارد سازی سیستم گرمایشی این مدارس، هدف گذاری بعدی در فاز دوم است. ۶۳ هزار کلاس درس نیز دارای بخاری گازی غیراستاندارد هستند که باید در گام سوم استانداردسازی شوند.
اینها بخشی از آمارهایی است که مقامات رسمی آموزش و پرورش درباره وضعیت امکانات فیزیکی مدارس کشور گفته اند. البته آمارهایی که خبر از کمبود مدارس در سطح کشور میدهد خود ماجرایی مفصلی است. باید در فرصتی دیگر به سراغ این مباحث نیز برویم اما این آمار به خوبی نشان میدهد که چرا افکار عمومی نسبت به اظهارات وزیر آموزش و پرورش واکنش نشان داده است. در کشوری که آموزش و پرورش برای اهالی آن و مخاطبان آن مشکلات مختلفی ایجاد کرده است و تقریبا کسی را پیدا نمیکنیم که از این وضعیت رضایت داشته باشد چه لزومی دارد که وزیر آموزش و پرورش از مشارکت در ساخت مدارس سخن بگوید؟ شاید گفته شود که ساخت و ساز در سوریه میتواند برای ما نفع اقتصادی داشته باشد و وزیر در حوزه انتقال تجربیات سخن گفته که باید بگوییم اگر تجربهای هست و توانی، چرا وضعیت مدارس کشور اینگونه است؟ وزیر آموزش و پرورش به خوبی میداند که سرانه مدارس در حال حاضر هزینههای ابتدایی آنها را هم شامل نمیشود و اگر کمک خانوادهها نباشد تقریبا هیچ مدرسهای اداره نمیشود. وزیر آموزش و پرورش به خوبی میداند که اگر تجربهای هست نباید شاهد فجایع انسانی بر اثر سوختگی و مسائلی از این دست باشیم.
ذات سفر وزیر آموزش و پرورش و همراهانش به کشور سوریه نیز محل بحث است. سوریه فارغ از اینکه در حال حاضر به تازگی از یک جنگ داخلی فرسایشی خارج شده در گذشته نیز در حوزه تعلیم و تربیت حرف خاصی برای گفتن در سطح جهانی نداشته است. بهتر بود که وقتی محسن حاجی میرزایی و هیئت همراه در این وانفسای اقتصادی (مخصوصا برای فرهنگیان) با هزینه دولتی به خارج از کشور سفر میکنند به کشوری بروند که بتوانند تجربیات و اطلاعات خوبی در حوزه تعلیم و تربیت را به ایران بیاورند. در حال حاضر سفر به سوریه چه فایدهای به حال وضعیت آموزش و پرورش کشور خواهد داشت؟ بسیاری از فرهنگیان در شبکههای اجتماعی این خواسته را دارند که ابتدا وضعیت معیشت آنها بهبود پیدا کند و حداقلیترین امکانات را برای مدارس تامین کنند. بعد از آن میتوان تجربیات را به کشورهای دیگر منتقل کرد. حاجی میرزایی بعید است که بتواند در این سالهای پایانی دولت تدبیر و امید کار ویژهای کند. پیشنهاد میکنم حداقل با اظهار نظرهای نسنجیده نمک بر زخم آموزش و پرورشیها نپاشد.