
مطمئنا آنچه مد نظر رئیسجمهور بوده قانون گریزی نیست، چرا که این گزینه نه در شأن رئیسجمهور است نه اساسا امری شدنی است. از طرفی رئیسجمهور نیز به خوبی آگاه است مجلس دوره اول در کنار تمام ویژگیهای مثبتی که داشت دارای نقاط ضعفی نیز بود که اگر آن روزها شورای نگهبانی وجود داشت شاید میتوانست مانع از ورود مثلا ۵۶ نفر زیر دیپلم و ۳۷ نفر با مدرک تحصیلی دیپلم شود. به هر حال طبق مر قانون، شورای نگهبان وظیفه بررسی صلاحیت کاندیداها را برعهده دارد، اما در شرایط فعلی انتظار میرود سختگیریها به حداقلها کاهش پیدا کند تا طیف وسیعتری از مردم در انتخابات شرکت کنند. مخالفان رئیسجمهور به خوبی واقفند پس از تحریمهای بیسابقه ایالات متحده علیه ملت ایران، شرکت حداکثری در انتخابات مجلس شورای اسلامی راه برون رفت از وضعیت موجود است.
دیدارنیوز ـ مسلم تهوری: یک جمله از رئیسجمهور کافی بود تا شهر شلوغ شود؛ روز چهارشنبه ۱۷ مهرماه دکتر حسن روحانی در جلسه هیئت دولت از مجلس اول بهعنوان آزادترین و بهترین مجلس بعد از انقلاب نام برد. علت آن را هم عدم نظارتهای سختگیرانه شورای نگهبان اعلام کرد. وی گفت: «بهترین مجلس در طول تاریخ انقلاب اسلامی مجلس اول بود، در آن مجلس، نظارت به این شکل وجود نداشت و حتی شورای نگهبان و این همه دفاتر نظارتی وجود نداشت و همه از جناحهای مختلف آمدند و ثبت نام کردند؛ حتی منافقین هم در آن انتخابات ثبت نام کردند. همچنین گروههایی مانند دفتر هماهنگی، نهضت آزادی و جبهه ملی نیز ثبت نام کردند و بهترین انتخابات و بهترین مجلس ثمره آن بود».
رئیسجمهور اظهار داشت: «نباید اینقدر سختگیری کرده و فشار بیاوریم و فکر کنیم هر چه این فیلتر را تنگتر کنیم، نتیجه مثبتتری خواهد داشت».
پیشتر مرتضی الویری، نماینده مجلس اول و شهردار پیشین تهران نیز این چنین از آزادی مجلس اول گفته بود: «مجلس اول آزادترین مجلسی است که بعد از انقلاب شکل گرفت و در آن اثری از نظارت استصوابی و غربال کردن کاندیداها وجود نداشت».
گفتههای رئیسجمهور برعکس نقل مرتضی الویری بازتاب فراوانی داشت. به سرعت عدهای له و جماعتی علیه رئیسجمهور موضع گرفتند. عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان در صفحه توئیتر خود به این سخنان تاخته و گفت: «مطالب امروز آقای رئیس جمهور که خود سوگند یاد کرده پاسدار قانون اساسی باشد یعنی نادیده انگاشتن قانون اساسی و قوانین انتخابات. از آقای رئیس جمهور انتظار آن بود تا همگان را به اجرای مُرّ قانون و احترام به آن دعوت کند، نه با هیجان سیاسی نهادهای مسئول را به عدم رعایت قانون فرا خواند».
وی هم چنین نوشت: «ورود افراد دارای سوابق فساد اخلاقی و اقتصادی به مجلس خلاف حقالناس بوده و شورای نگهبان بهعنوان ناظر انتخابات در قبال آن مسئول است و وظیفه خود را طبق قانون انجام خواهد داد. مقامات کشور بهتر است بر الگوی رعایت قانون تاکید کنند نه بر طبل فرار از قانون بدمند».
حسام الدین آشنا، مشاور رئیسجمهور به انتقاد سخنگوی شورای نگهبان از سخنان رئیسجمهور واکنش نشان داد. او در توییتی نوشت: «قاعدتا رئیسجمهور نگران عدم رعایت انصاف و بیطرفی هیئتهای نظارت در جریان بررسی صلاحیت داوطلبان نمایندگی مجلس شورای اسلامی است. در مورد کسانی که سوء سابقه دارند اختلافی نیست بلکه بحث در مورد استناد بیوجه به اتهامات ثابت / رسیدگی نشده در عدم احراز صلاحیت است».
سیدکاظم اکرمی از نمایندگان مجلس اول، در این زمینه به «جماران» گفت: «آقای روحانی که خود در مجلس اول حضور داشته، حرف درستی زده است. مجلس اول دربرگیرنده بسیاری از مبارزان قبل از انقلاب و انسانهای مخلصی بود که به دنبال خدمت به مردم بودند نه چیز دیگر».
اکرمی گفت: «بسیاری از گروهها نظیر نهضت آزادی ایران و بعضی گروههای دیگر که پیش از انقلاب حضور داشتند با اینکه ممکن است با برخی نظرات آنها موافق نباشیم، در مجلس اول حضور داشتند و عملکرد خوبی هم داشتند. بسیاری از اعضای این گروهها انسانهای سالم و خوبی بوده و هستند؛ بنابراین اگر فضا را باز کنیم که صاحبان همه نگرشها بتوانند وارد مجلس شوند، بیتردید آمار مشارکت بسیار بالا خواهد رفت. فضا نباید محدود به حضور عدهای شود که «انقلابی» خوانده میشوند یا اینکه تنها جمع اندکی آنها را انقلابی میشناسند».
او تأکید کرد: «اگر بخواهند حضور در مجلس آینده با مشارکت هرچه بیشتر مردم همراه باشد، با توجه به صحبتهای آقای رئیسجمهور، باید نظارت را به اندازهای اعمال کنند که در دوره اول مجلس شورای اسلامی وجود داشت؛ یعنی یک نظارت حداقلی وگرنه این نظارت استصوابی که به واسطه آن هر کس را که صلاح میبینند آورده و هرکس که صلاح نیست کنار میزنند، باعث میشود تا مردم علاقه کمتری برای حضور و مشارکت در انتخابات داشته باشند».
حمید رسایی در نقض سخنان روحانی از نظارت استصوابی در مجلس اول گفت و ادعا کرد ۲۸ نفر از اعضای حزب توده رد صلاحیت شدند؛ هر چند هیچ سندی بر مدعای خود ارائه نکرد و یا احمد خاتمی امام جمعه موقت تهران از رد صلاحیت مسعود رجوی گفت. بد نیست بدانیم رجوی در انتخابات مجلس شرکت کرد و به دور دوم نیز رفت، اما در آنجا رأی نیاورد.
آنها که به رئیسجمهور تاختند در واقع گفته وی را نقد و رد کردند، اما علیرضا پناهیان پا را فراتر گذاشت و شخص حقیقی حسن روحانی را مورد اتهام قرار داد. وی در صفحه توییتر منتسب به خود نوشت: «در مجلسِ اول، شورای نگهبان نبود و مبتلا به نمایندگانی شدیم که همنوا با سرویسهای جاسوسی دشمن به دنبال منحلکردن ارتش بودند. همانها الان هم، همنوا با همان سرویسها به دنبال حذف نقش شورای نگهبان هستند. الهی به برکت این اربعین از شر دشمنان مملکت خلاص شویم».
تمام کسانی که به رئیسجمهور تاختند یک جمله حسن روحانی را خواسته یا ناخواسته نادیده گرفتند. رئیسجمهور در ادامه گفته بود: اگر انتخابات خوب برگزار شود، «آمریکا و دشمنان ملت ایران» شکست خواهند خورد.
اسحاق جهانگیری نیز با تأکید بر مشارکت گسترده مردم به هجمهای که به سخنان حسن روحانی وارد شد چنین واکنش نشان داد: «برخی بیخود تفسیرهای بد از صحبتهای آقای رئیسجمهوری نکنند؛ آقای رئیسجمهوری نگفتند که یک نهاد نباشد و شبههای در قانون اساسی ایجاد نکردند، بلکه میخواستند این مطلب را منتقل کنند که ما به یک مشارکت گسترده که ملت ایران پیروز انتخابات باشد، نیاز داریم و راهش این است که فضا را بازتر کنیم و فیلترها را سخت نکنیم و بگذاریم همه جریانها حضور داشته باشند».
حسین شریعتمداری نیز همچون هم قطارانش بیتوجه به اینکه رئیسجمهور گفته اگر انتخابات خوب برگزار شود آمریکا و دشمنان ملت ایران شکست خواهند خورد؛ با صغری کبری چیدن، نتیجه مدنظر خود را گرفت. وی نوشت: «اگر بپذیریم که آقای رئیسجمهور به خوبی از ناشدنی بودن و غیر منطقی بودن سخنان خود و مغایرت و تضاد آشکار آن با قانون خبر داشته است ـ که به یقین خبر داشته است ـ پای سوال بعدی به میان کشیده میشود که جناب روحانی چرا و با چه انگیزه و منظوری اصرار بر شبهه افکنی داشتهاند و از این رهگذر در پی دور کردن افکار عمومی از کدام رخداد و یا مسئله و موضوعی بودهاند؟! تنها پاسخی که برای این سوال به ذهن میرسد آن است که شبهه افکنی در بدیهیات برای دور کردن افکار عمومی ملت از وعدههای بر زمین مانده دولت و مشغول ساختن مردم به مسائلی نظیر آنچه به آن اشاره شده بوده است».
بد نیست جناب شریعتمداری به این نکته توجه کند که اساسا ملت عادت کردهاند وعدههای سرخرمن بشنوند و این نه تنها امر تازهای نیست بلکه مختص به دولت حسن روحانی نیز نمیباشد؛ شاید به همین علت است که مردم به صورت پینگپنگی به سراغ چپ و راست میروند.
کسانی که سخنان رئیسجمهور را پیراهن عثمان کردند و از قانون گریزی و شبهه افکنی و ... گفتند بد نیست یک بار دیگر به سخنان چهرههای سیاسی توجه کنند.
سیدمحمد خاتمی، رئیسجمهوری پیشین ایران که چهره ارشد اصلاحطلبان محسوب میشود، هشتم مهرماه امسال ضمن مخالفت مجدد با تحریم انتخابات، گفت: «لزوم شرکت در انتخابات، غیر از لیست دادن در انتخابات است. باید شرایطی فراهم شود که بتوان خود را به ارائه لیست قانع کرد».
محسن صفایی فراهانی، یکی از فعالان اصلاحطلب نیز در همین زمینه گفته است: «اگر واقعاً شرایط تغییر نکند، بنده خودم رأی نخواهم داد و حاضر نیستم بین بد و بدتر انتخاب کنم».
مطمئنا آنچه مد نظر رئیسجمهور بوده قانون گریزی نیست، چرا که این گزینه نه در شأن رئیسجمهور است نه اساسا امری شدنی است. از طرفی رئیسجمهور نیز به خوبی آگاه است مجلس دوره اول در کنار تمام ویژگیهای مثبتی که داشت دارای نقاط ضعفی نیز بود که اگر آن روزها شورای نگهبانی وجود داشت شاید میتوانست مانع از ورود مثلا ۵۶ نفر زیر دیپلم و ۳۷ نفر با مدرک تحصیلی دیپلم شود.
به هر حال طبق مر قانون، شورای نگهبان وظیفه بررسی صلاحیت کاندیداها را برعهده دارد، اما در شرایط فعلی انتظار میرود سختگیریها به حداقلها کاهش پیدا کند تا طیف وسیعتری از مردم در انتخابات شرکت کنند.
مخالفان رئیسجمهور نیز به خوبی واقفند پس از تحریمهای بیسابقه ایالات متحده علیه ملت ایران، شرکت حداکثری در انتخابات مجلس شورای اسلامی راه برون رفت از وضعیت موجود است.