
فضای مجازی و شبکههای اجتماعی یکی از مهمترین پدیدههای عصر حاضر است. شرایط عصر حاضر به سمتی پیش رفته که اهمیت فضای مجازی از رادیو و تلویزیون هم بیشتر شود و مخاطبان بیشتری پیدا کرده است. شبکههای اجتماعی پدیدهای است که عصر حاضر را از عصر گذشته جدا میکند و به همین دلیل از همیت فوقالعادهای برخوردار است.
دیدارنیوز ـ اگر در دولت اصلاحات میتینگهای سیاسی و تریبونهای عمومی محلی برای تقابل اندیشه و تفکر سیاسی بود اما این اتفاق دیری نپایید و در دولت احمدینژاد به خاموشی گرایید. امروز اما جامعه با تجربه جدیدی از گردش اطلاعات مواجه شده و همه تقابلهای فکری و سیاسی به فضای مجازی کشیده شده و چهرههای سیاسی به جای اینکه به صورت مستقیم با هم مجادله کنند، در فضای مجازی اندیشههای یکدیگر را به بوته نقد میکشند. اتفاقی که اگر شرایط مناسبی در جامعه وجود میداشت شاید در فضای مجازی رخ نمیداد. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی این موضوع «آرمان» با حجتالاسلام حسین انصاری راد، رئیس کمیسیون اصل90 مجلس ششم و برنده قلم آزادی بیان گفتوگو کرده که در ادامه میخوانید.
گرایش زیاد به فضای مجازی چقدر به شرایط برمیگردد و آیا اگر شرایط مناسبی وجود داشته باشد، مردم تا این اندازه به سمت فضای مجازی گرایش پیدا میکنند؟
فضای مجازی و شبکههای اجتماعی یکی از مهمترین پدیدههای عصر حاضر است. شرایط عصر حاضر به سمتی پیش رفته که اهمیت فضای مجازی از رادیو و تلویزیون هم بیشتر شود و مخاطبان بیشتری پیدا کرده است. شبکههای اجتماعی پدیدهای است که عصر حاضر را از عصر گذشته جدا میکند و به همین دلیل از همیت فوقالعادهای برخوردار است. ما به مرحله جدیدی از حیات فرهنگی و زندگی معنوی بشر قدم گذاشتهایم که با جریان وسیعی از اطلاعات و افزایش آگاهی مواجه شدهایم. با این وجود فضای مجازی یک شمشیر دو دم است که هم میتواند مفید و منشأ آگاهی باشد و هم اینکه میتوان از آن استفاده نادرست انجام داد. امروز افراد مختلف جامعه میتوانند اطلاعات علمی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی خود را ازطریق فضای مجازی به دست بیاورند که این یک مرحله عظیم از تکامل بشر به شمار میرود. در عین حال به دلیل اینکه شبکههای اجتماعی فضای بازی در اختیار افراد قرار داده برخی ذهنهای بیمار از این فضا سوءاستفاده میکنند و برخلاف اخلاق و رویکرد فرهنگی مثبت از آن استفاده میکنند. این افراد فضای مجازی را به محملی برای ایجاد بداخلاقی، توهین به دیگران و اشاعه دروغ تبدیل کردهاند و هر آنچه در ذهن بیمار آنها میگذرد به بیرون سرایت میدهند. در نتیجه این زمینه در فضای مجازی وجود دارد که افراد از مسیر صحیح خارج شده و به سمت دیگری حرکت کنند. این خطر به خصوص برای جوانان وجود دارد. با این وجود راه حل جلوگیری از رویکرد مخرب فضای مجازی سانسور و فیلترینگ نیست و کسانی که اعتقادی دارند میتوانند در عصر آگاهی با فیلترینگ مانع از گردش اطلاعات در بین مردم جامعه و جوانان شوند، در اشتباه هستند.
چه زمانی میتوانیم مدعی شویم که در ایران گردش آزاد اطلاعات به شکل واقعی وجود دارد؟
اگر جامعهای دارای آزادیهای مدنی و سیاسی لازم باشد و گردش آزاد اطلاعات به صورت نهادینه شده و گسترده وجود داشته باشد فضای مجازی تنها بخشی از این گردش اطلاعات را برعهده خواهد داشت و نه همه آن را. اگر جامعه دارای آزادیهای سیاسی و فرهنگی لازم باشد و مردم بتوانند به راحتی دغدغهها و انتقادات خود را نسبت به وضعیت موجود جامعه بیان کنند گردش آزاد اطلاعات شکل واقعی به خود خواهد گرفت و دیگر مردم به سمت فضای مجازی هجوم نخواهند برد. امروز جریانهای سیاسی دیدگاهها و رویکردهای سیاسی و اجتماعی خود را از طریق فضای مجازی به پیش میبرند. البته این استفاده صحیح از فضای مجازی است و در همه کشورهای جهان نیز وجود دارد. با این وجود اگر گروههای سیاسی به صورت یکسان از تریبونهای رسمی برخوردار بودند، شاید گرایش علاقهمندان تا این اندازه به سمت فضای مجازی نمیرفت. این وضعیت درباره استفاده از رسانهها نیز وجود دارد. هرچه فضای آزادتری برای گردش اطلاعات در کشور وجود داشته باشد به همین اندازه نگاه مردم کمتر به سمت رسانههای خارجی خواهد بود. در نتیجه عدم گردش آزاد اطلاعات و فقدان آزادیهای کافی موجب گرایش مردم به منابع خبری دیگر میشود. هنگامی که تریبونهای رسمی در اختیار افراد و گروههای سیاسی قرار بگیرد و گروههای سیاسی بتوانند به راحتی و بدون هیچ مانعی، دغدغههای خود را با مردم در میان بگذارند، توجه به رسانههای خارجی اولویت و اهمیت خود را از دست خواهد داد. نکته دیگر اینکه هر عصری دارای اقتضائات و شرایط خاص خود است. عصر امروز نیز با فضای مجازی گره خورده و کسی نمیتواند شبکههای مجازی را از بشر امروز بگیرد. اگر بخواهیم در عصر کنونی با فیلترینگ و سانسور مانع از گردش آزاد اطلاعات و دسترسی مردم به شبکههای اجتماعی شویم نتیجه نخواهیم گرفت. راه نجات در این زمینه آزادی بیشتر در زمینه گردش اطلاعات و همچنین رویکرد متفاوت دستگاهها در زمینه آزادی مدنی و سیاسی است. باید شرایط را برای آزادی و گردش آزاد اطلاعات مهیا کرد تا افراد جامعه به سمت بخشهای مفید فضای مجازی گرایش پیدا کنند و بتوانند دغدغههای خود را در این زمینه مرتفع سازند.
در دولت اصلاحات برخوردها و کنشها و واکنشهای سیاسی معمولا در تریبونها و میتینگهای سیاسی صورت میگرفت و مجادلات سیاسی به صورت مستقیم بود. در حالی که در شرایط کنونی وضعیت تغییر کرده و تقابل جریانهای سیاسی به فضای مجازی کشیده شده است. به نظر شما این جابهجایی در فضای تبادل اطلاعات در جامعه ایران دستاوردهای بهتری نسبت به گذشته داشته است؟
شرایط دولت اصلاحات مخصوص به دوران خود بود و دارای ویژگیهای متمایزی نسبت به شرایط کنونی است. بنده در آن زمان و در مجلس ششم رئیس کمیسیون اصل90 مجلس شورای اسلامی بودم و همواره از جمله افرادی بودم که مدافع آزادی بیان و گردش آزاد اطلاعات در کشور بوده و در شرایط کنونی نیز هستم. رویکرد جریان اصلاحات نیز این بوده و همواره از آزادیهای سیاسی و اجتماعی حمایت کرده است. بدون تردید راه نجات از فسادهای اخلاقی و اقتصادی آزادی قلم، بیان و مطبوعات است. در شرایط کنونی اندیشمندان و متفکران جامعه باید حضور جدی تأثیرگذار در فضای مجازی داشته باشند و به اندازهای مطالب مفید و علمی در اختیار جوانان قرار بدهند که جوانان به رویکرد مثبت و سازنده فضای مجازی روی بیاورند. هرچه اندیشمندان بیشتری در فضای مجازی حضور داشته باشند و تلاش کنند به سوالات و دغدغههای نسل جدید پاسخ بدهند به همان اندازه جوانان میل و رغبت بیشتری برای استفاده مفید از فضای مجازی خواهند داشت. اندیشمندان جامعه نباید فضای مجازی را رها کنند و به سمت دیگری حرکت کنند که فضای مجازی محملی برای بداخلاقان قرار بگیرد.
افراد و گروههای تندرو در فضای مجازی فرصت بیشتری برای ابراز عقیده و بیان دارند که اغلب نیز با واکنشهای عمومی مواجه میشود. فضای مجازی چه شرایطی را پیش روی گروههای تندرو قرار داده است؟
گروههای تندرو نیز مانند گروههای دیگر سیاسی و فکری حق استفاده از فضای مجازی را دارند. به همین دلیل نیز نمیتوان حقی برای آنها در استفاده از فضای مجازی قائل نشد. با این وجود گروههای تندرو به جای اینکه گردش اطلاعات آزادیهای فکری را گسترش دهند با تخریبها و توهینهای خود به افراد و گروههای مختلف فضای مجازی را محدود میکنند. رویکرد گروههای تندرو در فضای مجازی مانند فضای رسانهای است. به همان اندازه که این گروهها حق استفاده از رسانهها و روزنامه را دارند به همان نسبت نیز میتوانند در فضای مجازی فعالیت داشته باشند. کسی منکر این قضیه نیست که گروههای رادیکال میتوانند رسانه و فضای مجازی داشته باشند. مسأله مهم در این زمینه استفاده صحیح این گروهها از رسانه و فضای مجازی است. با این وجود گروههای تندرو نباید منافع ملی و کشور را در فضای رسانهای و مجازی مورد آسیب قرار بدهند. کسی چنین حقی ندارد و نمیتواند با استفاده از فضای مجازی حقوق دیگران را ضایع کند.
رویکرد صداوسیما در دهههای اخیر چه تأثیری در گرایش مردم نسبت به فضای مجازی و شبکههای ماهوارهای داشته است؟ آیا صداوسیما موفق شده رسالت اصلی خود که همان رشد و افزایش آگاهی جامعه است را انجام دهد؟
بنده در حدود50 سال است که به شکلهای مختلف با رسانههای داخلی و خارجی در ارتباط بودهام. به همین دلیل نیز به یقین عنوان میکنم که در شرایط کنونی گرایش و اعتماد مردم نسبت به این رسانه افت محسوس کرده است. این وضعیت به خصوص درباره اخبار و تحلیلهای سیاسی بیشتر است. این وضعیت نشان میدهد که صداوسیما از عهده رسالتی که در جهت آگاهی بخشی و رشد فکری و فرهنگی جامعه داشته برنیامده و نتوانسته کارنامه موفقی از خود برجای بگذارد. دلیل اصلی این مسأله را نیز باید در رویکرد یکجانبه و یکسویه جستوجو کرد. صداوسیما اگر میخواهد با اقبال مردم مواجه شود باید رویکرد خود را تغییر دهد و به سمت برقراری دیالوگ حرکت کند. نکته دیگر در این زمینه انتشار اخبار صحیح و واقعیتهای جامعه است. در سالهای اخیر صداوسیما نتوانسته به خوبی واقعیتهای جامعه را به مردم نشان دهد. هنگامی که مردم مشاهده کنند صداوسیما با صداقت واقعیتهای جامعه را نشان میدهد و به دنبال حل کردن مشکلات مردم است به صورت طبیعی به سمت صداوسیما گرایش پیدا خواهند کرد. صداوسیما باید شرایطی را به وجود آورد که گروههای مختلف فکری و سیاسی بتوانند به راحتی در آن فعالیت کنند و دغدغههای فکری و سیاسی خود را مطرح کنند. صداوسیما در سالهای اخیر با رویکردی که داشته، اجازه نداده همه گروههای فکری و سیاسی در آن بازتاب داشته باشند و به همین دلیل مردم جامعه به سمت فضای مجازی و شبکههای اجتماعی گرایش پیدا کردهاند.
رویکرد دولت آقای روحانی در زمینه آزادیهای سیاسی و مدنی قابل قبول بوده است؟ آیا دولت حسن روحانی در عمل به سمت تقویت گردش اطلاعات آزاد حرکت کرد و آیا در این زمینه عملکرد موفقیتآمیزی داشته است؟
در مرحله نخست باید عنوان کنم که بنده در شرایط کنونی از آقای روحانی و دولت ایشان دفاع میکنم و تضعیف دولت و آقای روحانی را به مصلحت کشور نمیدانم. در شرایط کنونی و با توجه به وضعیت کشور ثبات و دوام آقای روحانی به مصلحت کشور و مردم است و تضعیف ایشان به هیچ عنوان عقلایی و صحیح نیست. با این وجود باید به صراحت عنوان کنم که آقای روحانی در طول دوران ریاست جمهوری خود نتوانسته به وعدههایی که به مردم داده، عمل کند. بنده روز انتخابات ریاست جمهوری سال96 را به خاطر میآورم که مردم اعم از پیر و جوان و زن و مرد با شور و اشتیاق زیادی پای صندوقهای رأی آمده بودند تا به آقای روحانی رأی بدهند. شرایط به شکلی بود که مردم با انگیزه و امید زیادی از آقای روحانی حمایت کردند و امیدوار بودند که آقای روحانی بتواند به وعدههایی که به مردم داده عمل کند تا تغییرات جدی در زندگی مردم به وجود بیاید. البته موانعی در این زمینه وجود داشته و همه ما نیز به شکلهای مختلف به آن آگاهی داریم. با این وجود مسأله مهم برای مردم تلاش آقای روحانی بود که اتفاق نیفتاد. مردم انتظار داشتند آقای روحانی برای حل مشکلات آنها تلاش زیادی از خود نشان بدهد و در مقابل موانع عقب نشینی نکند. آقای روحانی یک خرابه و ویرانه از آقای احمدینژاد تحویل گرفت و همه ما آگاهیم که سامان دهی به آن همه خرابیها وقت و هزینه زیادی نیاز دارد. با این وجود آقای روحانی تلاش کافی برای تغییر وضعیت زندگی مردم به وجود نیاورد. ضرورت امروز جامعه ایران این بود که آقای روحانی و اعضای هیات دولت با تلاش و زحمات زیاد خود افکار عمومی را اقناع کنند که دولت همه توانایی و ظرفیت خود را برای حل مشکلات آنها انجام داده است. این وضعیت در دولت اصلاحات نیز وجود داشت. اگر منصفانه به مسأله نگاه کنیم دولت اصلاحات بهرغم پیشرفتها و دستاوردهای مهمی که برای کشور داشت ضعف و کمبودهایی نیز داشت. در دوران اصلاحات در برخی زمینهها ضعفها زیاد و در مواردی حتی شکل جدی به خود گرفته بود اما آن چیزی که اهمیت داشت این بود که مردم احساس میکردند دولت و رئیسجمهور همه تلاش خود را برای حل مشکلات مردم انجام میدهند. یکی از دلایل محبوبیت رئیس دولت اصلاحات این است که مردم احساس میکنند با آنها صادق بوده و تا آنجایی که امکان داشته برای تغییر وضعیت جامعه و بهتر شدن کیفیت زندگی مردم تلاش کرده است. در دولت اصلاحات مردم به خوبی به این مسأله پی برده بودند که دولت اصلاحات دنبال توسعه سیاسی و مدنی در جامعه و همچینن ارتباط مسالمتآمیز با کشورهای جهان است. با این وجود موانع موجود اجازه نداده که این اتفاق رخ بدهد و دولت اهداف خود را محقق کند. اما در دولت آقای روحانی این اتفاق رخ نداد و مردم هنوز قانع نشدهاند که دولت آقای روحانی همه تلاش خود را برای حل کردن مشکلات آنها انجام داده است.
منبع: آرمان/احسان انصاری/۱ بهمن ۹۷