
وریا غفوری، در تمام این سالها روی لبه تیغ حرکت کرده و این دلیلی است که مردم وریا را به خاطر آن دوست دارند چه او از استقلال برود چه همچنان آبیپوش بماند.
دیدارنیوز: برخی از مسائلی که در سالهای گذشته تحت عنوان «پروژه حذف» مطرح شدند هیچوقت نه به اثبات رسیدند و نه نفی شدند. نمونه بارزش عادل فردوسیپور که گفته میشد حذف شده ولی برخی این پرسش جدی را مطرح کردند که او چگونه حذف شده که همچنان میتواند در صداوسیما برنامه بسازد و اپلیکیشن راه بیندازد؟
آنچه به عنوان «پروژه حذف وریا غفوری» با «دستور از بالا» مطرح شده هم به همین شکل قابل اثبات نیست. کما اینکه اگر چنین تصمیمی هم گرفته شده باشد معمولا به صورت رسمی نیست و بیشتر شکل توصیهای دارد که به شکل شفاهی ابلاغ شده. در مجموع اعتباری که به برخی سلبریتیها تحت عنوان حذف یا ممنوعالکاری داده میشود چندان قابل اتکا نیست. حذفشدگان واقعی آنهایی هستند که هیچوقت نامی از آنها برده نمیشود.
اگر بیخیال صحت یا عدم صحت «پروژه حذف وریا غفوری» بشویم آنچه باقی میماند صراحت کلام یک ورزشکار سرشناس است که میتوانست مثل خیلی از همبازیان یا افراد همرده خود نسبت به مسائل اطرافش بیخیال باشد و گاهی یک انتقاد محافظهکارانه هم کند که بگوید من هم هستم! وریا این شکلی نیست. او هرگز انتقاد رادیکال نکرده، اما محافظهکار هم نبوده. انتقادات تند و تیزش باعث شده مردم او را متفاوت از بقیه ببینند. داستان جایی جالبتر میشود که بدانیم وریا با وجود علم به مشکلاتی که ممکن است برایش پیش بیاید چنین رفتاری را در پیش گرفته. همان مشکلاتی که سایرین را بیشتر به سکوت متمایل میکند تا اظهارنظر.
سال گذشته با یکی از ورزشکاران سرشناس مصاحبه میکردم با تمرکزم روی موضوع «رسالت ورزشکاران در مسائل سیاسی-اجتماعی». سوال این بود که مرز بین حرفهای بودن و کنشگری سیاسی-اجتماعی چیست؟ آن ورزشکار در حالی که میتوانست پاسخ این سوال محافظهکارانه را با گفتن جملات کلیشهای مثل «ورزشکاران هم از همین مردم هستند» بدهد گفت «آقا تو رو خدا سوال حاشیهای نپرس دردسر درست نکن واسه ما!»
این مواجهه با دردسر که واقعا هم وجود دارد همان چیزی است که وریا را از بقیه متمایز میکند. همین است که نشان میدهد او در تمام این سالها روی لبه تیغ حرکت کرده و این دلیلی است که مردم وریا را به خاطر آن دوست دارند چه او از استقلال برود چه همچنان آبیپوش بماند.
علی ولیاللهی - اعتماد