این روزها کلید بهشت سرگردان بین شورای شهر تهران و وزارت کشور است. از آغاز کار شورای شهر پنجم تهران تا به امروز شاهد انتخاب دو شهردار بودهایم که این روزها سومی هم در راه بهشت است. شکی نیست با این تغییرات پیدرپی، شهر پرجمعیت تهران نمیتواند ثبات مدیریتی را تجربه کند که سخت به آن نیاز دارد.
دیدارنیوز ـ پرستو بهرامیراد: شهردار آینده که ممکن است پیروز حناچی باشد یا هر شخص دیگری، با کوهی از مشکلات تلنبار شده در شهر تهران مواجه است که باید برای همه آنها فکر کند. در عین حال او باید از سطح کالبد فیزیکی شهر تهران فراتر برود تا علاوه بر لایههای ظاهری شهر با لایههای درونی تهران که شامل مسائل اجتماعی این شهر است، روبرو شود و بداند صندلی شهرداری تهران برای حل مشکلات این شهر در ساختمان خیابان بهشت قرار گرفته است و سکویی برای پرتاب شدن به صندلی بالاتر مثل ریاست جمهوری نیست.
رفتوآمد در تهران
در همین ایام اخیر، هوای باران زده پاییزی باعث کاهش آلودگی هوای مرگآور تهران شده است. با این حال همین باران باعث نایاب شدن اتوبوس، تاکسی و حتی تاکسیهای اینترنتی شده است و اگر هم وسیله نقلیه عمومی پیدا شود، قیمتها سربه فلک برمیدارند. در بعضی میادین شهر صفهای اتوبوس و تاکسی به یک کیلومتر هم میرسند. از سوی دیگر، مترو هم به تونل وحشت تبدیل میشود و اگر بتوانید زنده سوار و پیاده شوید، کاپ قهرمانی دریافت خواهید کرد.
یکی از مشکلات ریشهای شهر تهران نبود سیستم حمل و نقل عمومی است و همین مسئله باعث رفع نشدن آلودگی هوا و ترافیک این شهر شده است. فرسودگی اتوبوسهای درونشهری موجود در سیستم اتوبوسرانی به عنوان یکی از پرمسافرترین ناوگانهای حمل و نقل عمومی شهرها، تاخیرها و تعویقهای همیشگی اتوبوسها به خصوص در برخی مسیرها و ایستگاهها که گویی تنها چیزی که برایشان اهمیت ندارد و تعریف نشده است، وقت مسافران است، کم بودن تعداد اتوبوسها در برابر حجم انبوه مسافران، مشکلات دوچندان استفاده از سیستم حمل و نقل درون شهری در ایام تعطیل، مشکلات و کاستیهای موجود در خطوط اتوبوسهای تندرو که هنوز هم جوابگوی تعداد زیاد و انفجاری مسافران نیست، و... بخشی از این مشکلاتند که افراد دارای سلامت نسبی را هم با مشکل مواجه میکنند چه رسد به افراد در سنین بالا، بیماران و افرادی که دچار مشکلات جسمی هستند. این شرایط در مورد مترو نیز صدق میکند و استفاده از این وسیله نقلیه را که علاوه بر مسافرها، دستفروشها نیز به آن اضافه میشوند، غیرممکن میکند.
ترافیک تهران شاید دیگر قسمتی از زندگی شهروندان این شهر شده است و بتوان از کنارش راحتتر عبور کرد، اما آلودگی هوای این شهر که به دلیل کمبود و ضعف وسایل نقلیه عمومی است، باعث تلفات جانی فراوانی در چند سال اخیر شده است. طبق آمار رئیس کارگروه سلامت هوای وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، ۴ هزار و ۸۱۰ نفر از ساکنان تهران بر اثر آلودگی هوا در سال ۹۵ فوت کردهاند.
کودکان کار
سر هر چهارراه، ایستگاه اتوبوس و در رستورانها و... که بایستید، دستکم سه کودککار برای فروختن فال، آدامس و... به سمت شما هجوم میآورند. ماموران و ارگانهایی هم در سطح شهر برای رسیدگی به شرایط این کودکان مشاهده نمیشوند. هر سطل آشغال بزرگی که از دور مشاهده کردید ممکن است کودکی تا کمر در آن خم شده است برای لقمهای نان.
طبق اعلام شهرداری در حال حاضر بیش از 15 هزار کودک کار در پایتخت وجود دارد که اکثرا" در فقر دست و پا میزنند. این آمار تکاندهنده از کودکانی که حق کودکی کردن از آنها سلب شده است، نشانه خوبی برای فاجعه بودن شرایط تهران امروز است. پایتخت، آبستن تربیت بزرگترین خلافکارها از همین کودکان شده است.
شهرفروشی
از کنار خانه آجری سر خیابان سپهسالار که میگذرید، تمام خانههای قدیمی و مشهور شهر را میبینید که به دلیل عدم رسیدگی، به متروکه تبدیل شدهاند و شهرداری در حراجهای بزرگ آنها را فروخته است. چندی بعد هم جای آن خانههای زیبا، برجهای سر به فلک کشیده سبز شدهاند. وقتی از کوچههای شمیران که زمانی جزو زیباییهای طبیعی این شهر بوده است، میگذرید جز برجهای لاکچری با نمای غربی مشاهده نمیکنید.
پایتخت در حال حاضر با چالشها و معضلات بیشماری روبهروست ولی مهمترین مشکل پیش روی شهردار جدید، حل معضل درآمدهای پایدار است چرا که متأسفانه بر اساس تفریغ بودجه سال ۹۵، حدود ۷۹ درصد درآمدهای شهرداری تهران، متکی بر منابع ناپایدار یا به عبارتی منابع متکی بر ساختوساز، تراکمفروشی و شهرفروشی است.
حل این معضل نیازمند یک برنامه جدی و زمانبر است. در ابتدا باید منابع درآمدی را به سمت منابع پایدار همچون عوارض نوسازی، عوارض کسب و کار، دریافت عوارض از نقل و انتقال مستغلات و تعریف منابع جدید در آمدی متکی بر عوارض حمل بار شهری ببریم. اساساً باید اشاره کرد که حوزه شهرسازی در شهرداری تهران، حوزه مالی نیست و وظیفه تأمین درآمد برای شهر را ندارد، اما متأسفانه خلاف این موضوع عمل میشود.
زنان تنفروش
وقتی به میدان پونک یا خیابان میرداماد یا جردن و ... پا میگذارید حتی در این باران پاییزی که ترافیک عجیبی در شهر به پا شده است، شاهد دختران و زنانی هستید که حتی گاهی برای کمتر از ۱۰ هزار تومان حاضر به تنفروشی هستند. خانههای امن، مراکزی برای دختران فراری و زنان روسپی است که حداقل شب را آنجا بمانند و تحت درمان باشند ولی اگر شما بیشتر از انگشتان یک دست یافتید، به ما هم خبر دهید.
وضعیت تنفروشی در پایتخت آرامآرام به سمت بحران کشیده میشود اما مسئولان همچنان از بیان آمارها و وضعیت آن هراس دارند. سر هر چهارراه یا دور میدانها و... شاهد زنان و دختران روسپی هستیم و از سوی دیگر رشد خانههای تیمی فساد در زیر پوست این شهر، رو به افزایش است، متاسفانه مراکز درمانی و آموزشی که ایجاد آن از وظایف شهرداری است، برای این زنان وجود ندارد تا انتقال انواع بیماریها و HIV افزایش بیشتری پیدا نکند. توجه به وضعیت این زنان در سطح شهر تهران، یک ضرورت فوری است.
جای خواب
هر چه به سمت زمستان میرویم، هوا سردتر میشود، بخصوص وقتی به ساعات شب نزدیک میشویم. باید به بهشت زهرا حتما سری زد و گورخوابهای این ایام را از نزدیک مشاهده کرد. آقای شهردار جدید حتماً در دوره خدمتش باید یک بار به خیابان مولوی، پارک هرندی و دره فرحزاد و ... سری بزند و همانطور که در صدها نشست و همایش حضور پیدا میکند با تعدادی از معتادان خیابانی هم روبرو شود. شمس تبریزی زمانی مولانا (بزرگ قونیه) را مجبور کرد که به میخانه برود و هم صحبت میخوارگان شود. قطعاً همصحبتی و همنشینی شهردار با معتادان کارتنخواب برای او یک کار ضروری و با پیامدهای مثبت خواهد بود.
طبق آمار اعلام شده از سوی عضو هیات رییسه کمیسیون اجتماعی مجلس، ۱۵ هزار کارتنخواب در پایتخت وجود دارد و متاسفانه تعداد زنان کارتنخواب نیز افزایش پیدا کرده است. به دلیل بیتوجهی نسبت به ساماندهی آنان و انجام اقدامات مقطعی، تعداد کارتنخوابها روز به روز در حال افزایش است. اگر شهرداری و دولت برای مدیریت این معضل تلاش جدی نداشته باشند در آیندهای نزدیک با افزایش چشمگیر و روزافزون تعداد آنها مواجه خواهیم شد. متاسفانه با افزایش تعداد زنان کارتنخواب، تعداد کودکان بیهویت نیز در حال افزایش است. در سالهای اخیر گرمخانهها شرایط امنی برای آنها ایجاد کرده است ولی زمانی که تعداد این گرمخانهها کم باشد، شاهد گورخوابی بعضی از این کارتنخوابها هم خواهیم بود.
آقای شهردار جدید بهشت باید بداند که تهران بیست و چهارمین شهر پرجمعیت جهان است و مشکلات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و... از سر و کولش بالا میرود و سامان دادن به این مشکلات، احتیاج به یک برنامهریزی طولانیمدت و دقیق دارد. در عین حال باید گفت تهران شهر ثروتمندی است و به دلیل عدم مدیریت تا به امروز پیشرفت شگرفی نداشته است و از بیشتر کلانشهرهای جهان بسیار عقبتر است. انتظار میرود پیروز حناچی و همراهانش در مدتی که مسئولیت ادره شهر تهران را بر دوش دارند، به لایههای زیرین این شهر که مسائل اجتماعی و فرهنگی تهران است، رسیدگی جدی کنند تا شهر بیش از این در باتلاق مشکلات اجتماعی فرو نرود.