تیتر امروز

لازم نیست خواص جایی بروند
افاضات اضافه

لازم نیست خواص جایی بروند

عوام الملک در نامه‌ای به حضرت مسعود نوشت: بر خلاف تبلیغات برخی از این رسانه‌های بیگانه وابسته، لازم هم نیست خواص جایی بروند. ما عوام خودمان داریم می‌رویم. داریم کم می‌شویم. داریم خودمان را می‌کشیم...
«کلینیک ترک بی‌حجابی» بازی با اعصاب جامعه!/ تابوی مذاکره تهران و واشنگتن شکسته می‌شود؟/ کادر درمان و دیوار کوتاه ناامنی!
مجله خبری تحلیلی دیدارنیوز با اجرای محمدرضا حیاتی

«کلینیک ترک بی‌حجابی» بازی با اعصاب جامعه!/ تابوی مذاکره تهران و واشنگتن شکسته می‌شود؟/ کادر درمان و دیوار کوتاه ناامنی!

این چهل و ششمین برنامه مجله خبری تحلیلی دیدارنیوز است که با اجرای محمدرضا حیاتی و با حضور کارشناسان و صاحب نظران تقدیم مخاطبان گرامی می‌شود.
زیباکلام: بین مسئولان و واقعیات، دیوار وجود دارد!/ بخارایی: می‌خواهی به آمریکا احترام بگذاری؟! پس به تبع آن، باید به اسرائیل هم احترام بگذاری!
بررسی عواقب جنگ ایران با اسرائیل در بستر ریاست جمهوری ترامپ در نشست اندیشکده سیمرغ باریخ

زیباکلام: بین مسئولان و واقعیات، دیوار وجود دارد!/ بخارایی: می‌خواهی به آمریکا احترام بگذاری؟! پس به تبع آن، باید به اسرائیل هم احترام بگذاری!

روز یکشنبه ۲۰ آبان ماه، نشست اندیشکده سیمرغ باریخ با موضوع عواقب جنگ جمهوری اسلامی با اسرائیل در بستر ریاست جمهوری ترامپ، برگزار شد و نام‌های آشنا از جمله صادق زیباکلام، احمد بخارایی و مهدی مطهرنیا...

دو قتل سرانجام رقابت عشقی

News Image Lead

رقابت عشقی میان دو جوان بر سر دختری باعث شد یکی از آن‌ها با آتش‌زدن خانه دیگری دو نفر را به قتل برساند.

کد خبر: ۶۴۴۱
۱۰:۳۶ - ۱۶ مرداد ۱۳۹۷
دیدارنیوز ـ یک سال قبل خبر آتش‌سوزی در خانه‌ای در جنوب تهران به مأموران پلیس گزارش داده ‌شد. بعد از مهار آتش‌سوزی و آغاز تحقیقات، مأموران متوجه شدند این آتش‌سوزی عمدی بوده‌ است. تکنیسین‌های آتش‌نشانی بیان کردند حریق احتمالا از شیء آغشته به بنزین که در اطراف موتور پارک‌شده در حیاط خانه پیدا شده، آغاز شده و بنزین عامل اصلی این آتش‌سوزی بوده‌ است. ضمن اینکه مأموران در محل آتش‌سوزی دو مرد جوان را نیز پیدا کردند که بر اثر شدت آتش‌سوزی در وضعیت وخیمی به سر می‌بردند. از آنجایی که دختر جوانی نیز در آن خانه حضور داشته اما موفق به فرار شده ‌بود، از او  تحقیق شد.

 دختر جوان گفت: من نمی‌دانم چه اتفاقی افتاد نیمه‌شب آتش به سمت خانه هجوم آورد. من خواب بودم، اما با شکستن شیشه از خانه فرار کردم. روی پشت‌بام چند نفر را دیدم ولی صبر نکردم ببینم چه کسانی هستند و فرار کردم. اشکان و سعید در خانه بودند، آنها هم می‌خواستند فرار کنند. نمی‌دانم چه اتفاقی برایشان افتاد. من فقط جان خودم را نجات دادم.

چند روز بعد به مأموران خبر دادند دو جوان مجروح جان خود را از دست داده‌اند. بررسی‌های بعدی نشان داد درگیری شدیدی بین یکی از مقتولان به نام اشکان با فردی به نام حامد وجود داشت و آنها بر سر دختری به نام صنوبر با هم بارها درگیر شده‌ بودند. وقتی مأموران حامد را بازداشت کردند، بعد از چندین روز بازجویی او اعتراف کرد با همکاری دو دوستش به نام‌های کریم و پرهام به خانه اشکان رفته و آنجا را آتش زده ‌است. با تکمیل تحقیقات و تفهیم اتهام دو فقره قتل و صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به شعبه 8 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. متهمان روز گذشته پای میز محاکمه رفتند. از آنجایی که اولیای‌دم دو متهم حضور نداشتند، بعد از خوانده‌شدن کیفرخواست از سوی نماینده دادستان متهم ردیف اول به نام حامد در جایگاه حاضر شد. او اتهام را قبول نکرد و گفت: من و اشکان به خاطر صنوبر با هم درگیری داشتیم و این واقعیت است چند ساعت قبل از این حادثه اشکان من را در خیابان دید و با چاقو زد. من هم برای اینکه او را بترسانم و به او بفهمانم با چه کسی طرف است، با کوکتل‌مولوتف به خانه‌اش حمله کردم. می‌خواستم موتورش را آتش بزنم از حیاط تا خانه فاصله زیادی بود و من اصلا فکر نمی‌کردم که آتش به سمت خانه کشیده شود. فاصله بسیار زیاد بود من حتی متوجه کشیده‌شدن آتش به سمت خانه هم نشدم.

در ادامه پرهام، متهم ردیف دوم، به اتهام معاونت در قتل‌ها در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من اتهام را قبول ندارم. ماجرا این‌طور شروع شد که شب قبل از حادثه اشکان حامد را در خیابان دید. آنها هربار با همدیگر روبه‌رو می‌شدند، کتک‌کاری شدیدی می‌کردند. دعوا بر سر دختری به نام صنوبر بود. حامد می‌گفت این دختر مورد علاقه ‌من بود که اشکان از من گرفت. درگیری آنها بارها اتفاق افتاده ‌بود. اشکان علاوه بر حامد من و دوست دیگرمان که همراهمان بود و حالا متهم ردیف سوم است، را هم زخمی کرد. حامد از این کار خیلی ناراحت بود و مدام می‌گفت می‌خواهم تلافی کنم. حدود چهار صبح بود او اصلا آرام نمی‌شد. خودش بلند شد از موتور من بنزین کشید و فتیله درست کرد و روی کوکتل‌مولوتف گذاشت و از من خواست او را به خانه اشکان ببرم. سعی کردم کمی معطل کنم شاید پشیمان شود، اما نشد.
 
متهم گفت: ما سه‌ترک به سمت خانه اشکان رفتیم، متهم ردیف سوم ترسید و پیاده شد. من هم حامد را مقابل خانه اشکان پیاده کردم و برگشتم. حیاط خانه اشکان پر از فندک و گاز فندک و...  بود به همین دلیل هم وقتی کوکتل‌مولوتف را حامد به خانه اشکان پرتاب کرد، آتش‌سوزی شد. با پایان گفته‌های متهم ردیف دوم، متهم ردیف سوم در جایگاه قرار گرفت. او نیز اتهام را رد کرد و گفت من در قتل نقشی نداشتم و اصلا میانه راه پیاده شدم و رفتم. با پایان گفته‌های متهمان و وکلای آنها، قضات برای تصمیم‌گیری دراین‌باره وارد شور شدند.

منبع: شرق
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی