با جهش دوباره قیمت دلار، تب رسیدن به درآمد دلاری در شبکههای اجتماعی و جمعهای دوستانه حسابی داغ شده و خیلیها اولین چیزی که به ذهنشان میرسد، ترید در فارکس و کریپتو است.

دیدارنیوز: با جهش دوباره قیمت دلار، تب رسیدن به درآمد دلاری در شبکههای اجتماعی و جمعهای دوستانه حسابی داغ شده و خیلیها اولین چیزی که به ذهنشان میرسد، ترید در فارکس و کریپتو است.
اما واقعیت این است که طبق تجربه و آمارهای بازار، حدود ۹۵ درصد تریدرها در بلندمدت بازنده هستند و فقط درصد کمی میتوانند پایدار و حرفهای بمانند. اگر میخواهید جزو آن ۵ درصد باشید، کافی است چند اصل سادهای که در ادامه بیان میکنیم را جدی بگیرید.
بزرگترین اشتباه خیلیها این است که از این کانال به آن دوره، از این اندیکاتور به آن سیستم میپرند و هیچوقت روی یک استراتژی مشخص نمیمانند تا نتیجه واقعی آن را ببینند. تو بهجای دهها سیستم پیچیده، فقط به یک استراتژی ساده، قابلفهم و منطقی نیاز داری که بتوانی آن را در هر شرایطی اجرا کنی. بهتر است استراتژیای را انتخاب کنی که با شخصیت تو جور باشد؛ مثلا اگر آدم عجولی هستی، شاید اسکالپ برایت جذاب باشد و اگر صبورتر هستی، تریدهای سوئینگی مناسبتر است.
حتی بهترین استراتژیها هم اگر در ساعتهای خشک و کمحجم اجرا شوند، نتیجه جالبی نمیدهند؛ اسپرد بالا میرود، کندلها زورکی حرکت میکنند و استاپها بیخود فعال میشوند.
فارکس یک بازار ۲۴ ساعته است، اما همه این ۲۴ ساعت شبیه هم نیستند و تفاوت اصلی را سشنهای معاملاتی مختلف مثل سیدنی، توکیو، لندن و نیویورک میسازند.

مثلا همپوشانی سشن لندن و نیویورک، معمولا شلوغترین و پرنوسانترین زمان روز است و فرصتهای بیشتری برای تریدرهای روزانه و اسکالپرها ایجاد میکند.
اگر ساعتهای دقیق باز و بستهشدن هر سشن را به وقت ایران بدانی، خیلی راحتتر میتوانی تصمیم بگیری چه زمانی پشت چارت باشی و چه زمانی اصلا نزدیک پلتفرم نشوی.
برای اینکه روی ساعتها و میزان نقدینگی سشنها مسلط باشی، پیشنهاد میکنیم یک بار دقیق صفحه زمان باز شدن سشن های فارکس را ببینی و با جدول سشنها و همپوشانیها آشنا شوی.
اگر بکتست گرفتهای و میدانی استراتژیات مثلا در ۱۰۰ معامله، حدود ۵۵ تا ۶۰ درصد مواقع درست عمل میکند، از این لحظه به بعد، بازی دیگر کاملا آماری است. یعنی تو قرار است فقط همان قوانینی را که روی دادههای گذشته جواب دادهاند، دوباره و دوباره در حال حاضر تکرار کنی تا در بلندمدت همان نتیجه تقریبی را بگیری.
مشکل از جایی شروع میشود که پای احساسات وسط میآید؛ بعد از چند ضرر متوالی، ناگهان قانونها را عوض میکنی، حجم را بالاتر میبری یا از روی عصبانیت وارد معاملهای میشوی. اینجاست که «روان تو» مهمتر از «استراتژی تو» میشود و اگر روی ذهن خودت کار نکرده باشی، عملا آمارهای بکتست نو روی کاغذ میماند و در واقعیت هیچوقت تکرار نمیشود.
برای اینکه یاد بگیری چطور روی احساسات خود مسلط شوی، حتما یک منبع آموزشی خوب در زمینه روانشناسی ترید مطالعه کن تا با خطاهای ذهنی، ترس، طمع و اشتباهات رایج تریدرها بیشتر آشنا شوی.
خیلیها تمام تمرکزشان روی این است که «کجا وارد شوم؟» اما تریدرهای حرفهای بیشتر روی این فکر میکنند که «چقدر ریسک کنم و چطور خارج شوم؟».
مدیریت ریسک یعنی از قبل مشخص کنی در هر معامله حداکثر چند درصد از کل سرمایهات را حاضری به خطر بیندازی، مثلا ۱ یا ۲ درصد، نه اینکه هر بار با حجم دلخواه و احساسی وارد شوی.
از طرف دیگر، مدیریت معامله یعنی بعد از ورود، مثل یک آدم منطقی رفتار کنی؛ اگر قیمت به نفع تو حرکت کرد، بخشی از سود را ذخیره کنی یا استاپ را به نقطه سر به سر منتقل کنی.
اگر هم بازار خلاف تو رفت، بدون لجبازی با بازار، اجازه بدهی حد ضرر کارش را انجام دهد و معامله را ببندد، حتی اگر دوست نداشته باشی ضرر را ببینی.
تا وقتی تریدهایت فقط در ذهن تو هستند، همیشه میتوانی خودت را قانع کنی که «این یکی تقصیر بازار بود، نه من». اما وقتی شروع میکنی به ثبت دقیق تمام معاملات، با جزئیات ورود، خروج، احساسات، دلیل تصمیم، تایمفریم و نتیجه، تازه واقعیتها خودش را نشان میدهد.

ژورنال معاملاتی کمک میکند بفهمی بیشتر ضررهایت دقیقا کجا و چرا رخ میدهد؛ مثلا شاید متوجه شوی ۷۰ درصد ضررهایی که کردی مربوط به ساعتهایی است که خستهای یا خارج از سشنهای اصلی ترید میکنی. یا شاید ببینی بیشتر اشتباهاتت زمانی اتفاق افتاده که از قوانین استراتژیات منحرف شدهای و از روی عجله یا ترس وارد معامله شدهای. با این کار میتونی روز به روز خودت رو با خودت مقایسه کنی و بهتر بشی.
بازار جایی نیست که با پول قرضی، وام، یا سرمایهای که قرار است با آن مخارج اصلی زندگی را بپردازی، وارد شوی. وقتی با این پولها ترید میکنی، حتی اگر بهترین استراتژی را هم داشته باشی، ذهن تو دائما تحت فشار است و احتمال تصمیمهای احساسی چند برابر میشود.
شروع با سرمایه کوچک به تو اجازه میدهد اشتباهات اولیهات را با هزینه کمتر تجربه کنی و در عین حال، مهارت عملیات را بالا ببری.
اکانت دمو بهترین جا برای این است که پلتفرم، اجرای استراتژی و قوانین ورود و خروج را تمرین کنی، بدون اینکه پول واقعیات در خطر باشد. اما ماندن طولانیمدت در دمو باعث میشود هرگز با احساس واقعی سود و ضرر روبهرو نشوی و بخش مهم روانشناسی ترید را تجربه نکنی.
بهترین کار این است که بعد از مدتی تمرین در حساب آزمایشی، با یک سرمایه کوچک وارد حساب واقعی شوی تا هم قواعد را بلد باشی و هم کمکم روی احساسات خودت در فضای واقعی کار کنی.
این ترکیب تمرین تئوری و لمس واقعیت، تو را سریعتر از کسی که فقط در دمو میماند، آماده بازار میکند.
اگر در ساعتی که قرار است خبر مهمی مثل NFP یا تصمیم نرخ بهره منتشر شود، بدون توجه به تقویم اقتصادی وارد معامله شوی، عملا خودت را وسط گرفتاری میاندازی. این خبرها میتوانند در چند ثانیه استاپها را یکییکی بزنند، تازه اگه اسلیپیج رخ ندهد، و دوباره جهت بازار را عوض کنند. پس قبل از اینکه روی دکمه «Buy» یا «Sell» کلیک کنی، یک نگاه به تقویم اقتصادی روز بینداز تا بدانی دقیقا در چه فضایی معامله میکنی. گاهی بهترین تصمیم این است که چند دقیقه قبل و بعد از خبر، اصلا وارد نشوی و اجازه دهی بازار هیجانش را تخلیه کند.
اگر قرار است در سشن لندن و نیویورک کار کنی، اما هر روز با خستگی شدید یا حواسپرتی پشت سیستم مینشینی، عملا شانس موفقیتت را نصف میکنی. ترید شبیه یک شغل حرفهای است؛ یعنی باید برایش زمان مشخص، محیط نسبتا آرام و تمرکز ذهنی درنظر بگیری، نه اینکه وسط مهمانی یا در ترافیک موبایل را دربیاوری و معامله باز کنی. بازار به اندازه کافی استرس دارد؛ لازم نیست با سبک زندگی آشفته، خودت را دو برابر تحت فشار بگذاری.
هیچ تریدری، حتی حرفهایترینها، نمیتواند ادعا کند همیشه در سود است؛ ضرر کردن بخش جدانشدنی این شغل است. تفاوت برنده و بازنده این است که برنده میداند ضرر فقط یکی از اتفاقات طبیعی در مسیر رسیدن به نتیجه آماری بلندمدت است، نه نشانه بیلیاقتی خودش.