سند تحول بنیادین، ایدهالها و آرزوهای کسانی برای نظام تعلیم و تربیت ایران نیست. سند وضع موجود را نقد و وضع مطلوب را تصویر کرده است. اگر تهیه کنندگان سند وضع موجود را قبول داشتند، دیگر سند نمینوشتند.
دیدارنیوز - سند تحول بنیادین آموزش و پرورش از مسائل بسیار مهم حوزه تعلیم و تربیت در این سالها به حساب میآید و همواره بحثهای مختلفی پیرامون این پدیده شکل گرفته است. دیدارنیوز قصد دارد در قالب گفتگو و یادداشت و گزارش به ابعاد مختلف این پدیده بپردازد و در همین راستا گفتگویی با رضا مددی مشاور وزیر آموزش و پرورش و رئیس ستاد اجرایی سند تحول بنیادین داشته است که بخش اول این گفتگو در ادامه خواهد آمد.
دیدارنیوز: ابتدا میخواهیم در مورد مباحث کلی صحبت کنیم و اینکه سند چیست و چه اتفاقی رخ داد که در آموزش و پرورش مجبور شدیم به سمت تدوین چنین سندی برویم، سند چه ویژگیهایی باید داشته باشد و سند تحول بنیادین چه ویژگیهایی دارد؟
مددی: بسم الله الرحمن الرحیم. ممنون از این فرصتی که فراهم کردید. اگر بخواهیم سند تحول را در عبارتی کوتاه معرفی کنیم، در اصل سند تحول نقشه راه اصلاح و تحول آموزش و پرورش کشور تا افق ۱۴۰۴ است. شما و مخاطبان مستحضر هستید که ما چشماندازی برای ایران ۱۴۰۴ داریم که ذیل این چشمانداز و برای تحقق آن همه نهادهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و تعلیم و تربیت باید برنامههای راهبردی مینوشتند. در حوزه تعلیم و تربیت، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، نقشه راه تحول آموزش و پرورش برای تحقق چشمانداز ایران ۱۴۰۴ است. اما در این مورد که آیا تحول بنیادین در آموزش و پرورش فقط معطوف به این سند بوده، لازم است مقداری به گذشته مراجعه کنیم.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی همواره موضوع اصلاح و تحول و تغییر در آموزش و پرورش مطرح بوده به طوری که آموزش و پرورش باید متناسب با آرمانها و اهداف انقلاب اسلامی باشد. از روزهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی همواره این نگاهها در آموزش و پرورش مطرح بوده، به خصوص در دوران شهید رجایی و شهید باهنر این موضوع بیشتر مورد توجه بوده است. مثلاً تشکیل امور تربیتی در آموزش و پرورش با نگاهی تحولی و ایجاد گزینش و حوزه نیروی انسانی و تربیت معلم نشانههایی از این موضوع است که از همان روزها و سالهای اول انقلاب مد نظر بوده است.
تا اینکه به سالهای ۶۴ و ۶۵ که تحول بنیادین در آموزش و پرورش در دهه ۶۰ مطرح میشود، میرسیم. شورای عالی انقلاب فرهنگی تیمی را مأمور این کار کرد و سند تحولات بنیادین آموزش و پرورش نوشته شد. این سند پس از پایان جنگ، بخشی از آن در غالب نظام جدید متوسطه در سطح کشور تا سال ۱۳۸۲ به اجرا درآمد. در سال ۸۲ با تصویب هیئت وزیران، سازمان مدیریت و سازمان آموزش و پرورش موظف شدند نقشه اصلاح و تحول آموزش و پرورش را تهیه کنند که در ابتدا به صورت سند ملی آموزش و پرورش مطرح بوده و به مرور زمان به سند تحول بنیادین آموزش و پرورش تبدیل شد. این سند ادامه کارهای پس از انقلاب است با این تفاوت که از سال ۱۳۸۲ تا ۱۳۹۰ در بازه زمانی شش یا هفت ساله با مشارکت بیش از ۵۰۰ نفر از اندیشمندان حوزه و دانشگاه این سند آماده شده که مسیر تحول آموزش و پرورش از سال ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۴ را ترسیم کرده که در سه برنامه پنجم و ششم و هفتم باید این سند اجرا میشد.
دیدارنیوز: سند تا چه حد باید کلی و تا چه حد باید اجرایی باشد؟ این نسبت در سند تحول چگونه است، زیرا همانطور که از بحثهای پیرامون سند اطلاع دارید، گفته میشود که این سند کلی است و برخی بخشهای آن گویا نیست و یا چند وجهی است. ویژگیهای سند باید چگونه باشد و سند تحول چه ویژگیهایی دارد؟
مددی: اسناد تحولی با توجه به این که با نگاه راهبردی و بلندمدت طراحی میشوند بنابراین دارای ویژگیهای خاص خود هستند. مثلاً باید چشمانداز و راهبردهای کلان و اهداف کلان داشته باشند. سند تحول از دو بخش تشکیل شده. یک بخش به نام سند تحول است که در حقیقت دستورالعمل اجرایی است و وزارت آموزش و پرورش آن را دنبال میکند. خود سند تحول یک پشتوانه علمی دارد، به عنوان مبانی نظری سند تحول که این بخش کمتر مورد توجه قرار میگیرد. در حقیقت مفاهیم تحولی و حرفهای تحولی و نگاههای تحولی در مبانی نظری سند بوده است.
مبانی نظری سند حداقل دارای سه بخش است. اولاً در مبانی نظری سند تحول فلسفه تربیت در جمهوری اسلامی ایران بعد از انقلاب نگارش شده یعنی بخش اول مبانی سند تحول فلسفه تربیت در جامعه است که این اختصاص به آموزش و پرورش ندارد بلکه مقوله تربیت به شکل عام و کلان مطرح شده که هم شامل نهادهای رسمی و هم شامل نهادهای غیر رسمی است. بخش دوم مبانی نظری سند تحول تحت عنوان فلسفه نظام تربیت رسمی و عمومی یعنی آموزش و پرورش است. بخش سوم مبانی رهنامه یا دکترین آموزش و پرورش است که چارچوب اجرایی کردن فلسفه تربیتی را بیان میکند. بخش پایانی مبانی نظری تحت عنوان چرخشهای تحول آفرین که در ادامه به آن میپردازیم. مبانی نظری سند تحول پشتوانه علمی و بیانگر فلسفه تربیت مبتنی بر آموزههای دینی و فرهنگ ملی ما است. این برای اولین بار است که در سطح کشور دارای یک فلسفه تربیتی بومی هستیم. این یکی از دستاوردهای مهم این سند است. آموزش و پرورش قبل و بعد از انقلاب فلسفه تربیت بومی را نداشت. فلسفه تربیت بومی به این معنی است که برآمده از آموزههای دینی باشد، زیرا اکثر مردم ایران مسلمان هستند و دین اسلام مبنای زندگی است و همچنین این امر باید متناسب با فرهنگ و جغرافیای ایران باشد؛ بنابراین اولین دستاورد سند تحول این است که دارای فلسفه است. این فلسفه تربیتی به نحوی نگارش شده که بتواند آموزش و پرورش مطلوب را برای ما مشخص کند. ما باید همواره بدانیم که آموزش و پرورش مطلوب چیست.
در مبانی نظری سند تحول این آموزش و پرورش مطلوب به درستی تبیین شده و فلسفه و مسئولیتهای آن بیان شده و وزارت آموزش و پرورش در غالب سند تحول باید با تکیه بر مبانی نظری این سند را اجرا کند بنابراین آن بخشی که ناظر بر اجرا است خود سند تحول بوده که از بیانیه ارزشها آغاز میشود تا بخشهای دیگری که دارد. به مبانی تحولی سند تحول در جامعه کمتر پرداخته شده که این یکی از غفلتهایی است که صورت گرفته است. ضمن اینکه مبانی نظری سند تحول باید در اختیار همه سازمانها و نهادها از جمله صدا و سیما، وزارت علوم، وزارت ارشاد و حوزههای علمیه قرار بگیرد. این بخش باید از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی به آنها ابلاغ میشد که چنین ابلاغی صورت نگرفته و باعث شده که سند تحول عموماً متوجه آموزش و پرورش کشور باشد که این امر مقداری محدودیت را برای آموزش و پرورش ایجاد کرد؛ بنابراین در مبانی نظری، مباحث تحولی و افکار و اندیشههای تعلیم و تربیت اسلامی وجود دارد و در سند تحول مجموعهای از راهکارها نیز وجود دارد. سند تحول از بخشهای مختلف تشکیل شده که آن بخشی را که باید آموزش و پرورش اجرا کند ۱۳۱ راهکار دارد. یعنی آموزش و پرورش باید این ۱۳۱ راهکار را در یک بازه زمانی ۱۵ ساله اجرا کند. هنگامی که میگویند سند تحول باید اجرا شود یعنی راهکارها باید اجرا شود که این راهکارها در مورد حوزههای مختلف است.
دیدارنیوز: میخواهم مقداری به نقد سند بپردازیم و بعد به سراغ اجرا یا عدم اجرای سند برویم. یکی از نقدهای جدی به سند ایدئولوژیک بودن آن است. طرح مسائلی مانند حیات طیبه و نظام معیار اسلامی و ... در سند، نمونههای آن به حساب میآید. چرا یک سند آموزشی باید تا به این حد ایدئولوژیک و سیاسی باشد؟
مددی: همه نظامهای سیاسی در دنیا در قبال مردم خود مسئولیت دارند. مثلاً برقراری امنیت، برقراری بهداشت و سلامت از جمله وظایف همه نظامها است. یکی دیگر از وظایف همه نظامهای سیاسی ارائه خدمات تربیتی به مردم است. اگر شما همه نظامهای سیاسی را بررسی کنید، همه آنها در امر تربیت باید پاسخگو باشند یعنی دولتها و حکومتها نسبت به مقوله تربیت مسئولیت دارند. این اولین نکته قابل ذکر.
نکته دوم این است که در فلسفه تربیت که به آن اشاره کردید، تمامی کشورها و نظامهای سیاسی، تعلیم و تربیت خود را تحت تأثیر جهانبینی و فرهنگ جامعه خود طراحی میکنند؛ بنابراین در دنیا مکاتب مختلف تربیتی وجود دارد که تفاوت این مکاتب در جهانبینی و انسانشناسی آنها است؛ بنابراین اساساً تعلیم و تربیت امری جدای از جهانبینی و انسانشناسی جوامع نیست. این امر نگاه همه کشورها است؛ بنابراین تعلیم و تربیت جدای از فرهنگ جامعه نیست و تعلیم و تربیت در بستر فرهنگ جامعه انجام میشود به همین خاطر ما جدایی بین تعلیم و تربیت و فرهنگ جامعه را نمیتوانیم بپذیریم که در همه کشورها اینگونه است.
نکته بعدی نیز بدیهی است هنگامی که میخواهیم تعلیم و تربیت و فلسفه آن را طراحی کنیم باید بر اساس فرهنگ جامعه و قانون اساسی و دین اکثریت مردم (که در ایران اسلام است که منظور از اسلام، اسلامی است که در جغرافیای ایران وجود دارد نه اسلامی که در سایر کشورها قرائت میشود) باشد. این که گفته میشود سند ایدئولوژیک طراحی شده اگر منظور از ایدئولوژی این است که با فرهنگ و جهانبینی جامعه هم سنخ است، در واقع در تمام دنیا اینگونه است و ما هم براساس این چارچوب عمل کردیم. اما در همین چارچوب طبق قانون اساسی ادیان الهی آزادی عمل دارند و این در سند تحول کاملاً پذیرفته شده است. پیروان ادیان و مذاهب مختلف بر اساس چهارچوب خود عمل میکنند؛ بنابراین اگر از این منظر بخواهیم به قضیه نگاه کنیم، سند ایدئولوژیک است و این ایدئولوژی تابع فرهنگ جامعه است و فرهنگ جامعه هم با توجه به دین رسمی کشور یعنی اسلام مبنای تدوین این سند است. این را نمیتوان به عنوان یک اشکال به سند گرفت.
باید توجه کرد که قرائتی از اسلام به شکل عمومی مورد قبول عامه جامعه است؛ بنابراین ویژگیها و خصوصیاتی که برای تربیتشوندگان در این سند پیشبینی شده کاملاً با افکار و زندگی عامه مردم و باورهای جامعه سازگار است. مثلاً همه مردم دوست دارند که فرزندانشان صادق و مسئولیتپذیر و اهل تلاش و کار و برخوردار از سلامت جسمی و روحی باشند و به جنبههای هنری و زیباییشناسیشان توجه شود؛ بنابراین در سند تحول بحث ساحتهای ششگانه تربیت مطرح است. یک نوع تربیت بحث تربیت اعتقادی و اخلاقی و عبادی است و پنج نوع تربیت دیگر در سند مطرح شده که این امر یکی از نوآوریهای سند تحول است. این شش نوع تربیت عبارت از: تربیت اعتقادی- اخلاقی، تربیت اجتماعی-سیاسی، تربیت اقتصادی-حرفهای، تربیت زیستی-بدنی، تربیت علمی-فناوری و تربیت زیباییشناسی و هنری هستند؛ که سند تحول بر اساس این شش نوع تربیت است.
دیدارنیوز: به تعبیر خیلی افراد وجه اعتقادی آن و استفاده از گزارههای مذهبی پررنگتر است.
مددی: سایر جنبههای تربیت به وفور در سند گفته شده. یعنی این شش نوع تربیت همه از یک تراز واحد برخوردار هستند. تربیت اعتقادی و اخلاقی به یک جهت اولویت دارد، اما شش نوع تعلیم و تربیت وظیفه آموزش و پرورش است که باید در قبال همه این موارد پاسخگو باشد.
دیدارنیوز: گفته میشود که سند از امر واقعی که در مدرسه رخ میدهد به دور است. انگار گروهی ایدهالها و آرزوهایشان را برای نظام تعلیم و تربیت ایران نوشتند و اتفاقاتی که در مدرسه رخ میدهد و مشکلات و مسائل و ویژگیهایی که یک مدرسه دارد در نظر گرفته نشده. برای مثال در مورد امکانات فیزیکی که باید یک مدرسه داشته باشد سند توصیفاتی ارائه میدهد، اما چیزی که ما در واقعیت میبینیم کار زیادی دارد و وضعیت موجود با آن چیزی که باید باشد فاصله دارد و حتی تا سال ۱۴۰۴ هم پاسخ نمیدهد. در این مورد توضیح دهید.
مددی: اگر این سند نبود آن چیزی که باید باشد را از کجا میآوردید؟
دیدارنیوز: ما قبل سند متر و معیاری نداشتیم. اما الان یک معیار داریم.
مددی: یکی از دستاوردهای مطلوب سند این است که آموزش و پرورش مطلوب، یک مدرسه مطلوب را تصویر کرده و شما الان آن را از من مطالبه میکنید. اگر چنین تصویر مطلوبی از این سند نبود شما بر اساس چه معیاری از من مطالبه میکردید. سند وضع مطلوب را تصویر کرده و وضع موجود را قبول نداشته که اگر قبول داشت دیگر سند نمینوشتند؛ بنابراین با تصویر وضع مطلوب زمینه حرکت وضع موجود به سمت وضع مطلوب را جهت میدهد. یعنی شکاف را نشان میدهد و سند کمک میکند که به سمت وضع مطلوب حرکت شود.
دیدارنیوز: آیا تا سال ۱۴۰۴ این وضع مطلوب به وجود میآید؟
مددی: این وعده منوط به شرایطی قابل تحقق است. نیازمند عزم جدی است و باید امکانات لازم فراهم شود و حمایت جدی از آموزش و پرورش صورت بگیرد و ثبات مدیریتی و سیاسی در آموزش و پرورش وجود داشته باشد و آموزش و پرورش اولویت اول کشور باشد. اگر چنین اتفاقی نیافتد یعنی با بودن سند تحول، آموزش و پرورش در اولویت اول کشور قرار نگیرد و مشکلات آموزش و پرورش حل نشود بدیهی است که سند مجموعهای از دستورالعملها است که فقط روی کاغذ است. این امر باید توسط مجریان و باورپذیری مجریان و بسیج مجریان و امکاناتی که فراهم میشود و تغییر مسیرهایی که باید اتفاق بیافتد، انجام شود که این تغییر مسیرها در سند تحول همان چرخشهای تحول آفرین است. اگر چنین لوازمی فراهم شود حتماً سند تحول میتواند آرزوهایی که در سند هست را در سطح مدرسه تحقق بخشد.
دیدارنیوز: ما روی یک سندی در دل شورای عالی آموزش و پرورش، کار پژوهشی انجام دادیم و شورای عالی انقلاب فرهنگی آن را تصویب کرد. آموزش و پرورش به عنوان یک وزارت خانه که هزاران مشکل دارد نمیتواند تحولی به این بزرگی را اجرا کند و بسیاری از نهادهای فرهنگی و حکومتی باید وارد شوند و بودجه بگذارند و کمک کنند، ساز و کار اجرایی این قضیه کجا است یعنی شورای عالی انقلاب فرهنگی هنگامی که سند به این بزرگی را که در حال حاضر به تعبیر من به کتاب مقدس آموزش و پرورش تبدیل شده، را تدوین کرده پس اجرای این سند چرا به سمت یک ساز و کار اجرایی درست نرفته؟
مددی: یک بخش ساز و کار اجرایی قانونمندی است که خوش بختانه اتفاق افتاده. در بند ۷۵ سیاستهای حاکم بر برنامه ششم توسعه که مقام معظم رهبری ابلاغ کردهاند، اجرای سند تحول را بر دولت و مجلس تصریح شده. یعنی عالیترین جایگاهی که سیاستگذاری انجام میدهد اجرای سند را بر دولت و مجلس تکلیف کرده که این امر از منظر قانونی قضیه است. در برنامه ششم توسعه اجرای سند تحول تکلیف آموزش و پرورش است و این امر به تصویب مجلس رسیده؛ بنابراین علاوهبر شورای عالی انقلاب فرهنگی که این سند را تصویب و تأیید و ابلاغ کرده، رهبری بر اجرای سند به صورت رسمی در ابلاغ سیاستها تأکید کردند. مجلس شورای اسلامی هم در برنامه ششم توسعه این مصوبه را گذرانده؛ بنابراین همه ساز و کارهای لازم کاملاً قانونی است و بستر قانونی اجرای سند تحول از مسیرهایی که اشاره کردم کاملاً محیا است و جزء اولولیتهای کشور است. هر وزیری که در آموزش و پرورش مستقر شود بر اساس این تصمیمات قانونی چارهای جز اجرای سند تحول ندارد و البته در چند سال گذشته هم وزرایی که آمدند هر کدام به فراخور شرایط خود در اجرای سند قدمهای جدی برداشتند که میتوانم در این مورد توضیحاتی عرض کنم.
دیدارنیوز: در بحث اجرا، هنگام استیضاح هر کدام از این وزرا، یکی از مواردی که مطرح میشد عدم اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش بود. سند اجرا شده یا نشده؟ چه ساز و کاری برای اجرای سند نیاز است؟
مددی: این سند به یک مطالبه قانونی توسط نمایندگان تبدیل شده. این که نمایندگان مجلس از هر وزیری اجرای سند را پیگیری میکنند و اجرای سند از منظر قانونگذاری و نمایندگان در اولویت قرار گرفته نشاندهنده اهمیت این سند است. پیگری نمایندگان مجلس به این معنی است که به دنبال به دست آوردن دست آوردها بیش از آن چیزی که وجود دارد، هستند. اینکه گفته میشود سند تحول اجرا نشده درست نیست و اجرا شده، اما اجرای آن به واسطه آغازی که داشته در یک مسیرهایی از جمله برنامه درسی بیشتر پیش رفته است. اجرای سند از طریق سایر بخشهای سند تحول که در غالب زیر نظامها عنوان شده باید اتفاق افتد. یعنی ۱۳۱ راهکاری که گفته شد باید از طریق شش زیر نظام منابع مالی، زیر نظام منابع انسانی، زیر نظام راهبری و مدیریت، زیر نظام برنامه درسی، زیر نظام فضا و تجهیزات و فناوری و زیر نظام پژوهش و ارزشیابی صورت یابد. این شش بخش تشکیل دهنده نظام اجرایی آموزش و پرورش هستند؛ بنابراین بخشی از ۱۳۱ راهکار معطوف به نیروی انسانی است که در بخش جذب و آموزش و تربیت چه کارهایی باید انجام شود. بخش دیگر ۱۳۱ راهکار معطوف به منابع مالی آموزش و پرورش است. در طول سالهای گذشته علی رغم تعلق گرفتن امکانات مالی دولت به آموزش و پرورش همواره با کسری منابع مواجه بودیم. دولتها تلاش میکنند در حد توان خود به آموزش و پرورش امکانات دهند، اما سند رویکرد دیگری دارد. سند میگوید غیر از بهرهمندی از اعتبارات و منابع دولتی باید منابع پایدار متنوعی برای آموزش و پرورش پیشبینی کنیم. این یک رویکرد مترقی است که در هدف عملیاتی شماره ۲۰ سند کاملاً به آن پرداخته شده. بخشی از اقدامات، مربوط به فضای مدرسه است که شما به آن اشاره کردید، زیبایی و ایمنی و تجهیزات و تأسیسات و کارگاه و آزمایشگاه و ورزشگاه و نمازخانه و کتابخانه از مواردی است که مدرسه را جذابتر میکند. یکی از تأکیدات سند این است که باید فضای تعلیم و تربیت از یک ویژگیهایی برخوردار باشد که همه این ویژگیها در زیرنظام فضا و تجهیزات پیشبینی شده و به تصویب شورای عالی آموزش و پرورش رسیده و استانداردهای ما در حال تغییر است و مدارسی که از این پس ساخته میشود، مدارسی هستند که مطابق با جهتدهی سند تحول بنا میشوند؛ بنابراین اجرای متوازن سند به این معنی است که ما در حوزه نیروی انسانی و منابع مالی و پژوهش و ارزشیابی و برنامه درسی و سایر بخشها هماهنگ حرکت کنیم. از سال ۹۰ به بعد ما بیشتر در حوزه برنامه درسی ورود پیدا کردیم.
دیدارنیوز: سال ۹۰ سند تصویب شده و چشمانداز آن ۱۴۰۴ است یعنی ۱۴ سال. ما الان در سال هفتم هستیم و تازه شش زیر نظامی را که گفتید تصویب شده. هفت سال گذشته و هفت سال هم پیش رو است. آیا این تحولی که در مورد آن صحبت میکنیم قرار است در این هفت سال اتفاق بیوفتد یا قرار است فقط در مسیر آن قرار بگیریم. نقد من به عدم اجرا است. این سند قرار بود هر پنج سال یک بار بازنگری شود و این اتقاق هم نیافتاده و همان چیزی را که در سال ۹۰ مشخص شده دنبال میکنیم. وقت کم است و مشکلات نظام آموزش و پرورش ما عجیب و غریب است. اگر قرار باشد با همین سرعت پیش رویم ۱۴۰۴ را به ۱۴۴۴ افزایش دهیم، زیرا بسیار کار داریم. لطفاً بگویید که قرار است اجرایی شدن سند در کجا سرعت بگیرد و مشکلات این عدم اجرایی شدن کجا بوده. از سال ۹۰ تا ۹۷ چه کاری صورت گرفته که فقط در یک حوزه پیش رفتیم؟
مددی: اجرای سند تحول ابتدا با تغییر ساختار نظام آموزشی صورت گرفت و به نظام ۳، ۳، ۶ تبدیل شد. آنچه که ما امروزه شاهد آن هستیم با استقرار پایه دوازدهم در سال تحصیلی ۹۷ - ۹۸ آن تکلیف قانونی که شورای عالی آموزش و پرورش مصوب کرده بود و آن تغییر ساختار نظام آموزشی در مرحله اول با رویکرد هم سو سازی برنامه درسی با سند تحول پشت سر گذاشتیم و امسال این موضوع خاتمه پیدا کرد. یک فرصتی برای آموزش و پرورش ایجاد شد. در این شش سالی که گذشته تقریباً کتابهای درسی در ابتدایی و متوسطه اول و متوسطه دوم تغییرات اساسی کردند و رویکرد کتاب به سمت تفکر و اندیشیدن و فعالیت رفته و سعی شده از حافظه محوری بودن کتاب کاسته شود. ما دهها کتاب نو نگاشت و جدید در آموزش و پرورش داریم. فرآیند تولید کتب درسی، فرآیندی پیچده و دشوار است. اینکه آموزش و پرورش توانسته این حجم از کتابها را اصلاح کند و دهها کتاب جدید التألیف در رشتههای نظری و فنی و حرفهای به چاپ رسیده و توانستیم این اتفاق را در سطح کشور رقم بزنیم، همانطور که میدانید هر سال حدود ۴۰ میلیون جلد کتاب چاب میکنیم که این مقدار حجم عظیمی است؛ بنابراین به عنوان یک کارشناس اعتقاد دارم که در این شش سال که در حوزه برنامه درسی در فاز اول که تغییر ساختار و هم سو سازی بوده، عملکرد آموزش و پرورش قابل قبول است. اما باید هنگامی که در سال ۹۰ ساختار نظام آموزشی را تغییر میدادیم تأملی برای تهیه بقیه زیر نظامها میکردیم.
این سند در فصل هشتم قید دارد که وزارت آموزش و پرورش ظرف یک سال باید همه زیر نظامها را تهیه میکرد و به تصویب شورای عالی آموزش و پرورش میرساند و همزمان با شش زیر نظام کار خود را شروع میکرد. بنا به دلایلی این اتفاق رخ نداد و اگر بخواهیم نقدی کنیم در اینجا وارد است که ما با تکیه بر یک زیر نظام این کار را آغاز کردیم. البته همه بخشهای وزارت آموزش و پرورش برای تغییرات در ساختار کتب درسی و استقرار نظام آموزشی بسیج شدهاند. بخش تولید محتوا بر عهده سازمان پژوهشی است، اما مدیریت و استقرار این ساختار برعهده معاونتهای آموزشی و پرورشی و تربیتی این وزارت خانه است بنابراین اگر همه این بخشها به کمک آن ساختار نمیآمدند وضعیت امروز ما بسیار بدتر بود. پس باید این نقد را بپذیریم که شروعی همه جانبه نداشتیم، اما شروع شده بود و دولت تدبیر و امید بهترین کار را انجام داد که این شروع را مدیریت کرد و تلاش کرد عوارض آن را کاهش دهد؛ بنابراین هنگامی که میگوییم سند کامل اجرا نشد در بخش برنامه درسی اجرای موفقی داشتیم و گزارش تفصیلی آن تهیه شده و قابل دفاع است.
اما این انتقاد هم وارد است که چرا این زیر نظامها با تأخیر تصویب شده. هنگامی که آموزش و پرورش شروع به تغییر ساختار کرد تمام تلاش خود را به کار گرفت تا بتواند ساختار را مدیریت کند بنابراین فرصت لازم را برای رسیدگی به بقیه زیر نظامها را پیدا نکرد لذا در اسفند ۹۲ با دستور وزیر وقت دبیر خانه شورای عالی آموزش و پرورش مسئول پیگیری تدوین زیر نظامها شد که آنها هم برای رسیدگی به این امرکارگروه تشکیل دادند. تهیه زیر نظامها در سال ۹۴ تمام شد، اما فرآیند تصویب آن در شورای عالی آموزش و پرورش زمانبر است. تهیه محتوا تا پایان اسفند ۹۴ تمام شد و از آغاز سال ۹۵ فرآیند تصویب آغاز شد که خوشبختانه مرداد ماه سال ۹۷ همه زیر نظامها در شورای عالی آموزش و پرورش به تصویب رسیده. امروز آموزش و پرورش میداند که در آینده برای هر راهکار چه کاری انجام دهد. در این زمانی که زیر نظامها تصویب نشده بود از سال ۹۴ و ۹۵ و ۹۶، ۹۷ تماماً برنامههای سالانه دقیقاً منطبق با راهکارهای سند تحول طراحی میشد، اما این تشخیص را واحدهای تخصصی وزارت آموزش و پرورش انجام میدادند که برای هر راهکار چه کاری انجام دهند. فرق امروز با چند سال گذشته این است که امروز آموزش و پرورش برنامههایی را اجرا میکند که شورای عالی آموزش و پرورش آن را مصوب کرده. الان همه زیر نظامهای ما چاپ شده و یک کتابچه تحت عنوان برنامههای اجرایی سند تحول در برنامه ششم توسعه است.
برنامه زیر نظامها باید تا سال ۱۴۰۴ اجرا شود لذا این برنامهای که الان وجود دارد برش سهم برنامه ششم توسعه است. بخشی از زیر نظامها هم در برنامه هفتم اجرا میشود. زیرا مصوبه شورای عالی این است که زیر نظامها تا افق ۱۴۰۴ تحقق یابد بنابراین امکانات وزارت آموزش و پرورش این اجازه را نمیدهد که همه این موارد در برنامه ششم توسعه اجرا شود. سهم برنامه ششم با مشارکت ۴۰۰ کارشناس تهیه شده و با امضای وزیر آموزش و پرورش اوایل مهر ماه ابلاغ شده و اکنون در وزارت آموزش و پرورش همه حوزهها میدانند که باید چه کاری انجام دهند و بر این اساس ارزیابی و اعتبارات داده خواهد شد. حتی ما بودجه سال ۹۸ وزارت آموزش و پرورش را با رویکرد اجرایی کردن برنامههای سند تحول طراحی میکنیم و به دولت پیشنهاد میدهیم. امروز با بودن این برنامهها هر نوع سیاستگذاری در هر حوزهای مانند نیروی انسانی و فضا و منابع مالی و هر بخش دیگری باید منطبق بر سند باشد. هر کدام از بخشها هم به طور دقیق در سند گفته شده که چه کاری انجام دهند. مثلاً گفته شده که ۲۰ کار را باید معاونت پرورشی انجام دهد که یکی از این کارها نظام مشاوره است. معاونت پرورشی باید این نظام مشاوره را با کمک شش یا هفت واحد دیگر وزارت خانه انجام دهد. امروز یک شورای هماهنگی و اجرایی سند تحول وجود دارد که ریاست آن با وزیر آموزش و پرورش است و به طور مرتب تشکیل جلسه میدهند که معاونین وزیر عضو این شورا هستند و من هم دبیر این شورا هستم. این شورا برای عملیاتی کردن سند مدیریت واحد را در آموزش و پرورش اعمال میکند بنابراین هر تصمیمگیری و اجرا در وزارت آموزش و پرورش تابع این سند است.
اشارهای که در مورد تأخیر زیر نظامها کردیم، این تأخیر در تدوین نبوده بلکه در تصویب بوده. یک مقدار بیثباتی مدیریت در آموزش و پرورش، تصویبات را به تأخیر انداخته. ما در دو سال گذشته سه وزیر در آموزش و پرورش عوض کردیم. اواخر مهر ۹۵، مرداد ۹۶ و از شهریور ۹۶ تا به امروز سه وزیر داشتیم. خوشبختانه این سه وزیر که جا به جا شدند برنامههای وزارت خانه متلاشی نشده. هر وزیر با دیدگاه مثبت برنامههای وزیر قبلی را نسبت به سند تحول حرمت گذاشته و آن مسیر را وزارت آموزش و پرورش طی کرده. در سال ۹۴ نقشه راه اجرای سند تحول در آموزش و پرورش تهیه شد و مبنای عمل سالهای ۹۴ و ۹۵ و ۹۶ و ۹۷ بوده است.
دیدارنیوز: قرار است در ادامه این نقشه راه چگونه باشد؟
مددی: نقشه راه در حقیقت برشی از برنامههای سند تحول در یک بازه زمانی مشخص است که نوع کار و نوع مسئول انجام دهنده و نوع لوازم و بازه زمانی را مشخص میکند. نقشه راه ۹۴ که مبنای عمل بوده، امروز این نقشه راه با اجرای زیر نظامها که در آن زمان تصویب شده بود آن نقشه راه مبنای عمل است و هر زمان که زیر نظامها در شورای عالی آموزش و پرورش تصویب و ابلاغ شد آن نقشه راه اصلاح شود و نقشه راه جدید ارائه شود که نقشه راه جدید همین است که الان ملاحضه میکنید. نقشه راه جدید تحت عنوان برنامه اجرایی سند تحول از ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۰ است که مبنای عمل است.
ادامه دارد