دیدارنیوز ـ 6 روز تا آغاز دور جدید تحریمهای امریکا علیه ایران باقی مانده. برای این مدت وزارت خارجه امریکا بهصورت نمادین روزشمار معکوس در وبسایت خود قرار داده است. امریکا مدعی است که با این دور از تحریمها در مدت زمان کوتاهی صادرات نفت ایران را به صفر میرساند. کشورهایی نظیر عربستان و متحدانش نیز در این خصوص با امریکا همگام شدهاند. این کشورها اعلام کردهاند که میتوانند از ظرفیت اضافی تولید نفتشان برای پر کردن جای خالی نفت ایران استفاده کنند. اما چقدر این ادعاها با واقعیت همخوانی دارد و دقیقاً از 13 آبان چه اتفاقاتی برای صادرات نفت ایران خواهد افتاد؟ برای پاسخ دادن به این پرسشها سراغ سیدمهدی حسینی، کارشناس ارشد انرژی رفتیم.
عربستان مدعی است که میتواند 2 میلیون بشکه به تولید نفت خام خود بیفزاید و این نفت را جایگزین نفت ایران کند، این موضوع چقدر با واقعیت صنعت نفت عربستان همخوانی دارد؟
عربستان سالهای سال است که یک بلوف سیاسی تحت عنوان ظرفیت مازاد تولید نفت خام مطرح میکند و در دو سه دهه اخیر همیشه عربستان مدعی بوده است. بررسیها نشان میدهد که این کشور مقداری ظرفیت مازاد نفت خام دارد اما نه به اندازهای که ادعا میکند. سعودیها همیشه رقمی بالاتر از واقعیت را عنوان میکنند و با این بلوف همواره توانستهاند سیاستهایشان را در اوپک محقق کنند و بازار را بترسانند. الان هم که بحث تحریم ایران و جایگزینی نفت ایران مطرح شده، به امریکا قول دادهاند که ما کسری بازار را جبران میکنیم. اما همانطور که اشاره کردم این یک بلوف است و عربستان نمیتواند به صفر شدن صادرات نفت ایران کمک کند. البته مشکل فقط عربستان نیست و چند رقیب دیگر نیز در بازار وجود دارد.
دقیقاً کدام کشورها میتوانند نفت خود را جایگزین نفت ایران کنند؟
امریکا یکی از آنهاست که با افزایش ظرفیت در تولید شیل اویل (نفت خام غیرمتعارف) الان بزرگترین تولیدکننده نفت خام شده و حدود 12 میلیون بشکه در روز تولید دارد. از آن طرف موضوع ذخایر بازرگانی امریکا نیز مطرح است که نه بهصورت بلندمدت اما در کوتاه مدت میتواند به کمک اهداف سیاسی امریکا بیاید. اگر این کشور بخواهد در یک مقطع برای مثال 13 آبان این ذخایر را وارد بازار و شوک ایجاد کند، میتواند. اما این عرضه موقت خواهد بود. خصوصاً آنکه زمستان در پیش است و مصرف بالا میرود. در چنین شرایطی ممکن است قیمت نفت و فرآوردههای نفتی در بازار بالا رود و با توجه به انتخاباتی که امریکا در پیش دارد، این گزینه چندان مناسب نیست. حتی الان هم امریکاییها بابت قیمتهای بالا و تأثیر آن بر انتخابات نوامبر نگرانند.
روسیه یکی دیگر از کشورهایی است که اقداماتش در بازار نگرانکننده است. روسها توانستهاند در ماههای اخیر ظرفیت تولیدشان را بالا ببرند و به بیش از 11 میلیون بشکه در روز برسانند. این در حالی است که ذخایر نفت خام روسیه کمتر از دخایر ایران است؛ اما با باز کردن شیر تمام چاهها توانستهاند به این تولید دست یابند. با این حال تجربه نشان داده که روسها اهل معاملهاند. از اینرو احتمال دارد با توجه به درگیریهایی که با امریکا دارند با ما معامله کنند. این یک احتمال و به نفع ماست.
عراق یکی دیگر از کشورهای رقیب است و میتواند با توجه به شباهتهایی که نفت خامش به تولیدات ایران دارد، مقداری از نفت ما را در بازار جبران کند.
کشورهای حاشیه خلیج فارس نظیر امارات و کویت نیز در تلاشند. حتی شنیده میشود که امارات میخواهد تولید از یکی دو میدان نفتی خود را راه بیندازد اما گمان نمیکنم که بتواند عدد بالایی تولید کند.
از اینرو عربستان یکی از تولیدکنندگان است که باید نگرانش باشیم. اما از روسیه و عراق ممکن است بیشتر آسیب ببینیم.
اگر ذخایر عربستان و امریکا را کنار بگذاریم، در مجموع ظرفیت مازاد تولید این کشورها چقدر صادرات نفت ایران را میتواند کاهش دهد؟
فقط خدا میداند که چه خواهد شد اما جمع این موارد ممکن است که سطح صادرات ایران را به میزان دوره قبلی تحریمها یعنی یک میلیون و 200 هزار بشکه در روز و نصف میزان فعلی برساند. البته این احتمال بخصوص در روزهای اول وجود دارد که بخواهند به ما شوک وارد و از ذخایرشان استفاده کنند.
جمع تولید مازاد این کشورها شاید به حدود یک میلیون بشکه در روز برسد. از این رو است که نگران قیمتها هستند؛ خصوصاً خود امریکا مراقب است تا قیمتها به قدری بالا نرود که انتخابات میان دورهای نوامبر امریکا تحت تأثیر قرار بگیرد.
فکر میکنید کنار گذاشتن نفت ایران کار راحتی است؟
امریکا نخست اعلام کرد که میخواهیم صادرات نفت ایران را به صفر برسانیم؛ اما اخبار جدیدی به گوش میرسد که خزانهداری امریکا اعلام کرده که به مشتریان نفت ایران برای مدتی مجوز خرید میدهیم، چراکه تحلیل کردهاند و میدانند حذف نفت ایران به لحاظ افزایش تقاضا و کاهش عرضه امکان ندارد. قیمتها در نتیجه عدم توازن عرضه و تقاضا به حدی بالا میرود که برای امریکا هم مناسب نیست.
نکته دوم اینکه بسیاری از مصرفکنندگان پالایشگاههایشان را برای ویژگیهای نفت ایران طراحی کردهاند. تعویض نفت ایران با نفتهای دیگر کار آسانی نیست. مثلاً در مدرس هند ما سهام پالایشگاهی داریم و این پالایشگاه بر اساس مؤلفههای نفت خام ایران تعریف شده است. این طور نیست که پالایشگاهای هند، چین و حتی ژاپن بتوانند براحتی و یک شبه نفت خام دیگری را جایگزین نفت ایران کنند. باید یک نفت با ویژگیهای مشابه مصرف کنند تا بتوانند فرآورده مورد نظر را تولید کنند. لذا با این استدلالها امریکاییها به فکر معافیت دادن به مشتریان شدهاند و میدانند که نباید صادرات نفت ایران را به صفر برسانند. الان شرایط به گونهای است که حتی کرهایها که از بقیه عقبتر ایستادهاند، میتوانند از امریکا معافیت بگیرند.
اما در کشورهای مصرف کننده، مشکل ایران بخشهای دولتی نیست. خصوصاً در کشورهای اروپای غربی. ایران به شمال غربی اروپا نفت صادر میکند و مدتی است که آنها هم در مورد برجام و تحقیرهای امریکا در تضاد با این کشور قرار گرفتهاند.
این تضاد منافع و جنگهای اقتصادی امریکا با کشورهای جهان، بحثهایی است که ممکن است آنها را با ایران همراه کند. حتی اروپاییها اعلام کردهاند که سازوکار ویژهای برای کار با ایران تا پیش از شروع تحریمها تدارک میبینند. البته تحقق این برنامه دو وجه دارد. باید بانکهای ویژهای به کار گرفته شوند که با ایران بهصورت خاص و با یورو کار کنند. دوم آنکه سازوکارهای جدیدی برای معامله گران اتخاذ شود. به این ترتیب که معامله گران کوچکتر کار با ایران را شروع کنند و از آن طرف دولتها برای فعالیت شرکتهای بزرگی نظیر شل و توتال بهدنبال اخذ مجوز از امریکا باشند، چراکه سازمان کار اقتصادی اروپا وابسته به دولتها نیست و این بخش خصوصی روابط تجاری گستردهای با امریکا دارد. برای مثال شرکت بیپی انگلیس بیش از آنکه انگلیسی باشد، امریکایی است. حتی این شرکت در مقطعی دو شرکت آماکو و آرکو امریکا را خریداری و ادغام کرد.
یعنی عقیده دارید که با همکاری اروپا میتوانیم شرایط بهتری را برای فروش نفت ایران رقم بزنیم؟
بله، اما من نکتهای ورای همه این موارد دارم. شاید هم دولت در حال کار روی آن است اما چندان جدی به نظر نمیرسد. از زمانی که رأی دیوان دادگستری لاهه آمد، باید در رابطه با رفع کل تحریم اقدام جدی میکردیم. به لحاظ اینکه حکم بالاترین دستگاه قضایی بینالمللی که به موجب فصل دوم منشور سازمان ملل متحد به وجود آمده، غیرقابل استیناف و لازم الاجراست.
بنابراین ما رأی دیوان بینالمللی دادگستری لاهه را داریم که در بررسی تحریمهای امریکا علیه ایران به عهدنامه مودت اشاره میکند. در یک بند رأی آمده که دیوان از توضیحات وکلای امریکایی مبنی بر اینکه تحریمها بر ملت ایران اثر نمیگذارد، قانع نشد. مفهومش این است که از نظر دیوان این تحریمها اثر میگذارد کما اینکه ما هم نباید کاری انجام دهیم که بر مردم امریکا اثر منفی بگذارد.
بند دیگری وجود دارد، مبنی بر اینکه طرفین نباید کاری کنند که مناقشه بینشان از آنچه هست بدتر شود، اما تحریمها مصداق بدتر کردن شرایط است.
در کنوانسیون وین هم ماده 72 کنوانسیون بیع بینالمللی وجود دارد و این ماده اعلام میکند که اگر کسی از معاملهای خارج شد و دیگری اعتراض کرد، طرفین حق ندارند، کاری کنند که امکان بازگشت به گذشته از بین برود. بنابراین امریکا نباید شانس بازگشت به برجام را از بین ببرد در حالی که تحریمها این کار را میکند.
با وجود این، امریکا یک گروه اقدام ایجاد کرده و به 40 کشور دنیا سفر کردهاند تا این کشورها از ایران نفت نخرند و مدام آنها را تهدید میکنند. حتی امریکاییها در روابط سیاسی داخلی ایران دخالت میکنند. این نقض بیانیه الجزایر است که هر دو طرف به آن متعهد شدهاند. امریکا در آنجا متعهد شده که در امور داخلی ایران دخالت نکند اما الان این کار را میکند. به طوری که میبینیم ترامپ هر روز، به هر بهانه و در هر سخنرانی خود به طور آشکار اشارهای به ایران دارد، که نقض عهدنامه است.
با حکم دیوان لاهه اساساً ما برندهایم و امریکا بازنده است. اما امریکا در حال تبلیغ روی آن است، لابی و تهدید میکند و ما کار چندانی در مورد آن نکردهایم. باید با اتحادیه اروپا و شرکتهای خریدار نفتمان و حتی امریکا گفتمان صورت گیرد. باید از طریق سفارت سوئیس با خود امریکا صحبت شود. سفیر سوئیس را باید بخواهیم و با سروصدای رسانهای به گوش دنیا برسانیم که چرا امریکا حکم دادگاه لاهه را اجرا نمیکند و دست از تحریم برنمی دارد.
این موضوع خلاف تجارت بینالمللی و تمام اصول جهانی است. باید خواستار اجرای حکم شویم. این حکم نکات برجستهای دارد. برای مثال تمام قضات شامل قاضی امریکایی به اتفاق آرا به نفع ایران رأی دادهاند.
باید از سفیر سوئیس بخواهیم به امریکا اعلام کند که حق این کار را ندارد. اگر هم لازم شد ضمانت اجرایی احکام دیوان دادگستری لاهه، شورای امنیت سازمان ملل متحد است و میتوانیم به شورای امنیت سازمان ملل متحد برویم. در خبرها شنیده میشود که دبیرکل سازمان ملل این حکم را به شورای امنیت سازمان ملل متحد ابلاغ کرده است. عدهای نگرانند که امریکا چون عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد است، ممکن است وتو کند. اما بر اساس اطلاعاتی که دارم کسی که دعوا علیه آن است، حق رأی ندارد. به این ترتیب میتوانیم در شورای امنیت هم موفق باشیم. باید کار و تلاش کنیم و شرکت ملی نفت باید با تک تک مشتریانش صحبت کند که اگر خیلی محتاط هستید، به استناد این حکم میتوانید از امریکا مجوز بگیرید؛ یا میتوانید حکم را اجرا نکنید و در صورت وقوع چالش در دادگاه به این حکم استناد و از امریکا شکایت کنید.
کمتر از 6 روز تا 13 آبان مانده. فکر میکنید در این مدت محدود امکان کاهش یا حذف تحریمها وجود دارد؟
نخست آنکه چرا گذاشتهایم به اینجا برسد و زمان را از دست دادهایم؟ دوم، بعضی موارد ممکن است و برخی نیز باید شروع شود. برای نمونه فردا صبح هم مسئولان کشور میتوانند سفیر سوئیس را بخواهند و حکم را ابلاغ و سر و صدای رسانهای کنند. همین امروز میتوانند به شورای امنیت درخواست رسیدگی بدهند. روند آن که شروع شود، حتی اگر ادامه هم پیدا کند و زمانبر باشد، بازهم به نفع ماست. شروعش و مطرح شدنش در شورای امنیت به ما کمک میکند که زمان بخریم. این باعث میشود که بسیاری از مشکلات عقب بیفتد. برد صد درصد با ماست. حداقل این خواهد بود که اگر امریکا حکم را اجرا نکند، ما در سطح بینالمللی ثابت کردهایم که امریکا یک دولت متمرد، مستبد و زورگو است. آنها مدعی مبارزه با حکومتهای مستبد منطقه هستند، اما خودشان درگیر استبداد بینالمللیاند و میخواهند کاری کنند که تمام دنیا مطابق میل آنها عمل کنند.
پیشبینی شما از قیمت نفت در روز اجرای رسمی تحریمهای امریکا چیست؟
پیشبینی کار سخت و احتمالی است، اما فکر میکنم اگر امریکا بخواهد به ایران شوک وارد و ذخایرش را به بازار تزریق کند، قیمتها بالا نخواهد رفت. اما در غیر این صورت، اعلام رسمی اعمال تحریمها روی قیمتها اثر روانی زیادی خواهد داشت و ممکن است در کوتاه مدت تا 10 دلار قیمت هر بشکه نفت خام بالا برود.
به نظرتان قتل جمال خاشقچی، روزنامه نگار سعودی تأثیری بر بازار نفت داشت؟
نه بهصورت علنی اما در عمل بله. این موضوع امریکا (هم بوروکراتها و هم دموکراتها) را هم در بحران قرار داده که چرا شخص ترامپ ارزشهای امریکایی را فدای منافع اقتصادی خود میکند و به این ارزشها آسیب میزند. این چالش بزرگی برای عربستان است. خصوصاً اینکه فقط بحث تسلیحات نیست و موضوع روابط اقتصادی نیز تحت تأثیر قرار گرفته. اخیراً دیدیم که موضعگیری کشورها از جمله آلمان در مورد این موضوع چگونه بوده است. به هرحال قتل خاشقچی یک کار بسیار زشت و کثیف تروریستی بوده و نشان از درون حاکمیت عربستان سعودی دارد. این قضیه روی بازار آثار خود را در جهت عکس منافع عربستان خواهد داشت و به نظرم تاکنون برنده این داستان ما بودهایم.
آیا فضای صنعت نفت را در این دور از تحریمها سیاه میبینید؟
اگر تلاش نکنیم که تحریمها رفع شود، قطعاً روزهای خوبی در انتظار ایران نخواهد بود. ما در پیک امسال حدود 2 میلیون و 800 هزار بشکه در روز نفت صادر کردیم و نصف شدن این میزان به معنای کاهش شدید درآمدهای ارزی کشور است. ضمن آنکه در تحریم فروش نفت، حمل و بیمه، نقل و انتقالات بانکی و عملیات سوئیفت مصائب سختی بهدنبال خواهد داشت. لذا برای پیشگیری از بحران باید این تحریمها را با برگ برندهای که دیوان دادگستری لاهه در اختیارمان قرار داده، هوا کنیم. اما اگر تحریمها را نتوانستیم محکوم کنیم، باید با کمک اروپا و دولتهایی که مقابل امریکا ایستادهاند، سازوکار جدیدی برای رهایی از این مشکلات تعریف کنیم.
موضوع سرمایهگذاری در صنعت نفت نیز یک مرحله دورتر از فروش نفت است. خیلی امیدوار نیستم که در این دوره شرکتهای زیادی داوطلب به سرمایهگذاری در ایران باشند. فراموش نکنیم که باید یک استراتژی دقیق برای صنعت نفت و گاز تعریف و تصمیمگیری واحدی انجام شود.
منبع: ایران/عطیه لباف/۷ آبان ۹۷