دیدارنیوز - یادداشت غلامعلی دهقان فعال سیاسی به مناسب سالگرد شهادت شهید بهشتی و یارانش را که در روزنامه شرق منتشر شد، می خوانید:
هفت تیر ۱۳۶۰ یکی از نقاط عطف انقلاب اسلامی و نظام برآمده از آن است. در شامگاه چنین روزی ۷۲ نفر از یاران انقلاب دریک عملیات تروریستی به شهادت رسیدند و تعدادی دیگر مصدوم شدند. دکتر بهشتی، دبیرکل حزب جمهوری اسلامی و ریاست دیوانعالی کشور، شاخصترین این شهدا بود. درباره این حادثه و همچنین شخصیت شهید بهشتی نکات زیر درخور توجه است.
۱- شهید بهشتی و یارانش در دفتر حزب جمهوری اسلامی به دست فردی به شهادت رسیدند که با ظاهری موجه و به قول معروف ظاهرالصلاح توانسته بود اعتماد مجموعه حزب را به خود جلب کند. پس از شهادت بهشتی و دوستانش و مشخصشدن نقش کلاهی، عامل نفوذی در دفتر حزب، یکی از اعضای دفتر شهید صدوقی در یزد تعریف میکرد در زمانی که آیتالله بهشتی در نیمه دوم سال ۱۳۵۹ به یزد آمده بود، در بیت آقای صدوقی میهمان بود. در هنگام صرف ناهار وقتی دکتر بهشتی متوجه حضور نداشتن کلاهی میشود، دیگر دوستان پیگیر قضیه میشوند تا ببینند چرا او حضور ندارد. کلاهی دلیل حضور نیافتن خود را بر سر سفره، وجود دو نوع غذا برای پذیرایی اعلام میکند! همین فرد چند ماه بعد عامل یکی از بزرگترین عملیاتهای تروریستی در کشور میشود. نفوذیها در هیبت دوست چنان ضربهای به انقلاب زدند که تاوان آن بسیار سنگین بود و در قضیه انفجار هشت شهریور هم تکرار شد.
۲- دکتر بهشتی شخصیتی عالم، عاقل، آشنا به مقتضیات زمان و فرهیخته و فرزانه بود. بههمیندلیل توانست جایگاه رفیعی در مدیریت جامعه پس از انقلاب داشته باشد و به همان نسبت دشمنان فراوانی داشت. کسانی که انتظار نداشتند یک عالم دینی درک درستی از مقتضیات زمان داشته باشد؛ اما بهشتی روحانی متفاوتی بود. به زبان خارجی تسلط داشت و سالها حضور او در خارج سبب شده بود درک درستی از تحولات فکری و سیاسی جهان داشته باشد.
۳- از شهید بهشتی سخنان زیادی به جای مانده است؛ اما دو سخن او باید همچنان مورد توجه باشد. اول آنکه میگفت در عرصه مدیریتی به راهبرد جاذبه در حد امکان و دافعه در حد ضرورت باید عمل کرد…
واقعیتی که باعث میشود همه شهروندان تعلق خاطر به میهن خود داشته و در رشد و توسعه آن کوشا باشند؛ راهبردی که همچنان نیاز کشور است. باید در مسیر رشد و توسعه از همه ظرفیتهای اجتماعی، فکری و فرهنگی و سیاسی و قومی استفاده کرد و دوم اینکه میگفت ما شیفتگان خدمتیم؛ نه تشنگان قدرت. واقعیت این است، آنان که تشنه قدرت هستند، برای رسیدن به آن راه تخریب و سیاهنمایی و از میدان بهدرکردن رقیب به هر ترفندی را پیشه خود میکنند و آنان که شیفته خدمت، همانند خود شهید بهشتی حتی با سکوت خود منافع ملی را بر منافع جناحی و شخصی ترجیح میدهند. چنانکه او در روزهای سخت تخریبش از سوی رقیب، سکوت کرد تا رهبر فقید انقلاب در توصیفش از صفت مظلوم برای او یاد کند. بهشتی نه در اسم بلکه در صفت هم بهشتی بود.