تیتر امروز

ایران بمب اتم می‌سازد؟/ تحریم‌های شدید ترامپ علیه ایران/ انزوای فرش داخلی در بازار‌های جهانی
مجله خبری تحلیلی دیدارنیوز با اجرای محمدرضا حیاتی

ایران بمب اتم می‌سازد؟/ تحریم‌های شدید ترامپ علیه ایران/ انزوای فرش داخلی در بازار‌های جهانی

این چهل و هفتمین برنامه مجله خبری تحلیلی دیدارنیوز است که با اجرای محمدرضا حیاتی و با حضور کارشناسان و صاحب نظران تقدیم مخاطبان گرامی می‌شود.
زهرا نژادبهرام: تصمیم گیران دوباره دارند راه را اشتباه می‌روند/ دارویی برای مقابله با بی حجابی کشف شده که ما نمی‌دانیم؟
گفت و گوی دیدار با یک فعال سیاسی اصلاح طلب درباره کلینیک ترک بی حجابی

زهرا نژادبهرام: تصمیم گیران دوباره دارند راه را اشتباه می‌روند/ دارویی برای مقابله با بی حجابی کشف شده که ما نمی‌دانیم؟

خبر راه اندازی کلینیک ترک بی حجابی دلیل گفت و گوی دیدارنیوز با زهرا نژاد بهرام فعال سیاسی اصلاح طلب شد. او معتقد است: راه‌اندازی کلینیک برای درمان جسم انسان است نه روح و اعتقادات مردم.

پسر قمارباز جنایت هولناکی را رقم زد

News Image Lead

مرد قمارباز که برای پرداخت بدهی ۴۰۰ میلیون تومانی‌اش سناریوی سه قتل را طراحی و اجرا کرده بود با تیزهوشی بازپرس جنایی تهران لو رفت. در این جنایت هولناک، پدر این مرد به قتل رسید، اما دو مرد دیگر جان سالم به در بردند.

کد خبر: ۷۵۹۶
۱۳:۴۰ - ۲۹ مرداد ۱۳۹۷
دیدارنیوز ـ عصر 21 مرداد مأموران کلانتری 107 فلسطین در تماس با بازپرس کشیک قتل پایتخت از مرگ مشکوک مرد میانسالی در بیمارستان امام حسین(ع) خبر دادند. به‌دنبال اعلام این خبر تحقیقات از سوی بازپرس جنایی آغاز شد. بررسی‌ها نشان می‌داد که دو مرد میانسال و پسر جوانی بر اثر مسمومیت غذایی به بیمارستان منتقل شده اما ساعتی بعد یکی از مردان میانسال به‌نام پرویز فوت کرده است.

مسمومیت با غذا
 
کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی بلافاصله از پدر و پسر که بهبود یافته بودند تحقیق کردند. مرد میانسال گفت: سال‌هاست که با پرویز شریک هستم و در خیابان بهار یک مغازه فروش لوازم خودرو داریم. روز حادثه به همراه پرویز و پسرش شایان داخل مغازه بودیم. آن روز هر کدام از ما از خانه هایمان غذا آورده بودیم و مشغول خوردن ناهار شدیم. غذاهایمان مزه عجیبی می‌داد و به همین دلیل من بعد از خوردن چند قاشق دیگر نتوانستم غذا بخورم. پسرم هم همین طور اما شایان - پسر پرویز- گفت دندانش درد می‌کند و نمی‌تواند غذا بخورد. پرویز اما چون گرسنه بود غذایش را کامل خورد. بعد از خوردن غذا شایان مغازه را ترک کرد و ما حالمان بد شد. با سر و صدای ما همسایه‌ها به کمکمان آمدند و ما را به بیمارستان رساندند. من و پسرم چون غذای کمی خورده بودیم با شست و شوی معده نجات پیدا کردیم اما پرویز فوت کرد.

سرنخی از جنایت
 
گرچه در بررسی‌ها به نظر می‌رسید که این حادثه مسمومیت غذایی بوده است و اورژانس نیز این موضوع را تأیید کرد اما چند سؤال ذهن بازپرس شعبه دهم دادسرای امور جنایی را به خود مشغول کرده بود از جمله اینکه چرا روز حادثه پسر پرویز از خوردن غذا خودداری کرده بود. از سوی دیگر افرادی که مسموم شده بودند از سه نوع غذای متفاوت خورده بودند اما هر سه نفر مسموم شده بودند و همین موضوع شک بازپرس جنایی را بیشتر برانگیخت.

ردپای یک مرد
 
بدین ترتیب به دستور بازپرس دشتبان، پسر پرویز به‌عنوان تنها مظنون پرونده بازداشت شد. در تحقیقات اولیه مرد جوان که شایان نام داشت منکر دخالتی در این ماجرا شد اما زمانی که در مقابل مدارک پلیسی قرار گرفت به طراحی نقشه قتل پدرش، شریک او و پسر وی اعتراف کرد. سرهنگ کارآگاه علی ولیپور گودرزی، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ گفت: با اعتراف متهم به قتل و به دستور بازپرس شعبه دهم دادسرای امور جنایی، متهم برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار داده شد.

 گفت‌و‌گو با متهم
 
35 سال دارد، متأهل و صاحب یک فرزند پسر است. او چند وقتی است که به دام قمار افتاده  و همین مسأله باعث شد که نقشه سه جنایت را طراحی کند.

انگیزه ات برای کشیدن این نقشه چه بود؟ وضع مالی‌مان خوب بود اما با وسوسه دوستانم شب‌ها برای تفریح به خانه یکی از دوستانم می‌رفتیم و قمار می‌کردیم. اوایل تفریح بود اما پول‌های مفتی که در این قمارها به دست می‌آوردم و هیجانش مرا معتاد کرد. اوایل فقط می‌بردم اما بعد از مدتی باخت‌ها شروع شد. وقتی به خودم آمدم 400 میلیون تومان باخته بودم. باید این پول را پرداخت می‌کردم وگرنه اتفاقات بدی برایم می‌افتاد و برای همین نقشه کشیدم.

نقشه‌ات چه بود؟ اول می‌خواستم خودکشی کنم برای همین سیانور خریدم. اما همان روز پشیمان شدم و تصمیم گرفتم با به قتل رساندن پدرم ارثیه‌ای را که بعد از مرگ او به دستم می‌رسد  تصاحب کنم و بدهی‌هایم را پرداخت کنم.

چرا شریک پدرت و پسرش را هم مسموم کردی؟ اگر آنها می‌مردند می‌توانستم تمام وسایل مغازه و حتی دخل مغازه را که پول خوبی داخل آن بود، سرقت کنم. بعد از مرگ آنها کسی نبود که شکایت کند اگر هم شکایت می‌کرد رد و سرنخی از من به‌دست نمی‌آمد.

از کجا مطمئن بودی؟ برای اینکه قبل از اجرای نقشه‌ام به سراغ دستگاه ضبط دوربین‌های مداربسته داخل مغازه رفته و آن را خاموش کردم. بعد از آن‌هم داخل غذای پدرم و شریکش و پسر شریکش سم ریختم و به این بهانه که دندانم درد می‌کند از خوردن غذا خودداری کردم.

فکر می‌کردی راز این جنایت برملا شود؟ حتی یک درصد. من تمام سرنخ‌ها را از بین برده بودم و قبل از آنکه آنها حالشان بد شود هم مغازه را ترک کردم تا بعد از این اتفاق ردی از من به جا نماند.
 
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی