گزارش دیدارنیوز از افزایش تعداد خودکشی دانشجویان به بهانه خودکشی یکی از دانشجویان در دانشگاه الزهرا(س)
دیدارنیوزـ سارامختاری: یک دختر دانشجو در دانشگاه الزهرا به زندگی خود پایان داد! خبر ساده و کوتاه، اما دردناک بود. خودکشی دانشجویان در محیط دانشگاه یا خوابگاه و همچنین برگزیدن این شیوه برای بیان اعتراض، پدیدهای رو به رشد و نگران کننده است.
مسئولین چه میگویند؟
ابوالحسن ریاضی معاون امور داخلی سازمان امور دانشجویان وزارت علوم و تحقیقات و فناوری در ۲۹ بهمن ۹۶ خودکشی را «مهمترین معضل در بین دانشجویان» دانست و گفت: ناامیدی و افسردگی بهویژه در میان دانشجویان فارغ التحصیل و یا کسانی که در سال آخر تحصیل خود هستند بسیار زیاد است. وی افزود بیکاری و مشکلات معیشت، مهمترین دلیل این احساس ناامیدی و افسردگی است.
منصوره صادقی رئیس مرکز مشاوره سازمان امور دانشجویان هم از بالا بودن احساس ناامیدی و ناکامی در بین دانشجویان خبر داد و افزود: گرایش روزافزون دانشجویان به مواد مخدر و الکل، گواهی بر وجود و اثرگذاری حس ناامیدی بر زیست دانشجویان است.
گره افتاده در کارم، به خودکرده گرفتارم
به گواهی شانزدهم آذرهای اخیر و فضای سرد دانشگاه و کم رمقی دانشجویان، گویی گرد ناامیدی و دل مردگی را بر تمام دانشگاهها و دانشجویان پاشیدهاند. دانشجویان بیانگیزه و دلسرد، به لشکری خسته و شکسته خورده از جنگی نابرابر میمانند. فارغ التحصیلانی که سالها از دفاع رسالهشان میگذرد، همچنان جویای کاری دارای منزلت، سرگشته و درمانده در میانه همه چیز ایستادهاند، شهرستانی ها در میانه رفتن به شهرستان با سری افکنده یا ماندن در تهران و ادامه زندگی نامناسب و تهرانی ها درمیانه پذیرفتن شغلی دور از شان و منزلت علمیشان برای حقوقی غیرمکفی یا تحمل سربار بودن و خزیدن به حاشیههای تهران، و در آخر ایستادن درمیانه مرگ و زندگی!
دختری که فارغ التحصیل رشته فلسفه و عرفان بود...
از آنجا که زنان، در مواجهه بیشتری با رنج ها قرار دارند و در سطوح بسیاری، سهم بیشتری از نابرابریها و فقدانها دارند، زیست دختران دانشجو با مشکلات پیچیدهتری مواجه است. به گفته رئیس حراست کل وزرات علوم، از هر ۲۸ مورد خودکشی دانشجویی در ایران، ۷ مورد مربوط به پسران و ۲۱ مورد مربوط به دختران است.
زیرا آنها در کنار بیکاری و بی پولی و نداشتن سرپناه پس از اتمام مهلت خوابگاه، با انتظارات خانواده و جامعه نیز مواجهاند؛ به این معنا که از او انتظار میرود به عنوان دختری تحصیلکرده و بالغ، ازدواج کند و صاحب فرزند شود، اما این امکان به دلایل زیادی برای او فراهم نیست. علاوه بر این، فرصتهای شغلی هم برای او بسیار محدود است، زیرا بازار کار ظرفیت چندانی برای اشتغال زنان ندارد.
آمار بالای ۶۵ درصد بیکاری در میان فارغ التحصیلان دختر و نرخ اندک مشارکت اقتصادی زنان، به خوبی گواه این سترون بودن فضای اقتصادی و اجتماعی برای زنان است. دختر دانشجو خسته از بیکاری و بیپولی مجبور میشود به شهرستان و نزد خانوادهاش بازگردد، اما تغییراتی که او از حیث هویتی و شخصیتی در طول دوران تحصیل به خود دیده، زندگی در شرایط ویژه شهرستان را برای او دشوار میکند. در نتیجه، دختر ناکام و درمانده در حالی که هیچ افقی از آرزومندی ندارد تصمیم میگیرد با حذف خود از شرایطی که توان تغییرش را ندارد به زندگی سراسر رنج خود پایان دهد.
الگوهای خودکشی در بین دانشجویان چیست؟
حسین اسد بیگی رئیس اورژانس اجتماعی کشور گفت: در میان الگوهای خودکشی، پریدن از ارتفاع دارای بالاترین فراوانی است. حلق آویز کردن و سپس مسومیت با دارو و یا قرص برنج در ردههای بعدی قرار دارند. به گزارش پزشکی قانونی نرخ خودکشی با قرص برنج در ۹ ماه نخست سال ۹۶ نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۲ درصد افزایش داشته و در طول این مدت، ۱۰۹ نفر در تهران به دلیل استفاده از قرص برنج جان خود را از دست دادهاند.
سرپرست اداره کل سلامت روان وزارت بهداشت در سال ۹۴ اعلام کرد: سالانه در ایران به ازای هر صدهزار نفر جمعیت، شش نفر اقدام به خودکشی می کنند یعنی در سال، ۴۲۰۰ نفر در ایران دست به خودکشی میزنند. در خصوص خودکشی دانشجویی، در سال ۱۳۸۷ دفتر مشاوره وزارت علوم، «خودکشی» را دومین علت اصلی مرگ دانشجویان ایرانی پس از تصادف اعلام کرد.
خودکشی در بین دانشجویان، از سال ۹۲ به این سو، بیش از ۲ برابر افزایش یافته است. معاون دانشجویی و فرهنگی وزیر بهداشت ضمن صحه گذاشتن بر این روند فزاینده، افسردگی حاصل از ناکامی و ناامیدی را دلیل اصلی افزایش شمار خودکشیهای دانشجویی دانست.
اغلب دانشجویان خودکشی در ملاعام به شکل پریدن از ارتفاع در دانشگاه یا خوابگاه را به عنوان نوع انتحار خود انتخاب میکنند. برگزیدن این الگو از خودکشی بیدلیل نیست و پیامی دارد. فردی که با جارو جنجال و در حضور دیگران در محیطی مانند دانشگاه و در ایامی که منسوب به روز دانشجوست، خودکشی میکند، با مرگ گزینشی خود به رساترین شکل ممکن اعتراض میکند؛ بنابراین پیام این نوع از خودکشی که به دنبال افسردگی حاصل از ناکامی اجتماعی در شخص ایجاد میشود با آن خودکشی که فرد افسرده بی سروصدا در منزل انجام میدهد متفاوت است. خودکشی نوع اول نوعی طغیان و کنش اعتراضی بر علیه ساختارهای اجتماعی و فرهنگی است، ساختارهایی که با ناکارامدی خود میل به حیات را در فرد از بین بردهاند.
راهکار وزارت علوم چیست؟
مشاهده این وضعیت نگران کننده از خودکشی در بین دانشجویان، وزارت علوم را به چارهاندیشی واداشت. مدیر کل دفتر مشاوره و سلامت وزارت علوم، در بیست و هشتمین گردهمایی رؤسای مراکز مشاوره دانشگاههای سراسر کشور اعلام کرد که در بیش از ۱۱۰ دانشگاه دولتی و غیردولتی، کانون همیاران سلامت روان دانشجویی تشکیل شده و بیش از ۹۰ کانون در دانشگاههای دولتی دایر هستند و در حدود شش هزار دانشجو در این کانونها ثبتنام کردهاند.
او به برنامههای مرکز مشاوره و سلامت وزارت علوم اشاره کرده و از جمله گفته که برنامهای به نام «پیام» که یک بسته آموزشی است، برای پیشگیری از مواد مخدر تهیه شده است. برنامه «بدیع» یا برنامه دانشگاه عاری از دخانیات هم قرار است جدیتر اجرا شود. طرح مداخله در شکستهای عاطفی، شناسایی منابع و شدت استرس دانشجویی و هوش اخلاقی از دیگر طرحهای دفتر مشاوره و سلامت وزارت علوم برای دانشگاههاست. مدیر کل دفتر مشاوره و سلامت وزارت علوم همچنین گفته یکهزار و ۵۰۹ مشاور در حال حاضر در ۱۰۰ دانشگاه وجود دارند.
با وجود این ادعا، اما به گفته تعدادی از دانشجویان دانشگاههای آزاد و پیام نور در تهران و شهرستان، چنین مراکز و برنامههایی در این دانشگاهها وجود ندارند و یا فعال نیستند. در دانشگاههایی مانند تهران هم که دارای مرکز مشاوره هستند، آمار مشخصی از نتایج مشاورهها در عمل بدست نیامده است، اما مسلما تا زمانی که شرایط مناسب زندگی برای دانشجویان از حیث اشتغال، معیشت و منزلت اجتماعی فراهم نشود، نمیتوان در روند روبه رشد آمار خودکشیها مانع ایجاد کرد. در فقدان عزمی راسخ و برنامهای مشخص در جهت کاستن از محرومیتنسبی در بین طبقه متوسط، دانشجویان و تحصیل کردهها، نمیتوان از افزایش سلامت روانی و ارتقای امید به زندگی سخن گفت.