دیدارنیوز - جمعه گذشته محسن رضایی فرمانده پیشین سپاه پاسداران در دفاع مقدس در توییتی نوشت:
عملیات کربلای چهار برای فریب دشمن انجام شد. اگر تحلیلگر تاریخی در فهم آن به فریب بخورد، پس وای به حال نوشتههای او.
در ادامه نوشت:
با عملیات کربلای چهار به دشمن وانمود کردیم که عملیات سالانه ما تنها همین بوده است. ده روز بعد در همان نقطه و در زمانی که نیروهای ارتش بعثی به مرخصی رفته بودند، عملیات کربلای پنج را انجام دادیم.
در ادامه حسامالدین آشنا در یادداشتی تند علیه محسن رضایی نوشت:
فرمانده کل
سلام برشما
دهها هزار رزمنده و خانواده هزاران شهید هیچگاه از شما نپرسیدند چرا از چند شب قبل از عملیات کربلای چهار آسمان از منورهای چلچراقی دشمن مانند روز روشن شده بود. بچههای توپخانه لشکر ۲۷ هیچگاه از شما نپرسیدند چرا تنها ۴۵ دقیقه پس از آغاز عملیات، تقریبا تمام قبضهها مورد اصابت توپهای دشمن قرار گرفت.
هیچیک از هزاران مجروح عملیات نپرسیدند چرا وقتی اولین موج مجروحان به بیمارستان صحرایی علیبن ابیطالب رسید هنوز پزشکان و پرستاران از وقوع عملیات آگاهی درستی نداشتند ولی رادیوی منافقین و رادیو بغداد هر لحظه وضعیت عملیات را اعلام میکرد.
برادر محسن
بین عملیات فریب و عملیات لو رفته تفاوت از زمین تا آسمان است.
تحلیلهای پسینی مشکلی را حل نمیکند.
ما شایدخطاکاران را ببخشیم اما خودشیفتگان را هرگز.
در ادامه واکنش تند حسامالدین آشنا در یادداشتی محسن رضایی را فرمانده عملیات فریبنده نامید و نوشت:
فرمانده عملیات فریبنده
سلام بر شما
وقت آن رسیده که در سیامین سالگرد پایان جنگ و چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی تن به شفافیت داده و به سوالات کهنه بسیجیان و خانوادههای شهدا و ایثارگران در باره رازهای سربهمهر دفاع مقدس پاسخ دهید.
شما تا به حال در قامت یک قهرمان ملی جلوه کردهاید اما اکنون با این سخنان در باب آن عملیات تلخ دیگر نمیتوانید پشت نام سرداران شهید پنهان شوید و باید خود را برای سوالات سخت آماده کنید.
اخبار تکمیلی
واکنش صدرعاملی به توییت محسن رضایی
رسول صدرعاملی کارگردان برجسته سینمای ایران در توییتی نوشت: آقای محسن رضایی دو برادر من هم در عملیات کربلای چهار و بعد پنج شهید و مجروح شدند.
بخش از خاطرات مرحوم هاشمی به نقل از مازیار خسروی
مازیار خسروی در توییتی به نقل از خاطرات مرحوم هاشمی رفسنجانی نوشت: خبر لو رفتن عملیات کربلای چهار را شنیدم. معلوم شد آن نقطه اساسی که میخواستیم از آن عبور کنیم، عراقیها مطلع شدند. من و آقای رضایی به گونهای خبر را اعلام کردیم که یک عملیات فریب بود یعنی اینگونه آن تبلیغات را خنثی کردیم.
در ادمه مازیار خسروی نوشت: وای به حال فرماندهی که خودفریبی میکند.
توییت مجتبی حسینی سردبیر اعتماد آنلاین به توییت جنجالی محسن رضایی درباره عملیات کربلای چهار
مجتبی حسینی در واکنش به توییت محسن رضایی درباره عملیات کربلای چهار و کربلای پنج نوشت: آقای رضایی خوب به این عکس نگاه کنید یکی از 175 غواص شهید است. آیا این شهدا میدانستند که در کربلای چهار قرار است دشمن را فریب دهند یا آنها هم فریب خوردند؟ آقای محسن رضایی لطفا کنفرانس خبری بگذارید تا پژوهشگران تاریخ جنگ پرسشهایشان را از شما بپرسند.
بیان خاطرات یکی از فرماندهان عراق از کتاب ویرانی دروازه شرق از توییت محمدحسن نجمی
محمدحسن نجمی خبرنگارشرق در رشته توییتی به بیان خاطرات یکی از فرماندهان عراق درباره عملیات کربلای چهار میپردازد او نوشت:
از خاطرات وفیق السامرایی از ژنرالهای ارشد صدام در شب عملیات کربلای چهار: ما روز آغاز حمله احتمالی را شامگاه 24 یا 25 دسامبر 1986( 3 یا 4 دی 1365) پیشبینی کردیم. غروب از مرکز اصلی فرماندهی در«قصرالاسلام» با مدیر شبکه اطلاعات منطقه شرقی تماس فوری و مستقیم برقرار کردم.
از او خواستم نیروهای گشتی - شناسایی را در منطقه مورد تهدید، به داخل ایران گسیل دارد و خود شخصا کار دریافت اطلاعات مربوط به هرگونه تحرک نیروهای ایرانی را از طریق بیسیم دنبال نماید و فورا مرا از هر تحولی مطلع سازد.
ساعت هشت شب، تيم هاي شناسايي خط مقدّم ما تحرکات غيرطبيعي ايراني ها را مشاهده کردند. با منشي رئيس جمهور «حامد يوسف حمادي» تماس گرفتم و به او اطلاع دادم که حمله ايراني ها بسيار نزديک شده است. هنوز چند دقيقه نگذشته بود که تلفن به صدا درآمد. تلفن را برداشتم.
کسي گفت: «جناب سرهنگ وفيق؟» گفتم: «بله» گفت: «چند لحظه گوشي» و به دنبال آن صداي «صدام» به گوشم رسيد. وضعيت را جويا شد. گفتم:«تا چند دقيقه ديگر حمله در منطقه مياني آغاز مي شود و به دنبال آن حمله منطقه جنوبي آغاز خواهد شد.»بيش از نيم ساعت در شرايط سخت انتظار آغاز حمله باقي ماندم
براي اينکه خود را مشغول کنم و از اضطرابم بکاهم، با دفتر شعبه اطلاعاتي ام در منطقه کاظمين بغداد تماس گرفتم و از آنها خواستم تا آرايشگاه را آماده نمايند. زيرا احساس مي کردم که اندازه موهاي سرم از حد طبيعي بلندتر شده است. مرکز فرماندهي را در آن شرايط بغرنج رها کردم.
يکي از افسران، در حالي که کاملاشگفت زده شده بود، نزد من آمد و گفت: «آيا ما در پيش بيني زمان حمله دچار اشتباه شده ايم؟! چرا الان آرايشگر را مي خواهيد؟» گفتم: «نه،ما اشتباه نکرديم، ولي نمي توانم تاخير را تحمّل کنم و به آرايشگاه آمده ام تا وقت را سپري کنم»
آرايشگر در نيمه هاي کار اصلاح بود که تلفن به صدا درآمد، اطلاع دادند که حمله ايراني ها آغاز شده و بايد خيلي زود به مرکز فرماندهي بروم....حمله در دو منطقه آغاز شده بود و در پيش بيني زمان و محور حمله و ميزان نيروهاي مهاجم موفقيت بزرگي نصيب ما شده بود. اين حمله به شدت سرکوب شد...»
منبع: کتاب «ویرانی دروازه شرقی»
نویسنده: ژنرال «وفيق السامرايي»
ناشر: ناشر کتاب : مرکز اسناد دفاع مقدس (مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ)
درباره السامرایی: او در طول جنگ تحميلي و در دستگاه اطلاعات نظامي ارتش صدام، به درجه سرلشكري و ریاست بخش ايران در استخبارات عراق، رسيد.
توییت یک از رزمندگان عملیات کربلای چهار درباره توییت جنجالی محسن رضایی
حالا که جرات و جسارت پذیرش مسئولیت و اقرار به اشتباه را ندارید، لطفا با تحریف واقعیت نیز، روح و روان خانواده شهدا و بازماندگان عملیات کربلای چهار را به هم نریزید.
#عذر_بدتر_از_گناه #فرار_به_جلو #عدم_مسوولیت_پذیری
رونمایی کردن از یک سند جنجالی از عملیات کربلای چهار توسط حسامالدین آشنا
آشنا در ادامه جدال مکتوب خود با محسن رضایی درباره عملیات کربلای چهارخاطرهای از سردار مهدیقلی رضایی را به نقل از کتاب لشگر خوبان منتشر کرد:
داخل سنگر شدم امین آقا ( سردار شریعتی) پای بیسیم دوزانو نشسته بود. پرسیدم که کی به آب بزنیم؟ گفت: حتی ساعت عملیات هم لو رفته ولی آقا محسن (رضایی) قبول نمیکند که عملیات لغو شود. تو به غواصها بگو به محض شلیک از طرف دشمن برگردند.
راوی عملیات کربلای چهار: محسن رضایی خیلی آرام گفت عملیات از رده به کلی سری لو رفته
« محمد درودیان» راوی عملیات کربلای ۴ که در زمان عملیات در کنار محسن رضایی فرمانده کل سپاه پاسداران حضور داشت، در وبلاگ شخصی خود علت لو رفتن عملیات کربلای ۴ را مورد بررسی قرار داده است.
به نظر وی، با وجود نقش و اهمیت اطلاعات لو رفته در عملیات کربلای ۴، مسئله اساسی، توانمندی نظامی عراق برای مقابله با این عملیات است که تاکنون به آن توجه نشده است. این موضوع از این جهت اهمیت دارد که نمیتوان علت شکست عملیات را به یک عامل اطلاعاتی و لو رفتن عملیات محدود کرد.
متن این نوشته که پیشتر از سوی «مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ» منتشر شد، به قرار زیر است: در یادداشت اخیر درباره اهمیت عملیات کربلای چهار و جایگاه آن در روند جنگ، به اظهار نظر سردار رضایی فرمانده پیشین کل سپاه اشاره کردم که در واکنش اولیه به نتایج پیشروی نیروها، بسیار آرام گفت: «عملیات از رده بهکلی سری لو رفته است.» غیر از من که در کنار ایشان نشسته بودم و گزارشها را ضبط و ثبت میکردم، افراد حاضر متوجه این واکنش نشدند. در همان زمان، این موضوع را در گزارشها نوشتم، ولی نسبت به ضبط آن اطمینان کامل ندارم.
با گذشت بیش از ۳۰ سال از این واقعه، اخیراً مسئله قابل توجه برای خودم این است که؛ با نظر به اهمیت عملیات و نتایج آن، چرا علت این اظهار نظر را از ایشان در همان زمان و با اتمام عملیات سؤال نکردم؟ شاید شرایط حاکم بر فضای قرارگاه فرماندهی، به دلیل شکست عملیات کربلای چهار و سایر ملاحظات دیگر بوده است. در این صورت برای روشن شدن علت شکست باید دراینباره پرسش میکردم. درعینحال در عملیات کربلای پنج که بهعنوان راوی کنار ایشان بودم و عملیات پیروز شد، چرا باز هم پرسش نکردم؟ آیا این موضوع متأثر از تفکر تاریخی به جنگ، به جای نگرش نظامی- استراتژیک نبوده و همچنان نیست؟
عملیات کربلای چهار بهعنوان یک عملیات سرنوشتساز، به دلیل هوشیاری دشمن شکست خورد، حال آنکه پیروزی در این عملیات در تداوم پیروزی در فاو، میتوانست روند جنگ را تغییر دهد؛ همچنین احتمال پایان دادن به جنگ وجود داشت. با ادامه جنگ و بنبست نظامی در جنوب، استراتژی ادامه جنگ در شمالغرب طراحی شد که مهمترین عملیات آن والفجر ۱۰ در حلبچه بود. پس از آن عراق به فاو حمله کرد و موجب تغییر در موازنه نظامی و تصمیمگیری ایران برای اتمام جنگ شد. حال با نظر به اهمیت عملیات کربلای چهار، چرا تاکنون هیچگونه تحقیق مستقلی درباره علت شکست عملیات، از جمله علت لو رفتن آن، صورت نگرفته است؟
به نظرم مسئله اصلی، شیوه تفکر درباره جنگ و نتایج آن است. چنانکه با گذشت ۳۰ سال از اجرای عملیات و تلاشهای تحقیقاتی انجام شده، همچنین توجه مناسبتی به عملیاتها ازجمله کربلای چهار، همچنان بهجای بررسی مسائل اساسی جنگ و پاسخ به پرسشهای آن، رویکرد تبلیغاتی و مناقشهآمیز درباره نقش افراد، یگانها و سازمانها در جنگ، به وجه غالب تبدیل شده است. چنین وضعیتی سبب شده است که حتی انتشار خبر واکنش فرمانده سپاه به نتایج عملیات نیز هیچ پژواکی نداشته باشد؛ چنانکه طی سه دهه گذشته نیز پرسش درباره این موضوع صورت نگرفته است.
درعینحال بررسی عملیات کربلای چهار، تنها در آثار سپاه و اظهارات فرماندهان آن، بازتاب داشته است؛ زیرا این عملیات در تداوم تدبیر آقای هاشمی بهعنوان فرمانده عالی جنگ، مبنی بر اجرای عملیات مستقل و در مناطق جداگانه توسط سپاه و ارتش، پس از عملیات بدر اتخاذ شد. سپاه نیز در همین چارچوب، عملیات فاو را انجام داد و پس از آن، درگیر عملیات کربلای چهار شد.
در آثار سپاه برای نخستین بار علت لو رفتن عملیات، استفاده عراق از اطلاعات ارسال شده از سوی آمریکا ذکر شده است. (فاو تا شلمچه- ۱۳۸۱- چاپ چهارم- ص. ۱۱۵- ۱۱۶) اظهارات مقامات رسمی عراق پس از عملیات کربلای چهار، بیانگر هوشیاری کامل عراق از تاکتیک ویژه عملیات کربلای چهار بود. چنانکه عدنان خیرالله وزیر دفاع وقت عراق یک هفته پس از عملیات کربلای چهار، به اهداف ایران مبنی بر قطع ارتباط میان سپاه سوم و هفتم اشاره میکند و میگوید: «علت شکست کنونی این است که ما آماده بودیم و نقشههای لازم را طرح کردیم ... و از درسهای فاو استفاده نمودیم.» (همان ص. ۱۱۷)
وی سپس خطاب به آمریکاییها میگوید: «ما به خاطر این اطلاعات از آنها تشکر میکنیم.» (همان)
توضیح وزیر دفاع عراق از اهداف ایران بیانگر صحت سخنان سردار رضایی درباره لو رفتن عملیات از رده بهکلی سری است.
با فرض اینکه عراق مبتنی بر اطلاعات ارسالی از سوی آمریکاییها و سایر منابع احتمالی، از هوشیاری کامل برخوردار بود، ولی مسئله مهم و فراتر از داشتن اطلاعات، استفاده عراق از اطلاعات برای مقابله با حمله قوای نظامی ایران است. چنانکه عدنان خیرالله اشاره کرده است، عراق از تجربه عملیات فاو استفاده کرد. با این توضیح و برابر شواهد و قرائن و اسناد موجود، درواقع عراق با استفاده از اطلاعات دریافتی و استفاده از تجربه عراق در عملیات فاو، از توانایی مقابله با عملیات کربلای چهار برخوردار شده بود.
با وجود نقش و اهمیت اطلاعات که هنوز مشخص نیست حاوی چه مواردی بوده و چگونه جمعآوری و در اختیار عراق قرار گرفته است، مسئله اساسی، توانمندی نظامی عراق برای مقابله با عملیات کربلای چهار است که تاکنون به آن توجه نشده است. این موضوع از این جهت اهمیت دارد که نمیتوان علت شکست عملیات را به یک عامل اطلاعاتی و لو رفتن عملیات محدود کرد. با این توضیح حتی اگر عراق اطلاعات کامل، در سطح بهکلی سری هم نداشت، در صورت هوشیاری نسبی و استفاده از تجربه عملیات فاو، احتمالاً میتوانست حتی در صورت عبور قوای نظامی ایران از رودخانه اروند، با آنها مقابله و مانع از تصرف و تثبیت منطقه، همانند عملیات فاو شود.
محبی نیا: واقعیت جنگ را بگوییم
جهانبخش محبی نیا نیز در توییتی نوشت: اگر واقعیتهای جنگ همانند جنگ های صدر اسلام در اختیار مردم قرار نگیرد شاهد هزینه تراشیهای بیشتری خواهیم بود و اگر دوستان را در شهادت همراهی میکردیم شاهد این سرزنش ها نبودیم.
صحبتهای سردار علایی درباره عملیات کربلا چهار
سردار علایی فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس گفت: عملیاتهای کربلای ۴ و ۵ هر دو بخش هایی از یک عملیات سرنوشت ساز هستند که با هم طراحی شدند اما برای ایجاد غافگیری، تلاش شد به ارتش عراق نشان داده شود که عملیات بزرگ سالانه ایران، همان عملیات کربلای ۴ بوده که انجام شده است و با عقب بردن نیروها از منطقه عملیاتی به ارتش عراق وانمود شد که رزمندگان اسلام قصد انجام عملیات دیگری را ندارند تا ارتش عراق فریب خورده و بتوان عملیات کربلای ۵ را انجام داد.
دو هفته پس از کربلای 4 و در حالی که عراقیها تصور میکردند ایران دیگر قصد عملیات را ندارد، در اقدامی ایذایی عملیات کربلای 5 در تاریخ 19 دی 1365 انجام شد که در جریان آن، حدود 150 کیلومتر از شلمچه آزاد و قسمتهایی از جنوب عراق به تصرف رزمندگان ایران درآمد.
سردار حسین علایی فرمانده وقت نیروی دریایی سپاه پاسداران در گفت و گویی با تابناک به برخی ابهامات و پرسشهای کلیدی درباره این عملیاتها پاسخ داده است؛
در سالگرد عملیات کربلای 4 و کربلای 5 هستیم. چه شد که فرماندهان تصمیم به انجام این عملیات گرفتند؟
در سال ۱۳۶۵ جمهوری اسلامی ایران به دنبال انجام یک عملیات سرنوشت ساز بود تا بتواند ضربه ای اساسی به ارتش صدام وارد کند و جنگ را به سوی پایان ببرد. طرح سپاه پاسداران انقلاب اسلامی انجام یک عملیات بزرگ از دو محور یکی با عبور از اروندرود و حمله به مواضع سپاه هفتم ارتش عراق به منظور توسعه سرپل عملیات فاو بود و دیگری نیز عبور از محور شملچه برای نزدیک شدن به شرق بصره با حمله به مواضع سپاه سوم ارتش بعثی بود.
این اولین بار در طول دوران جنگ بود که چنین عملیات گسترده ای با بکارگیری حدود ۲۵۰ گردان رزمی طرح ریزی می شد. برای انجام این عملیات با انجام تبلیغات رسمی از اعزام سپاه یکصد هزار نفری حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم خبر داده می شد.
برخی معتقدند کربلای 4 و 5 دو عملیات مجزا و برخی میگویند کربلای چهار یک مرحله از عملیاتی واحدی بوده که برای فریب دشمن به عنوان عملیات مستقل اعلام شده است. نظرتان چیست؟
بعد از آن که عملیات کربلای ۴ در شب چهارم اسفند ماه ۱۳۶۵ به عنوان عملیات بزرگ سرنوشت ساز با ناکامی مواجه شد و به دلیل هشیاری دشمن به موفقیت نرسید و در همان مراحل اولیه متوقف گردید، قرار شد با توجه به موفقیتی که دو لشکر ۵۷ ابوالفضل و ۱۹ فجر در عبور از آبگرفتگی شلمچه داشته اند، تمرکز قوا برای عبور از شلمچه انجام گیرد که دو هفته بعد در ۱۹ دی ماه این عملیات انجام گرفت و اسم آن کربلای ۵ گذاشته شد.
در واقع عملیاتهای کربلای ۴ و ۵ هر دو بخش هایی از یک عملیات سرنوشت ساز هستند که با هم طراحی شدند اما برای ایجاد غافگیری، تلاش شد به ارتش عراق نشان داده شود که عملیات بزرگ سالانه ایران، همان عملیات کربلای ۴ بوده که انجام شده است و با عقب بردن نیروها از منطقه عملیاتی به ارتش عراق وانمود شد که رزمندگان اسلام قصد انجام عملیات دیگری را ندارند تا ارتش عراق فریب خورده و بتوان عملیات کربلای ۵ را انجام داد.
اگر کربلای 4 انجام نمیشد، آیا امکان اجرای موفق کربلای 5 وجود داشت؟
عملیات کربلای ۵ و عملیات کربلای ۴ هر دو بخش هایی از یک عملیات بزرگ بودند که با هم طرح ریزی شده بودند. اگر عملیات کربلای۴ موفق می شد، طبیعتا دیگر عملیاتی به اسم کربلای۵ وجود نداشت. از طرفی اگر عملیات کربلای۴ نیز ناکام نمیماند، عملیاتی به اسم کربلای ۵ انجام نمی شد.
قطعنامه 598 پس از عملیات کربلای پنج تنظیم و توسط شورای امنیت سازمان ملل تصویب شد. آیا کربلای 5 در صدور قطعنامه 598 تاثیری داشت؟
بعد از عبور رزمندگان اسلام از اروندرود در دهه فجر ۱۳۶۴، آمریکا و شوروی که دو ابرقدرت آن زمان بودند به این نتیجه رسیدند که ایران می تواند برنده جنگ تحمیلی باشد و مطمئن شدند که بدون مداخله نظامی آنها، رژیم بعثی عراق بازنده خواهد بود. پس از انجام عملیات کربلای ۵ و عبور رزمندگان ایران از سخت ترین مواضع ارتش عراق که در شلمچه قرار داشت، کار تدوین قطعنامه ۵۹۸ سرعت گرفت و شورای امنیت سازمان ملل آن را در اواخر تیر ماه سال ۱۳۶۶ به تصویب رساند. در واقع می توان گفت که پیروزی در جبهه های زمینی باعث جدی شدن قدرت های جهانی برای رفتن به دنبال راهکاری سیاسی از طریق شورای امنیت سازمان ملل بود تا جنگ برنده و بازنده نداشته باشد.
برخی فرماندهان گفتهاند اگر عملیات کربلای 4 و 5 انجام نمیشد، عراق به فاو حمله میکرد. نظر شما چیست؟ تبعات حمله ارتش بعث عراق به فاو چه میتوانست باشد؟
از روزی که ایران توانست با گرفتن ساحل دور اروندرود، رأس البیشه و فاو را تصرف کند و ارتباط عراق را با خلیج فارس قطع نماید، ارتش عراق به دنبال بازپس گیری فاو و تسلط بر اروندرود بود، زیرا صدام با از دست دادن فاو، تمام بهانه خود برای شروع جنگ که به دست آوردن تمامی اروندرود بود را از دست داده بود.
یکی از اهداف طرح ریزی عملیات کربلای ۴ در واقع توسعه سرپل عملیات والفجر۸ بود که تأمین فاو را می توانست تضمین کند. انجام عملیات کربلای ۵، موجب شد تا قوای مانوری ارتش عراق در جبهه شلمچه و ۵ ضلعی، درگیر شوند و نتوانند در سال های ۱۳۶۵ و ۱۳۶۶ به فاو حمله کنند و عملیات ارتش عراق را به تأخیر انداخت.
توییت تاجزاده درباره صحبتهای جنجالی محسن رضایی درباره عملیات کربلای چهار
مصطفی تاجزاده در توییتر نوشت: کسی که گفت در صورتی حمله به ایران هزاران سرباز آمریکایی را اسیر میکنیم و برای هرکدام چندمیلیارد دلار میگیریم، اخیرا ادعا کرد برای فریب دشمن چند هزار شهید و مجروح در عملیات کربلای چهار دادیم.
رزمندگان بیادعا و از جان گذشته با چنین فرماندهی، ایران را حفظ و صدام را ناکام کردند.
دهباشی: رژیم بعث ضدحمله به عملیات کربلای چهار را حصادالاکبر نامیدند
حسین دهباشی پژوهشگر تاریخ معاصر ایران در توییتر نوشت: دشمن ضدحمله خود به عملیات کربلای چهار (5دی 1365) را نامیده بود: حصادالاکبر یعنی بزرگترین درو یعنی آنچنانکه خوشههای گندم را در دشت درو میکنند رزمندگان ایرانی را از بیخ و بن درو کردیم حالا سردار به آن فاجعه میگوید فریب دشمن با خواندنش خوندر رگ آدم خشک میشود.
سردار رشید: عملیات کربلای چهار عملیات فریب نبود
سردار محسن رشید، از راویان جنگ تحمیلی که ۱۰ سال مدیریت مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ را بر عهده داشته، بهادعای محسن رضایی درباره عملیات کربلای ۴ واکنش نشان داد.
سردار محسن رشید در واکنش به اظهارات رضایی گفت: عملیات کربلای ۴ فریب نبوده و اتفاقا عملیات اصلی بوده است.
واکنش غیرمستقیم محسن اسماعیلی به توییت محسن رضایی
محسن اسماعیلی در اینستاگرام از سخنان امام خمینی استفاده کرد که نوشت: من در اینجا از مادران، پدران، خواهران، برادران، همسران و فرزندان شهدا و جانبازان به خاطر تحلیلهای غلط این روزها رسما معذرت میخواهم و از خداوند میخواهم مرا در کنار شهدای جنگ تحمیلی بپذیرد.
یک روز میاد میگه من سیاستمدارم
یک روز میگه من میخام رئیس جمهور بشم
یکروز توی انتخابات که رد میشه میگه جامعه را از لحاظ فرهنگی باید رشد داد !!!!!!!
یک روز توی انتخابات ریاست جمهوری شرکت میکنه و رد میشه و یا به نفع یکی دیگه کنار میره
یک روز میاد نمایندگی مجلس شرکت میکنه و رد میشه
یک روز میگه دشمن را فریب میدادم با شهادت 2000 شهید
حتما برای آینده این نظام و مملکت هم برنامه داره!!!!!!!!!!!
اصلا این آقاخودش میدونه و می فهمه چه میخواد از سر این سرزمین ؟؟؟؟؟؟؟؟