دیدارنیوز ـ محمدرضا باهنر عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفتگویی به مسائل مختلفی مانند جلسات اصولگرایان با رئیسی، سپنتا نیکنام و عزل روحانی پرداخته است که بخش هایی از آن در ادامه خواهد آمد:
آقای مهندس باهنر! به نظر میرسد آقای روحانی تغییرات محسوسی کرده اند، این را میشود از سخنرانیهای اخیر ایشان به خوبی حس کرد. اگر موافقید گفتگو را از همین جا آغاز کنیم. آیا شما هم مانند من در مورد اقای دکتر روحانی فکر میکنید؟بله، من هم حسی مانند شما داشته ام. اما دیدگاه من به بعضی از ریشهها برمی گردد. در کشورها بعضا ساحتها و رفتارهای سیاسی به صورت غیرضروری پررنگ میشوند که نهایتا بعضی از نکات مثبت و قلههای نظام جمهوری اسلامی خراب میشود که این به زیان همه است. من بارها و بارها گفتم ما زمانی که رقابت سیاسی میکنیم مثلا در انتخابات، مانند تیمهای باشگاهی هستیم. این رقابت اشکالی ندارد، اما وقتی وارد بازی ملی میشویم نه باید با این تیم ملی رقابت کردونه میتوان باان رقابت کرد و نه اصلا به مصلحت ملی است. همه باید به تیم ملی کمک کنند. البته اگر اشکالاتی وجود دارد باید همه مشفقانه و دوستانه کمک کنند تا ان شاء الله برطرف شود. نباید احساس کرد که میتوان روی تیم ملی با گذاشت تا باشگاه خودش پیروز شود. این خبط بزرگی است که بسیاری از سیاسیون انجام میدهند. فرقی هم ندارد اگر جییها یا راستی ها، اصلاح طلبان با هر کسی آن را انجام دهد. متاسفانه وضعیت ما در بسیاری از این مسائل سیاسی ملموس و غیرملموس به جایی رسیده که احساس میکنیم قوای ما واگرا هستند. رئیس جمهور ما مجلس ما تریبونهای رسمی یا غیررسمی ما در واگرایی می دمیدند. در سال ۹۶ در دی ماه که اعتراضاتی پیش آمد مایک کار میدانی انجام دادیم. به این نتیجه رسیدیم که متاسفانه در دو سال گذشته بسیاری از تریبونهای داخلی نظام که مستقیم یا غیرمستقیم از خزانه نظام تغذیه میشوند به نیت یک نوع مبارزه سیاسی یا حزبی، مرتب ارکان نظام را تخریب میکردند. شاید نیتها هم پاک بوده یکی دولت را ناکارآمد قلمداد میکرد و شخص دیگر دولت را کارآمد میدانست.
یکی ناکارآمدی قوه قضائیه را فریاد مزد و فرد دیگری میگفت: هر دو خوب هستند و مجلس مشکل دارد. در مجموع برخی تریبونهای وابسته به نظام القاکننده ناکارآمدی، فساد و افزایش مطالبات شده بودند. حتی مصاحبههای سران قوا را داشتیم که با هم برخورد میکردند. مقام معظم رهبری البته چاره اندیشی کرده وحلسه روسای قوا را در این وضعیت بحرانی تشکیل دادند. ابتدا غیرعلنی بود، ولی بعد با مصلحت ایشان جلسات علنی بود و حتی سران قوا را مکلف به شرکت کردند که بشینند و تصمیم بگیرند. اکنون تعداد جلسات به طور توسط یک بار در هفته است، ولی آن زمان هر وقت لازم بود این جلسات برگزار میشد. آن زمان سران قوا باهم مشکل داشتند و جو عمومی خراب میشد، جلوی تریبون همه چیز را خوب نشان میدادند، ولی بعد از آنجا تیر و ترکش هایشان به هم میخورد. البته به نظر من باید جلسه به صورت گروهی برای حل مشکلات باشد و مدیریت کنند که الحمدلله پس از پیگیری حضرت اقا احساس آرامشی در قوا ایجاد شد.
این البته در بنده ها نیست و فعلا در راس است. مثلا میگویند که معاون وزیر فرار کرده و یکی میگوید سکه گرفتیم و بعد دروغ از آب درمی آید و... هرچه هست درنهایت به این نتیجه رسیدند که باید هم آوایی و همگرایی اند. ما معتقدیم اگر همدلی نبت، حداقل همرانی باشد. اگر اینطور باشد مانند همین سخنرانی رئیس جمهور و رئیس قوه قضائیه هم حمایت میکند. فعلا که روزنه امید بزرگی ایجاد شده است. ادامه این وضعیت موجب میشود اصلا موقعیت برای مسئولی پیدا نباشد که بخواهد در مورد نظام زاویه دار صحبت کند. این نتیجه همدلیها و همراهی هاست و میتواند نقطه امیدی باشد. آقای روحانی زحمت کشید با تیم دیپلماتیک خود رفت مذاکره کرد و برجام را به نتیجه رساند. به اصطلاح امتیاز داد و گرفت و قرار بود نتیجه ما برد- بردباشد ولی آقای روحانی که اکنون در مقابل رئیس جمهور کم خرد آمریکا موضع میگیرد خیلی معنا در آن نهفته است. فرمانده سپاه ما اعتقادی به مذاکره نداشته یا رئیس قوه قضائیه ما هم همین طور، اما آقای روحانی که دو سال رفته کار کرده و زحمت کشیده تا این مذاکره را به سرانجام برساند و با این عهدشکنی، نامروتی و ناجوانمردی آمریکاییها مواجه شده میگوید ما یک تنگه نداریم و ما بازی تنگهها را داریم و تنگهها در خطر هستند. اگر قرار باشد نفت صادر نکنیم چه کنیم؟ بیان این سخنان از سوی آقای روحانی با توجه به سخنان و گرایشی که قبلا داشته بسیار با اهمیت است. این صحبتها مواضع نظام است و ما استقبال میکنیم. از رسانهها خواهش میکنیم که نگویند چرا روحانی مواضعش عوض شده و جور دیگری صحبت میکند. به او ایرادنگیریم و از او حمایت کنیم. منظور من مخالفت با بیان نقدها نیست. من میگویم نقدهای مشفقانه موثر است نه تخریبی.
به نظر شما نسبت اصولگراها با «روحانی جدید» چگونه باید باشد؟
باز هم بنده حرف و موضعم خودم را تکرار میکنم. بنده به آقای روحانی رای ندادم، اما همواره ما این بحث تیم ملی و باشگاهی را داریم. فرض کنیم رقبای داخل نظام آقای روحانی معتقد و مدعی هستند که ما توانی صددرصدی میخواهیم، اما ایشان همراه با تیم شان 50 درصد بیشتر توان برخورد با مشکلات را ندارند. سوال این است که آیا اصولگراهایی رقای آقای روحانی باید این توان را ۴۰ درصد کنند یا ۶۰ درصد. کسی که تلاش میکند توان رئیس جمهور مستقر را از ۵۰ درصد به ۲۰ برساند. خواه اصولگرا باشد. خواه حزب اللهی به نظر من ضدانقلاب است. عدم موفقیت دولت، عدم موفقیت نظام است. عدم موفقیت قوه قضائیه نیز عدم موفقیت نطام است، فکر نکنیم که امروز دق دلی مان را نسبت به روحانی خالی میکنیم. اگر خدای ناکرده دولت بخواهد مسائل حاشیهای را به متن بیاورد پا برعکس حتما نقد مشفقانه خواهیم کرد، اما اگر واقعا دنبال حل مشکلات مردم بود با توجه به اینکه ما مشکل کمبود آب، محیط زیست، تورم و... را داریم باید دست به دست هم داد تا حل شود.
زمانی میگفتند آقای روحانی، رئیس جمهور مذاکره است و اگر روزی برجام شکست بخورده آن دوره، پایان عصر روحانی خواهد بود. با صحبتهای اخیر حضرت آقا در دیدار با دولت و تایید مواضع دولت در اروپا و فرمایش ایشان که سیاست آقای روحانی سیاست نظام است شما فکر میکنید این گزاره که میگفتند روحانی، رئیس جمهور مذاکره است، نه رئیس جمهور مقاومت آیا همچنان درست است؟ آیا میتوان گفت: با جریانات اخیر ایشان رئیس جمهور مقاومت هم هستند؟
ما دوست داریم رئیس جمهور ما رئیس جمهور نظام باشد، یعنی مثلا زمانی سیاست کلی ما این بود که درمورد جریان هستهای تخته گازتا ۲۰ درصد برویم تا ثابت کنیم و بگوییم ما میتوانیم، اما در مقطعی رهبری در جایی گفتند موضع نرمش قهرمانانه را پیش بگیریم، آیا میتوان گفت که رهبری، رهبری قاطعانه بوده، اما اکنون شده رهبری نرمش؟ خیر رهبری بنا به مصلحت نظام توصیه میکنند. ما معتقدیم روحانی با هرکس دیگر باید رئیس جمهور نظام باشد نه رئیس جمهوری یک حزب یا گفتمان ویژه یا خاص. اینکه در زمان رقابت انتخاباتی، مواضع یکدیگر را نقد کنیم یا علیه یکدیگر حرف بزنیم سبب شادابی فضا خواهد شد جون مابه تک صدایی اعتقاد نداریم، اما صداها نباید به نظام صدمه بزنند.
پس ما از این روحانی که رئیس جمهور نظام است به عنوان یک اصولگرا حمایت میکنیم، درست است؟
حمایت میکنیم، اما روحانی باید رئیس جمهور نظام بماند.
یعنی ممکن است آقای روحانی مجددا تغییر کند؟
البته ایشان باید همین گونه که الان هستند بمانند. مثلا آقای احمدی نژاد می گفتند که برای عبور از بحران ها رئیس جمهور باید استعفا دهد یا رئیس قوه قضائیه باید عزل شود چون مصلحت فعلی نظام در این است یا حتی برخی از تندروهای اصلاح طلب یا اصولگرا چنین میگفتند که روحانی باید برود، اما این حرفها حرفهای بی ربطی است و من این رفتن را یک بحران عظیم میدانم
اخیرا اقای موسویان، عبدالعلی زاده و برخی رسانهها گفتند که آقای روحانی اگر نمیتواند برود.
اکنون ضمن حمایت از مواضع فعلی اقای روحانی که وظیفه خود میدانیم باید بگویم که برخی از مسئولان دولت مسئولان دوره نرمان هستند نه دوران بحران و قرارگاه که آقای روحانی باید آنها را رها کند.
شنیده شده که برخی از اعضای کابینه خودشان قصد دارند بروند، اما آقای روحانی نمیگذارد. آیا شما هم اینها را شنیده اید؟
این هم شنیده ام، اما از صحت و سقم آن خبر ندارم. شاید برخیها رفتی هستند و میگویند ما خودمان میرویم، نمیدانم، اما این قطعی است که برخی از آنها مجهز برای زمان غیرعادی نیستند.
باهنر در ادامه این گفتگو که با مثلث انجام شده است در پاسخ به این سوال که ما با پدیده عجیبی روبرو هستیم و آن اینکه اقای احمدی نژاد هرروز مدیر عوض میکرد، اما آقای روحانی حاضر به تغییر مدیران خود نیست، می گوید:
اقای روحانی میخواست کارهایی بکند، اما مجلس هم کم لطفی کرد.
ماجرای تفکیک را میفرمایید؟
بله، ایشان میخواست این وسط راه گریزی داشته باشد
آقای مهندس مگر آقای روحانی رودربایستی دارند؟
مثالی عامیانه بزنم. در اسلام نقل است از قول رسول اکرم که مکرومترین حلال نزد من طلاق است. من عزل و استیضاح راطلاق میدانم. نباید اتفاق بیفتد اما یک جایی حلال می شود.
پس شمارویه آقای روحانی را میپسندید که خیلی دنبال طلاق نیست
نه، اتفاقا پیام و خواسته و خواهش من از آقای روحانی این است که در کابینه خودخانه تکانی کند. اینکه شما فکر کنید آقای احمدی نژاد هر روز مدیر عوض میکرد، کار خوبی میکرد؟ خیر، او متزلزلترین دولتها را داشت. سه رئیس کل بانک مرکزی عوض کرد که نفعی برای کشور نداشت. در دنیا آنجایی که سیستم و سازمان و تجربه دارند ۲۵ سال رئیس کل بانک مرکزی شان را عوض نمیکند.
آقای حجاریان نوشته اند که اصولگرایان چهار سناریو مقابل آقای روحانی دارند و یکی از آنها این است که زمینه کناره گیری آقای روحانی را فراهم کنند. به نظر می رسد که شما در جلسات مختلفی از اصولگرایان شرکت میکنید. آیا واقعا چنین سناریویی در مسائل و گندمهای اصولگرایان مطرح بوده است.
به نظر من اصولگراها و اصلاح طلب ها نفس واحدی نیستند، من رسما گفته ام و باز هم میگویم همین جا جوابی هم به جناب آقای جنتی بدهم و آن این که یک اصل در قانون اساسی داریم که مجلس میتواند به عدم کفایت رئیس جمهوری رای دهد، رهبری او را عزل خواهد کرد که یک بار از این اصل استفاده شده است. من متضرعانه درخواست میکنم که دیگر از این اصل استفاده نشود.
پس شما چنین چیزی را در جلسات نشنیده اید؟
ممکن است من بعضی مواضع را داشته باشم، اما افراد تند و رادیکال اصولگرا آن را قبول نداشته باشند، من با این کاری ندارم.
نه جایی که شما هستید و افرادی با طبع سیاسی شما حضور دارند را میپرسم.
انه اینجایی که من هستم هیچ کس چنین حرفی را نمیزند. این کار خیلی هزینه زیادی دارد. اصلا شوخی نیست. اینها که میگویند اکنون زمان تغییر رئیس جمهور است یعنی قبول کردن اینکه مابحران داریم.
از اصولگراها که بگذریم، اصلاح طلبانی که بحث رفتن آقای روحانی را مطرح میکنند چه هدفی دارند.
آنها میخواهند پرونده خودشان را از روحانی جداکنند و هزینهای نپردازند. خیلی روشن است وگرنه در جلسات خصوصی که به آنها نگاه میکنیم میبینیم آنها جایگزینی برای روحانی ندارند، ولی میخواهند اگر گرفتاریای وجود دارد از زیر آن شانه خالی کنند. این بی معرفتی است که در مشکل فردی را رها کنند.
به نظر شما ممکن است به سمتی برویم که اصولگراها طرفدار آقای روحانی شوند و اصلاح طلبان منتقد ایشان. اقای زیباکلام در سرمقالهای که در روزنامه ایران چاپ کرده به آقای روحانی گفته که چرا این حرفها را زده ایا تو برای خوشامد اصولگرایان این حرفها را زدهای که به غرب برمی خورد. آیا ما با چنین پدیدهای مواجه میشویم که آقای روحانی رئیس جمهور اصولگراها شود؟
من جملهای بگویم و عبور کنم و آن اینکه وقتی آقای روحانی رئیس جمهور شد نشریات اصلاح طلب میگفتند که روحانی اصلاح طلب است، اما من بارها و بارها به این نشریات میگفتم که ایشان ساختار و سابقه سیاسی و خاستگاه اصولگراست. ما مشکلی در کشور داریم وان اینکه، چون حزب فراگیر و قدرتمندی نداریم آدمی که میخواهد مسئولیتی را بپذیرد باید به نحوی رای جمع کند. در سال ۹۲ از آقای روحانی حمایت نکردیم و او به سمت اصلاح طلبان رفت. من ذاتا ایشان را اصلاح طلب نمیدانم. سال ۷۸ اتفاقی کوچکتر از فتنه افتاد که سخنران محوری اش (۹ دی آن موقع) روحانی بود. من به دوستان اصلاح طلب گفتم اگر یک سخنرانی از آقای روحانی قبل از سال ۹۲ پیدا کنید که به نفع اصلاح طلبان صحبت کرده من صد سخنرانی از ایشان می آورم که به نفع اصولگرایان سخن گفته است. می خواهم بگویم در واقع اگر اصولگرایان طرفدار روحانی شوند او تازه به سر جای خود بازگشته است.
میگویند که بیشترین مذاکره ها در نقطه جوش دعواها صورت میگیرد. اکنون که جدالی سخت بین آقای روحانی و ترامپ بالا گرفته به نظر شما ممکن است مذاکرهای بین ایران و امریکا در دوره ترامب صورت گیرد؟
خیلی بعید یا تقریبا غیرممکن است، علت است که بالاخره باید یک روزنه امیدی به مذاکره وجود داشته باشد.
آقای مهندس! از جلسه اخیر مجمع تشخیص تصویری جنجالی منتشر شده که مربوط به زمان رای گیری در مورد ماجرای سپنتا نیکنام است. شما که در این جلسه حضور داشتید، بفرمایید این تصویر همان جلسه است یا آن گونه که دکتر کدخدایی میگویند ربطی به این رای گیری ندارد و مربوط به مصوبه دیگری است. همه بحث در مورد عکس هم این است که به گواه همین تصویر همه موافق عضویت آقای سپنتا بوده اند وفقط آقای جنتی مخالف بوده اند.
بله! تصویر همین مصوبه است. اما نکته این است که همه موافق نبودند. باید دو توضیح مهم در این رابطه داد. اتفاقا در این جلسه خیلیها به نفع نظریه شورای نگهبان صحبت کردند. آیت الله مدرسی یزدی مفصل در این مورد صحبت کردند، اما اقای جنتی نه یک کلمه موافق و نه مخالف صحبت نکردند. این که آقای جنتی تمام توانش را به کار بست تا رای آورده نشود درست نیست.
سخنگوی شورای نگهبان، آقای دکتر کدخدایی دفاع کردندکه برخی دوستان دیگر هم در مقام موافق و مخالف بحث کردند. این جوری که رسانه ها راه انداختند آیت الله میخیلی عصبانی بودند درست نیست.
یعنی شما میفرمایید غیر از اقای جنس مخالفان دیگری هم وجود داشتند؟
بله.
پس چرا در این تصویر فقط دست ایشان پایین است؟
عکس از زاویهای دیگر گرفته شده است. حدود بک چهارم حضار مخالف بودند. حداقل 7-8 نفر مخالف. دقیقا جایی که دوربین قرار گرفته پشت این دوربین حداقل 7 یا هشت نفر مخالف حضور دارند.
آقای لاریجانی در مجلس دهم کمی سخت توانستند از قم وارد پارلمان شوند. با این وضعیت برای مجلس یازدهم سختتر خواهد
زود است که قضاوت کنیم.
برای رئیس مجلس شدن ایشان هم قضاوت زود است؟
آقای لاریجانی سیاستمدار قدرتمندی است. قطعا او محاسبه خواهد کرد که کاندیدا بشود یا نشود، ولی الان زود است برای این محاسبات و نمیشود از حالا گفت. ممکن است شش ماه به پایان مجلس دهم بتوانیم تحلیل و محاسبه کنیم، اما اکنون نمیتوان محاسبه کرد که او را میآورد یا رئیس میشود یا خیر.
آیا شما در جلسات آقای رئیسی در تهران شرکت کرده اید؟
امن علاقهمند بودم شرکت کنم، اما از نظر زمانی امکان آن مهیا نشده.
از شما دعوت کردند؟
بله
میدانید چه کسانی شرکت میکنند؟
خیر اطلاع دقیق ندارم، اما علاقه داشتم شرکت کنم.
این جلسات به پایان رسیده است؟
این جلسات تمام نشده و ادامه دارد. من سوال کردم که حول ریاست جمهوری است و دوستانی که شرکتی میکردند گفتند نه، حول ریاست جمهوری نیست
پس موضوع چیست؟
گفتند که موضوع این جلسات حول منسجم کردن اصولگراهاست.
با محوریت آقای رئیسی؟
اخیر. در گذشته اصولگراها یک مجموعه بودند به نام جمنا.
جلسات آقای رئیسی هفتگی تشکیل میشوند؟
شنیدم هفتگی تشکیل میشود. جلسات حول محور کاندیدای ریاست جمهوری نیست. همان انسجام اصولگراهاست و من نمیدانم که آنها اعضای ثابت یا مهمان بوده اند، چون خبر ندارم. من اگر در این جلسات شرکت کنم دیگر حرف هایم بر مبنای شنیدهها نیست و خودم میبینم که به ماجرایی هست. الان شنیدهها میگوید اصلا جلسات حول یک کاندیدای ریاست جمهوری یا حول یک محور اصولگرایی نیست. یک جلسه ای است برای انسجام بخشی اصولگرایان
میگویند آقای قالیباف و آقای جلیلی به آنجا رفته اند.
من نمیدانم، ممکن است مهمان باشند یا عضو شده باشند.
منبع: فردا/۶ مرداد ۹۷