گفتگو با دکتر بختیار اسدی، آسیبشناس اجتماعی درباره پیامدهای مواد مخدر برای معتاد
دیدارنیوز ـ اسفندیار عبدالهی: گزارشهای اخیر سازمان ملل متحد حکایت از این دارند که در زمینه مصرف مواد مخدر و مواد روانگردان بر اساس گزارشهای رسمی منتشرشده در سراسر جهان شاهد افزایش مصرف بودهایم، بهاینترتیب که اگر یک دهه قبل تنها 140 میلیون نفر در سراسر جهان درگیر اعتیاد بودند؛ اکنون تقریباً 200 میلیون معتاد در جهان با این معضل دستوپنجه نرم میکنند.
مدتی قبل صفاتیان رئیس کارگروه کاهش تقاضای اعتیاد مجمع تشخیص مصلحت نظام هم درباره الگوی مصرف مواد مخدر گفته بود: اصولاً در مناطقی که نزدیک به محل تولید تریاک یعنی افغانستان هستند، شاهد افزایش مصرف این ماده مخدر سنتی هستیم، اما در بخشهای دورتر مثل چین، روسیه، اروپای شرقی و آمریکای جنوبی، هروئین در مقام بالاترین تقاضا قرار گرفته است.
شیشه به جایگاه پنجم مصرف موادمخدر سقوط کرده است
رئیس کارگروه کاهش تقاضای اعتیاد مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره آمارهای ثبت شده از کشورمان نیز گفت: قبل از دهه 80 شمسی مصرف، تکالگویی بود، اما مدتی است گسترش و تنوع مواد موجود بازار باعث شده، شرایط کمی دشوارتر از قبل باشد، اما بازهم دستاوردهای قابل قبولی در این زمینه تجربه شده است.
وی در ادامه افزود: بر اساس برآوردهایی که انجامشده، حشیش و گل در میان رده سنی یادشده کشورمان بالاترین تقاضا را دارد .
وی می افزاید: «برنامهریزی ستاد برای کنترل واردات مواد اولیه تولید «شیشه» عاملی شد تا قیمت آن بسیار بالا رفته و کاهش تقاضا را تجربه کنیم، درحالیکه شاید 7 سال پیش سهم شیشه 25 درصد از کل مصرف بوده است. از این رو پس از تریاک، حشیش، گل و هروئین شاهد جایگاه پنجم شیشه هستیم».
«دستمال»؛ مادهای که از آن استقبال نشد
از طرفی یک کارشناس روانشناسی به دیدارنیوز درباره یک ماده مخدر دیگر چنین گفت: «دستمال» نیز که تاثیری شبیه به شیشه دارد، مدتی است سرزبانها افتاد ولی با استقبال مصرف کنندگان مواجه نشد. در مورد «دستمال» شاید مقداری رسانهها جریانسازی گستردهای داشتند، چون واقعیت جامعه متفاوت است و اگرچه اوایل ورود دستمال به بازار، تقاضای بالایی را تجربه کردیم اما اکنون شرایط متفاوت است.
دکتر اسدی استاد روانشناس دانشگاه و عضوهیئت علمی در این زمینه افزود: دستمال تأثیری مانند حشیش داشته و بهصورت مصنوعی تولید میشود بنابراین عوارض بسیار بالایی برای مصرفکنندگان ایجاد میکند اما درصد تخریبی این ماده در روان مصرفکنندگان بسیار کمتر از شیشه است که خوشبختانه بازهم باتوجه به تجارب ناخوشایند مصرفکنندگان، روند تقاضا برای «دستمال» بسیار هم کاهش یافته است.
به گفته وی، مصرف دخانیات بین دخترها بیشتر شده و گُل بیشترین مصرف را بین دختران ایرانی دارد.
بختیار اسدی: مواد مخدر، معتاد را وارد مقوله از دست دادنها میکند درباره اعتیاد و وضعیت مصرف مواد مخدر در ایران، با دکتر بختیار اسدی، استاد و عضو هیئت علمی دانشگاه سنندج و رفتارشناس که در حوزه آسیبهای اجتماعی و سوءمصرف مواد مخدر، تحقیقات مفصلی داشته و صاحب رسالهای در همین حوزه است، به گفتگو نشستیم.
- اصولا اعتیاد چیست و دایره آن تا کجاست؟
اعتیاد به عنوان یکی از معضلات جامعه امروز حالتی است که در آن شخص به علت روانی یا مصرف مواد شیمیایی یا طبیعی، دچار ضعف اراده در کنترل تکرار اعمال خود میشود. هرچند ضعف اراده فینفسه بیماری نیست ولی به علت عوارضی که بر سیستم عصب مرکزی شخص دارد، به عنوان بیماری فرض میشود و این بیماری با ایجاد اختلال در کنترل بر سیستم رفتار- پاداش، باعث تکرار آن رفتار میشود.
در سال ۱۹۵۰ سازمان ملل متحد تعريف زير را براي اعتياد به مواد مخدر ارائه كرد: اعتياد به مواد مخدر عبارت است از مسموميت تدريجي يا حادي كه به علت استعمال مداوم يك دارو اعم از طبيعي يا تركيبي ايجاد مي شود و به حال شخص و اجتماع زيانآور است.
- پیامدها وعوارض فردی، خانوادگی واجتماعی اعتیاد را چگونه ارزیابی میکنید؟
اگر نيمنگاهي به پيامدها و عوارض اعتياد به مواد مخدر بيندازيم، خواهيم ديد كه پيامدهاي اعتياد جامعه، فرد و خانواده را از نظر اقتصادي، اجتماعي، رواني و جسمي در برميگيرد.
از مهم ترين عوارض جسمي اعتياد به مواد مخدر ميتوان به ناراحتيهاي عصبي، بياشتهايي، اضطراب، ريزش مكرر آب از بيني و چشم، ناراحتي عضلاني و فشار شديد در ستون فقرات، لاغر شدن و مانند آن اشاره كرد.
پیامدهای اقتصادی ناشي از اعتياد به مواد مخدر هم عبارتند از بيكاري، مشکلات مالی، از دست دادن جایگاه اقتصادی و شغلی در ازاي خريد و مصرف مواد، لطمه به اقتصاد و جامعه و خانواده.
اما عوارض رواني و شخصيتي ناشي از اعتياد به مواد مخدر فراوانند، از جمله از دست دادن ارتباطات بین فردی کارآمد، از دست دادن اعتماد به نفس، مسئولیتگریزی، ضعف شخصيت، ضعف عاطفه، پرخاشگری و فقدان تعادل روانی. از بعد اجتماعي هم ميتوان به عوارضي مانند قانونگریزی، آسیب دیدن سلامت اجتماعی، بينظمي و بياعتمادي در جامعه، از هم پاشیدن بنیانهای خانواده، افزايش انحرافاتي مانند دزدي، فحشا و تكديگري اشاره كرد.
دلایل اعتیاد را هم در سه حیطه فردی، خانوادگی و اجتماعی میتوان بررسی کرد.
از عوامل فردی مواردی مانند اضطراب، افسردگی، كنجكاوي، ضعف اعتماد به نفس، فقدان لذتهای واقعی در زندگی، انگيزههاي درماني، کجکاریهای جنسی به مانند زودانزالی و عدمنعوظ و شخصيت نابهنجار فرد، مهمترين علل فردي گرايش به اعتياد هستند.
- نقش خانواده در پدیده اعتیاد چه میتواند باشد و آیا جایگاه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خانواده در جهت دادن به انتخاب فرزندان از نظر شما جدی و سرنوشتساز است؟ اجتماع چه نقشی دارد؟
از عوامل زمینهساز خانوادگي گرایش به اعتیاد ميتوان به الگوهای تربیتی ناکارآمد، تبعيض بين فرزندان، فقدان نظارت بر فرزندان، محدود كردن بيحد فرزندان، افراط یا تفریط در محبت به فرزندان، رفاه بيحد اقتصادي در خانواده، فقر و نابسامانيهاي خانواده اشاره كرد.
همچنين برخي از علل اجتماعي گرايش به اعتياد هم عبارتند از: در دسترس بودن مواد مخدر، بيكاري، تبعیضهای اجتماعي و اقتصادی، محيط جغرافيايي و محله زندگي نامناسب، ضعف قوانين و ضعف اجراي آن، دوست ناباب و پایین بودن سلامت معنوی و تعالی در جامعه.
در سالهای اخیر الگوی مصرف و نوع ماده مصرفی در معتادان عمدتا از مواد سنتی به مواد صنعتی تغییر یافته و گرایش به مشتقات تریاک از قبیل هروئین و مورفین یا مواد صنعتی مانند شیشه، کراک، تمجیزک، نورجیزک یا اویل بیشتر شده و شاید عمده دلیل استفاده از این مواد آسان بودن الگوی مصرف به صورتی است که در بازه زمانی کوتاهی بالاترین اثر سرخوشی را در مصرف کننده ایجاد میکند. یکی از عوامل تغییر الگو از مواد مصرف تدخینی به وریدی همین عامل زمان اثرگذاری مواد است.
- مواد مخدر از هر نوعش چه اثرات فردی و اجتماعی دارد؟
مواد مخدر چه از نوع سنتی یا صنعتی شخص را وارد مقوله از دست دادنها میکند که در ابتدا این از دست دادنها در زمینههای مانند ظاهر و فیزیک شخص مصرف کننده است ولی به مرور زمان شخص مصرف کننده، روابط اجتماعی با دوستان و خانواده را از دست میدهد، جایگاه کاری و شغلی را از دست میدهد، پتانسیلها و توانمندیهای مالی و مادیش را از دست میدهد و شخص را وارد مرحله ورشکستگی جسمانی، اجتماعی و روانی میکند. در این مرحله دیگر شخص به مثابه آواری بر خانواده و دوستان و اطرافیان است که بعد از قطع امید لایههای حمایتی بلافصل از روند زندگی شخص مصرف کننده، این افراد تبدیل به آوارهایی بر جامعه میگردند و رفتارهای خارج از قانون و بزههای اجتماعی شکل میگیرد و شخص معتاد در گامهای بعدی خانواده، همسر و بچهها، کار و اشتغال و تمامی روابط حمایتی سابق را از دست داده و سبک زندگی کاملا متفاوتی پیدا میکند .