دیدارنیوز ـ تمام تلاش رسانه این است که ارتباط خوبی با روابط عمومیها بگیرد، اما وقتی روابط عمومی یک سازمان یا نهادی راه ارتباط رسانهها با مجموعه تحت مدیریتش را میبندد و سالها این رویه را ادامه میدهد باعث میشود که رسانهها برای دستیابی به پاسخ سئوالاتی که خواسته مردم است مدام در جنگ فرسایشی با روابط عمومی قرار بگیرند.
مقدمه را کوتاه میکنم؛ یکی از مشکلات خبرنگاران رسانهها در بیرجند این است که:"چرا رئیس و حتی روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی بیرجند چندین سال است که پاسخگوی خبرنگاران نیستند؟ "
عدم پاسخگویی دانشگاه علوم پزشکی بیرجند مسالهای نیست که در این روزهای اخیر اتفاق افتاده باشد. خبرنگار باید بتواند آمار و اطلاعات مورد نیاز خود را از منابع موثق بگیرد نه این که منابع موثق با پاسخگونبودن باعث رواج شایعه شوند.
مثلا همین چند وقت پیش که موضوع بیماری آنفلوآنزا یا کیکهای آلوده مطرح شده بود ما به هیچ عنوان نتوانستیم با رییس دانشگاه علوم پزشکی مصاحبهای بگیریم. البته دلیل آن هم مشخص است، روابط عمومی این دانشگاه به طور کامل راههای ارتباط با مسئولان این دانشگاه را مسدود کرده است.
این موضوع حتی به استانداری و معاونتهای آن نیز منتقل شده است تا شاید راه حلی پیدا شود؛ خبرنگاران با تمام سختی و مشکلات میسازند و حقوق اولیه خود را نادیده میگیرند تا تریبونی برای مطالبات به حق مردم باشند.
مگر نه این که نقش خبرنگاران در حفاظت از افکار عمومی و اقناع مخاطبان در مقابل انواع تهدیدات به ویژه جنگ روانی دشمن با ارائه اخبار و گزارشهای بموقع، شفاف و درست به مردم میتواند موجب اعتمادسازی، آرامش، امید و نشاط بیشتر گردد؟
مگر نه این است که یکی از رسالتهای دانشگاه علوم پزشکی پاسخگویی و آگاهی بخشی درمورد سلامت جامعه و تلاش برای اقناع افکار عمومی و عدم گسترش برخی شایعات است که تهدید جدی برای سلامت و امنیت مردم و جامعه را به دنبال دارد.
آیا در عصر ارتباطات و عصری که کوچکترین مساله با حواشی جنجالی و پررنگتر از متن منعکس میشود، درست است خبرنگاری در انتظار شماره تماس یا پاسخ کوتاه مدیر بماند؟ نقد خبرنگاران خراسان جنوبی از دانشگاه علوم پزشکی بیرجند در تمام جلسات تا کی ادامه خواهد داشت؟
بارها در جلسات مشترک روابط عمومیهای دستگاههای اجرایی و خبرنگاران استان، اصحاب رسانه از این موضوعات گلایهمند بودند؛ از اینکه چرا در طول این سالها که همه امکانات تغییر کرده، میزان ارتباط با دانشگاه علوم پزشکی تغییر نکرده است؟ چرا دانشگاه اینقدر بی تفاوت است که حتی پاسخ شکواییه خبرنگاران را نمیدهد؟ آیا موضوع آگاهسازی مردم در مورد سلامت از دید مسئولان این دانشگاه بی اهمیت است یا اصلا خبر و رسانه جایگاهی ندارد که پاسخش داده شود؟
در تمام این جلسات با وجود آنکه از سوی معاون سیاسی استاندار خراسان جنوبی و یا مسئولان ارشد استان بر همکاری کامل تمام دستگاهها با رسانهها بدون فوت وقت تاکید شده، اما گویا دانشگاه علوم پزشکی این سخنها را نمیشنود و یا حتی شاید مسئولان این دانشگاه اخبار استان را پیگیری نمیکنند.
زمانی که برای تکمیل خبر خود از یک حادثه منجر به فوت و جرح اطلاعات میخواهی، یا زمانی که دوست داری مطلبی کار کنی که مردم آگاهی یابند چطور به یک بیماری مبتلا نشوند و یا حتی زمانی که دوست داری با پزشکان متخصص در مورد یک بیماری خاص مصاحبه بگیری و هدفت تنها یک چیز و آن افزایش آگاهی مردم و جلوگیری از متحمل شدن رنج بیشتر است، تنها با یک پاسخ روابط عمومی دانشگاه مواجه میشوی و آن جمله این است که " اجازه نداریم در این مورد اطلاعاتی دهیم".
سوال اینجاست مگر خبرنگار قرار است موضوع امنیتی یا نظامی را فاش کند که اجازه ندارید مصاحبه کنید؟ اصلا این اجازه از طرف چه کسی صادر میشود که بخش درمان تمام استانهای کشور حق مصاحبه دارند و شما ندارید. خبرنگار تنها قرار است در مورد حادثهای که رخ داده و یا بیماری که شایع شده اطلاعاتی را برای جامعه نشر دهد.
زمانی که تنها یک شماره میخواهی تا نه در مورد میزان و آمار شیوع یک بیماری در استان که از قضا میدانی در منطقه شیوع پیدا کرده و چند نفری را نیز به تیغ مرگ سپرده است، بلکه در مورد مباحث علمی برای جلوگیری و پیشگیری از یک بیماری گزارشی تهیه کنی، به این متهم میشوی که جو و شرایط آرام روحی مردم را آلوده و متشنج کردهای، حال آنکه تو میخواهی تنها گزارشی بنویسی که مخاطب در کوتاهترین زمان ممکن دریابد باید چه کند که این بیماری را نگیرد.
مثلا در مورد اخیر که شیوع آنفلوآنزا بود، بسیاری از دانشآموزانی که علائم اولیه را داشتند با بیتوجهی و نداشتن اطلاعات کافی والدین در مدرسه حاضر شدند و شد آنچه نباید میشد؛ نتیجه آن شیوع بیماری در کمترین زمان ممکن بود که البته از دید دانشگاه علوم پزشکی باز هم خبرنگار حق ندارد در مورد آن مطلبی بنگارد.
در مورد شیوع بیماریها گاهی یک اطلاع کافی و یا یک مطلب کوچک در صفحهای در روزنامه و یا گوشهای از خبرهای یک سایت میتواند از بروز فاجعهای جدی برای شیوع آن بیماری در جامعه جلوگیری کند.
اتفاقا خبرنگار و رسانه، یار و مددکار حوزه درمان و سلامت برای عدم شیوع بیماریهاست، اما ظاهرا این موضوع برای روابط عمومی و مسئولان دانشگاه علوم پزشکی بیرجند به خوبی تبیین نشده است.
اگر ما به مخاطبی که در این شرایط جامعه زندگی میکند، اطلاعات درست ندهیم، او اطلاعاتش را از جایی غیر از رسانههای مورد اعتماد تامین خواهد کرد و نتیجهاش میشود مسمومیتها و یا شیوع یک بیماریدر منطقهای از کشور که تمام آن تنها به یک امر برمیگردد و آن، نداشتن اطلاعات و آگاهی مناسب در مورد یک موضوع است.
وقتی از آنفلوآنزا، کیکهای آلوده به قرص یا مسمومیت شیر میشنویم میخواهیم به مردم بگوییم چه کنند؟ چه حرفهایی را باورکنند یا نه؟... و به سراغ دانشگاه علوم پزشکی میرویم، اما بازهم به در بسته خورده و تماس بیپاسخ میشنویم.
مسئولان دانشگاه علوم پزشکی باید باور کنند خبرنگار خطرناک نیست؛ بلکه میخواهد حتی به گوش خانوادهای که در دورافتادهترین منطقه زندگی میکند برساند که چه کند که دچار بیماری آنفلوآنزا نشود.
حال در این شرایط خبرنگار باید چه کند؟ چه کسی مشکل را حل میکند؟ آیا باید دست روی دست بگذارد تا کودکان بی گناه یک منطقه از شیوع یک بیماری به استقبال مرگ بروند و یا باید هر روز شاهد تلف شدن عدهای ناشی از عدم آگاهی از یک بیماری باشد؟...
یادداشت از سپیده قلندری