دیدارنیوز ـ متهمان مرداد سال گذشته مردی ایرانی را به باغی کشانده و بعد از به‌قتل‌رساندن او جسدش را به آتش کشیدند. زمانی که خانواده مقتول به پلیس خبر دادند که او گم شده است، تحقیقات شروع شد. پلیس با ردیابی تلفن همراه مرد جوان متوجه شد او آخرین‌بار با شماره تلفنی صحبت کرده که در اختیار مردی افغانستانی است. به‌این‌ترتیب جمعه، مرد افغانستانی، بازداشت شد. او گفت: من به همراه پسرعمه‌ام شیرمحمد، مرد ایرانی را که مازیار نام داشت، به قتل رساندیم. مازیار به همسرم نظر داشت. یک روز به خانه آمدم و دیدم او با زنم در رابطه است، من هم عصبانی شدم و او را زدم، بعد هم با پسرعمه‌ام تماس گرفتم. وقتی آمد، با هم مازیار را کشتیم و سپس جسدش را در باغی آتش زدیم.
پلیس با توجه به گفته‌های این مرد، شیرمحمد را هم بازداشت کرد و از طرفی جسد سوخته مقتول هم در باغ پیدا شد. وقتی متهمان به بازپرسی فرستاده شدند، اعترافات جدیدی کردند و گفتند درگیری اصلی به خاطر یک زمین بوده است. جمعه گفت: مازیار به من زمینی فروخته بود. این زمین ارزان بود و ارزشی که مازیار گفته بود، نداشت. وقتی متوجه شدم، به او گفتم پولم را پس بده و زمینت را بردار؛ اما قبول نکرد. من 60 میلیون تومان ضرر کرده بودم. برای اینکه او را وادار کنم پول را پس بدهد، او را به خانه کشاندم و با پسرعمه‌ام او را زدیم و بعد کشتیم و جسدش را سوزاندیم.
درحالی‌که کیفرخواست علیه متهمان صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 8 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شده بود، شکایت جدیدی از سوی جمعه علیه پسرعمه‌اش شیرمحمد به دادگاه آمد. این مرد در شکایت خود آورده بود که شیرمحمد مزاحم همسرش می‌شود.روز گذشته در ابتدای جلسه رسیدگی به پرونده کیفرخواست علیه متهمان خوانده شد و اولیای‌دم در جایگاه حاضر و خواستار صدور حکم قصاص شدند. متهمان در ادامه در جایگاه حاضر شدند. جمعه، متهم ردیف اول، گفت: انگیزه من به خاطر این بود که مازیار سر من کلاه گذاشته بود. من هم برای اینکه بتوانم پولم را بگیرم، مازیار را به خانه کشاندم و پسرعمه‌ام او را کشت.
بعد هم جسدش را آتش زدیم. من شکایت دیگری هم از شیرمحمد دارم. او از زندان با زن من تماس می‌گیرد و مزاحم او می‌شود.در ادامه شیرمحمد در جایگاه حاضر شد. او گفت: زمانی که من رسیدم، جمعه مقتول را بی‌جان کرده بود. من فقط دهانش را گرفتم و کار دیگری نکردم و قاتل خود اوست. من اصلا منفعتی در این قتل نداشتم و فقط به او کمک کردم و درخواست گذشت دارم. در پایان هیئت قضات شعبه 8 برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.
