دیدارنیوز ـ در حالي كه از روز گذشته تحريمهاي امريكا عليه ايران بار ديگر از سر گرفته شد و در طرف مقابل، اروپاييها قوانين مسدودساز براي مقابله با تحريمهاي ايالات متحده را براي حمايت از برجام اجرايي كردند، براي بسياري اين سوال به وجود ميآيد كه برجام چه اهميتي دارد كه تا اين حد بايد بر سر آن مقاومت كرد و حتي آن را بدون امريكا نيز اجرايي كند. حسن بهشتيپور، تحليلگر مسائل هستهاي و سياست خارجي در گفتوگو با «اعتماد» عنوان كرد كه برجام يك سند بسيار مهم است چرا كه توانست به يك پروندهسازي بينالمللي عليه ايران پايان دهد. وي اگرچه معتقد است كه بايد برجام را بدون امريكا نيز ادامه داد، اما معتقد است كه اگر روزي مجبور به خروج از برجام شويم ميتوانيم قويتر از گذشته در بحث فناوري هستهاي راه خود را ادامه دهيم. مشروح اين گفتوگو را در ادامه ميخوانيد....
روز گذشته تحريمهاي هستهاي (ثانويه) امريكا عليه ايران دوباره بازگردانده شد. همزمان با اين اتفاق اين سوال دوباره در اذهان عمومي مطرح ميشود كه با بازگشت اين تحريمها پس جمهوري اسلامي ايران در برجام چه چيزي به دست آورد؟
برجام يك سند خيلي مهم است. مهمترين دليل اهميت برجام اين است كه برجام موفق شد به پروندهسازي هستهاي عليه ايران پايان دهد. دشمنان ملت ايران از سال ٢٠٠١/١٣٨٠يك مصاحبه مطبوعاتي منافقين در امريكا برگزار كردند و جنجال رسانهاي و تبليغاتي عليه ايران را پوشش دادند و امريكاييها و اسراييليها پروندهسازي هستهاي براي ايران كردند. طي ١٢ سال موفق شدند ١٢ قطعنامه شوراي حكام آژانس بينالمللي انرژي هستهاي را عليه ايران بگيرند و ٦ قطعنامه شوراي امنيت تحت فصل ٧ عليه ايران بگيرند. متاسفانه اجماعي ايجاد شده بود كه چين و روسيه علاوه بر اعضاي اتحاديه اروپا به اين قطعنامهها راي موافق ميدادند. امريكا توانست اجماعي عليه ايران بسازد و پروندهسازي را عليه ايران ساماندهي كرد كه مهمترين بخش آن PMD يا ابعاد احتمالي نظامي طي ١٢ فصل و ٦٦ بند تنظيم شده بود. آمانو در نوامبر ٢٠١١ منتشر كرد و اين خلاصهاي از كل پروندهسازي عليه ايران بود.
قطعنامه شوراي حكام، قطعنامه شوراي امنيت و PMD مجموعه پروندهاي بود كه وضعيت بسيار خطرناكي عليه ايران به وجود آورده بود. در طول ٣٠ سال اخيركه من مطالعه كردهام هيچگاه ما چنين وضعيت بدي را نداشتيم؛ پرونده بسيار خطرناكي كه بسترساز تحريمهاي بيسابقه تاريخ بشريت بود. مهمترين موفقيت برجام، پايان دادن به اين پروندهسازي بود. چگونه؟ در نوامبر ٢٠١٥ قطعنامهاي از طرف شوراي حكام صادر شد كه تمام قطعنامههاي قبلي كنار گذاشته شد. در قطعنامهاي ديگر صراحتا اعلام كردند كه ماجراي PMD كنار گذاشته شد.
يك رژيم حقوقي عليه ايران شكل گرفته بود كه فروپاشيد و اين موضوع خيلي خيلي مهمي بود كه دشمنان ايران بهانهاي نداشتند كه با اتكا به آن، عليه ملت ايران تحريم وضع كنند. به همين دليل، بر موضوعاتي چون تروريسم، حقوق بشر و (با جعل لغتي بيثباتسازي منطقه) شيفت كردند.
خيلي روشن است كه موضوع تروريسم، حقوق بشر و سلاحهاي كشتار جمعي از سالهاي خيلي قبلتر وجود داشت اما هيچوقت نتوانسته بود به يك اجماع برسد. برجام اين اجماع را از بين برد و آن رژيم حقوقي را فروپاشيد. پس اين دستاورد كمي نيست. به همين علت است حتي با وجود خروج امريكا ميگويم اين يك سند مهم و با ارزش براي ما است چرا كه ما ثابت كرديم ١٢ سال دروغبافي عليه ما ميشد. ١٢ سال جار و جنجال دروغين عليه ما ميشد بدون اينكه واقعيت داشته باشد.
نكته مهم ديگر، موضوع غنيسازي اورانيوم است كه امريكايها (خانم رايس) اصرار ميكرد ايران بايد غنيسازي را متوقف كند و ما آمادگي داريم در هر جا با هر كس و در هر زماني مذاكره كنيم و بايد غنيسازي را متوقف كنيم. مرتب اين را تكرار ميكردند اما برجام اين ويژگي را داشت كه اوباما و كري مجبور شدند موضوع غنيسازي اورانيوم را بپذيرند. در حالي كه اوباما ميگفت، اگر دست خودمان بود كل پيچ و مهرههاي تاسيسات هستهاي ايران را باز ميكرديم اما نميتوانيم، چرا كه دانش هستهاي در مغز ايرانيها رفته است. با بمباران نميتوان آن را درآورد. جان كري ميگفت در سال ٢٠٠٣ ما با ١٦٤ سانتريفيوژ نتوانستيم قبول كنيم اما در ٢٠١٣ با گذشت ١٠ سال از سختترين تحريمها حالا بايد با ٢٠ هزار سانتريفيوژ مذاكره كنيم اگر امروز مذاكره نكنيم مشخص نيست بعدا چند هزار سانتريفيوژ داشته باشند. جان كري با صراحت اعلام ميكند كه مجبور به مذاكره با ايران شدهايم در حالي كه در رسانهها به گونه ديگر مطرح ميكنند كه چون ايران تحريم شده است پاي ميز مذاكره آمده است كه البته در داخل ايران اين موضوع توسط خوديها نيز تكرار ميشود.
برخي از منتقدان برجام ميگويند كه ما در عمل صنعت غنيسازي خود را متوقف كرديم. چنين تعبيري تا چه اندازه به واقعيت نزديك است؟
خير. اين تعبير به هيچوجه درست نيست. دشمنان ايران پذيرفتند ايران غنيسازي اورانيوم داشته باشد ولي ايران را به خاطر فعاليت هستهاي تحريم نكنند. به ما چك سفيد ندادند كه به دلايل ديگر ما را تحريم نكنند متاسفانه اين چيزي است كه در ايران تبليغ ميشود. يكسري از منتقدين برجام ميگويند برجام صنعت هستهاي ايران را نابود كرد. من ميخواهم توضيح دهم و علاقهمند بودم آقاي كمالوندي و آقاي صالحي در يك فرصت مناسب صداو سيما به آنها فرصت ميداد و مينشستند براي مردم ايران صنعت هستهاي را توضيح ميدادند. مثلا بايد به مردم گفته ميشد رآكتور آب سنگين اراك با كارخانه توليد آب سنگين اراك كاملا متفاوت است. دو تاسيسات متفاوت با كاركرد متفاوت هستند. اين تاسيسات توليد آب سنگين اراك از سال ٢٠٠٣ شروع كرده و همچنان به كار خود ادامه ميدهد پس توليد و صادرات داريم و توليد آب سنگين در ايران متوقف نشده است. براي نداشتن تشعشع با سيمان پر شده است اما كارخانه رآكتور با تاسيسات آن همچنان برقرار است. يك مثال اين است كه مثلا ميگويند ما ۱۰ تن اورانيوم غنيشده را داديم رفت، اما نميگويند ما به ازاي آن ۱۱۰ تن اورانيوم طبيعي يا كيك زرد تحويل گرفتيم. ما ۱۱۰ تن كيك زرد داريم و امروز اگر ايران اراده كرد دوباره غنيسازي را از سر ميگيرد و ديگر مخفيانه نيست و زيرنظر آژانس و خيلي شفاف فعاليت خود را ادامه ميدهد. طبق گزارش آژانس مقدار غنيسازي شده در آن زمان همين قدر بود، نياز نبود غنيسازي كنيم. طبق برجام اكنون ۹ هزار تا ۵ هزار سانتريفيوژ در حال كار است و گاز هگزو فلورايد در نطنز به آن تزريق و غنيسازي انجام ميشود. در فوردو ظرفيت ۳ هزار سانتريفيوژ است و براي نطنز رزرو بود.
هزار سانتريفيوژ در حال كار است اما گاز اگزوفلورانت به آن تزريق نميشود طبق توافق در آنجا قرار است به روي فيزيك پلاسما كار شود، اين فوقالعاده مهم است. اين سانتريفيوژها جمع شده و زماني كه سانتريفيوژ فعال هستند با توجه به استهلاك بعد از يك مدت كنار گذاشته ميشود و از ساير سانتريفيوژها استفاده ميشود. طبق برجام اگر اين تعداد تمام شود دوباره ساخته ميشود. ما در تحقيق و توسعه توانستيم Ir٨ را با موفقيت انجام دهيم كه اين ۲۰ برابر ir١ فعاليت ميكند. يعني به ما قدرت ميدهد از همين فردا شروع كنيم يعني صنعت هستهاي نابود نشده و اين آدرس دقيقي است كه ما ميتوانيم فعاليت هستهاي داشته باشيم. طوري تبليغات ميشود كه دانشمندان هستهاي را بيكار كردهاند در حالي كه آنها به تحقيقات خود ادامه ميدهند.
ايران در مقطع فعلي ميخواهد برجام بدون امريكا را ادامه دهد و تصميم اين است كه مذاكرات با اروپا را ادامه دهيم؟ آيا برجام بدون امريكابا توجه به دامنه وسيع تحريمهاي فرامرزي امريكا، قابل ادامه دادن است يا خير؟!
اگر بخواهيم واقعبين باشيم ميگوييم نه، چرا برجام به وجود آمد؟! چرا ١+٥ شكل گرفت؟ بيانيههاي پاريس، بروكسل و تهران صادر شد ولي چرا اثري نداشت؟ چون در آن زمان امريكا موش ميدواند. اسراييليها با همه توان تخريب ميكردند ولي در نهايت به جمعبندي رسيدند كه در سال ١٣٨٧ با طرف امريكايي در قالب ١+٥ گفتوگو كنند و سپس چين و روسيه را وارد كردند. به عنوان يك پژوهشگر صادقانه ميگويم بدون امريكا نميشود اما به معناي اين نيست كه بعد از خروج امريكا همهچيز را فراموش كنيم يا از برجام خارج شويم كه يك اشتباه محض است. اين مهم است كه اين سند را زنده نگه داريم ولي بايد واقعيت را بپذيريم. امريكا بايد توضيح دهد چرا از برجام خارج شده است؟ اكنون ايران در موضع برتر است. قبل از برجام آنها بودند كه عليه ايران تهاجم ميكردند اما امروز ايران است كه ميتواند تهاجم كند. البته نبايد اين سند را زمين گذاشت. در نهايت بايد گفت حتي با وجود قولي كه اروپاييها دادهاند اگر نتوانند كاري كنند به نظر من در اينكه اروپاييها در برجام جديت داشتند هيچ شكي وجود ندارد اما هيچ كس دلش براي ايران نسوخته است. برجام به نفع اروپا، امريكا، روسيه و چين است كه ادامه دهند. امريكا از برجام خارج شد اما اروپاييها مصمم هستند كه ادامه دهند. اما بحث مهم اين است كه آيا توان مقابله با امريكا را دارند؟ خير! پس چرا پيشنهاد كردند كه بانكي ايجاد شود كه با يورو كار كنند و طرف آن بانك مركزي ايران باشد؟ آنها ميخواهند مبادلات در چارچوب اين بانك انجام شود اين مدلي است كه بايد ببينيم اروپاييها تا چه حد در آن موفق هستند.
برخي از معاملات اروپاييها با طرف امريكايي است و پس به نظر نميرسد توان مقابله داشته باشند. مانند قراردادهاي ايرباس و توتال. پيشنهاد من اين است كه به جاي خروج از برجام اجراي آن را به تعليق در آوريم. به اين معنا كه تعهداتي كه ايران در چارچوب برجام انجام ندهد و تنها در چارچوب NPT فعاليتهاي خود را زيرنظر آژانس انرژي اتمي ادامه دهد و بهانه دست دشمنان ندهد. حسن اين كار در اين است كه هر زمان طرف مقابل پشيمان شد به اجراي برجام بازگردد. ديگر لازم نيست مجددا مذاكراتي شكل گيرد كه به نظر ميرسد مذاكرات جديد خيلي طولاني و مشكلتر از مذاكرات بر سر توافق هستهاي خواهد بود.
اگر فعاليتهاي هستهاي را دوباره شروع كنيم، آيا هزينهاي نخواهد داشت؟
سوال مشخص اين است كه هزينه بازگشت چقدر است. آيا صلاح است كه اين كار را كنيم يا خير؟ واقعيت اين است كه اين بازگشت ما با بازگشتهاي قبلي فرق اساسي خواهد داشت. فرق اول رژيمهاي حقوقي است كه در گذشته قبل از برجام بوده و آن رژيم حقوقي وجود ندارد. اگر توجه داشته باشيد كه فضاي بينالمللي امريكا را مقصر بداند چرا كه او از برجام خارج شده و ايران از برجام خارج نشده است. نكته دوم اين است كه ايران بار ديگر زيرنظر آژانس فعاليتهاي خود را ادامه خواهد داد نه در چارچوب برجام. در اين صورت ايران متهم نخواهد شد چرا كه فعاليتهاي آن زيرنظر آژانس است. وقتي كشوري زيرنظر آژانس فعاليت ميكند اين اتهام بيپايه از سوي امريكا و اسراييل مطرح ميشود كه ايران ممكن است بمب هستهاي بسازد. ثابت شده است همه اينها دروغ بافي بود. از سوي ديگر پس از اينكه ايران شروع به غنيسازي كرد و ذخاير خود را افزايش داد برخلاف مقررات بينالمللي و چارچوب NPT نبود. قطعا روي ايران فشار خواهند آورد و نميتوان خوشخيال بود. ايران بايد مرحله به مرحله شرايط را ارزيابي و سعي كند كمترين هزينه را بپردازد.مسوولان بايد راهحلهايي را پيدا كنند كه هزينه كمتري را بپردازيم.
هيچ پيشبيني در مورد تعليق برجام در آن وجود ندارد؟
چطور پس امريكا توانست؟
خارج شد ولي تبعاتي براي آنها نداشت.
تبعات داشت.
آيا تبعات به لحاظ تحريم داشت؟ ايران از برجام خارج شود قطعنامههاي سازمان ملل به حالت قبل باز نميگردد؟
اگر ما رجوع كنيم به سازمان ملل در آن زمان شوراي امنيت تصميم خواهد گرفت كه چه كنيم؟ ابتدا در كميتهاي بررسي خواهد شد.سپس وزراي خارجه بررسي خواهند كرد و بعد از آن به شوراي امنيت ميفرستند و اگر شوراي امنيت تصويب كند همان تصميم را اجرا ميكنند. يعني در وضعيت چهارم تحريمها به صورت اتوماتيكوار باز ميگردد. البته به نظر ميرسد ديگر ايران به شوراي امنيت نميرود و ممكن است در اجلاس وزراي خارجه به راهحلي برسند و اجازه ندهندكه قطعنامهها برگردد. اكنون وضعيت به گونهاي است كه همه زيان خواهند ديد اما به تناسبهاي مختلف. چطور ممكن است ما بتوانيم اجراي برجام را تعليق كنيم؟ ايران رسما اعلام ميكند كه من خودم را متعهد به اجراي برجام نميبينم تا زماني كه شرايط قبل از توافق بازگردد.
آيا پيشبيني در مورد آن صورت گرفته است؟
خيلي موارد در برجام پيشبيني نشده است. يكي از ضعفهاي برجام اين است كه همه در اين سند به حداقلها راضي شدهاند. ايران ميتوانست ٩بند اعلام شده از سوي مقام معظم رهبري را در برجام بگنجاند اما مقام معظم رهبري در مهرماه ٩٤ اين بندها را ابلاغ كردند اما توافق هستهاي در تيرماه انجام شد. اگر ايران ميتوانست آن ٩ بند را وارد برجام كند خيلي عالي بود ولي نميتوانست. مسوولان نميگويند اما من با صراحت ميگويم ايران ميتوانست و اگر ميتوانست قطعا انجام ميداد. تعليق برجام يعني چه؟ يعني منافع پيشبيني شده در برجام را نتوانستيد تامين كنيد و تا تامين نكنيد اجرا نميكنم. تاكنون نقض صريح و آشكار نديديم ولي مدارا كرديم اما از اكنون تا تامين منافع تعليق ميكنيم.آژانس ۱۱ بار تاكيد كرده جمهوري اسلامي ايران به تعهدات خود عمل كرده است بنابراين با اينكه تعليق پيشبيني نشده است اما ايران اعلام ميكند تا زماني كه منافع مرا تامين نكنيد خود را ملزم به اجرا نميبينم.
زماني كه شما از برجام خارج ميشويد يعني فاتحه توافقنامه خوانده شده است در حالي كه توافقنامه برجام ذيل قطعنامه ۲۲۳۱ براي همه كشورها لازمالاجراست. دليل ندارد ما همگام با امريكا از برجام خارج شويم. امريكا با وجود اينكه به اين توافق راي داده است اما خلاف قوانين بينالمللي از آن خارج شده است.به نظرم اگر پيشنهاد تعليق ميدهيم، تاكيد بر اين است كه برجام سندي بينالمللي است كه ايران تا زماني كه آن تعهدات در آن پيشبيني شده بود اگر آن را اجرايي كنند ايران باز گردد.ايران بايد همچنان زيرنظر آژانس فعاليتهاي خود را ادامه دهد چرا كه با وجود فشارهاي ترامپ آژانس سعي كرد وجهه بينالمللي خود را حفظ كند.
اگر برجام تحريمي را برندارد چه فايدهاي براي ايران خواهد داشت؟
يك گزارشي مجلس شوراي اسلامي دارد كه كميسيون مجلس به عنوان قوهاي ديگر تحقيقي را كرده است كه در بعد از برجام بيش از ۹۰۰ مورد تحريم لغو شده است، ۲۰۰ مورد تحريم باقي مانده كه اين تحريمها يا حالت تعليق دارد يا لغو نشده است. آنها كه ميگويند تقريبا هيچ! به سوال ما جواب دهند، امروز نفت صادر ميكنيم در حالي كه در گذشته با اينكه نفت صادر ميكرديم اما از هر ۱۰۰ دلار حداقل ۱۰ دلار را براي دور زدن تحريمها هزينه ميكرديم. تحريمها در برجام لغو شد. امروز ميگويند واي تحريمها باز ميگردد؟! سوال اينجاست اگر اينها ميگفتند برجام تحريمها را لغو نكرده پس امروز چه چيزي بر ميگردد؟! چرا لغو تحريمها براي مردم ملموس نبوده است؟! براي اينكه ما فكر ميكرديم برجام بايد كل مشكلات اقتصادي ايران را حل ميكرد. مشكلات ساختاري اقتصاد طي يك زمان به وجود آمده و بايد در يك فرآيند برطرف شود و به برجام ارتباطي نداشت. اگر برجام امضا را نميكرديم به مراتب شرايط بدتر و بدتر ميشد.
با بازگشت تحريمهاي امريكا ماندن ايران در اين توافق چه سودي ميتواند داشته باشد؟
اروپاييها دنبال طرحهايي هستند كه به ايران ارايه كنند كه چگونه بدون امريكا ميتوانند با ما تعامل داشته باشند، ايران اين طرحها را بررسي ميكند اگر به نفعش بود ادامه ميدهد اگر نبود تصميم را ميگيرد.
برجام را طوري ترسيم كردند كه بايد كل مشكلات اقتصادي ما را رفع كند اما اين توهم است. متاسفانه مخالفان و موافقان برجام تصويري ساختهاند كه برجام نبوده، برجام وظيفه حل مشكلات اقتصادي ايران را نداشته است. مثلا در بانكداري يك بخشي به تحريمها ارتباط دارد و بخش مهم آن به آييننامههايي مرتبط است كه در زمينه شفافسازي از سال ۲۰۰۸ بايد اجرا ميكرديم.
اگر برجام از بين برود و سياست نظام خروج از برجام باشد فكر ميكنيد چه اتفاقي در انتظار ايران خواهد بود؟
فرض بگيريم كل مذاكرات ايران با اروپا به نتيجه نرسد، اصولا وضعيتي به وجود خواهد آمد كه ايران از برجام خارج شود، واقعيت اين است كه برخي دچار توهم هستند مثلا روسيه يا چين ميتوانند در اين زمينه به ما كمك كنند. فكر ميكنم تنها راهي كه براي ايران مانده است اتكا به ملت است. مردم هستند كه از اول انقلاب تاكنون پشت اين دولت و حاكميت بودهاند، قبل از برجام و بعد از برجام باز مردم هستند. يعني مردم متقاعد شوند كه خير و صلاح آنها در مقاومت است ، ميتوانيم با اقتصاد مقاومتي پيش برويم، ولي واي از روزي كه مردم بياعتماد شوند. پس ما بايد سعي كنيم براي مردم درست توضيح دهيم، راهحل خروج از برجام اتكا به مردم است و سعي كنيم هر آنچه ميگوييم مردم باور كنند و با سازماندهي مناسب و برنامه دقيق عليه فساد بجنگيم. بايد يك برنامه مدون توسعه پايدار بچينيم و توسعه اقتصادي، سياسي و فرهنگي را همزمان پيش ببريم. اگر مردم و مسوولان دست در دست هم دهند با اعتماد متقابل ميتوانند مقابل مشكلات بايستند. راهحل فوري اين است كه مسوولان با مردم صحبت كنند، مطمئنا ميتوانيم اين دوره را پشت سر بگذاريم.
منبع: اعتماد/میثم سلیمانی/۱۶ مرداد ۹۷