نمیتوان گفت مرگ هاشمی قتل بوده است و هیچگاه به این شایعه توجهی نکردهام و بیان این شایعه را حتی به ضرر حاکمیت میدانم؛ اما گروهی به عنوان حامیان حکومت، این شایعه را با افتخار به خودشان نسبت میدهند و از تکرارش میگویند.
برجامیان برگردند / مطیع رهبر گردند
این گفته امام است / مذاکره حرام است
محصل انگلیس / مذاکره کلید نیس
نه برجام نه ۲۰۳۰ / لعنت به انگلیسی
ای آنکه مذاکره شعارت / استخر فرح در انتظارت
سیداکبر موسوی در این باره مطلبی را منتشر کرد که در بسیاری از شبکههای مجازی منتشر شده است. وی در این زمینه نوشته است:
طلبهای تابلویی دست گرفته است با نوشتهٔ «ای آنکه مذاکره شعارت! استخر فرح در انتظارت». مهمتر از نوشتهٔ روی کاغذ، نوشتهٔ کوچک روی دسته است. «لطفا تابلوها را بعد از مراسم تحویل دهید». نوشتهٔ روی دسته میگوید این را آن طلبهٔ عمامهسفید ننوشته است و به دستش دادهاند. جلسه خودجوش نبود و از چند روز پیش تبلیغاتش در اینسو و آنسوی قم دیده میشد. «حسن رحیمپور ازغدی» هم سخنران جلسه بود. متولی جلسه که بوده؟ این احتمال جدی است که طلبهٔ تابلوبهدست حتی نوشته را نخوانده یا حتی اگر خوانده تحلیلش نکرده است. به گمانم این تهدید به قتل عریان متوجه این طلبه نیست. آن «تابلو را بعد مراسم تحویل دهید» یعنی دیگری نوشته است. دیگریای که با متولیان جلسه رابطهای دارد.
نکتهٔ عجیب دیگر این تابلو، اعتراف مبهم و ضمنی به قتل مرحوم اکبر هاشمی رفسنجانی است. انگار میگوید همانگونه که هاشمی را کشتیم، تو را هم میکشیم. اگر مرگ هاشمی را اتفاق بدانیم، تهدید به یک امر اتفاقی بیمعناست. میگوید «کشتیم و باز هم میکشیم» و رحیمپور ازغدی آن بالا سخن از عدالت اقتصادی میگوید. به گمان من، نمیتوان گفت مرگ هاشمی قتل بوده است و هیچگاه به این شایعه توجهی نکردهام و بیان این شایعه را حتی به ضرر حاکمیت میدانم؛ اما گروهی به عنوان حامیان حکومت، این شایعه را با افتخار به خودشان نسبت میدهند و از تکرارش میگویند.
این شعارها آن هم نه از سوی شخص، از سوی برگزارکنندگان تجمعی حوزوی، لکهدار کردن وجههٔ حوزه است. خود حوزهٔ علمیه باید با این شعارها برخورد کند. شعارهایی که بار حقوقی دارد. انتظاری نیست که قوهٔ قضائیه به عنوان تهدید رئیس جمهور به مرگ، این را پیگیری کند. اما از حوزهٔ علمیه انتظار است که جلوی اینگونه شعارها را بگیرد. این تابلو در شبکههای اجتماعی اینک دست به دست میشود و حاصلش اتهام خشونتطلبی به حوزه است.
قصه تکراری خودجوشی
ما ۴۰ سال است که در ایران رفتارهای سیاسی برخی افراد و جریانها را رصد میکنیم و با اطمینان میتوانیم بگوییم که در ایران آن هم در عرصه سیاسی و بخصوص در مخالفت با جریانهای سیاسی اصلاحطلب و اعتدالگرا، ما نمیتوانیم از جریانهای خودجوشی سخن بگوییم که یکباره در حجمی اینچنینی به میدان میآیند و مخالفت یا موافقت خود را در قبال مسائل مختلف به رخ دیگران میکشند. معمولا نوعی هماهنگی پشت صحنه در این گونه رخدادها وجود دارد که باید آنها را هم دید و از کسانی صحبت کرد که دیده نمیشوند ولی به شکل پنهانی از قدرت در اختیار خود استفاده میکنند. این تظاهرات اعتراضی طلاب و شعارهایی که در آن مطرح شد از این قاعده مستثنی نیست و با کمی بررسی میتوان دریافت که چه کسانی در پشت صحنه گرداننده این ماجرا بودهاند. در عین حال باید بر این نکته تاکید کرد که تند کردن فضای سیاسی و آلوده کردن آن به انواع اتهامات و تهدیدها شاید از منظر تندروان منازعهطلب یک پیروزی به حساب آید اما قطعا منجر به حاشیه راندن عقلای جریانهای سیاسی میشود و میدان را به کسانی خواهد داد که بدون داشتن هیچ ایده و برنامهای برای اداره کشور، تنها بر طبل جنگ و درگیری و تندروی میکوبند و این نه چیزی است که به سود انقلاب اسلامی و تداوم حیات جمهوری اسلامی باشد.
واکنشهای جدید
درخواست علی مطهری برای دخالت وزارت اطلاعات در ماجرای تجمع فیضیه
علی مطهری در یادداشتی نوشت:
شعارهایی که در تجمع مدرسه فیضیه قم سر داده شد یا روی تابلوها حمل میشد، نشان میدهد که لااقل بخشی از حوزه علمیه قم از نظر بینش اجتماعی و سیاسی دچار انحطاط شده است. در نهادی که مرجع فکری و دینی مردم شناخته میشود شعارهایی متناسب با اقشار فرومایه جامعه سر داده شد و تاسف انسان افزایش مییابد زمانی که در مییابیم که این افراد ابزار دست یک گروه سیاسی واقع شدند و روی دسته پلاکاردهای آنها نوشته شده بود: « لطفا تابلوها را بعد از مراسم تحویل دهید.»
تاسف بیشتر زمانی به انسان دست میدهد که میبیند یکی از شعارهایی که روی تابلو حمل می شد، این بود: ای آنکه مذاکره شعارت/ استخر فرح در انتظارت، اشاره به رحلت آیت الله هاشمی رفسنجانی.
این شعار میتواند سرنخی برای نحوه فوت آن مرحوم باشد که برای بسیاری از اذهان به صورت یک معما باقی مانده است. در واقع مفهوم این شعار این است که آقای رئیسجمهور، ما همانطور که سر آقای هاشمی را زیر آب کردیم سر تو را هم زیر آب خواهیم کرد. وزارت اطلاعات باید این موضوع را پیگیری و نتیجه را به اطلاع ملت برساند. شاید ماجرای فوت ناگهانی و غیرقابل باور رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز روشن شود.
سيد حسین مرعشی: گردانندگان اينگونه اجتماعات هزينه هاى سنگينى را به ملت ايران تحميل خواهند كرد
انگیزههای جماعتی که روز پنجشنبه در مدرسه فیضیه قم تجمع کرده و پلاکارد به دست، هجمههای زیادی را علیه دولت شکل دادهاند حداقل برای من قابل فهم نیست. البته گمان هم نمیبرم که برای بسیاری دیگر نیز قابل تحلیل باشد تا دریابند که چرا باید در شرایط فعلی کشور، چنین حرکاتی را از یک اجتماع خاص شاهد باشیم.
اما میتوان برای همین اقدام غیرقابل فهم هم دو فرض را در نظر گرفت. فرض نخست اینکه، دوستانی که برگزاری چنین اجتماعی را ساماندهی کرده و شعارهایی را علیه دولت و مسئولان دولتی سرداده و اقدامات چندین ساله آنان را نقد میکنند، اساساً درکی از شرایط ایران چه در داخل مرزهای کشور و چه بیرون از آن ندارند.
گردانندگان اینگونه اجتماعات آنقدر به مسائل واقعی و فشارهای بینالمللی و از همه مهمتر خستگی مردم در داخل کشور و ضعیف شدن پشتوانه مردمی همه نهادهای نظام بیتوجه هستند که بدون در نظر گرفتن عواقب رفتارهاشان محکم بر طبل اختلافات میکوبند.
فرض دومین تحلیل از اتفاقات نامیمون روز پنجشنبه مدرسه فیضیه میتواند هدف طلاب از تجمعشان باشد. بعید نیست که گردانندگان این اجتماعات دنبال این هستند تا فضا را برای کنار زدن آقای دکتر روحانی و دولت دوازدهم مهیا کنند.
چه کسی میتواند باور کند آنچه که در مدرسه فیضیه قم رخ داده همچون ادعاهای پیش از این برخی تجمعکنندگان، اقدامی خودجوش بوده و هیچ دستی از پشت پرده در کار نبوده باشد؟ قطعاً اینگونه است و چه زود و چه دیر در جایی دیگر خود را نشان خواهد داد.
اگر قرار بر خودجوش بودن چنین اقداماتی بوده باشد، این حق مردم بیپناه است که دست به چنین اعتراضاتی بزنند نه طلاب حوزه علمیه. معنا و مفهوم این اقدام این است که حتماً در جایی تصمیمی گرفته شده و به مرحله عملیاتی درآمده و تصمیمگیرندگان نیز قصد دارند کشور را به سمتی هدایت کنند تا تغییرات سیاسی زودهنگامی در ردههای مدیریتی آن رخ دهد.
البته اگر فرض دوم ما، قصد و نیت معترضان حوزوی باشد، فکر میکنم که طلاب بازی خطرناکی را شروع کردهاند. بازیای که قطعاً شروع آن با آقایان است اما پایان آن را ممکن است خدای نکرده دشمنان ایران رقم بزنند.
من بهعنوان یک هشدار به دوستان میگویم که ادامه حرکت در این مسیری که از سرگرفتهاند، هزینههای بسیار سنگینی را در کشور خواهد داشت و خسارات زیادی به ملت ایران تحمیل خواهد کرد. بهگونهای که شاید بتواند همه دستاوردهای انقلاب را تحت تأثیر خود قرار بدهد.
فاضل میبدی: سعی میکنم در مورد پلاکاردهای قم مشکوک نباشم که یعنی «ما کشتیم و بازهم میکشیم»
عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم گفت: برخی اقدامات و تندرویها علیه دولت و رئیس جمهوری تبعات تلخی در جامعه خواهد داشت اما مهم تر از آن باید به دنبال منشا و پشت پرده این اقدامات بود تا مشخص شود چه کسانی صحنه گردان هستند.
وي افزود: بنده سعی می کنم در این مورد مشکوک نباشم اما حقیقتا به این حرکت مشکوک هستم که کسی وجود دارد که سال ها پشت چنین جریانی کار می کند که در مدرسه فیضیه تابلویی چنین بالا رود و دیده شود، موضوع فوت آقای هاشمی مطرح باشد که ما کشتیم و بازهم می کشیم، این عاقبت بسیار بدی برای حوزه خواهد داشت. اگر طلبه ای که چنین نوشته ای را بالا برده سواد داشت اصلا چنین حرکتی را انجام نمی داد و این جریان هم به دنبال چنین افراد جوان و ناآگاهی است.
استاد دانشگاه مفید قم درباره برخورد با چنین اقداماتی گفت: قوه قضائیه باید استقلال و دلسوزی خود نسبت به کشور را در این مورد نشان دهد و با این موضوع برخورد کند. در این پلاکارد موضوع زشتی چون فوت آیت الله هاشمی مقابل چشم هزاران نفر به دامان جمهوری اسلامی چسبانده شده و باید با آن برخورد شود.
وی افزود: علما و فضلای قم از این حرکات بیزارند و یک جریانی در قم مانند دیگر شهرهای کشور شکل گرفته و هدفی جز نابودی دین و روحانیت ندارد. این جریان می خواهد نگاه مردم به حوزه و روحانیت را مخدوش کند و اینکه چرا با چنین عواملی برخورد نمی شود و ریشه های این قضایا مشخص نمی شود علامت سوال است.
این فعال سیاسی ادامه داد: ما در دولت های نهم و دهم بدترین شرایط اقتصادی را داشتیم، اما یک فریاد در همین قم برای اقتصاد و نان و آب مردم بلند نشد جز اینکه گفتند ما برای نان و آب انقلاب نکردیم. این موضوع نشان می دهد که این جریان زمانی به اعتراضات این چنین روی می آورد که جریان ناهمسو با خود، کشور را اداره کند. این موضوع را دشمن پشت پرده هم فهمیده و سوءاستفاده می کند. در شرایط اقتصادی کنونی نمی توان دلیل تمام مشکلات را دولت عنوان کرد، با رواج چنین ادبیاتی در کشور طبیعی است که دولت تحت فشار قرار خواهد گرفت.
روزنامه ایران با غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی در باره تجمع ضددولتی جمعی از طلاب در قم که در آن شعارهایی علیه دولت داده شد، مصاحبه کرده است. کرباسچی در بخشی از این گفتگو گفت:
اگر در کشور آزادی وجود داشته باشد و دستگاههای اجرایی و بخصوص دولت که در رأس نظام اجرایی کشور قرار دارند مخاطب اعتراضات مردم قرار بگیرند، خوب است. مهم این است کسانی که حرف و اعتراضی علیه دولت دارند، در ابراز احساسات خود آزاد باشند. این آزادی میتواند یا بهصورت فردی باشد یا بهصورت اجتماعاتی که نمونه آن را روز پنجشنبه دیدیم.
این نقطه منفیای نیست. میتوان گفت باعث افتخار است که یک دولت مخالفان خود را در هرجایی، از دانشگاه گرفته تا حوزه و بازار و خیابانها تحمل کند و اجازه دهد تا انتقاد کنند. البته کلماتی که بهکار برده میشود و شعارهایی که سر داده میشود و پلاکاردهایی که نوشته میشود، اگر جنبه توهین و اتهام و افترا داشته باشد، بالطبع پذیرفته نیست و در جامعه هم اثر معکوس خواهد داشت. طلبهها هم بخشی از جامعه هستند و حق دارند در رابطه با مسائل مختلف سیاسی و اجتماعی کشور چه بهصورت فردی و چه بهصورت جمعی ابراز نظر و مسائل خود را مطرح کنند.
حوزهها امروز سر و سامانی هم پیدا کرده و مدیریت نسبتاً متمرکزی هم در آنجا حاکم است. اینگونه نیست که هرج و مرجی وجود داشته باشد و هرکسی بتواند هر حرکتی را داخل حوزه بهطور خودسرانه راهاندازی کند. اگر احساس شود حوزههای علمیه ما که مراجعی برای اعتقادات و باورهای دینی مردم هستند، در مسائل سیاسی جهتگیریهای خاصی داشته و به یک گروه یا حزب سیاسی تبدیل شوند حال به اسم حوزه یا اسم طلبهها باشد، به اعتقادات و باورهای مردم یعنی همان کسانی که قصد مراجعه به این افراد را دارند لطمه جدی وارد میشود. اگر جهتگیریهای سیاسی عمده شود و بحثهای گروهی بخواهد در مراکز حوزه و نزد شخصیتهای حوزوی پررنگ شود، میتواند به اعتقادات مردم آسیب برساند. مردم دیگر حرفها و بحثهایی که از ناحیه بزرگان و مراجع و کسانی را که برای بحثهای اعتقادی به آنان مراجعه میکنند نمیتوانند باور کنند و یک ضربه اساسی به آنها وارد خواهد شد.
اگر نارساییهای مختلفی در جامعه و در بخشهای مختلف اقتصادی و سیاسی و قضاوت و قانونگذاری وجود داشته باشد و احساس شود که این مجموعه طلاب به بخشی از این مسائل بنا به هر دلیلی حساسیت دارند و تنها به همان بخش میپردازند، آنگاه در بین مردم صورت خوشی نخواهد داشت. اگر بنابر پرداختن این نارساییها باشد خوب است که به گونهای به آن پرداخته شود که احساس جهتگیری سیاسی در آن وجود نداشته باشد.
ما گاهی اوقات در ایام انتخابات تحرکاتی را از همین مجموعهها میبینیم. حال چه به شکل دعوت از سخنرانان خاص و شخصیتهای سیاسی باشد و چه به شکل برگزاری تجمعات. اولین آسیب این رفتارها در وهله اول به خود حوزهها میرسد. تا آنجایی که من اطلاع دارم شخصیتها و مراجع بزرگی که در حوزه هستند عمدتاً با این نوع حرکات مخالفند. این شخصیتها به هیچ وجه نسبت به توهین و افترا نظر مساعدی ندارند. باز هم تأکید میکنم که نقد دولت یا دستگاه اجرایی خودبهخود کار منفی نیست ولی اگر حالت تخریبی و اتهام داشته باشد بیفایده است.
توصیه روزنامه جمهوری اسلامی به بزرگان حوزه در پی حوادث فیضیه
روزنامه «جمهوری اسلامی» در مطلبی کوتاه به بزرگان حوزه توصیه کرد که اجازه ندهند فیضیه جولانگاه یک جریان افراطی باشد.
این روزنامه در شماره روز یکشنبه خود نوشت: اینکه فقط چند روز بعد از هشدار رهبر معظم انقلاب اسلامی به کسانی که خواستار کنارهگیری رئیسجمهور شده بودند و تاکید ایشان بر اینکه: «کسانی که میگویند دولت باید برکنار شود، در نقشه دشمن عمل کنند» یک جریان معلومالحال، تجمعی در اعتراض به دولت در فیضیه قم برگزار میکند و با برنامهریزی هدفدار و تهیه تابلوهای حاوی شعار ضد رئیسجمهور عدهای را به آن تجمع میآورد تا علیه دولت و شخص رئیسجمهور تحریک شوند و دیگران را تحریک کنند، یک پدیده عادی نیست.