تحلیل "دیدارنیوز" درباره درگیری قهرمانان یک نسل از کشتی برای ریاست بر فدراسیون؛
سوال اساسی این است که با این حجم از برخورد و ناراحتی که بین نامداران کشتی پیش آمده آیا رئیس آتی خواهد توانست افراد و باندهای مخالف را دور خود جمع کند و کشتی را به ساحل آرامش و پیشرفت برگرداند؟ متاسفانه نزدیک به ۲ دهه است که انتخابات در فدراسیونهای ورزشی به شدت حالت سیاسی پیدا کرده و در نهایت منظور و غرض اصلی از انتخابات که همان برگزیده شدن فرد اصلح و شایسته باشد حاصل نمیشود.
دیدارنیوزـ آرش راهبر: با اینکه هنوز وزارت ورزش و جوانان، تاریخ مشخصی را برای برگزاری انتخابات فدراسیون کشتی اعلام نکرده، اما در روزهایی که نامزدهای انتخاباتی باید برنامهها و توانمندی هایشان را در معرض قضاوت عمومی قرار دهند، حواشی دردناکی، پیرامون کشتی را فرا گرفته و متن آن را که رسیدگی به ورزشکاران و مسابقات است تحت الشعاع قرار داده است.
این روزها اهالی کشتی و حتی جوانان تازه وارد نیز هاج و واج به رقابت انتخاباتی قهرمانان سابق این ورزش پرطرفدار نگاه میکنند که شدیدا در تلاش برای پرتاب یکدیگر به بیرون از صحنه هستند. قهرمانهای دیروز که تقریبا از یک نسل میآیند روزگاری در اردوهای تیم ملی با هم رفیق بودند و در وزنهای مختلف پنجه در پنجه کشتی گیران کشورهای دیگر میانداختند، اما امروز سبک و سنگین در یک جدال درون خانوادگی به هم میتازند.
امیررضا خادم، علیرضا دبیر، عباس جدیدی و علیرضا حیدری نامدارترین کسانی هستند که برای ریاست فدراسیون، خیز برداشتند و طولی نکشید که رفقای قدیمی نشان دادند برای رسیدن به صدارت، حتی میتوانند پا روی رفاقت بگذارند. یارکشیها و صف بندیها به صورت پنهان و پیدا خیلی زود برخی را به نقطه جوش رساند.
اولین کسی که از این گردونه پر قیل و قال کنار کشید علیرضا حیدری بود که متنی پر از انتقاد را ضمیمه نامه خداحافظی اش کرد. در جمع آنهایی که باقی مانده اند نیز البته چندان لحن خوش و ملایمی وجود ندارد و باید منتظر اتفاقات ناخوشایندی بود که ممکن است در نزدیکی انتخابات بیفتد و رابطه دوستان قدیمی را شکراب کند.
در گرماگرم این جدال انتخاباتی به نظر میآید آنچه زیر پای مدعیان قدرت و ریاست از میان خواهد رفت همین دوستیها و رفاقتها است؛ در حالی که این روزها ورزش ایران و علی الخصوص کشتی، بیش از گذشته به آن نیاز دارد. به هر حال یکی از میان ۲۱ نفری که نام خود را برای انتخابات ریاست فدراسیون ثبت کردند، حتما به این مقام خواهد رسید و برای بالا بردن ارزش و سهام کشتی نیز باید تکیه به کار عمومی داشت و از جمع قهرمانان و افراد صاحب سبک بهره برد تا پیشرفت حاصل شود.
سوال اساسی این است که با این حجم از برخورد و ناراحتی که بین نامداران کشتی پیش آمده آیا رئیس آتی خواهد توانست افراد و باندهای مخالف را دور خود جمع کند و کشتی را به ساحل آرامش و پیشرفت برگرداند؟ متاسفانه نزدیک به ۲ دهه است که انتخابات در فدراسیونهای ورزشی به شدت حالت سیاسی پیدا کرده و در نهایت منظور و غرض اصلی از انتخابات که همان برگزیده شدن فرد اصلح و شایسته باشد حاصل نمیشود. به این ترتیب، ریاست و مدیریت درست و اصولی، قربانی بازیها و شیوههای به دست آوردن قدرت و بیرون راندن رقیب؛ حتی به روشهای غیرمنصفانه خواهد شد.
سوال این است که شیفتگان خدمت در ورزش با چه هدفی برای رسیدن به قدرت، این چنین خودکشی میکنند و قرار است چه مدینه فاضلهای بسازند که اسلاف آنها نتوانسته اند؟
در روزهای سخت اقتصادی و بی پولی ورزش ایران مگر چه شق القمری میتوان در فدراسیون کشتی انجام داد که رقبای فعلی، خود را برای رسیدن به آن هلاک میکنند؟
در چنین اوضاع بلبشویی باید از وزارت ورزش نیز پرسید که چرا عمدا یا سهوا آتش بیار معرکه شده و به جای خاتمه دادن به این جنگ قدرت، بی خیال یا بی پروا به تماشای این مبارزه رقبای انتخاباتی نشسته تا احیانا در موقع لزوم، وارد کارزار شود و گزینه دلخواه خود را در شمایل یک برنده به میدان بفرستد؟ آیا دود ناشی از زد و خورد میان رقبا بعدها به چشم برنده و رئیس بعدی نخواهد رفت؟
کشتی در روزهای سخت فعلی نیاز به همراهی و همدلی سرمایههای انسانی خود دارد، اما با رویکرد فعلی در انتخابات، بعید است که به تحبیب قلوب و پشتیبانی افراد از یکدیگر منجر شود و این یعنی پسرفت و از بین رفتن فرصتهایی که ممکن است دیگر سراغ ما نیایند. خداوند بزرگ آخر و عاقبت همه ما را ختم به خیر کند...