دیدارنیوز ـ
پرستو بهرامیراد: مدارس غیردولتی مانند قارچ در مناطق مختلف کشور سبز میشوند و با هزینههای گزاف صندلیهای خود را در اختیار دانشآموزان قرار میدهند. در این میان بسیاری از صندلیهای این مدارس خالی مانده است. براساس آخرین آمار رسمی در سه سال قبل، حدود ۶۰۰ هزار صندلی خالی در مدارس غیر دولتی کشور وجود داشته است که طبق نظر کارشناسان خبره این آمار به دلایل متعدد هر سال رو به افزایش میرود و معمولا مدارس غیردولتی دغدغه خالی بودن صندلیهای خود را دارند.
حال تصور کنید ظرفیت یک کلاس در مدرسه دولتی ۴۰ نفر است، به استناد طرح خرید خدمات آموزشی میتوان سازوکاری ترتیب داد تا ۱۰ دانشآموز از این کلاس به مدرسه غیردولتی منتقل شوند و البته با هزینهای که دولت تقبل میکند، آموزش ببینند. بسیاری معتقدند در مناطقی که با کمبود معلم یا فضای آموزشی مواجه هستند، خرید خدمات آموزشی باید صورت بگیرد. در استانهایی مانند سیستان و بلوچستان، خراسان شمالی و گلستان و در مناطقی که مشکلات فضای آموزشی وجود دارد از این طرح استفاده شده است. البته استفاده از این ظرفیتها بستگی به نیاز استانها باید داشته باشد و شروطی از قبیل: رضایت اولیا، نزدیکی به محل سکونت و ... باید مدنظر باشد.
مدارس غیرانتفاعی با بیان اینکه امکانات فوق برنامهای ارائه میدهند، شهریههای سرسامآوری دریافت میکنند و صندلیهای خود را با ارقام میلیونی در اختیار دانشآموزان قرار میدهند. با این حال مدارس غیر دولتی آماده هستند که با قیمت مناسب صندلیهای خالی خود را در اختیار دولت بگذارند.
سرانه آموزشی با سرانه دانشآموزی متفاوت است و سرانه آموزشی آن چیزی است که بابت هزینه معلم و هزینههای دانشآموز پرداخت میشود، اما کمکسرانه دانشآموزی رقمی است که به عنوان کمک به فعالیتهای جاری مدرسه پرداخت میشود. طبق آخرین آمار بودجه سرانه آموزشی برای هر دانشآموز ۳ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان بوده است که این رقم را دولت پرداخت میکند. حال اگر دولت با قیمت کمتر صندلیهای خالی مدارس غیردولتی را خریداری کند ممکن است برای بودجه آموزش و پرورش مناسب باشد. البته عدهای نیز نظری کاملا متفاوت دارند و معتقدند به هر صورت دولت هزینه مکان آموزشی، حاملهای انرژی، معلمان و... را متقبل شده است و دیگر تفاوتی ندارد که چند دانشآموز کمتر و یا بیشتر در مدرسه حضور داشته باشد و اگر بخواهد صندلیهای مدارس غیردولتی را هم بخرد هزینه مضاعفی بر دوش دولت بار میشود.
طرح خرید آموزش
طرح خرید آموزش به صورتهای مختلفی انجام میگیرد و این طرح بیشتر به منظور خدمات به دانشآموزان مناطق محروم آغاز شده است. در قالب این طرح که با عنوان خرید خدمات آموزشی در سالهای اخیر اجرا میشود، آموزشوپرورش ۵۰ درصد از هزینههای مربوط به هر دانشآموز را به بخش خصوصی پرداخت میکند تا تمام هزینههای آموزش از جمله پرداخت حقوق معلمان برعهده بخش خصوصی قرار گیرد.
بسیاری معتقدند که با گسترش این طرح میتوان ناعدالتی آموزشی را از بین برد و به مرور آموزش را به بخش خصوصی منتقل کرد و حتی صندلیهای خالی مدارس غیردولتی کلانشهرها را نیز خرید. با این حال این طرح موافقان و مخالفان بسیاری دارد و هنوز به صورت گسترده انجام نشده است.
خریدن یا نخریدن، مسئله این است!
طرح خرید خدمات آموزشی شاید بتواند راه حلی کوتاه مدت برای جبران کمبودهای کنونی نظام آموزشی باشد، اما نگاه بلند مدت به این طرح ظلمی آشکار در حق افرادی است که به خدمات آموزشی با کیفیت دسترسی ندارند. در هر حال بخش خصوصی نیز ظرفیتی دارد و در طرح خرید خدمات نیز ممکن است دانشآموزان محدودی را پذیرا باشد.
دولت در این طرح بیشتر مناطق محروم کشور را مدنظر قرار داده تا به سبب این طرح هم هزینهها کم شود و هم مشکل کمبود معلم در مناطق مختلف این استان رفع شود. اما این سوال اساسی مطرح است که چرا دولت باید از تامین خدمات آموزشی در یک منطقه عاجز باشد، اما بخش خصوصی بتواند این خدمات را تامین کند. وظیفه دولت در قبال تامین آموزش با کیفیت حکم میکند در مناطقی که در حال حاضر دسترسی به خدمات آموزشی ندارند، تدبیری برای وجود مدارس با کیفیت اتخاذ شود.
در زمان تصویب قانون تاسیس مدارس غیردولتی یعنی سال ۶۷ به علت محدودیت منابع مالی آموزشوپرورش که ناشی از افزایش جمعیت دانشآموزان، تورم ناشی از هشت سال جنگ تحمیلی و کاهش درآمد دولت، بر پا شده راهی برای جلب منابع مالی از جانب مردم است، گرچه جلب منابع مالی برای آموزشوپرورش میتواند راههای دیگری هم داشته باشد، ولی در مدارس غیردولتی نیز خود یک راه حل علمی و ممکن است.
مدارس غیردولتی با پذیرش این مسئولیت آموزشوپرورش، به فرزندان خانوادههای مرفه و به هزینه خود آنان خدمات آموزشی ارائه میدهند و منابع مالی جامعه را در جهت رسیدگی و توجه هر چه بیشتر به فرزندان خانوادههای غیرمرفه آزاد میکنند. اما در سالهای اخیر شاهد هستیم که امکانات مدارس دولتی روز بهروز کاهش مییابد و بیعدالتی آموزشی در کشور شکل گرفته است. همچنین به کارکرد مدارس غیردولتی نیز اشکالات و ایرادات زیادی وارد است.
از سوی دیگر یکی از مشکلات خرید صندلیهای خالی میلیونی مدارس غیردولتی این است که در جامعه امروز اختلاف طبقاتی فاحشی میان اقشار مختلف مردم وجود دارد و به این نکته باید توجه داشت که ممکن است حضور دانشآموزان مدارس دولتی در مدارس غیرانتفاعی مشکلات فردی و اجتماعی بسیاری برای آنها ایجاد کند و از نظر روحی و روانی باعث بروز آسیبهایی برای آنان شود و عملاً میتواند موجب دستهبندی دانشآموزان به دو قشر غنی و فقیر باشد.
همچنین در این طرح باید موارد مختلفی که در مدارس اتفاق میافتد، مشخص شود؛ مثلاً شرایط خاص مانند اردوهای مدرسه و امکانات خاص مدارس غیردولتی تکلیف دانشآموزان انتقال یافته به چه صورتی خواهد شد؟ و چگونه تامین میشود؟
با این حال بسیاری این طرح را مناسب و کارآمد برای جامعه میدانند و معتقدند که با خرید خدمات آموزشی راه برای برابری آموزشی در کشور باز خواهد شد.
زمانی که تعداد دانشآموزان در مدارس کاهش پیدا کند، شکی نیست مسئولان مدارس بسیار راحت میتوانند بر مسائل مدرسه تسلط پیدا کنند و در کنار آن بسیاری از مشکلات فرهنگی و اخلاقی کاهش مییابد و به خانوادهها این اعتماد را میدهد که فرزند آنان در محیطی امن و آرام تحصیل میکند. همچنین شرایط مطلوبتری برای تحصیل دانشآموزان ایجاد میشود.
با برنامهریزی و دقت مناسب در طرح خرید آموزش ممکن است از طریق این طرح تمام دانشآموزان کشور در یک سطح آموزشی مطلوب تحصیل کنند. اما این موضوع در صورتی است که تمام جوانب از لحاظ اجتماعی، اقتصادی، آموزشی و فرهنگی بررسی شود.