
اولین گام برای برخورد با کودکان آسیبدیده روحی در اثر شناخت ترس آنها خواهد بود که برای این کار باید با آنها ارتباط برقرار کرد و به آنها اجازه داد در مورد حادثه حرف بزنند.
دیدارنیوز ـ با آغاز سال جاری متاسفانه شاهد جاریشدن سیل در برخی از شهرهای کشور بودیم؛ سیلی که متاسفانه باعث ایجاد ضرر و زیان هنگفت برای برخی از خانوادهها شد، هرچند در این میان افراد سیلزده آسیبهای روانی و اجتماعی بسیاری را نیز متحمل شدند، اما این در حالی است که بنا به دلایل مختلف رسیدگی به این مهم برعهده سازمانهای مردمنهاد سپرده شده که این خود میتواند با برکات و یا معایبی همراه باشد.
گفتنی است کمک به بهبود روحیه و جلوگیری از بروز آسیبهای اجتماعی یکی از ابتداییترین وظایف مسئولان امر برای سیلزدگان است که متاسفانه بنا به دلایل مختلف چندان مورد توجه قرار نمیگیرد.بهطورکلی باید در نظر داشت افراد گرفتار سیل با خطرات روحی و روانی متعددی مواجه هستند بهگونهای که بنا به اظهارنظر برخی از روانشناسان این دسته از افراد بیشتر از اینکه خسارتهای مالی متوجه آنها شود بیشتر آسیبهای روحی و روانی میبینند؛ چراکه بهصورت مستقیم و در بیشتر موارد برای اولینبار با بلایای طبیعی مواجه میشوند که این خود میتواند در کنار تلفات مادی آسیبهای روحی و روانی بسیاری بهدنبال داشته باشد. آنچه مسلم است بسیاری از افراد گرفتار سیل بهدلیل ترس از ادامه زندگی بدون منابع مالی و عاطفی فشارهای روانی بسیاری را متحمل میشوند؛ بهگونهای که در پارهای از موارد سلامت جسمانی و روانی فرد را نیز به خطر میاندازد و همچنین باعث بروز مشکلاتی مانند اختلال در تمرکز، اختلال در تصمیمگیری، ناتوانی در کنترل احساسات، توهم، احساس گناه و ناامیدی، اختلال در خواب و کابوسهای شبانه، شب ادراری در کودکان، بیتفاوتی و گوشهگیری نسبت به همهچیز و همهکس، اضطراب، وسواس و افسردگی میشود.وانگهی باید دانست این دسته از افراد برای اینکه به زندگی عادی خود بازگردند، باید حادثه را بهصورت کامل تجزیه و تحلیل کنند، بهگونهای که هیچگونه نکته مبهم و ناگفتهای از آن در ذهنشان باقی نماند؛ از اینرو حضور مشاور یا روانشناس در محل حادثه میتواند بسیار کارساز باشد.باید در نظر داشت حضور پررنگ افراد درمانگر در شهرهای سیلزده میتواند به افراد آموزش چگونگی دستیابی به آرامش و همچنین قبول شرایط موجود را بدهد؛ بدین طریق که در ابتدا موقعیت موجود را برای فرد تصویرسازی میکنند و بعد به مرور زمان و کم کم از این طریق شرایط را برای روبهرویی فرد با واقعیت فراهم میکنند.بنا به اظهارنظر روانشناسان یک هفته تا چندماه پس از بروز حادثه همزمان با رسیدن نیروهای کمکی افراد امیدوار میشوند و ممکن است حالت آرامش و نشاط کنند، اما این در حالی است که با گذشت دو تا سهماه پس از حادثه احتمال بروز افسردگی یا برخی دیگر از بیماریهای روحی و روانی در فرد وجود دارد؛ چراکه در این مرحله تازه افراد متوجه دامنه خسارت و مشکلات خود خواهند شد بهگونهای که فرد دوباره روحیه خود را از دست میدهد و بهشدت احساس تنهایی میکند چهبسا احتمال بروز افسردگی و اضطراب در فرد وجود دارد.همانگونه که میدانیم بلایای طبیعی مانند سیل تاثیر یکسانی بر تمام افراد بر جای نخواهد گذاشت، چراکه برخی از افراد نسبت به دیگران آسیبپذیری بیشتری دارند که این دسته از افراد شامل کودکان، زنان، سالمندان، معلولان، افراد بیسواد و آنهایی که تنها زندگی میکنند یا منابع حمایتی و مالی کمتری دارند، میشود. بهطورکلی باید به خاطر داشت این دسته از افراد هنگام وقوع بلایای طبیعی مانند سیل بیشتر از دیگران دچار عوارض روانی و روحی خواهند شد. بنابراین رسیدگی و توجه به آنها بسیار مهم است.در بررسی روشهای درمانی برای افراد سیلزده پرواضح است که درمانهای بسیاری را میتوان برای کنترل بیماریهای روحی و روانی افراد سیلزده در نظر گرفت که برخی از آنها شامل درمانهای دارویی و مداخلات غیردارویی مانند رواندرمانیهای حمایتی فردی، گروهی و روشهای رفتاری شناختی شامل آرامبخشی عضلانی و حساسیتزدایی تدریجی و سایر انواع رواندرمانیهاست. یکی از رواندرمانکنندهها بر این باور است که پس از بروز هرگونه حادثه یا بلایای طبیعی بهطورمعمول افکار، احساسات یا رفتارهایی در بین افرادی که آسیب دیدهاند یا شاهد صحنههای دردناک بودهاند جریان مییابد، چراکه این افراد در مورد تنها ماندن، امنیت، سلامت خود و اشخاص مورد علاقه خود نگرانی داشته و در بیشتر موارد خواب آشفته میبینند؛ از اینرو توجه و رسیدگینکردن به آنها خود میتواند تبعات منفی بسیاری را بهدنبال داشته باشد. لازم به ذکر است نباید این افراد را بیمار تلقی کرد چراکه این حالات آنها یک واکنش طبیعی به حادثه است که در بسیاری موارد و با گذشت زمان این نشانهها کمرنگتر خواهد شد و یا اینکه بهطورکامل ازبینمیروند، هرچند باید به خاطر داشت این مهم برای تمام افراد صادق نیست؛ بهگونهای که این احتمال وجود دارد عدهای از افراد تا سالیان طولانی با مشکلات روحی همراه باشند و حتی در پارهای از موارد نیز نتوانند بهطورکامل به زندگی عادی خود بازگردند تا جایی که مجبور شوند برای ادامه زندگی خود به شهر دیگری کوچ کنند که البته این مهم بیشتر برای آن دسته از افرادی رخ میدهد که عزیزان خود را در اثر سیل از دست داده باشند و دیگر در آن منطقه خود را تنها و بدون پشتوانه بدانند.
نحوه برخورد با کودکان آسیبدیده
شایان ذکر است اولین گام برای برخورد با کودکان آسیبدیده روحی در اثر شناخت ترس آنها خواهد بود که برای این کار باید با آنها ارتباط برقرار کرد و به آنها اجازه داد در مورد حادثه حرف بزنند. یکی دیگر از اقدامات لازم برای برخورد با کودکان آسیبدیده پاسخگویی صادقانه به سوالات آنهاست؛ بدین معنا که نباید مرگ اطرافیانش را از آنها مخفی کرد و یا اینکه درباره عمق فاجعه به آنها جوابهای بیربط داد، چراکه کودک خود در آن شرایط است و خواه یا ناخواه با آن رودرو میشود. بنابراین شنیدن برخی از حرفها از سوی والدین میتواند تاثیرات منفی اتفاقات ناخوشایند را تا حد زیادی کاهش دهد. بیتردید محبت ورزیدن به کودک در این شرایط از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است: برای این کار باید با خونسردی آنها را در آغوش گرفت و به آنها برای ادامه زندگی و یا ساختن دوباره خانه و شهر خود اطمینان داد. یکی دیگر از اقدامات لازم برای کودکان سیلزده برگرداندن نظم و هماهنگی به زندگی آنهاست، چراکه در طول سیل به یقین برنامه روزانه آنها به هم خورده است. پس با ایجاد هماهنگی در کار روزانه، خواب و تغذیه می توان آنها را به زندگی عادی بازگرداند. باید در نظر داشت ایجاد شب ادراری در کودکان آسیبدیده امری بدیهی است؛ از اینرو باید والدین آن را بپذیرند و به کودک هیچ سخت گیری نداشته باشند بلکه در مقابل به او آرامش دهند تا به مرور زمان این مشکل برطرف شود. بدیهی است یکی دیگر از اقدامات لازم برای برخورد با کودکان آسیبدیده تشویق آنها به انجام برخی از کارها برای بازسازی شهر و یا کمک در امر کشاورزی و باغبانی است تا از این طریق هم خود را در بازسازی شهر و یا روستا سهیم بدانند که این مهم خود میتواند در بهبود وضعیت کودکان بسیار تاثیرگذار باشد. یکی دیگر از اقدامات لازم برای بهبود هرچه سریعتر کودکان سختگیرینکردن برای انجام تکالیف مدرسه است، چراکه در اکثر اوقات دیگر کودک تمایل چندانی به نوشتن تکالیف و یا حتی رفتن به مدرسه ندارد.باید به خاطر داشت که در شرایط بحران کودکان بیش از هر زمان دیگری نیاز به بازی و شیطنتهای کودکانه دارند از اینرو توصیه میشود بهدلیل شرایط موجود و یا عدمحوصله خود کودک را از بازیکردن منع نکنید، چراکه این کار میتواند به آنها آرامش دهد.
نقش حمایتهای اجتماعی
بسیاری از روانشناسان معتقد هستند که حمایتهای اجتماعی میتواند نقش تعیینکنندهای در کاهش تبعات منفی روحی و روانی ناشی از سیل داشته باشد، اما باید در نظر داشت حمایتهای اجتماعی از انواع مختلفی برخوردار است که در ادامه به آن اشاره میشود. روابط عاطفی یکی از انواع حمایتهای اجتماعی است که برای تحقق این مهم میتوان اقدام به گوشدادن مشکلات مردم، همدردیکردن، گریهکردن، درککردن و اطمینان خاطردادن به آنها کرد. یکی دیگر از ابعاد حمایتهای اجتماعی، کمک ابزاری است که این مهم شامل حمایتهای مالی است که البته در بیشتر موارد دولت سهم بسزایی در کمکهای ابزاری دارد، برای مثال کمکهای مالی دولت به بازسازی مناطق سیلزده و یا اعطای چادر، دارو، غذا و یا مواردی از این دست شامل کمک ابزاری است. ارائه اطلاعات نیز میتواند در زمره دیگر حمایتهای اجتماعی قرار بگیرد که این مهم شامل راهنمایی و هدایت مردم به منظور افزایش توانایی آنها برای مقابله با بحران است. یکی دیگر از حمایتهای اجتماعی، ارزیابی است که منظور از این مهم بازخورد دیگران در مورد رفتار فرد است؛ باید به خاطر داشت این نوع حمایت به مردم کمک میکند تا بتوانند رویدادهای زندگی خود را تفسیر یا درک کنند. یکی دیگر از حمایتهای اجتماعی لازم برای افراد سیلزده شامل تعاملات اجتماعی مناسب است که این مهم شامل محاوره، تفریح، خریدکردن، بیرونرفتن با دیگران است، چراکه باید به خاطر داشت اجتماعیشدن میتواند بسیاری از مشکلات روحی و روانی را به مرور زمان از بین ببرد. بازگشت افراد به زندگی عادی نیاز به زمان نسبتا طولانی دارد؛ از اینرو توصیه میشود کمکها و حمایتهای اجتماعی مردم ادامهدار باشد و پس از گذشت چند روز نباید دیگر افراد سیلزده را به وادی فراموشی سپرد.