
يقه سفيدها اكنون بيش از پيش صندلیهای مرتفع مناصب را برای آقازادههای خود رزرو كردهاند، جماعت آيندهنگری كه به واسطه داشتن منزلت حياتی ثروت و قدرت، میزهای بلند سیاست و صندلیهای چرخان ریاست را برای شكوفا كردن استعدادهای داشته و نداشته فرزندانشان نشانه رفتهاند. اما در آن سوی ماجرا و در زير سقف كلاسهای كپرنشين و در چهرههای معصوم كودكان گلفروش و كارگرزادگان، ماجرای غمبار تبعيض ادامه دارد.
دیدارنیوز - اکبر شهبازی یادداشتی درباره شکاف طبقاتی در جامعه و تاثیر آن در وضعیت آینده خانوادههای فقرا و تحصیل فرزندانشان نوشت.
حتی به خطکشیهای ظالمانه جنوب شهر - شمال شهر در جدا کردن مرز خود از مستضعفین و فقرا اکتفا نکردند. همانهايی كه برای تأثير نپذيرفتن فرزندانشان از فرهنگ پابرهنههای جنوب شهری نیمکتهای بچههایشان را هم تغییر دادند و مدارس غير انتفاعی را تأسيس كردند تا نوگلان زندگیشان گرد و خاك جنوب شهر را تنفس نكنند و سایه اندوهگین فقرا، روحیه لطیف فرزندانشان را آزرده نکند.
آقازادههای كنكوری از دل همين مدارس و جماعت درآمدهاند، مدارسی که سابقا ثروتمندان و طبقه متوسط و روشنفکر شهری کودکانشان را با ژنهای مرغوب به این مدارس می سپردند و چند سالی است رنگ و بوی مذهبی و ارزشی نيز گرفتهاند و گردانندگان آنها نه فقط از سرمايهسالاران ِشمال شهری غربزده و روشنفكر، بلكه از جماعت مذهبی هستند كه خود را انقلابی میدانند و یقههایشان هم همواره بسته است.
برنده ماراتن نفسگير كنكور هم غالباً همينها هستند. مسئله، مسئله «پول» است و امكانات. اغلب «آنهایی كه دارند برندهاند».
از یک کلاس کپری در کرمان و زاهدان که 30 دانشآموز در تنگنای هم نشستهاند و معلم زيست و شيمی فیزیکشان يك نفر است، قطعا رتبه تكرقمی و رتبه زير صد و هزار در نمیآيد.
يقه سفيدها اكنون بيش از پيش صندلیهای مرتفع مناصب را برای آقازادههای خود رزرو كردهاند، جماعت آيندهنگری كه به واسطه داشتن منزلت حياتی ثروت و قدرت، میزهای بلند سیاست و صندلیهای چرخان ریاست را برای شكوفا كردن استعدادهای داشته و نداشته فرزندانشان نشانه رفتهاند.
اما در آن سوی ماجرا و در زير سقف كلاسهای كپرنشين و در چهرههای معصوم كودكان گلفروش و كارگرزادگان، ماجرای غمبار تبعيض ادامه دارد. استعدادهای بیگناه فقط «به خاطر نداشتن» محروم میشوند، از همه شغل و آيندهای كه شبهای كودكی خوابش را میديدند.
شكاف اجتماعی و اقتصادی، با ساختارهای ناعادلانه سيستماتيك همچون كنكور، كلاسهای خصوصی و مدارس غيرانتفاعی هر روز عميقتر میشوند و سيستم دولتی آموزش، موفقيت در آزمون كنكور را به فعاليت دانشآموز در سيستم آموزش خصوصی و كلاسهای كنكور منوط كرده است و این مسله بزرگترین خیانت است. بزرگترین خیانت به آنهایی که جرمشان "نداشتن" است.
جنگ همچنان جنگ فقر و غناست، جنگ پابرهنهها ومرفهین بی درد.