دیدارنیوز ـ در سالهای اخیر یکی از دغدغههای اساسی برنامهریزان آموزشی، تمرکززدایی از نظام آموزشوپرورش است. در شرایطی که بخش عمدهای از تصمیمها بر عهده وزارت آموزشوپرورش است، اعتماد به استانها و واگذاری اختیارات لازم به مدیران کل، یکی از گامهای مهم در تمرکززدایی از آموزشوپرورش است. آموزشوپرورش در استانها با مشکلات مهم و پیچیدهای دستوپنجه نرم میکند و کسانی قادر به درک و اندیشه برای حل آن هستند که خود همه سالهای عمرشان را در استان مربوطه زندگی کرده و از نزدیک با مشکلات آن استان زندگی کرده باشند. عبدالرسول احمدی که چند ماهی است سرپرستی اداره کل آموزشوپرورش استان فارس را بر عهده گرفته است، در گفتوگو با «شرق» از دغدغههای این روزهای آموزشوپرورش استان فارس میگوید.
مهمترین چالش پیش روی آموزشوپرورش استان فارس چیست؟
مشکلات آموزشوپرورش بهتبع مشکلات کشور، مشابهات بسیاری دارد. مهمترین مشکل، مالی است. فرهنگیان مطالباتی دارند که گاه پرداخت نشده یا تماما پرداخت نشده است. درواقع طرحهای مدنظر آموزشوپرورش در بعد کیفیتبخشی به آموزش مورد توجه است، اما بهدلیل نبود اعتبارات مالی انجام آنها میسر نیست. از سوی دیگر، فرهنگیان رصد میکنند و میبینند که دریافتی آنها با واقعیتهای جامعه و هزینههای موجود و حتی نسبت به سایر دستگاهها دریافتی عادلانه نیست و همه اینها مزید بر علت شده تا آموزشوپرورش جایگاهی که باید را نداشته باشد. آموزشوپرورش با بیش از 40میلیون نفر انسان در ارتباط بوده و نسلی انسانساز است و همچنین توفیقات بقیه دستگاهها هم به آموزشوپرورش برمیگردد. داگلاس نورث میگوید اگر دنبال توسعهاید و اگر میخواهید ببینید کشوری توسعهیافته است یا خیر، دنبال صنعت و خدمات نروید، بلکه سراغ پیشدبستانی و ابتدایی بروید و نحوه آموزش این افراد را بررسی کنید و ببینید در چه وضعیتی است. با وجود اینکه در سند تحول بنیادین آموزشوپرورش، جایگاههای خوبی برای آموزشوپرورش در نظر گرفته شده است و ساختار تعریف میشود و تغییر میکند، بسیاری از راهکارها و برنامهها قابلیت اجرائی ندارند. به همین دلیل تا کنون تنها چیزی که از سند تحول محقق شده، دورههای 6-3-3 است که همین هم به دلیل زمان بد اجرا مشکلات بسیاری را ایجاد کرد؛ زیرا یکدفعه از یک پایه حجم زیادی کم کردیم و به پایهای دیگر اضافه کردیم و فکر نکردیم که مکان تدریس و معلمهای محدود چطور تأمین میشود. معلمهایی از حوزههای مختلف به پایهای که کمبود داشتیم بردیم و بسیاری از نیروها مقاومت میکردند و انگیزه لازم را نداشتند و نهایتا آن بهرهوری که ما انتظار داشتیم، محقق نشد. درعینحال در بحث کلاس و امکانات و کارگاه و آزمایشگاه با مشکلات بسیاری روبهرو شدیم. مشکل دیگری که با آن مواجهیم، بحث کمبود نیروی انسانی است. ما در مجموعه استان فارس هشتهزار نیرو کم داریم. تأمین این نیروها و کیفیسازی آنها کار آسانی نیست. راهکارهایی در شیوهنامه ساماندهی اندیشیده شده اما اجرا سخت است.
با وجود مشکلات مالی که عموما آموزشوپرورش استانها با آن مواجهند، اما سال گذشته آموزشوپرورش فارس در کسب درآمدهای اختصاصی بالغ بر 600 درصد رشد داشته و بعد از استان تهران در رتبه دوم قرار گرفته است، تأثیرگذارترین دلیل این موفقیت چیست؟
این از یک منظر درست است و از منظر دیگر بسیار تأملپذیر است. درآمد اختصاصی در برابر هزینههای آموزشوپرورش قابل بازگویی نیست و تأثیر زیادی ندارد. در بهترین حالت ما 60میلیارد تومان درآمد اختصاصیمان در سال است آن هم برای مجموعه آموزشوپرورش که نزدیک به 80هزار دانشآموز و 65 تا 70هزار معلم و نیروی اداری دارد. این درآمد اختصاصی فقط برای اداره آموزشوپرورش نیست و کلیه ادارههای شهرستانها و نواحی هم مربوط است که البته این عدد جوابگوی نیاز این مجموعه بزرگ نیست. به همین دلیل، این درآمد اختصاصی برای تأمین نیاز مالی آموزشوپرورش چندان قابل تأکید نیست.
یکی از مشکلات آموزشوپرورش استان فارس کمبود نیروی انسانی است. با توجه به اینکه اکثر نیروهای در شرف بازنشستگی، تمایلی به ماندن ندارند، برنامه شما برای تأمین نیروی انسانی در سال آینده تحصیلی چیست؟
همانطور که گفتم یکی از چالشهای عمده ما تأمین نیروی انسانی است و البته مشکلات ما فراتر از تأمین صرف نیروی انسانی است. آموزشوپرورش دنبال نیروی چابک و کاربلد و با انگیزه است، اما مشکلات دستبهدست هم دادهاند تا به لحاظ کیفی نتوانیم آنطور که باید و شاید عمل کنیم. ما نه فقط کیفی که حتی برای تأمین کمی نیروی انسانی هم مشکلات بسیار زیادی داریم. نزدیک به هشتهزار نیرو در آستانه بازنشستگیاند که نزدیک به دوهزار نفر فقط امسال بازنشسته میشوند، درصورتیکه حدود هزار نفر ورودی ما از دانشگاه فرهنگیان و طبق ماده 28 و ماده 21 است که به هیچ عنوان پاسخگوی این نیازها نیست؛ بنابراین تأمین آنها کار سادهای نیست. بهخصوص اگر بخواهیم همزمان با تأمین این نیروها در بعد کیفیتبخشی و رسیدن به اهداف و برنامههای سند تحول و در راستای اهداف والای آموزشوپرورش حرکت کنیم، ولی بالاجبار ما هم مانند سایر استانهای آموزشوپرورش کشور راهکارها و تدابیری اندیشیدهایم که بتوانیم این نیازها را تأمین کنیم. یکی از راهکارهای پیشروی ما افزایش نسبت دانشآموز به معلم است. در واقع اگر جایی بهازای هر 18 یا 20 نفر دانشآموز، معلم داشتیم، اکنون این مقدار افزایش پیدا کرده است. در جاهایی مجبوریم کلاسها را در هم ادغام کنیم البته همه سعی خود را میکنیم که موجب بازماندگی تحصیلی دانشآموزی نشود؛ زیرا این خط قرمز آموزشوپرورش است و همه تأکید مقامات دولت و نهاد آموزشوپرورش پوشش حداکثری آموزش به دانشآموزان است. استفاده از سرویسهای روستایی یا ادغام مدارس روستاهای همجوار و غیره از جمله راهکارهاست. اقدام دیگر افزایش نسبت معلم به سایر همکاران است. در واقع ما 75 درصد معلم داریم و 25 درصد کادر اداری و نیروهای همکار و ما بهدنبال افزایش این مهم هستیم که سهم معلم را افزایش دهیم. شیوهنامه ساماندهی که نقد برخی از مدیران مدارس را بههمراه داشته نیز از همین راهکار آمده است که از نیروهای اداری کم و به تعداد معلمها افزوده شود تا بتوانیم تأمین نیرو کنیم. بخش دیگری را هم از طریق پرداخت اضافه تدریس یا نوبت دوم و بستههای حمایتی جبران میکنیم.
برخی از مناطق محروم استان فارس بهشدت دچار بحران فضای آموزشیاند و همین به بالارفتن آمار بازماندگی از تحصیل دانشآموزان در شهرهایی مانند زرقان و صدرا منجر شده است. آیا برای ساماندادن به این مناطق و بازگرداندن دانشآموزان بازمانده از تحصیل در مناطق محروم برنامهای دارید؟
به جرئت میگویم ما دانشآموزی نداریم که بهدلیل کمبود فضای آموزشی ترک تحصیل کند. البته ترک تحصیل داریم ولی دلایل دیگری دارد. در همین مناطق مورد اشاره تحت عنوان مسکن مهر، شهرکهایی ساختند ولی فضای آموزشی را پیشبینی نکردهاند، درحالیکه در کنار هر 200 واحدِ مسکونی باید یک واحد آموزشی ساخته میشد، اما نشد که با وجود همه مشکلات سعی کردیم این خلأ را جبران کنیم. با فضاهای استیجاری، کانکس یا اقدامات دیگری نگذاشتیم این موضوع زمین بماند. ما بهلحاظ فضای آموزشی وضعمان چندان بد نیست، بهویژه کمک خیرین محترم مدرسهساز را داریم و نزدیک 130 پروژه به کمک خیرین شروع شده که 45 مورد آنها تا مهر به بهرهبرداری میرسد و این نعمت الهی است. ما مشکلات دیگری داریم، در برخی مناطق و روستاها فضاهای آموزشی داریم که بدون استفاده مانده است و بهدلیل نبود یا کمبود دانشآموز و مهاجرتها و بهویژه بهدلیل خشکسالیهای پیشآمده بدون استفاده مانده است؛ بنابراین تعادل به هم خورده است. در جاهایی افزایش میانگین دانشآموزی را داریم و در جای دیگری برای سه نفر دانشآموز باید کلاسی را دایر کنیم.
وضعیت آموزش در استانها را چگونه ارزیابی میکنید؟
چراغ راه ما سند تحول بنیادین است و اهدافی در سند دیده شده که در واقع شش ساحت برای آموزشوپرورش تعریف شده است؛ یعنی بحث آموزشوپرورش فقط علم نیست در حوزههای فرهنگی، دینی، زیستشناسی، اخلاقی و در حوزه سلامت، مأموریت و رسالت داریم؛ ضمن اینکه آموزشوپرورش مکلف است مرتبهای را در پنج بعد از ابعاد وجودی شامل علم، اخلاق، ایمان و تفکر بارور کند و پرورش دهد تا بهمراتبی از حیات طیبه برسد. اگر با این هدف نگاه کنیم قطعا آموزشوپرورش هنوز مسیری طولانی را در پیش دارد و هنوز درگیر تئوریها و مفروضات و آزمونهاست. آموزشوپرورش باید یک نسل تربیت کند، باید شهروند و انسان دردمند تربیت کند؛ شهروندی که به اطراف خود توجه کند و حساس باشد. سواد صرفا سواد علمی نیست و سواد فرهنگی، اجتماعی و رسانهای است. ما تا رسیدن به این جایگاه زمان طولانی در پیش داریم و باید ارگانهای گوناگون دستبهدست هم دهند تا بتوان کاری انجام داد.
نقش و جایگاه سازمانهای مردمنهاد و خیریهها برای حل مشکلات آموزشوپرورش استان فارس تا چه اندازه اهمیت دارد؟
در شرایط کنونی ما در بزنگاهی تاریخی قرار داریم و نیازمند همراهی خیرین هستیم. در مناطق محروم شیراز و مناطق حاشیهای دانشآموزان ما دچار فقر شدید مالیاند و به کمک نیاز دارند. مؤسسههای خیریه کمک میکنند و بهعنوان ظرفیت موجود بسیار مهم به حساب میآیند. ما چندان امیدی به بودجههای آموزشوپرورش نداریم و رفتیم به سمت افراد خیر تا کمک کنند و دانشآموزان در استانها بتوانند ادامه تحصیل دهند و اگر هنوز آموزشوپرورش سرپاست، به دلیل کمک افراد نیکوکاری است که با جامعه حس همدردی دارند. بهویژه نسبت به آموزشوپرورش دغدغه دارند و به ما کمک میکنند.
در شرایط اقتصادی فعلی، وضعیت معیشتی معلمان باعث ایجاد نارضایتیهای بسیاری در میان فرهنگیان شده است؛ تا جایی که در ماههای اخیر شاهد بودیم معلمهای استانها (از جمله فارس) به نشانه اعتراض اقدام به آتشزدن فیشهای حقوقی خود کردهاند. به نظر شما این شرایط تا چه اندازه بر بیانگیزهشدن معلمها برای تدریس تأثیرگذار است و آیا ممکن است تداوم این اعتراضها در آستانه شروع سال تحصیلی برای آموزشوپرورش دردسرهایی ایجاد کند؟
معلمان امین جامعه و گروه مرجع جامعهاند و آگاهترین و دردآشناترین افراد به شرایط فعلی جامعهاند و تردیدی نیست که کارد به استخوان رسیده و معلم با گوشت و پوست مسائل و مشکلات و فقر را حس میکند. این در حالی است که در جوامع دیگر برای هر نوع توسعهای ابتدا به معیشت معلمانشان توجه میکنند. معلمان ما زمانی بیش از معیشت، دغدغه منزلت داشتند اما با شرایط موجود، پرداختیهای آموزشوپرورش جوابگوی نیاز معیشتی معلمان نیست. هر چقدر هم معلمان ما عاشق باشند و علاقهمند به مباحث فرهنگی، که غیر از این هم نیست، اما حال معلمان ما خوب نیست. اینکه تعدادی جمع میشوند -باوجود اینکه بسیاری هنوز خویشتنداری میکنند- نشان همین حال است. البته ما در جمع این دوستان دائما گفتهایم که انتظار این است معلمان شرایط اقتصادی موجود جامعه را هم در نظر بگیرند و اینکه ما در چه مقطع و شرایطی قرار داریم، وضعیت تحریمها، وضعیت خشکسالی کشور و هزینههای بالایی که ناگزیر دستگاههای دیگر دارند، اما در بحث معیشت معلمان حقیقتا مشکلاتی جدی وجود دارد که امیدواریم بتوانیم راهکاری پیدا کنیم.
منبع: شرق/۱۴ مرداد ۹۷