دیدارنیوز ـ در حالی که در کشورهای توسعه یافته با فرهنگ سیاسی مشارکتی موضوع «فیلترینگ» محلی از اعراب ندارد در کشورهای در حال توسعه و بهاصطلاح جهان سومی فیلترینگ یک ابزار قوی نظارتی به شمار میرود. این در حالی است که پس از فیلترینگ تلگرام در ایران که بیشترین کاربر را در بین شبکههای اجتماعی داشت موضوع فیلترینگ به یکی از مناقشات مهم تبدیل شده است. از یکسو برخی از مدیران با فیلترینگ مخالف هستند و آن را ناقص دموکراسی میدانند و از سوی دیگر برخی از مسئولان بر فیلترینگ پافشاری دارند و آن را یک ضرورت تلقی میکنند. این در حالی است که جامعه ایران با فیلتر تلگرام با موج عظیم استفاده از فیلترشکنها برای دسترسی مواجه شده که بهعنوان یک پدیده اجتماعی میتواند پیامدهای بسیار مخربی بههمراه داشته باشد.
چرا موضوع «فیلترینگ» بیشتر در کشورهای جهان سوم و در حال توسعه مطرح است و کشورهای توسعه یافته کمتر به سراغ چنین مقولاتی میروند؟
در کشورهای توسعه یافته تصمیمات به شکل دیگری گرفته میشود و در اینگونه مسائل ملاحظات دیگری دارند. به عبارت دیگر ملاحظات از چند زاویه بررسی شده و در این مورد خاص به سمت فیلترینگ حرکت نمیکنند؛ چراکه میدانند فیلترینگ و انسداد کلی چه پیامدهای مهمی دارد. شاید بتوان گفت بهطور کلی فیلترینگ رویکردی جهان سومی و ماقبل توسعه است. در کشورهای توسعه نیافته و در برخی کشورهای در حال توسعه آنچه اهمیت دارد این است که دولتها بهدلیل اینکه احساس میکنند ممکن است در فضای مجازی رویکرد دیگری جریان داشته باشد تصمیم به فیلترینگ گرفته میشود. اغلب دولتها در جهان سوم بهدلیل اینکه ضعفهای مدیریتی مشخص نشود و مردم نتوانند بهصورت آشکار و شفاف عملکرد دولت را زیر سوال ببرند، تصمیم میگیرند در رویکرد اطلاعرسانی حضور داشته باشند.
در کشورهای جهان سوم گاه دیده میشود که قوانین بسیار خوبی وضع شده اما در زمینه اجرا و تحقق قوانین با مشکلات جدی مواجه میشوند. در کشور ما هم میتوانیم بگوییم بسیاری از مشکلات اجتماعی ریشه در عدم اجرای صحیح قوانین دارد. نکته دیگر اینکه عجیب نخواهد بود اگر گفته یا شنیده شود که فقدان شایسته سالاری در بین برخی مدیران سبب میشود که بهخاطر ناکارآمدی و برای فرار از پاسخ از فیلترینگ حمایت میشود. آن دسته از مدیران که شایستگی داشته و بهخوبی از عهده وظایف خود برمیآیند به آسانی از فیلترینگ حمایت نمیکنند و اتفاقا بهدنبال شفافسازی و تبادل آزاد اطلاعات هستند. از سوی دیگر در کشورهای توسعه یافته مسألهای به نام شایعهسازی وجود ندارد و رفتارها در اغلب مواقع براساس واقعیتهای اجتماعی است. در سوی دیگر و در کشورهای توسعه نایافته و یا در حال توسعه، شایعهسازی در بالاترین حد ممکن قرار دارد و افراد با کوچکترین اتفاق و بهانهای دست به شایعهسازی میزنند. بنابراین احتمال دارد که برخی فکر کنند فیلترینگ میتواند موجب کاهش شایعه بشود و میتواند در این زمینه مانع ایجاد کند اما واضح است که چنین دیدگاهی صحیح نیست و چه بسا فیلترینگ سبب افزایش شایعه در جامعه بشود.
چرا برخی فکر میکنند شبکههای اجتماعی آسیبهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را از خارج به داخل کشور منتقل میکند؟
ما باید برای آگاهی و شعور مردم احترام قائل شویم. صورت مساله کاملا مشخص است. آیا مردم آگاه هستند یا خیر؟ اگر ما معتقد به این هستیم که مردم آگاه هستند پس نمیتوان این مساله را پذیرفت که شبکههای اجتماعی ابزاری برای انتقال آسیبهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی از خارج به داخل هستند. بزرگترین اشکال برخی از مسئولان این است که گمان میکنند باید به جای مردم تصمیم بگیرند. ما برای اینکه برای شعور و آگاهی مردم احترام قائل هستیم انتخابات برگزار میکنیم تا مردم بهترین افراد را بهعنوان مدیران خود انتخاب کنند. در نتیجه اگر ما برای شعور مردم احترام قائل نباشیم نباید انتخابات برگزار کنیم. این در حالی است که در طول تاریخ جمهوی اسلامی انتخابات زیادی برگزار شده که این مساله نشان میدهد نظام تا چه اندازه برای شعور و آگاهی مردم احترام قائل است و این یکی از درخشانترین ویژگیهای کشور ما در منطقه است. مردم باید خودشان برای خودشان تصمیمگیری کنند.
قرآن کریم بهترین کتابی است که در اختیار بشر قرار دارد. همه ما نیز قرآن را میخوانیم؛ با این وجود بینش و رفتار ماست که مشخص میکند به چه میزان به احکام قرآن پایبند هستیم. پایبندی به قرآن تنها به زبان و حرف و نیست بلکه باید در عمل متجلی شود. اگر امروز مشاهده میکنیم که مردم نسبت به برخی رویکردهای مدیریتی جامعه انتقاد دارند بهدلیل این است که رفتار مناسبی از برخی از مدیران مشاهده نکردهاند. بدون شک اگر رفتار و عملکرد مسئولان صحیح و منطقی بود مردم نیز از وضعیت موجود رضایت داشتند. هنگامی که مسئولان از مقولهها و موضوعات متعالی سخن میگویند باید در عمل هم نشان دهند که چقدر دنبال تحقق آن مفاهیم بلند در جامعه هستند. تا زمانی که حقوق افراد بهصورت یکسان تحقق پیدا نکند نمیتوان از مردم انتظار داشت که رویکرد مثبتی در پیش بگیرند. اگر مردم رویکرد یکسانی بین حرف و عمل مسئولان مشاهده کنند به هیچعنوان به سخنانی که در بیرون از مرزها عنوان میشود توجه نمیکنند.
با فیلترینگ شبکههای اجتماعی جامعه ایران با موجی از تقاضا برای فیلترشکنهای مختلف مواجه شده و فیلترشکنها رونق بسیار زیادی پیدا کرده است. استفاده از فیلترشکن و امکان عبور از خط قرمزهای اخلاقی جامعه چه پیامدهایی بههمراه خواهد داشت؟
بدون شک استفاده از فیلترشکنها پیامدهای به مراتب مخربی بههمراه دارد. انسان برای هر مشکلی یک راهحل پیدا میکند. به همین دلیل نیز هنگامی که یک فرد با مشکل فیلترینگ شبکههای اجتماعی مواجه میشود تلاش میکند راهحل آن را پیدا کند. در نتیجه فیلترینگ نمیتواند مانع استفاده کاربران از شبکههای اجتماعی شود و راه درمان نیست. نکته دیگر اینکه در شرایط کنونی که شبکههای اجتماعی زیادی به وجود آمده فیلترینگ یکی از این شبکهها به منزله استفاده بیشتر کاربران از شبکههای اجتماعی دیگر است. این در حالی است که در محتوا نیز هیچتغییری ایجاد نمیشود و همان محتوا و جوهره پیامی که مثلا در گذشته توسط تلگرام مخابره میشده امروز با یک شبکه اجتماعی دیگر مخابره میشود. در نتیجه کسانی که بهدنبال فیلترینگ هستند، به هیچعنوان به خواستههای خود درباره محدودیت کاربران دست پیدا نمیکنند و بلکه شرایط پیچیدهتر و سختتر از گذشته خواهد شد.
از سوی دیگر اخباری که با فیلترشکن به دست کاربران شبکههای اجتماعی میرسد، به مراتب تاثیر عمیقتری روی مخاطب خواهد گذاشت و تاثیرش از شرایط گذشته بیشتر خواهد بود. فیلترینگ به شکلهای مختلف در آرامش روانی کاربران شبکههای اجتماعی نیز تاثیر منفی میگذارد. بدون شک استفاده از فیلترشکن نوعی احساس ناخوشایندی به کاربر منتقل میکند و به همین دلیل آرامش فرد را تحت تاثیر قرار میدهد. مسئولان به جای اینکه صورت مسأله را پاک کنند، باید مشکلات را بهصورت عمیق و ریشهای حل کنند. در شرایط کنونی مهمترین دغدغه مردم افزایش قیمت کالاهای اساسی زندگی و مشکلات معیشتی است. این در حالی است که مسئولان عنوان میکنند در طول سالهای گذشته موفق شدهاند تورم را کنترل کنند. سوال بنده این است که اگر تورم کنترل شده و مسئولان اقدامات موثری در کنترل گرانی کردهاند، پس چرا قیمت کالاهای مختلف روزبهروز افزایش پیدا میکند؟ مردم باید شعارها و وعدههای مسئولان را در زندگی واقعی خود لمس کنند. بدون شک هنگامی که این اتفاق رخ نمیدهد و بین شعارها و عملکرد مسئولان فاصله میافتد، به اعتماد عمومی خدشه وارد شده و نسبت به آینده ناامیدی بیشتر میشود. در نتیجه مشکل اینترنت و فضای مجازی نیست بلکه مشکل در نوع عملکرد مسئولان است. اگرمسئولان به خوبی وظایف خود را انجام بدهند و رویکردی در پیش بگیرند که مردم آثار عملکرد آنها را در زندگی خود لمس کنند بدون شک هیچگونه نیازی به فیلترینگ و چنین کارهایی وجود نخواهد داشت.
استفاده از فیلترشکن به معنای عبور از قوانین رسمی جامعه است. بهنظر شما این عبور از قانون به محیط جامعه سرایت نمیکند و سبب افزایش قانونگریزی نمیشود؟
در این مسأله هیچگونه شکی وجود ندارد. قانون با خود قانونمداری و رعایت قانون میآورد و بیقانونی نیز بیقانونی. هرچه افراد یک جامعه خود را بیشتر مقید به قانون کنند به همان اندازه نیز آن جامعه دارای نظم و انضباط خواهد بود. دین مبین اسلام همواره به محبت کردن و رفتار مؤدبانه با دیگران توصیه کرده و نسبت به سختگیری دقت و وسواس بسیار زیادی دارد. اگر بگیر و ببند هم خوب بود که حتمأ اسلام به آن توصیه میکرد. در نتیجه باید به جای فیلترینگ روشهای دیگری را مورد دقت و بررسی قرار داده و قدرت پاسخگویی به مردم را بالاتر برد. اگر بنده انسان سالم و خوبی باشم هیچکس از من بدگویی نخواهد کرد و اتفاقا دیگران از من تعریف و تمجید نیز میکنند. این مساله درباره همه افراد جامعه و بهخصوص مسئولان نیز وجود دارد. مردم عملکرد مسئولان را بهصورت کامل رصد میکنند و نسبت به همه حقایق جامعه آگاهی دارند، هرچه ما مشکلات جامعه را بروز ندهیم و آنها را پنهان کنیم به مرور زمان این مشکلات افزایش پیدا میکند.
آیا فیلترینگ با روح دموکراسی و جمهوری همخوانی دارد؟
دموکراسی در شعار و حرف با دموکراسی واقعی با هم متفاوت است. نمیتوان شعار دموکراسی داد، اما رفتاری از خود نشان داد که در راستای آن نیست. امروز برخی از مسئولان با فیلترینگ مخالفند و در مقابل برخی از فیلترینگ حمایت میکنند. این مساله نشان میدهد که در بین تصمیمگیران جامعه در این مورد خاص همفکری وجود ندارد و صدای واحدی به گوش نمیرسد. نکته قابل تأمل اینکه لازم بهنظر میرسد سخن آن دسته افراد و مسئولانی که در این زمینه اطلاعات کافی و مسئولیت دارند، مورد توجه بیشتر قرار گیرد. مسئولان بخشهای مختلف جامعه باید نسبت به عملکرد خود در همان بخشها پاسخگو باشند و تا آنجا که امکان داشته باشد نباید در کار دیگر بخشها دخالت کرد. در کشورهای توسعه یافته مسئولان بخشهای مختلف در بخشهای دیگر دخالت نمیکنند و به همین دلیل نیز تنها پاسخگوی عملکرد خود هستند.
نکته جالب اینکه کسانی که نسبت به رویکرد فضای مجازی دیدگاه سختگیرانه دارند، در عین حالی که از آن انتقاد میکنند، از فضای مجازی استفاده میکنند. استفاده از فضای مجازی نشاندهنده اهمیت این فضا است و اینکه به آسانی نمیتوان آن را کنار گذاشت. فضای مجازی فیالنفسه «بد» نیست و بلکه میتواند کارکرد مفیدی در جامعه داشته باشد. با این وجود ما باید در مرحله نخست این مساله را روشن کنیم که آیا رویکرد جامعه ما با فضای مجازی همخوانی دارد یا خیر؟ آیا زمینههای ورود فضای مجازی به کشور ما وجود دارد؟ وجود فضای مجازی در زندگی شهروندان ایرانی چه چالشها و فرصتهایی ایجاد میکند؟ در مرحله نخست ما باید به این سوالات پاسخ مناسب و علمی بدهیم و در مرحله بعد به فکر آسیبشناسی استفاده مردم از فضای مجازی باشیم.
منبع: روزنامه آرمان امروز/احسان انصاری/۷ خرداد ۹۷