
در هفته گذشته عوام در معرض پیشنهادها و دستورات زیادی برای پایین آوردن میانگین سنی جمعیت و جوانسازی نسلها قرار گرفتند که این موضوع از چشم عوامالملک دور نمانده است.
دیدارنیوز ـ عوامالملک:
جمعه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
خبری از سازمان امور طیارات کشور خواندم که نوشته بود طیارههای کشور به دلیل تحریم با محدودیت مواجه هستند و در حالی که به ۵۵۰ طیاره نیاز داریم فقط ۱۷۰ طیاره فعال در کشور وجود دارد. جو سازی بیخودی میکنند. احتمالا عوامل حسن و محمدجواد این حرفها را در دهان این سازمان گذاشتهاند. وگرنه خود دکتر ابراهیم همان موقع که میخواست رییس خواصالدوله بشود به حسن میگفت تو گلابی برجام را ول کردهای و به جایش طیاره وارد میکنی. آیا مشکل مملکت ما الان طیاره است؟
آخر شب حرفهای حسن، بزرگوار اردبیلی درباره ثبتنام خودرو را خواندم. از عوام خواست که اگر غیرت و تعصب دارند که حتما دارند و اگر اضطرار ندارند برای خودرو ثبتنام نکنند. منظورش ثبتنام در بختآزماییهای خودروست که البته مدلش عوض شده است. فهمیدم من جزو آن دسته از عزیزانی هستم که غیرت و تعصب دارم چون مدتهاست از خیر ثبتنام در بختآزمایی خودرو گذشتهام. حالا اینکه قیمت خودرو در خارج از بختآزمایی هم طوریست که خریدنش سخت و غیرممکن شده، مشکل ما عوام است. خودمان باید یک فکری بکنیم و مزاحم خواص نشویم.
شنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
خبر خشک شدن درخت انجیر معابد ۵۰۰ ساله کیش به خاطر هرس غیر اصولی را خواندم و عکسهای قبل از هرس و بعد از هرس آن را هم دیدم. همه رفتنی هستیم. نباید اجازه داد سوژه جنجال غربیها شود. جزو آثار دیدنی کیش بود. الان هم همچنان جزو آثار دیدنی کیش خواهد ماند. باید این نسوانی را که مدام دنبال جراحیهای زیبایی هستند به آنجا برد تا ببینند عاقبت این کارهایی که میکنند ممکن است این باشد. البته یک احتمال هم وجود دارد که خشک شدن درخت به خاطر حضور نسوان بیحجاب در اطراف آن در چند ماه اخیر باشد. باید به علیرضا، رییس بلدیه تهران پیشنهاد بدهم عکس قبل و بعد این درخت را تبدیل به بیلبورد کند و زیرش بنویسد: "هرس غیراصولی بهانه است. درخت ۵۰۰ساله ما نخواست با نگاه کردن به بیحجابها خودش را به گناه بیندازد. آنقدر به خودش فشار آورد که خشک شد."
حرفهای ابوالحسن، بزرگوار شهرکردی را خواندم. گفته ایران در حال تبدیل شدن به بزرگترین ابرقدرت جهان است. برای من تازگی نداشت. میدانستم. اصلا به همین خاطر است که یکهو درباره مسائل بیاهمیتی مثل کمبود طیاره در کشور یا گران شدن مرغ یا خشک شدن درخت انجیر معابد کیش سر و صدا راه میاندازند. میخواهند حواس ما را پرت کنند که دیرتر تبدیل به بزرگترین ابرقدرت جهان بشویم. فاطمه، خواصالمله قزوین اعلام کرد که جهاد فرزندآوری وظیفه همه خانوادههاست و فرهنگ اومانیستی باعث شده خانوادهها بچهدار نشوند. حرفهای درست و منطقی زده. قدیمها باید جهاد سازندگی میکردند اما چون همه چیز ساخته شده و جایی برای ساختن نمانده باید تمرکز را روی ساختن آدمها گذاشت. خیلی هم کار سختی نیست. کافیست طرفین، کمی دل به کار بدهند. به عوامالنسا گفتم امشب فهمیدم که تو یک اومانیستی و بدان که اومانیستها از کمونیستها بدترند. پشتم را به او کردم و خوابیدم. دلم خنک شد. همیشه که نباید اجازه داد نسوان قهر کنند. ما هم بلدیم.
یکشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
صبح عوامالنسا گفت این چرت و پرتها چی بود که دیشب گفتم؟ یادم آمد که قهر بودم. گفتم کسانی که جهاد فرزندآوری نکنند اومانیست هستند. حرفهای احمد، خواصالدوله امور داخله را هم به او نشان دادم. گفته بدون فرزندآوری نمیتوانیم به ایران قوی بیندیشیم. گفت این احتمالا فرق بین خواص و عوام است و من نباید اهمیت بدهم. فعلا قانع شدم. البته متوجه شدم روی قبضهای آب هم هزینه طرح جوانی جمعیت که اسم دیگر جهاد فرزندآوریست گرفته میشود. کار درستیست. فرزندآوری بدون آب نمیشود مخصوصا که قرار است جهادی هم باشد.
یوسف، رییس اتحادیه طلا، جواهر و نقره مشهد گفت خرید سرویس طلا برای زوجهای جوان به صفر رسیده و به جایش حلقه ازدواج نقره میخرند. جای نگرانی نیست. با حلقه نقره و بدون آن هم میتوان فرزندآوری کرد. سخنگوی ستاد امور بکن و نکن نکته مهمی درباره همه جای دنیا گفت که کسانی که بعضی از جاهای دنیا را دیدهاند هم تا حالا متوجهاش نشده بودند. ظاهرا در همه جای دنیا کسی نباید در ادارات دولتی آستین کوتاه بپوشد. البته نفهمیدم منظورش آستین کجاست ولی فرقی هم نمیکند. لازم است کسانی که به جاهای دیگر دنیا میروند مثل سخنگوی دنیادیدهی ستاد امور بکن و نکن حواسشان به جزئیات باشد.
دوشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
پوستری زیبا از همایش تبیینی "سهم من از جوانی ایران" دیدم. مربوط به خواصالدولههای امور کار و رفاه است و جزو ساعتهای آموزش کارکنان محاسبه میشود. یکی از بزرگواران هم که کنشگر و فعال جمعیت است در آن شرکت میکند. نمیدانستم چنین شغلی هم داریم اما بعد متوجه شدم که این بزرگوار تا لحظه چاپ پوستر دارای سیزده فرزند بوده است. کار مهمی است. فعل خواستن را صرف کرده است. اگر زودتر پوستر را دیده بودم خودم را به محل همایش میرساندم و با راههای کنشگری جمعیتی آشنا میشدم. غلامعلی، اعلام کرد که در شان عوام نیست که نام کالا و محصولات و مغازهها از کلمات بیگانه و با خط فرنگی باشد. راست هم میگوید. واقعا یک چیزهایی در شان ما عوام نیست و خودمان باید در این زمینه حواسمان باشد. تصاویری از شهرک اکباتان تهران دیدم. اول فکر کردم مربوط به زلزله اخیر ترکیه یا درگیریهای فلسطین است. بعد متوجه شدم مربوط به جاییست که تا شب قبل پر از کافه و رستوران بوده و عوام دور هم جمع میشدهاند. خوشبختانه علیرضاوار از سوی عوامل بلدیه تخریب شدند. خبر خوبیست. در شان عوام اکباتان نبود که شبها دور هم جمع شوند و وقتشان را در کافهها تلف کنند.
سهشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۲
اخباری درباره افزایش بیست درصدی مصرف برق نسبت به مدت مشابه سال قبل شنیده میشود. به نظر میرسد ما عوام دوباره باعث دردسر برای خواص شدهایم. وقتی ساعت پنج صبح هوا روشن میشود و ساعت هفت عصر تاریک است چرا باید مصرف برق افزایش پیدا کند؟ ما باید خودمان را با طلوع و غروب خورشید تنظیم کنیم. هم اجدادمان قبلا این کار را کردهاند و هم همین الان همه گیاهان و جانوران همین کار را میکنند. بعضی از ما فکر کردهاند چون اسمشان اشرف مخلوقات است باید ساعت را عوض کنند به جای آنکه بگذارند بدنشان خودش را تنظیم کند. همه کار را که با استفاده از عقل نباید انجام داد.
تصاویر بازدید دکتر ابراهیم از نمایشگاه کتاب را دیدم. حضور پررنگی در غرفههای اطفال داشت و به شکل جذابی کتابها را ورق میزد. تاکید داشت خط کتابها ریز نباشد ولی عکسهای رنگی داشته باشند تا به دل اطفال بنشیند. بعد هم دستور داد کتاب باید ارزان و به سهولت به دست همه برسد. خیالم راحت شد. با این دستور قاطع قطعا کتاب، ارزان و به سهولت به دست همه میرسد. کل روز را در خانه ماندم و کتاب "ابداع امر اجتماعی" را خواندم. هر کسی که دوست دارد خودش برود بخواند. قرار نیست من در خاطراتم تقلب برسانم.
چهارشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
فیلم استقبال جواد از خواصالدوله نفتی روسیه را دیدم. در شان عوام ایرانی و بدون استفاده از کلمات بیگانه با او احوالپرسی کرد. قطعا همان جا خواصالدوله نفتی روسیه فهمید که با آنکه ما با روسیه ندار هستیم اما برای احوالپرسی اصلا حاضر نیستیم از کلمات بیگانه استفاده کنیم. خبرگزاری بودجهبگیر اعلام کرد فروش آب انگور در میدان بزرگ میوه و تربار تهران ممنوع شده است. مخصوصا که عوام در حجمهای زیاد و مثلا دبههای ۱۵کیلویی صف میکشیدند و آب انگور میخریدند که جای تامل دارد. کار درستی انجام شده است. عوام ما بعد از این همه سال باید یاد بگیرند که همه جوره روی پای خودشان بایستند. مگر گرفتن آب انگور، سختتر از هوا کردن موشک است؟ همانطور که خواص ما توانستند عوام هم باید بروند فکری کنند که بتوانند. حالا ممکن است یکی دو بار اول مثل آب انگور میدانی نشود اما بالاخره یاد میگیرند. اصلا خوب است عوام در باغچههای خانه یا پیادهروهایشان درخت انگور بکارند تا از تولید به مصرف را خودشان انجام بدهند. باید به ایجاد کمپین "ایران را تاکستان کنیم ولی در حد مصرف شخصی" فکر کنم. ممکن است استقبال شود. هرس کردن تاک به سختی هرس کردن درخت انجیر معابد هم نیست که خشک شود.
پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
احمد، خواصالدوله امور داخله اعلام کرد که افقش برای مشارکت عوام در انتخابات امسال حدود ۶۰ درصد است. نمیدانستم هنوز هم انتخابات برگزار میشود. دستشان درد نکند. ای کاش افق را به شصت و سه درصد برسانند که برای خود احمد هم نوستالژیکتر باشد. دکتر ابراهیم امروز کمی عصبانی بود و به جریان اصیل طالبان اخطار کرد که حقابه عوام سیستان و بلوچستان را بدهند و حرف دکتر ابراهیم را هم جدی بگیرند که بعدا گلایه نکنند. خیلی اثرگذار بود چون جریان اصیل طالبان که بالاخره برادرهای ما هم هستند بلافاصله اطلاعیه دادند و گفتند خشکسالی آمده و آب قطع است وگرنه ما کی باشیم که راه آب را بندیم؟ به نظرم خوب است دکتر ابراهیم شبیه همین جملات را به برادرمان رجب، که فعلا هنوز رییس خواصالدوله ترکیه است هم بگوید. اخبار گران شدن بلیط هواپیما و لبنیات را خواندم. مهم نیست. هر وقت که کرهجنوبی شروع به دادن پولهای ما میکند از این خبرها پخش میکنند که شیرینی پس گرفتن پولها را از بین ببرند.