دیدارنیوزـ سارا مختاری: بیخانمانها یا کسانی که محروم از هرگونه سرپناه هستند، طردشدهترین گروه اجتماعی در ایراناند که سیاست شهری خاصی برای آنها وجود ندارد. شکل حاد بیخانمانی درباره کارتنخوابها و کسانی که در شلترها یا سرپناههای شبانه میخوابند و روز به خیابان بازمیگردند، قابل اطلاق است.
این افراد عمدتا در جاهایی که امکان ارتزاق وجود داشته باشد، مانند بازار، مساجد، ایستگاههای مترو و پارکها حضور دارند و از طیفهای مختلفی از جمله معتادین، الکلیها، زندانیان آزادشده و بی پناه، سالمندان رها شده و بیماران روانی، دختران فراری، زنانی که مورد خشونت قرار گرفته و فرار کردهاند، تشکیل میشوند. پدیده بیخانمانی جهانی است و در تمام کشورها وجود دارد و تفاوت در شیوه برخورد و سیاستگذاری درباره این آسیب اجتماعی است.
آمار بیخانمانها در جهان
هم اکنون چیزی بیش از 100 میلیون بیخانمان در سراسر جهان زندگی میکنند. 85 درصد از این بیخانمانها را مردان مجرد تشکیل میدهند و بقیه زنان هستند.
آمارها نشان میدهد که در سال 2009 تعداد استفادهکنندگان از خدمات بیخانمانها در اتریش 3 هزار و 907 نفر بودند.
در سال 2011، تعداد بیخانمانها در دانمارک 5 هزار و 29 نفر بوده است. البته آمار دیگری تعداد بیخانمانها در دانمارک را بین 10 تا 15 هزار نفر تخمین میزند که نیمی از آنها در کپنهاگ ساکن هستند.
در انگلستان در سال 2013، حدود 112 هزار و 70 نفر بیخانمان سرشماری شده که 6 هزار و 437 نفر آنها در لندن زندگی میکردند. در پایان سال 2015 تعداد بیخانمانها فقط در لندن به بیش از هفت هزار و 500 نفر رسیده؛ این در حالی است که این میزان در سالهای 2009 تا 2010، حدود سه هزار و 700 نفر بود.
دلایل متعددی برای افزایش این روند در سالهای گذشته مطرح شده است. یکی از دلایل این است که پس از بحران مالی جهانی سال 2008 بسیاری از طرحها برای کمک به بیخانمانها در لندن متوقف شد، به طوری که منابع خبری از کاهش 45 درصدی این برنامهها در فاصله سالهای 2010 تا 2015 خبر دادند. از سوی دیگر، آمار رسمی نشان می دهد حدود 56 درصد از کارتنخوابهای لندن را شهروندان غیرانگلیسی تشکیل میدهند؛ این مسئله موید این مطلب است که دولت انگلیس سیاست مناسبی برای مقابله با سیل مهاجران از دیگر کشورهای اروپایی اتخاذ نکرده است.
در سراسر انگلستانِ سال2017 شبانه 280 هزار نفر در شلترها اسکان داده میشوند و 5000 نفر در خیابان میخوابند. در شهر لندن 1200 نفر شبانه در خیابان اسکان دارند.
مانند بسیاری از بحرانها، زنان و کودکان بیش از دیگران در معرض خطر قرار دارند. آمار نشان میدهد تعداد این افراد را در میان کارتنخوابها در کشورهای مختلف اروپایی رو به افزایش است. در همین زمینه دانشگاه ولور همپتون انگلستان با کمک گروهی از استادان، محققان و فعالان اجتماعی پروژهای برای بررسی وضعیت کودکان کارتنخواب در بیشتر کشورهای اروپایی انجام داد؛ نتایج این تحقیق نشان داد در سالهای اخیر تعداد این کودکان در شهرهای مختلف انگلستان، رشدی 12 درصدی داشته است.
در مجارستان و جمهوری چک تعداد این کودکان به ترتیب 36 و 38 درصد افزایش داشته است. طردشدن از سوی خانواده و امتناع از قرار گرفتن زیر پوشش کمکهای سازمانی از جمله دلایل افزایش این کودکان در اروپا بوده است. بخشی از آنها نیز به خانوادههای مهاجرانی تعلق دارند که پس از ورود به این کشورها یا رها شده یا همراه والدین خود مجبور شده اند در خیابانها زندگی کنند.
در فرانسه تعداد بیخانمانها در سال 2012 حدود 103 هزار نفر شمارش شده که حدود 30 هزار نفر آنها کودک بودهاند. در سال 2012 در آلمان هم 284 هزار نفر مکانی برای زندگی نداشتهاند که این آمار نسبت به سال 2010 افزایش 15 درصدی را نشان میدهد.
در سوئد هم تعداد بیخانمانهای شناسایی شده 34 هزار نفر اعلام میشود، با وجود این تنها کشوری که با وجود فقیر بودن، معضل بیخانمانی ندارد، کوبا است که میتوان گفت علت مهم آن سیاستهای دولتی در پایین نگهداشتن قیمت مسکن است و نیز حفظ ارزشهای خانواده و وجود خانوادههای گسترده در این کشور که گاهی چند نسل با هم زندگی میکنند.
در آمریکا هر دو سال یک بار در شهرهای مختلف این کشور تحقیق جامعی درباره بیخانمانها انجام میدهند. نیروهای داوطلب و فعالان اجتماعی با جست و جو در پارکها، پیادهروها و تونلها به سرشماری تخمینی افرادی میپردازند که شب را در این مکانها به صبح میرسانند. این گروهها و افراد با کمک سازمانهای خیریه محلی کمکهایی در اختیار افراد نیازمند قرار میدهند. طبق آخرین آماری که در پایان سال 2014 منتشر شد، حدود 578 هزار آمریکایی شبها را در خیابان، چادرهای موقت، ماشینها و حومه شهرها میگذراندند.
این آمار در سال 2016 به 1ونیم میلیون نفر ساکن در شلتر زندگی رسید. 550 هزار نفر نیز در چادر یا خیابان میخوابند یعنی 15 درصد بیخانمان حاد هستند به این معنا که بیش از یک سال است که در خیابان میخوابند و شانسی برای نجات ندارند.
رتبه اول جهانی در پدیده بیخانمانی متعلق به نیجریه است که 25 میلیون نفر بیخانمان دارد. در ونزولا نیز 2 میلیون نفر در خیابان میخوابند.
در مجارستان بنا به اعلام سازمانهای اجتماعی، حدود 10 هزار کارتنخواب در بوداپست، پایتخت این کشور وجود دارند. دولت مجارستان در سالهای گذشته با ساخت اردوگاهها و چادرهای موقت سعی کرده تا حدودی به این افراد کمک کند؛ اما به تازگی پارلمان مجارستان قانونی را در این زمینه تصویب کرده که انتقادهای گستردهای را در پی داشته است. بر اساس این قانون، کارتنخوابهایی که از سوی نیروهای دولتی در خیابانها دستگیر شوند، یا مجبور به انجام خدمات اجتماعی هستند یا باید هزینهای را به عنوان جریمه بپردازند. منتقدان میگویند این روش فقط باعث می شود مجرم بودن نیز به دیگر مشکلات این افراد افزوده شود؛ این درحالی است که به تازگی تعداد دیگری از کشورها نیز این سیاست را در پیش گرفتهاند.
آمار بیخانمانها در ایران
در ایران هیچ آمار مشخصی از تعداد بیخانمانها وجود ندارد. به گفته وزیر کشور در اسفند 95، در حدود 150 هزار نفر بیخانمان مطلق در کشور وجود دارد، البته به نظر میآید این آمار بیشتر از این رقم باشد. آمار بیخانمانها در تهران بر اساس اعلام منابع مختلف از 10 هزار تا 20هزار نفر متفاوت است. «ان جی او»ها این آمار را حدود 50 هزار نفر اعلام کردهاند. در میان این روایتهای مختلف به نظر میآید رقم 20 هزار نفر منطقیتر باشد.
عمده کارتن خوابها در تهران، معتادان هستند، در حدود 5000 نفر در کمپها نگهداری میشوند. 16 گرمخانه تهران نیز گنجایش 1500 نفر را دارد. 10هزار نفر اما هیچ سرپناهی حتی موقتی نداشته و در خیابانها میخوابند. وجود این افراد حالتی ناخوشایند به فضای عمومی داده و رهگذران از دیدن آنها به اشکال مختلف آزرده خاطر میشوند. بنابراین سیاستهای این حوزه عمدتا بر زدودن این افراد از چهره عمومی شهرها متمرکز است یعنی پاک کردن صورت مساله به جای حل آن.
ویژگی خاصی که کارتن خوابها در ایران در مقایسه با مدل جهانی آن دارند این است که گروه اصلی بیخانمانها را معتادان تشکیل میدهند. در همین راستا مرگ چند کارتنخواب در اثر یخزدگی در دهه 80، این پدیده را مورد توجه رسانهها و افکار عمومی قرار داد.
دو عامل اصلی سبب رشد پدیده کارتنخوابی مربوط به اعتیاد در سالهای اخیر شده است. یکی تغییر الگوی مصرف مواد از سنتی به صنعتی و از تریاک به انواع مواد از جمله هروئین و شیشه که بیشترین مصرف را در بین مواد صنعتی در ایران دارد. یک فرد تریاکی سالهای زیادی طول میکشد که در اثر مصرف مواد از طرف خانواده طرد شود یا کار خود را از دست بدهد و به کارتنخوابی بیفتد. هر چند عواملی چون تمکن مالی و میزان مصرف در مقدار آسیب موثر است اما سرعت تخریب مواد سنتی از صنعتی کمتر است. مصرف هروئین یا شیشه و موادی از این دست، بسته به میزان مصرف، می تواند فرد را در ظرف یک تا پنج ساله به کارتنخوابی و طرد از خانواده و اجتماع وادارد.
عامل دیگری که سبب شده ما این افراد را بهویژه در شهر تهران و در عرصه عمومی در مقایسه با سالهای گذشته بیشتر ببینیم، سیاستهای حکومتی است که حول این پدیده اتخاذ میشود. تخریب گورها و مناطقی چون دروازه غار و خاک سفید که مسکن و محل خواب این افراد بود، سبب شد آنها با از دست دادن سرپناهشان، به خیابانها سرازیر شوند. وضعیت فعلی به شکلی است که میتوان آنها را در همه جا دید.
یک کارتنخواب برای تامین موادمصرفی خود به پول نیاز دارد. او این پول را از طریق زبالهگردی، فروش مواد، سرقت و دزدی و در بین زنان، سرقت و تنفروشی تامین میکند.
راهکارها و رویکرد جهانی به مساله بیخانمانی
در دنیا سیاست واحدی نسبت به ساماندهی و نحوه برخورد با بیخانمانها وجود ندارد. اما نکته مشترک سیاست جهانی در کشورهای مختلف این است که کارتن خوابی و بی خانمانی جرم انگاری نشده و یا کمترشده، نیروهای نظامی و قوه قهریه حداقل در اروپا مداخله کمی در این جریان دارند. سیاست کلی در اروپا و آمریکا، ساخت سرپناه برای این افراد و ارائه خدمات بهداشتی، غذایی و پوشاک به آنان است.
آرش نصر اصفهانی در خصوص این شِلتِرها میگوید: پناهگاههای شبانه در خارج چیزی شبیه گرمخانههای تهران هستند که هم توسط دولت و هم ان جی او ها و خیریهها اداره میشوند. در کشوری مثل آلمان دولتهای محلی خود را موظف به ساخت سرپناه برای بیخانمانها میدانند.
یا در فرانسه شماره تلفنی هست که فرد بیخانمان تماس میگیرد و درخواست سرپناه، غذا و یا خدمات بهداشتی میکند. افرادی وجود دارند که او را به سرعت به نزدیکترین شلتر رسانده و احتیاجش را برآورده میکنند.
البته در تمام دنیا رویکرد دیگری هم به مساله بی خانمانی وجود دارد. بعضی از افراد و گروهها و احزاب اعتقاد دارند مساله کارتنخوابی باید جرمانگاری شود تا بیخانمانها نتوانند با حضور در عرصه عمومی، اخلال و نظم ایجاد کرده و ارتکاب جرم را تسهیل کنند.
این رویکرد در آمریکا بهویژه پس از حوادث سپتامبر تشدید شد و به اروپا تسری یافت. سیاستهایی چون ممنوع کردن زندگی در خیابان، ممنوعیت خوابیدن و گدایی در خیابان از جمله سیاستهای حذف کارتنخوابها در آمریکاست، هر چند این رویکرد در برابر سیاست حمایت و ساخت سرپناه، کارکرد چندانی ندارد.
در آمریکا و کشورهای اروپایی از 1960 به بعد بر پایه این نظریه که حق فردی هر کسی است که در خیابان از کسی کمک بخواهد، جرم بودن گدایی ملغی شد مگر در شرایط خاصی از جمله همراه داشتن بچه، گدایی همراه با آزار و در نزدیکی عابربانکها.
در آمریکا دومدل برنامه رفاه اجتماعی متناسب با حاکمیت دو جناح «دموکرات» و «جمهوریخواه» اجرا میشود. دموکراتها معتقدند که باید از بودجه عمومی و مالیات برای رفاه اجتماعی استفاده کرد، به همین علت هم دولت اوباما در رابطه با بیمه دچار مشکلات متعددی شد. در این کشور همچنین سازمانهای غیرانتفاعی فعالند که کار اصلیشان، رفع نیازهای بیخانمانهاست، مثل سازمان «ائتلاف ملی مسکن» که برای حمایت از کمدرآمدها، راهاندازی شده است، اگرچه این سازمانها هم در حال حاضر با کمبود بودجه برای ایجاد مسکن کافی رو به رو شدهاند.
طبق اسنادی که از جامعه امریکا منتشر شده، دولت برای حمایت از بیخانمانها، دو نوع برنامه اصلی «مسکن موقت» و «دائمی» را در دستور کار قرار داده است. مسکن موقت، بیخانمانها را تا زمانی که سرپناهی پیدا کنند، تحت حمایت قرار میدهد. علاوه بر این برخی خیریهها و سرپناههای شبانه، ساختمانهایی را خریداری کردهاند تا به جای خانههای موقت و انتقالی، برای بیخانمانها خانههای دائمی فراهم کنند.
این طرح در سال 2009 برای افراد بیخانمانی که مشکل مصرف مواد یا مسائل بهداشت روانی داشتند، ایجاد شد. این طرح اجازه میدهد تا مردان و زنان بیخانمان بدون نیاز به درمان، به طور مستقیم از خیابان به آپارتمان خصوصی منتقل شوند. این کار به آنها کمک میکند تا زودتر به وضعیت عادی برگشته و با اعتیاد و یا بیماری روانی مقابله کنند.
دولت سوئد هم به عنوان یک دولت پیشرو برای کارتنخوابها، برنامه ویژهای با عنوان «سقفی روی سر شما» دارد. این طرح در واقع اجازه نمیدهد تا هیچ شهروند سوئدی بدون سرپناه بماند. این درحالی است که سازمانهای خیریه هم برای مهاجران غیرقانونی تا زمانی که شغل مناسب پیدا میکنند، از سه ماه تا یکسال آپارتمان اجاره میکنند.
در انگلستان هم وبسایتی به نام «استریت لینک» طراحی شده تا مردم بتوانند درباره کارتنخوابها به مقامات محلی هشدار بدهند. این وبسایت روی یک اپلیکیشن موبایلی نیز طراحی شده تا مردم وقتی کارتنخوابی را در خیابان ببینند، در نخستین قدم، او را به سازمانهای محلی متصل کرده و و مورد حمایت قرار بدهند. البته این یک پروژه دولتی است و هدفش هم پایان دادن به کارتنخوابی است. اگرچه سازمانهای مردم نهاد و خیریهها نیز به عنوان واسطه عمل میکنند.
اما حمایتهای دولتی در کشورهای آسیایی و اقیانوسیه هم تا حدودی شبیه به کشورهای اروپایی در حال اجراست. برای مثال دولت هندوستان برای بیخانمانها، سرپناههای شبانه ساخته است، اگرچه این سرپناهها امکانات مناسب را ندارند و بیخانمانها باز هم ترجیح میدهند در فصول گرم سال در خیابانها یا پارکینگها بخوابند. هندوستان درحدود یک میلیون و 770 هزار نفر بیخانمان دارد که حدود 15 درصد جمعیت این کشور را شامل میشود.
سیاست کسب سود و حذف کارتنخوابها
گروههای طرفدار حذف در تمام جهان، از رویکرد سرمایهداری نولیبرال تغذیه میکنند به این معنا که با تبدیل کردن فضای عمومی به خصوصی، بیخانمانها را از این فضاها میرانند به عنوان مثال در آلمان ایستگاههای مترو محل خواب شبانه کارتن خوابها بود اما طی سیاستی این فضا تبدیل به مغازه و محل خرید و بازار شد و با این اقدام کارتن خوابها از مترو بیرون رانده شدند.
در ایران این سیاست با مدیریت و رهبری شهرداری بهویژه در تهران بشدت دنبال میشود. شهرداری طی سیاستی کلان در پی کسب سود بیشتر از وجب به وجب شهر است. برهمه جا چنگ می اندازد تا حوزه عمومی و فضایی که متعلق به همه مردم است را خصوصی سازی کرده و از آن پول در بیاورد و مرکز خرید و بازار و کافی شاپ بسازد. واضح است که حضور گروههای آسیب از جمله بیخانمانها مانع جذب سرمایه و سرمایهگذاری هستند در نتیجه این افراد باید محو شوند. اینکه به کجا میروند و چه میکنند کوچکترین اهمیتی برای منطق سود ندارد.
بیخانمانهای بینوا از منطقهای به منطقه دیگر فرار میکنند. در منطقه 12 مرکزی خریدی ساخته میشود، بلافاصله کارتنخوابها حق خوابیدن در آن منطقه را از دست می دهند و به ناچار وارد منطقه 14 میشوند و با رخ دادن اتفاق مشابه به مناطق پایینتر سرریز میشوند.
با این وجود در ایران هم تمهیداتی پیشبینی شده تا کارتنخوابها بویژه در فصول سرد سال به گرمخانهها مراجعه کنند. هم اکنون 16گرمخانه با ظرفیتی بین 1500 تا 2 هزار نفر در تهران از سوی شهرداری به کارتنخوابها اختصاص یافته است.
علاوه بر این، سازمان بهزیستی نیز 12 مرکز شبانهروزی نگهداری از کارتنخوابها دارد که در سال پذیرای بیش از 5 هزار کارتنخواب است. به این دو نهاد باید سازمانهای خیریه و سازمانهای مردم نهاد کاهش آسیب را هم اضافه کرد که در ایران نقش پررنگی در حمایت از کارتنخوابها با ارائه وعده غذایی گرم بهویژه در نقاط پر خطر و آسیبزا و ایجاد پناهگاههای امن برای زنان و دختران معتاد کارتنخواب دارند.