اگرچه تاریخ معاصر افغانستان پر است از جنگ، نا آرامی و کودتا مورخان دهه 1960 میلادی همزمان با دوران پایانی محمدظاهر شاه را زمان ثبات در این کشور میدانند و حتی لقب "دهه دموکراسی" به آن دادهاند.
در این دهه که آخرین سالهای آرامش افغانستان بود محمد ظاهر در راستای مدرن سازی افغانستان دست به اجرای سیاستهای اصلاحی در حوزههای مختلف زد؛ سیاستهای طاهرشاه چون تأسیس سیستم قانونگذاری جدید، ترویج نظام آموزش و پرورش مدرن، تأسیس دانشگاه، کمک به ایجاد احزاب و تشکلهای سیاسی و حمایت از آزادی مطبوعات و رسانهها مورادی بود که باعث شد بسیاری ظاهر را معمار افغانستان جدید لقب دهند.
با این حال اما در سال 1973 میلادی زمانی که او به قصد درمان بیماری خود به ایتالیا رفته بود داوود خان پسر عمویش علیه او کودتا کرد. او در پی کودتا نظام پادشاهی را در این کشور ملغی و حکومت جمهوری در افغانستان اعلام کرد و این آغاز درگیریها بود.
دولت داوود خان 5 سال بیشتر دوام نیاورد و در سال 1978 حزب دموکراتیک خلق افغانستان با حمایت شوروی کودتایی اینبار علیه دولت خود او به اجرا درآورد. در پی کودتای دوم و به قدرت رسیدن حزب دموکراتیک خلق در کمتر از یک سال زمینه حضور نظامی شوروی در این کشور فراهم شد؛ مقارت با چنین روزی یعنی 24 دسامبر سال 1979 نظامیان ارتش شوروی برای حمایت از حزب دموکراتیک خلق وارد این کشور شدند و برای 9 سال موجب جنگ و اشغال افغانستان شدند.