درگیری در ورزشگاهها نه تنها در ایران بلکه در تمام دنیا سابقه دارد ولی تفاوت در این است که در ایران هر چند که اتفاقات ناگواری را در گذشته دیدهایم اما همچنان وضعیت ورزشگاهها تفاوتی نداشته و از فحاشی تا درگیری همچنان دیده میشود و هیچ تغییری در این سالها ندیدهایم و باید به این نکته معترف باشیم که شرایط بدتر هم شده است.
دیدارنیوز – رسول شکوهی: حتی اگر فوتبالی هم نباشید خبرهای هفته اخیر فوتبال ایران به گوشتان خورده است. تهران و اهواز شاهد درگیریهای شدیدی در استادیومهایشان بودند. اتفاقی که گویا برای افکار عمومی عادی شده است و در روزگاری که هر روز یک خبر ناراحت کننده میشنویم این مسائل دیگر عجیب و غریب جلوه نمیکند. شاید اگر کسی صدمه جدی میدید توجه همگان به این موضوع جلب میشد ولی وقتی به زعم مسئولان اتفاقی در حد و اندازههای مرگ یک تماشاچی پیش نیامده گویا هنوز مساله مهمی اتفاق نیفتاده و از اینرو کاری انجام نمیگیرد. اما باید بپذیریم که نه تنها این موضوع بی اهمیت نیست بلکه مشتی است نمونه خروار جامعه ایران.
درگیری در ورزشگاهها نه تنها در ایران بلکه در تمام دنیا سابقه دارد ولی تفاوت در این است که در ایران هر چند که اتفاقات ناگواری را در گذشته دیدهایم اما همچنان وضعیت ورزشگاهها تفاوتی نداشته و از فحاشی تا درگیری همچنان دیده میشود و هیچ تغییری در این سالها ندیدهایم و باید به این نکته معترف باشیم که شرایط بدتر هم شده است.
از شیر سماور تا خانواده داور
در گذشتههای دور فحاشی در استادیومها امری رایج بود. این اتفاق نامیمون امروز هم در ورزشگاهها وجود دارد ولی برای آنهایی که ورزشگاه میروند این مساله قابل لمس است که فحاشیها در ورزشگاهها شدت یافته است. در گذشته تشویق تیم محبوب اولویت بود و بنا به عللی فحاشی نیز صورت میگرفت. اما امروز فحاشی اصل شده و تشویق به حاشیه رفته است. در گذشته اگر تعدادی فحش ثابت مخصوص موقعیتهای خاص بود امروز دیگر تمام اعضای خانواده بازیکنها و داوران و ... مورد توهین قرار میگیرند و وقیحانهترین و بیشرمانهترین کلمات نثارشان میشود.
امروز برای فحاشیها ریتم و آهنگ و ملودی هم مشخص کردهاند. دسته جمعی با رهبری لیدرها ترکیبی از کلمات زشت را کنار هم میچینند و بلند آن را تکرار میکنند. اینجا همانجایی است که آن عبارت باشگاه فرهنگی ورزشی که این روزها به شوخی شبیه شده در ذهن جامعه باید تداعی شود. سوال مهم این است که این لیدرهایی که زیر نظر باشگاه مشغول به فعالیت هستند چگونه این حجم از سازماندهی را برای فحاشی انجام میدهند و هیچ کس نیست که جلوی آنها را بگیرد؟
این بار اما توهینها کمی از حد انتظار بالاتر رفت و کار به مسائل قومی و قبیلهای نیز کشیده شد. همین ماه گذشته بود که تمام ایران برای بازیهای تیم ملی یک ضربان شده بود و قلب ایرانیان برای آن میتپید. در مدت زمانی کوتاه روی سکوهای ورزشگاهها دیگر کنار هم بودن دیده نمیشود و اهانتهای قومی است که پررنگ میشود. فوتبال یکی از کارکردهایی که دارد نزدیک کردن قومیتها و ملیتها است. در تمام دوران جام جهانی این موضوع قابل لمس بود که ملتها در کنار هم جمع میشدند و این معجزه فوتبال بود که این کار را کرده بود. بعد در ابتدای فصل گروههای مختلف به خاطر همین فوتبال مقابل هم قرار بگیرند و بر شکافهای قومی دامن بزنند؟ مشکل از کجاست؟ این حجم بالا از خشونت با چه چیزی توجیه میشود؟ چگونه میتوان این وضعیت را تحلیل کرد؟
نظرسنجی نود
دیشب برنامه نود به سراغ اتفاقات هفته گذشته فوتبال ایران رفته بود و مهمترین بخش برنامه به این دو اتفاق اختصاص داشت. پخش صحنههای عجیب و غریب روی سکوهای آزادی و غدیر اهواز، شبیه به هر چیزی بود جز یک ورزشگاه ورزشی. دو گروه تماشاگر به سمت یکدیگر با هر وسیلهای که داشتند و میتوانستند داشته باشند حمله میکردند. سنگ و چوب و صندلیهای شکسته در هوا بود و خیلیها به دنبال سنگری میگشتند برای در امان ماندن. چند نفر مصدوم شدند و کارشان به بیمارستان کشید.
اما نکته مهم نظر سنجی بود که این برنامه از مخاطبان خود انجام داد. نود از مخاطبان خود پرسید: «علت اصلی ناهنجاریهای فرهنگی و خشونت در ورزشگاهها چیست؟ در این نظرسنجی چهار گزینه مشخص شده بود که حدود یک میلیون و پانصدهزار نفر به آن پاسخ دادند و در ادامه به سراغ بررسی گزینهها خواهیم رفت.
اولین گزینه که 37.1 درصد از آرای مردم را داشت «تاثیر مسائل اجتماعی روی رفتار تماشاگران» بود. شاید عنوان بسیار کلی داشته باشد که نیاز به دقیق شدن دارد. بحرانهای اجتماعی در ایران آنقدر پیچیده و وسیع شده که در بسیاری از شئون زندگی روزمره نیز تاثیر میگذارد. همین چند روز پیش بود که از مصرف مواد مخدر و محرک در ورزشگاهها خبری در شبکههای اجتماعی دست به دست میشد. سیگار که اتفاقی عادی در ورزشگاهها بود این بار همراهی به نام «گل» دارد. گل زدن در زمین و در ورزشگاهها تیترهایی بود که با این خبر به گوش مخاطبان میرسید. این نمونهای از وضعیت اعتیاد به انواع مواد مخدر در جامعه ایران است که بخشی از آن خود را اینگونه نشان میدهد. مشکلات اقتصادی و تاثیراتی که در جامعه گذاشته، نبود چشم انداز روشن برای جوانان آنها را به سمت پرخاش پیش میبرد و متاسفانه در حد و اندازههای پرخاشگری نمیماند و به خشونتهای کلامی و فیزیکی میرسد. شکافهای اجتماعی و قومی و قبیلهای دیگر موضوعی است که در این موارد بروز پیدا میکند. تیمهای ورزشی بخشی از هویت قومی را تشکیل میدهند و اگر به این شکافها دامن زده شود در جایی مانند ورزشگاهها خود را نشان میدهند.
نبود فضای خانوادگی در ورزشگاهها موضوع همیشگی این سالهای ورزشگاهها بوده. جدای از اینکه حقوق خانوادهها به صورت کلی در این باره به رسمیت شناخته نمیشود زیرساختهای لازم برای حضور آنها در ورزشگاهها وجود ندارد. ورزشگاه ومبلی لندن با گنجایش 90 هزار تماشاگر حدود 3 هزار سرویس بهداشتی دارد. ورزشگاه آزادی که یکی از بهترین ورزشگاههای ایران به حساب میآیند یک سرویس بهداشتی و نمازخانه مناسب ندارد. اگر این زیرساختهای لازم برای حضور خانوادهها فراهم شود تاثیرات فرهنگی حضور آنها میتواند بخش زیادی از این مشکلات را حل کند. قطعا یک جوان وقتی ببیند که اعضای خانواده خود و همشهریهایش در ورزشگاه حضور دارند مراعات بیشتری میکند و جدای از خشونتهای فیزیکی از کلمات مناسب تری هم استفاده کند. امروز حتی پدرها به خود اجازه نمیدهند که پسرشان را به این محیط ببرند و هر چه این فضا از خانوادهها خالی شود تاثیرات بدی خواهد داشت.
گزینه دوم این نظرسنجی که بیشترین آرای مردمی (41.9) را هم به خود اختصاص داد «ضعف در کنترل، عدم شناسایی و برخورد با تماشاگران متخلف» بود. در تمام ورزشگاههای دنیا بلیط بازیهای ورزشی به صورت اینترنتی فروخته میشود و هر فرد با مشخصاتی که در اختیار مسئولان امر میگذارد میداند که کدام صندلی برای او اختصاص یافته و این مسئولان هم میدانند که چه کسی با چه مشخصاتی کجا نشسته و اگر عمل خلاف قانونی انجام شود به راحتی میتوان با فرد خاطی برخورد کرد.
انگلستان یکی از بزرگترین هولیگانهای فوتبالی را دارد ولی اتحادیه فوتبال انگلیس با انجام یک سری کارهای ساده موفق شد که جلوی این فجایع را در استادیومها بگیرد. وقتی در ایران بلیط کنسرت و تئاتر و سینما به راحتی با اینترنت فروخته میشود و مخاطب میداند که باید روی صندلیای که خریداری کرده بنشیند بعید میدانم که انجام این کار برای استادیومهای ورزشی کار پیچیدهای باشد. شماره گذاری صندلیها در کوتاهترین زمان ممکن شدنی است و چند مسئول نظم میتواند این مساله را به راحتی حل کند. تماشاگران ورزشگاه هم وقتی ببینند که به آنها احترام گذاشته میشود و این امکانات را برای خودشان بدانند قطعا مراعات میکنند.
نکته دیگری که در این فرآیند وجود دارد برخورد با متخلفان است. در گذشته تیمهای خاطی را از حضور تماشاگرانشان محروم میکردند و نتیجهای نداشت و شاهد فجایع این روزها هستیم. اما وقتی مشخص باشد که هویت افراد حاضر در ورزشگاه چیست و دوربینهای مدار بسته در بخشهای مختلف ورزشگاهها حضور داشته باشند دیگر هر فردی نمیتواند عمل خلاف قانون مرتکب شود و کسی نتواند با آن برخورد کند. نصب دوربینهای مدار بسته و کنترل آنها میتواند در بخش سخت افزاری به کمک امنیت و نظم هر چه بیشتر برگزاری مسابقات ورزشی بیانجامد.
سومین گزینه به «عدم ساماندهی هواداران و قدرت زیاد لیدرها» اختصاص داشت که 14.5 درصد آرا را به خود اختصاص داد. کانونهای هواداری در تمام دنیا وجود دارند و در کشورهایی مانند ایتالیا جزو بخشهای قدرتمند و تاثیرگذار باشگاههای فوتبال به حساب میآیند. ارتباط بازیکنان و مربیان با این کانونها میتواند در وضعیت سکوهای ورزشگاهها تاثیرگذار باشد. در ایران نیز از گذشته ارتباط با سکوها برای مدیران و مربیان و بازیکنان بسیار مهم بوده و به همین دلیل لیدرها از قدرت بالایی برخوردارند.
اما مدیران توانمند به سمت سازماندهی این بخش از مسائل زیر نظر خود میروند و افرادی را به این سمت منصوب میکنند که بتوانند برای منافع تیم و فوتبال بیشترین کارکرد را داشته باشند. نزدیک بودن به بعضی افراد و نهادهای خاص باعث شده که شاهد حضور لیدرهایی در ورزشگاهها باشیم که با اینکه قدرت بالایی دارند اما صلاحیتهای لازم برای این کار را نداشته باشند. کانونهای هواداری با سازماندهی درست میتوانند مانع این حجم از خشونت شوند و مشخص باشد که سیاستهای کلان باشگاه را دنبال میکنند و از حاشیه دوری میکنند.
چهارمین گزینه با کمترین درصد آرا یعنی 6.5 درصد به «کوتاهی فدراسیون فوتبال در جریمه و محرومیت» اشاره داشته است. فدراسیون فوتبال با تدابیری که در زمینه زیرساختها میتواند انجام دهد یکی از مهمترین نهادهایی است که میتواند در این فرآیند تاثیر گذار باشد. از فدراسیون فوتبال بالاتر وزارت ورزش و جوانان است که با هزینه اندکی میتواند با تجهیز استادیومها در زمینه رفاهی و امنیتی و انتظامی شرایطی را فراهم کند که مشکلاتی از این دست کمتر به وجود آید. همچنین انجام مقدمات حضور خانوادهها در ورزشگاهها میتواند از طریق این وزارتخانه انجام شود که خود تاثیرات بسزایی خواهد داشت.
محرومیتهایی که فدراسیون فوتبال تا امروز متوجه باشگاهها کرده تاثیرات کوتاه مدتی داشته و ما هر فصل شاهد وضعیتهایی این چنینی هستیم. بهتر است که تمرکز و بودجه خود را به سمت اقداماتی بلند مدت برده و با توسعه زیرساختها و توجه به مسائل امنیتی در موارد حساس از این دست بحرانها جلوگیری کنند.
اما شاید لازم باشد که به خودمان هم نگاهی بیاندازیم. هر فصل از این خبرها میشنویم. از زبالههایی که در داخل و بیرون ورزشگاه دیده میشود. از تخریب اموال عمومی. خودمان تا چه حد در این فرایند بیمار سهیمیم؟ فردی که صندلی ورزشگاه را میشکند و به سمت هم وطن و همشهری خود پرت میکند تا چه حد در این فاجعه سهیم است؟ جدای از مشکلات ساختاری این تک تک افراد آیا به این فکر نمیکنند که وقتی سنگی به سمت سر و صورت کسی پرت میکنند امکان مرگ وجود دارد؟ وقتی همه میدانیم که وضعیت نهادها و ساختارهای موجود چگونه است بهتر است بیشتر حواسمان به خودمان و اطرافمان باشد.