وطن پرستی به سبک رامبد جوان و همسرش!

 

در طی سال‌های گذشته، بازیگرانی، چون فریبا نادری، بنیامین بهادری، روناک یونسی، محسن تنابنده، سام درخشانی، شیلاخداداد و ... برای به دنیا آوردن فرزندانشان به کشور‌های خارجی به ویژه کانادا رفته اند. آخرین مورد از این اقدام سلبریتی‌ها، رامبدجوان و نگار جواهریان هستند که برای به دنیا آمدن فرزندشان به کانادا رفته اند. این اقدام رامبد جوان، اعتراضاتی ایجاد کرد و عده‌ای را به خشم آورد.

مردم خشمگین و معترض به اقدام رامبد جوان، بر خلاف آنچه بازیگران می‌پندارند و مردم را بدان متهم می‌کنند، نه فضول اند، نه حسودند و نه عقده‌ای هستند، بلکه مردم خشمگین هستند، چون تصور می‌کنند رامبد جوان با ادعا‌های ناسیونالیستی و ایران دوستانه خود و عمل برخلاف این ادعاها، آن‌ها را فریب داده است. مردم می‌گویند تو نمی‌توانی هر شب در چشم میلیون‌ها ایرانی زل بزنی و بگویی خیلی آن‌ها را دوست داری، خیلی عاشق ایران هستی، اما کشورت را برای بدنیا آوردن بچه ات مناسب ندانی و علاقه‌مند باشی که فرزندت متولد آمریکا باشد و برای این دوست داشتن، مبلغ هنگفتی هزینه کنی.

آنچه باعث حیرت است و سوال برانگیز، این است که چنین پدیده‌ای را در میان بازیگران هند یا مثلا ژاپن و سایر کشور‌های شرقی، یا نمی‌بینیم یا به ندرت می‌بینیم. یک فرض این است که سلبریتی‌ها پولدارند! اما پولدار‌های زیادی هستند که چنین فکری به ذهنشان هم خطور نمی‌کند.

فهم سبک زندگی سلبریتی‌ها و ویژگی‌های طبقاتی این گروه در ایران شاید پاسخ بهتری به سوال فوق باشد. به نظر می‌رسد سبک زندگی سلبریتی‌ها در ایران با نوع زندگی طبقه‌ای که می‌توان آن را بورژوا‌های مبتذل یا نوکیسگان بورژوا نامید همپوشانی‌هایی دارد. طبقه‌ای شامل کسانی که در نتیجه نوعی سازوکار نه چندان تمیز و قانونی در طول مدتی کوتاه به ثروت‌های کلان دست می‌یابند و از خاستگاه طبقاتی خود به طبقه بالا، نه وارد؛ بلکه پرتاب می‌شوند.

این گروه در حالی که از حیث سطح فکری و فرهنگی رشد نیافته اند می‌کوشند با در پیش گرفتن نوعی از زندگی مصرفی و تجملاتی، خود را به طبقه بالا شبیه کنند. بیشتر سلبریتی‌ها در ایران با حقوق‌های میلیاردی و چند صدمیلیونی که می‌گیرند، در کشور‌های خارجی به ویژه آمریکا خانه و زندگی دارند، به رستوران‌ها و هتل‌های لاکچری در ایران و خارج می‌روند، در حالی که کوچکترین اطلاعی از نقاشی کلاسیک ندارند میلیارد‌ها پول برای خرید تابلو‌های نقاشی خرج می‌کنند و حتی عکس گربه و سگ خود را به شکل گسترده در فضای مجازی منتشر کرده و برای مرگ گربه خود، عزاداری می‌کنند.

 

سال‌ها پیش که شیلا خداداد برای تولد فرزندش به آمریکا رفته بود در پاسخ کسانی که از او پرسیده بودند چرا این کار را کرده گفت: «دوست دارد و به کسی ربطی ندارد!» او و سایر بازیگرانی که عملکردشان مورد توجه و نقد مردم قرار می‌گیرد، این مردم را به فضولی‌های گستاخانه در فضای مجازی متهم می‌کنند و می‌گویند مردم حق ندارند در مورد طلاق آنها، به دنیا آمدن فرزندانشان و خوشگذرانی هایشان در لوکس‌ترین هتل‌های اروپا کنجکاوی کنند.

در پاسخ به این عزیزان! دو نکته قابل توجه است. نخست اینکه سلبریتی بودن، معایب و مزایا و همچنین اقتضائات مخصوص به خود دارد. وقتی کسی نان میلیاردی شهرتش را می‌خورد و بدون اینکه حتی بازیگر خوبی باشد برای هر فیلم، میلیاردی دستمزد می‌گیرد باید به این نکته واقف باشد که زندگی او و کار‌هایی که می‌کند نیز در معرض دید عموم قرار دارد و برای مردم، کنجکاوانه و خبرساز است.

نکته مهم‌تر این است که چطور خبر مرگ سگ و گربه سلبریتی ها، خبر ازدواج‌های اول و دوم و چندم و یا بارداری به مردم ربط دارد و عکس‌ها و فیلم هایشان را در فضای مجازی منتشر می‌کنند و انتظار خوشحالی و تبریک از طرف مردم دارند، اما واکنش مردم به خبر طلاق یا تولد فرزندشان در خارج از کشور، فضولی قلمداد می‌شود.

سلبریتی‌ها و بازیگران ایرانی و اساسا سینمای ایران، پیوند چندانی با بدنه جامعه و توده مردم ندارد. نه سبک زندگی اکثر سلبریتی‌ها شباهتی به توده مردم دارد و نه حتی فیلم‌هایی که بازی می‌کنند منعکس کننده دغدغه‌ها و سبک زندگی مردم است. جالب این است که همین بازیگران در مصاحبه‌ها خود را متعلق به مردم می‌دانند و می‌گویند هر آنچه دارند از مردم است. این بازیگران اغلب در خارج از ایران، خانه و زندگی آنچنانی دارند و اغلب اوقات سال در آنجا به سر می‌برند، اما در مواقع متعدد با گرفتن قیافه حق به جانب، به منتقدان اقدامات خود می‌تازند و حتی در عین زندگی در رفاه، از مشکلات معیشتی ناله سر می‌دهند.