دیدارنیوز ـ چندی پیش نماینده حقوقی یک شرکت خصوصی با مراجعه به دادسرایی در تهران از یکی از حسابداران خود شکایت کرد. این نماینده به بازپرس پرونده گفت: یكی از حسابداران شرکت که سابقه زیادی در شرکتمان دارد و همه او را فردی وظیفهشناس میشناسند از حسابهای مالی شرکت برداشتهای غیرقانونی کرده و تا هفته پیش نزدیک به یک میلیارد تومان از تراز مالی کسر شده است.
وی در ادامه افزود: بهطور اتفاقی یکی دیگر از حسابداران که چند روزی در غیاب کارمند متخلف جای او انجام وظیفه میکرد، در حال بررسی مبالغ واریزی به حساب شرکت بود که به مورد مشکوکی بر میخورد. وی پس از بررسی دوباره و تمرکز به مبالغ متوجه میشود تخلف محرزی صورت گرفته است. با اعلام گزارش این تخلف به مدیرعامل شرکت، وی به تیمی از حسابداران خبره ماموریت داد تا حسابهای شرکت را از سالهای پیش که این کارمند مسئولیت پست مالی را برعهده داشته مورد تجسس قرار دهند. بررسیهای ۱۰ روزه و البته چراغ خاموش آنها نشان داد او در طول این سالها نزدیک یک میلیارد تومان از حسابهای مختلف شرکت برداشت کرده است.
با اظهارات و اسنادی که نماینده حقوقی در اختیار بازپرس قرار میدهد، وی از ماموران آگاهی میخواهد با احضار کارمند متخلف از او در این باره تحقیق کنند. در ادامه با احضار حسابدار به آگاهی وی وقتی با سوالات ماموران روبرو شد ابتدا ادعای بیگناهی کرد و مدعی شد اشتباهی صورت گرفته و در طول ۱۵ سال خدمت در این شرکت تاکنون حتی یک تخلف کوچک هم نکرده است. وی عنوان کرد برایش پاپوش دوختهاند و میخواهند با این حربه او را از کار اخراج کنند!
با این وجود و اصرار بر بیگناهی، ماموران با ارائه مستندات و مدارکی که در اختیار داشتند به او ثابت کردند که وی در طول چهار سال گذشته یک میلیارد تومان از حسابهای مختلف شرکت سرقت کرده است. این حسابدار که تصور نمیکرد همه تخلفاتش روی میز پلیس قرار گرفته باشد به ناچار لب به حقیقت گشود و به دزدیهایش اعتراف کرد.
بنابراين گزارش، پرونده این کارمند متخلف پس از بررسی برای صدور حکم و بازگرداندن پول به شرکت به قاضی دادگاه ارجاع شد.
گفت و گو با مرد حسابدار
خودت را معرفی میکنی؟
اسمم محمد است و ۴۷ سال دارم.
سابقه داری؟
نه، حتی یکبار هم پایم به کلانتری باز نشده.
اعتیاد چطور؟
اصلا، فقط سیگار میکشم.
از چه زمانی دست به سرقت از حسابهای شرکت زدی؟
چهار سال پیش.
بیشتر توضیح میدهی؟
چهار سال پیش یکی از فامیلهایم گفت زمینی در شمال سراغ دارد که زیر قیمت میفروشند، اگر زمین را بخرم میتواند چند ماه بعد دوبرابر قیمت برایم بفروشد. پول زیادی توی دست و بالم نبود و وسوسه شدم که از یکی از حسابها بهطور موقت پول بردارم و زمین را بخرم، هر وقت زمین را فروختم پول را به حساب شرکت بریزم. سه ماه بعد زمین را فروختم و پول را برگرداندم، ولی هیچکس چیزی نفهمید، وقتی دیدم کسی متوجه برداشت پول نشده، زمین، خانه یا ماشین با پول شرکت میخریدم و پس از فروش و کسب سود دوباره به حساب شرکت واریز میکردم. بعد از دو سال معاملههای بزرگتری میکردم. کمکم این فکر توی سرم آمد تا پولها را به حساب نریزم و زمانی که وضع مالیام خوب شد پولها را یکدفعه به حساب شرکت واريز كنم . پیش خودم میگفتم چه ایرادی دارد از پولهایی که توی حسابها هستند و گاهی چند ماه بدون استفاده میمانند به عنوان قرض از آنها بهره ببرم.
تاکنون چقدر از حسابها برداشتی؟
۹۵۰ میلیون تومان.
طی چند سال؟
بیشتر از دو سال.
با این پول چه چیزهایی خریدی؟
شمال ویلا خریدم. چند تا ماشین ثبتنام کردهام. آپارتمانی هم در مرکز شهر خریدهام و اجاره دادم.
همسرت از ماجرا خبر دارد؟
چیز زیادی نمیداند، البته به او چیزی نگفتهام که شک کند.
یعنی نمیداند ویلا و آپارتمان داری؟
نه، خبری ندارد.
تا چه زمانی میخواستی به این کار ادامه بدهی؟
دو سال دیگر بازنشسته میشوم و میخواستم سال بعد پولها را به حساب بازگردانم.
فکر میکردی مشتت برای شرکت باز شود؟
اصلا، من طوری پول برداشت میکردم که کسی عقلش نمیرسید. نمیدانم چطور متوجه این کارم شدند.
بهنظرت این کار ارزشش را داشت؟
اشتباه کردم، ای کاش دست به این کار نمیزدم و به همان درآمدم اکتفا میکردم. نمیدانم چطور باید به صورت زن و بچهام نگاه کنم.
حرف آخر؟
از مدیر شرکت میخواهم مرا ببخشد و قول میدهم دوماهه پولش را برگردانم.