دیدارنیوز ـ پرستو بهرامیراد ـ چرا رویکرد به کنسرتهای بانوان سلیقهای است؟ چرا زنان در کنار مردان اجازه نواختن ساز ندارند؟ چرا از بین سالنهای متعددی که برای برگزاری کنسرت و تئاتر در تهران وجود دارد، تنها و تنها دو سالن به اجرای بانوان اختصاص یافته است؟ و چراهای بسیاری که برای بانوان موزیسین و خواننده وجود دارد و کسی پاسخگو نیست.
جلوگیری و ممانعت از نوازندگی زنان روی صحنههای اجرا متأسفانه به یک موضوع عادی تبدیل شده و بارها در استانهای مختلف ایران شاهد این موضوع بودهایم. از سوی دیگر، خوانندگان زن، اجازه انتشار آلبوم یا تک آهنگ ندارند و تنها راه باقیمانده برای آنها، برگزاری کنسرت برای زنان است، اما این اجراها هم متاسفانه تنها به تهران، آن هم در دو سالن محدود ختم میشود. مسئله دیگر تبلیغ کنسرتها است. بیلبوردهای سطح شهر مجاز نیستند اجرای هنری بانوان را تبلیغ کنند و همچنین به دلیل نبود آلبوم از بانوان مخاطب نمیداند قرار است چه بشنود و همه این دلایل بر خرید بلیط و میزان مخاطب کنسرت بانوان تاثیر دارد.
موسیقی بهطور کل در جامعه ما نوعی تابو و محل بحث و گفتوگو است و این امر در حوزه زنان با محدودیتهای بیشتر مواجه است. برگزاری کنسرت زنان برای همجنسهای خود راهی است جهت ارائه هنر زنانی که با وجود محدودیتهای موجود، همچنان سعی دارند هنر خود را حفظ کنند. اما تعداد این اجراها بسیار اندک است و تنها دو سالن نیاوران و تالار وحدت، به زنان اجازه برگزاری کنسرت میدهد آن هم در سانسهای نامناسب که چندان نمیتواند جذب مخاطب کند و پر واضح است سانسهای صبح تا ظهر که به کنسرت زنان تعلق میگیرد ساعت مناسبی برای آواز خواندن خوانندگان نیست.
در این سالها نه تنها از اجرای کنسرت بانوان برای بانوان در شهرستانها جلوگیری شده، بلکه بسیاری از گروهها به دلیل داشتن همخوان یا نوازنده زن، اجازه برگزاری کنسرت نگرفتهاند. چنین برخوردهای سلیقهای همواره هنرمندان را گیج و سردرگم کرده است و به تفکیک جنسیتی در صحنههای موسیقی ادامه میدهد. همچنین اين موضوعات باعث شده زنان نتوانند آنچنان که باید در عالم موسیقی خود را معرفی کنند.
در حوزه موسیقی بانوان، قوانین نانوشته بسیاری اجرا میشود. هم اکنون بسیاری از دختران همپای پسران در هنرستانها، دانشکدهها و یا آموزشگاههای موسیقی سالها زمان صرف میکنند تا بتوانند نوازندگی را در یک گروه کنسرت تجربه کنند. آنها اغلب برای اجرای کنسرت موسیقی دو تا ششماه زمان میگذارند تا هماهنگیهای لازم برای اجرا را پیدا کنند، اما در یک لحظه شاهد نابودی هنر و تلاش خود هستند و درست در روز اجرا از روی «سن» به پایین کشیده میشوند و یا سالنی در سانس مناسب برای اجرا به آنها داده نمیشود. در این نقطه مرگ هنری موزیسین و خواننده شکل میگیرد.
چند سال پیش وزیر فرهنگ وقت «علی جنتی» در تالار وحدت سخنرانی کرد و خواستار این شد که برای رفع محرومیتهای بانوان در آواز چارهای اندیشیده شود اما هیچ اتفاقی نیفتاد. کمیسیون فرهنگی مجلس نیز تاکنون قدم مثبتی در خصوص موسيقی بانوان برداشته نشده است.
این ممنوعیتها تا جایی ادامه داشته است که «حمیدرضا نوربخش»، مدیرعامل خانه موسیقی ایران، از منع حضور زنان خواننده و نوازنده «در نزدیک به 12 استان» خبر داده و نسبت به آن انتقاد کرد اما معالاسف این رویه معیوب همچنان ادامه دارد و تاکنون هیچ دولتی نتوانسته این حق بدیهی را به زنان بدهد و در عین حال امنیت کنسرتها در برابر نیروهای فشار و خودسر را حفظ کند.
در سال 93 کنسرت گروه عرفان به دلیل حضور نوازندگان زن ایرانی در اصفهان لغو شد، این در حالی است که کنسرت گروه کرهای با نوازندگی زنان اجرا شد. در همان سال اما کنسرت دیگری به خوانندگی سالار عقیلی در طرقبه برگزار شد در حالی که همسر سالار عقیلی را بهعنوان نوازنده از صحنه پایین آوردند. همچنین نوازندگان و اعضای زن کنسرت گروه کامکار در اصفهان از اجرا حذف شدند. در سال 94 کنسرت ارکستر سمفونیک تهران به دلیل حضور نوازندگان زن لغو شد. همه این مسائل نشان از سلیقهای بودن شرایط موجود در موسیقی زنان دارد.
«معصومه ابتکار»، معاون رییسجمهوری در امور زنان و خانواده چندی پیش در مورد محدودیتهایی که برای اجرای کنسرتهای زنان وجود دارد گفت: «این موضوع سلیقهای است. در مشهد در ایام نوروز اپرایی با حضور خانمها برگزار شد و هیچ مشکلی هم بهوجود نیامد. چند شب هم اجرا شد. البته آنها هم گفتند دریافت مجوز سخت بوده؛ با این حال در دهه فجر و جشنواره موسیقی مواردی از این اتفاقات را دیدیم. برای اولین بار هم شاهد حضور یک رهبر ارکستر زن بودیم اما در عین حال شاهد محدودیتها هم هستیم. به هر حال باید با صبوری و منطق پیش برویم. در این حوزه پیشرفت داشتیم، اگر با وضعیت گذشته مقایسه کنیم، الان تعداد زیادی از خانمها در این عرصه حضور دارند و موفق هستند.»
بهصورت كلی كه نگاه كنيم، زن و مرد در عرصه موسیقی چوب محدوديتها را میخورند. البته به دليل ساختار كلی مرد سالارانه جامعه، همانند خيلی زمينههای ديگر طبيعتاً عرصه برای حضور خانمها تنگتر است و شواهد نشان از تأثیر عمیق کلیشههای جنسیتی در بازار کار موسیقی و مشارکت زنان دارد و قوانین نانوشته در این امور اجرا میشود.
حکم شرعی برای زنان خواننده
موضوع خوانندگی و نوازندگی بانوان اصولاً جزو مباحثی است که در حیطه اسلام و شرع مورد بحث قرار میگیرد. بسیاری عامل اصلی ممنوعیتهای بانوان در عرصه موسیقی را برگرفته از مسائل شرعی میدانند.
این در حالی است که نظر رهبر انقلاب در این خصوص این است که اگر صدای زن (چه بهصورت تکخوانی و یا همخوانی با زنان و یا با مردان) به صورت غنا نباشد و گوش دادن به صدای او هم به قصد لذت و ریبه نباشد و مفسدهای هم بر آن مترتّب نشود، اشکال ندارد. اگر مفسده داشته باشد و یا تحریک شهوت بکند، جایز نیست.
این حکم شجاعانه نشان از این دارد که صدای زن و هنر زن اگر به درستی استفاده شود، در جامعه قابل ارائه خواهد بود.
از محدودیت تا مهاجرت
سیاستها در موسیقی با نادیده گرفتن 50درصد افراد جامعه برنامهریزی میشود؛ اما زنان با توجه به محرومیتها همچنان به هنر خود ادامه میدهند.
متاسفانه با وجود استعدادهای فراوانی که در بین خوانندگان زن وجود دارد، آنها چنانکه باید و شاید دیده نمیشوند. باید باور داشت زمان آن رسیده که نگاه واقعبینانهتری به این موضوع داشته باشیم و کمی منعطفتر رفتار کنیم. وزارت فرهنگ دست کم میتواند سالنهای بیشتر و سانسهای بهتری را به برگزاری کنسرت زنان اختصاص دهد. اینکه اجرای بانوان در آخرین مرحله قرار میگیرد، نه تنها به نوعی تحقیر زنان محسوب میشود بلکه بسیاری از استعدادها را نیز در این میان تلف میکند. زنان نیمی از جامعه را تشکیل میدهند و هنرمندان این عرصه نیاز به تشویق و حمایت دارند؛ اما حداقلها نیز از آنها دریغ میشود.
تقریبا تمام فعالان حوزه زنان معتقدند که یکی از مهمترین عواقب محرومیتها و محدودیتها، ایجاد تمایل به مهاجرت و خروج از کشور است. با نگاهی به مطبوعات بینالمللی میتوان نام زنانی را یافت که برای ادامه حیات حرفهای خود به کشورهای دیگر مهاجرت کردهاند. این موضوع قطعا نشانه خوبی برای جامعه ما نخواهد بود.
زنان موزیسین و خواننده به پاسخ مناسبی برای این محدودیتها نیاز دارند و از این رویکردهای سلیقهای نیز خسته شدهاند. وقت آن رسیده تا مسئولان امر، رویکردی درست و واقعبینانه به این موضوع داشته باشند.