دیدارنیوز ـ رئیسجمهور در جلسه پاسخ به سوالات نمایندگان به بیاخلاقی صورت گرفته هفته گذشته در فیضیه قم اشاره کرد و گفت: «اگر من تهدید به ترور شوم برای من مهم نیست، همه ماه رمضانها خواندهایم که آرزوی ماست که این را داشته باشیم اما چه شد عدهای جرات کردند رئیسجمهور کشور را تهدید به مرگ کنند؟ چون حس کردند بین ما و شما فاصله است و به غلط فکر کردند بین مجلس و دولت و قوه قضائیه فاصله است. ما اگر وحدت داشته باشیم فیضیه مرکز انقلاب تبدیل نمیشود به جایی که عدهای آب به آسیاب دشمن بریزند. باید با هم متحد شویم و دست در دست هم پشت رهبری حرکت کنیم.» اشاره روحانی به پلاکارد مراسم فیضیه و مداحی روز عرفه منصور ارضی بود. در همین راستا محمد مهاجری فعال سیاسی اصولگرا به سوالات «آرمان» پاسخ داد که در ادامه میخوانید.
درباره مسائلی که در مدرسه فیضیه قم رخ داد و همچنین سخنانی که یک مداح معروف درباره آیتا... هاشمی و رئیسجمهوری مطرح کردند، چه نظری دارید؟
برخی اشخاص تا میبینند چندصد نفر یا هزار نفر دورشان جمع میشوند و تریبونی دارند، تصور میکنند خبری هست و خود را بزرگ میپندارند. این افراد فکر میکنند با توهین به دیگران دیده میشوند. آنها با خودبینی و توهم به خاطر وجود چند طرفدار، به بزرگان کشور توهین و بیادبی میکنند. این افراد لزوما هم سیاسی نیستند و درک و فهم سیاسی ندارد. معمولا حرفهایشان را هم بدون مطالعه و تحقیق بیان میکنند که فاقد ارزش است. برخی سیاسیون هم میدانند این افراد توان موجآفرینی دارند، این مداحان را جلو میاندازند تا موج ایجاد کنند و از سوی دیگر تصور میکنند این دسته از افراد دارای مصونیت هستند، بنابراین اینها به طور نیابتی از طرف آن جریانهای اصلی جلوی صحنه حضور دارند و مطالبی را مطرح میکنند که نهایتا هم برای خود و هم برای کشور هزینه ایجاد میکنند. این هتاکان، یک فرهنگ غیرمودب و غیراخلاقی را به جامعه تسری میدهند.
این افراد به هر حال دارای جایگاهی هستند، تریبون دارند و در تلویزیون مدام دیده میشوند، همه اینها نشان میدهد توسط بخشی حمایت میشوند و نمیتوان منکر آن شد. با آنها چه باید کرد؟
ببینید؛ این اشخاص دچار نوعی توهم شدهاند و تصوری از خود دارند که با واقعیت جایگاهشان متفاوت است. یعنی اینگونه نیست که کسی در یک جای محترمی مداحی کرد، مورد حمایت آن نهاد است یا سخنانش مورد تایید است. این افراد باعث تخریب وجاهت همان بیوت میشوند و به فرهنگ مذهبی مردم خدشه وارد میکنند. واقعیت این است که نباید چنین هتاکان صاحب تریبون را جدی گرفت چرا که آنها اصلا مهم نیستند. حتی موافق برخورد قضائی تند با این اشخاص هم نیستم. اگر عقبه سیاسی آنها توجیه شود، نباید بگذارد افرادی که از دین مردم ارتزاق میکنند و از این طریق محبوبیت کسب میکنند، وارد بازیهای سیاسی شوند. مجالس و تریبون مذهبی باید عاری از بیادبی و فحاشی باشد. این جریانهای سیاسی بدانند که نباید چنین افرادی را ملعبه دست خود قرار دهند؛ به این مسائل فکر کنند تا احتمالا به نتایج مثبتی برسند.
تاکنون با فحاشیها، تهدیدها و بیاخلاقی این افراد برخوردی صورت نگرفته است. آیا طیف حامی این افراد، مایل به برخورد نیست؟
همین که میگویید این افراد احضار هم نشدهاند، یعنی هیچکس در کشور آنها را جدی نمیگیرد. اصلا قوه قضائیه برخورد با اینها را کسر شأن خود میداند و لزومی نمیبینند با آدمی که در تریبون سخن سخیفی میگوید برخورد کند. به نظرم قوه قضائیه چنین برداشتی از این هتاکان دارد که کاری انجام نمیدهد. یک خطری وجود دارد و آن عادتشدن این رفتارهاست؛ اینها بارها به مرحوم هاشمی، آقای روحانی، آقای لاریجانی فحاشی کردهاند و ایبسا چند صباح دیگر به رئیس قوه دیگر هم فحاشی کنند. اگر قوه قضائیه در برابر این افراد بزرگواری بیش از اندازه به خرج دهد، ممکن است که علیه مسئولان این دستگاه هم حرفهای نامربوط بزنند.
خاستگاه سیاسی این اشخاص جریان اصولگرایی است و در دورهای از آقای احمدینژاد حمایت کردند. سوال این است که چرا خاستگاه فکری این افراد، در قبال هتاکیها واکنش نشان نمیدهد؟
اصلا این آدمها را نباید بزرگ و مهم تصور کرد. جریانهای سیاسی هم آنها را جدی نمیگیرند. حتی آنهایی که این اشخاص را بازیچه خود قرار دادهاند هم جدیشان نمیگیرند. حضور اینها برای کارویژههای خاص و موارد جزئی و کوتاه است. حالا شما خواهید دید که آن مداح معروف تا شش ماه دیگر درباره مسائل سیاسی حرفی نخواهد زد چون تاریخ مصرف دارند؛ در یک زمانی حرفی میزنند و فضایی ایجاد میکنند و تمام میشوند. دیدهشدن این افراد مرهون فضای مجازی و رسانههاست.
شما معتقدید این اشخاص خاص فریبخورده یا به نوعی بازیخورده جریانها و گروههای سیاسی هستند؟
حتما همینطور است. چون اینها فاقد تحلیل و درک سیاسی هستند. بازیخوردن این افراد خواسته یا ناخواسته بوده و یا در عالم رفاقت کاری کرده یا حرفی زدهاند و یا تحریک شدهاند. این افراد آنقدر فهم سیاسی ندارند که بشود اذعان داشت خودخواسته وارد این بازیها شدهاند.
به هر حال این طیف پشت احمدینژاد ایستادند و تبلیغ کردند و از سوی او حمایت شدند اما از یک جایی راهشان جدا شد. میتوان اذعان داشت این طیف از احمدینژاد بازی خوردند؟
اصلا اینها کوچکتر از این حرفها هستند که بخواهند در یک پروسه یا پروژه سیاسی قرار بگیرند یا طرحی را تهیه کنند؛ این حرفم تحلیل نیست بلکه با علم بیان میکنم. در بدیهیترین نوع سخنگفتن، با مشکل روبهرو هستند. خبر دارم که اینها در گعدههای خصوصی خود حرفزدن عادی را هم بلد نیستند. بعد انتظار دارید سازماندهی بشوند و بخواهند پروژهای را طراحی یا اجرا کنند؟ نباید انتظار داشت اینها کار تشکیلاتی انجام بدهند یا این مسائل را بلد باشند. آقای احمدینژاد این طایفه را خوب شناخته بود و میدانست اینها را چگونه به عنوان هوادار دور خود جمع کند. به خوبی توانست از اینها استفاده ابزاری کند. تا مدتی هم این رویه را پی گرفت؛ برای محافل آنها هزینههای مادی و حمایت و در تجمعات و مراسمشان شرکت کرد، خدماتی به آنها داد و در پی آن خدمات بسیار بزرگتر و مهمتری از این طیف خاص گرفت اما احمدینژاد وقتی فهمید که اینها برایش ایجاد مزاحمت میکنند و منفعتی برای او ندارند، طردشان کرد. در ادامه هم آنها موضع خود را تغییر دادند و شروع به فحاشی علیه احمدینژاد کردند. این تغییر موضع، بهخاطر درک و تحلیل سیاسی آنها نبود، بلکه بهخاطر پایان حمایت احمدینژاد از این طیف بود. افرادی که تحلیل سیاسی نداشته باشند به همین شکل مدام بازی میخورند.
یعنی بعد از 6 سال این طیف صاحب تریبون از احمدینژاد بازی خوردند؟
نه فقط اینها که کل جریان اصولگرایی از احمدینژاد بازی خورد.
آیا رفتار این طیف، سخنان و دیدهشدنشان میتواند برای جامعه خطرآفرین باشد، به این دلیل که عمده مخاطبان اینها جوانان و نوجوانان هستند؟
چرا از وجود این افراد ناراحتید و احساس نگرانی میکنید؟ اینها نمک جامعه هستند و برای ایجاد هیجان در کشور مفیدند. در جامعه سیاسی ما و خود این افراد و ایجاد هیجان توسط آنها لازم است، سعی نکنید اینها را حذف کنید. (باخنده) جامعه جدی سیاسی ایران به کمی شوخی و خنده و هیجان هم نیاز دارد. عرصه سیاست کشور به تنوع و هوای اینها هم نیاز دارد.
منبع: آرمان/فرهاد فدایی/۷ شهریور ۹۷