دیدارنیوز از هشتمین همایش دیده بان شفافیت و عدالت متعلق به احمد توکلی گزارش میدهد.
دیدارنیوز ـ مسعود پیوسته: همشتمین همایش سازمان دیدهبان شفافیت و عدالت به ریاست احمد توکلی پنجشنه ۱۷ اسفند در مجتمع فرهنگی آموزشی معلم واقع در بلوار دریا برگزار شد، گزارش میدانی خبرنگار دیدارنیوز از کیفیت برگزاری این همایش را بخوانید:
عنوان زیبا وجذاب و امیدبخشی دارد.
دیده بانی یی که در پی وضوح و شفافیت و عدالت است.
این جنس دیده بانی از سال ۹۴ مقارن با پدیداری دولت روحانی به صحنه آمد.
از سال پدیداری اش تا ۱۴۰۱ هفت همایش برگزارکرد.
این بار در سال هشتمش، پس از عبور از هفت کوچهی سرگشتگی و دلدادگی، خود را در روز پنج شنبه ۱۷ اسفندماه به همایش هشتم رساند که از بازهی صبح تا شب، هم خود را به جامعهی مخاطب بشناساند و همگان را به این «دیده بانی» دعوت کند و مشارکت شان را بطلبد و هم اینکه با دعوت از اهالیی مربوطهی قدرت، مثل معاون دادستان کل کشور (که هم آدم اجرایی و درگیرترِ ماجراست) و رئیس پلیس امنیت اقتصادی کشور، فسادستیزی شان را جلوه دهند.
دیده بانی یی که نام سمن و سازمانی مردم نهاد دارد، اما یک پای ثابت و متعهدش اتصال ۴۵ساله به ثقل مرکزی قدرت دارد و پای دیگرش درجمع مخاطبان هواخواه و هوادارش است. جمعی که «جامعیت نما» یی دارد تا جامعیت.
راس ساعت ۹ بامداد به محل برگزاری همایش رسیدم، ولی در بسته بود!
دقایقی بعد، معلوم شد عوامل اجرایی همایش، نشانی محل برگزاری همایش را دقیق ننوشته بودند و نام یک کوچه جا مانده بود!
مثل نام مدیرعامل دیده بان شفافیت و عدالت و برخی دیگر از سخنرانان مدعو در سینِ برنامه ذکر نشده بود و فقط نام خانوادگی بود!
درهمین مدخل، احساس نوعی بهم ریختگیی برنامه و دادهها و یافتههای غیرشفاف داشتم. بخصوص که بنری که گویای نشست باشد و فلشی که مخاطب را به همایش هدایت کند نیافتم. ولی بالاخره به اتفاق همراهان سرگشته، محل برگزاری همایش را یافتیم. یک فلش بالاخره به ما گفت: «از این طرف»!
وارد حیاط سبز و آرام بخشِ مدرسه شدیم. حیاطی سرشار از چمن مصنوعی. چمنی که دامنهی دربرگیری اش تا زیر و روی نیمکتهای توی حیاط مدرسه بود.
وقتی وارد راهرو شدیم و به محل برگزاری مراسم رسیدیم، در و دیوار، پر از علائم و نشانههای همایش دیده بانی شفافیت و عدالت بود!
از همین جا بود که با دیدن چهرهها و رفتارها و لوکیشنی که در آن قرار داشتم و آن یکصد صندلی پلاستیکی که در نمازخانهی مدرسه قرارداشت و حضار نشستهی شوقمندِ امیدوار با میانگین ۶۰ سال که تمام این چهل و پنج سالِ رفته را با تمام تلخ و شیرینش درک و لمس کرده و آن بنرِ پشت تریبون با مضمون «مبارزه با فساد، مشارکت مردم، افزایش اعتماد عمومی» که با چسب نواری بیرنگ به دیوار چسبانده شده بود و حین سخنرانی معاون دادستان کل کشور، یا شاید هم هنگام سخنان سردار رحیمی، رئیس پلیس امنیت اقتصادی کشور، بازشده و در حال سقوط بود، مجری برنامه ناچار شد با کف دست، روی چسب بمالد که شاید آرزوی افزایش اعتماد عمومی از مدارِ دید خارج نشود! تمام اینها مرا انگار به تونل زمان برد و در حال و هوای سالهای ۶۰، شصت و دو متوقف کرد.
سالهایی که فساد اقتصادی موضوعیت نداشت و مواجههی دو جهانِ انقلابی و ضدانقلابی بود؛ و با نهایت تلاش در حذف یکدیگر و دیالکتیکِ ترور و اعدام!
سالهای چماقداران قانع و کمینه خواه و تقوی پیشه و صافدل و پاکدست!
در زنگ تنفسِ این همایش، در حیاط مدرسه، یکی از این مخلصانِ ساده زیستِ همشهری انقلاب را دیدم که از زادگاه مان در درازمدتِ پس از انقلاب و در آستانهی گام دوم انقلاب، توانست طبابت و سیاست را درهم آمیزد و درخدمت جامعهی فرودستِ محل برآمدنش، با تابلوی ولایت پذیری، یک دورهی چهارسالهی «خنثی و بی خاصیت» ش را سپری کند.
از وی از شرایط امروز ایران و گیلان و لاهیجان میپرسم و اینکه عدم مشارکت در انتخابات دوازدهم، چقدر پررنگ بوده؟
او از حضور سی درصدیی مردم گفت و از اینکه برای برخی کاندیداها روز انتخابات، پول جلو میدویده و تقوی پشت سرشان!
به نظر آمد حالا او به تیم دیده بانی ضدفساد احمد توکلی پیوسته که شاید این جمع یکصد نفرهی پاکدل و پاکدست از سی و دو استان کشور در مقام اعضاء دیده بانی شفافیت و عدالت به اتفاق دستگاههای رسمیی نظارتی به مثابه گلبولهای سفیدِ نظام حکمرانی، بتوانند در برابر فساد سیستمی شده بایستند و فسادزدایی کنند.
فضای عمومیی همایش، مرا در همان مقطع سالهای نخست پس از انقلاب نگاه داشت. همان سالهایی که عامهی جامعهی ایرانی باورمندانه و باحس بدهکاری به این سخن رهبرانقلاب گوش فرا میدادند وقتی میشنیدند: «نگویید انقلاب برای ما چه کرده است، بگویید ما برای انقلاب چه کرده ایم.»
همان سالهایی که «تعهد» بر «تخصص» غلبه داشت.
سالهای دعوا بین اینکه زیربنا فرهنگ باید باشد یا اقتصاد!
سالهای «دنیای واقعی» که سادگی هایش بیش از پیچیدگی هایش بود. «فضای واقعی»، بی هیچ مزاحمت «فضای مجازی»!
حالا به نظر آمد این جمعیت، با همان نگاه و پندار و رفتار کلاسیک به یکباره به دنیای امروز شیفت کرده است.
محور و ستون دیده بان شفافیت و عدالت، احمد توکلی است که جزر و مد ۴۵سالهی انقلاب را درک کرده است و حالا او به اتفاق تنی چند از سربازان و سرداران انقلاب و نظام و ولایت، مانند اسماعیل کوثری و حسین نجابت و مرتضی نبوی و ... به عنوان هیئت رئیسهی این دیده بانی، قریب به یک دهه است بنا دارند مجاری فساد شبکهای و سیستماتیک را مونیتورینگ کنند با همیاری قوای قضائی و انتظامی و امنیتی، شاید که اعتماد جامعهی رفته و خسته را به نظام برگردانند.
از حرفهای امیری اصفهانی، معاون دادستان کل کشور؛ و سردار حسین رحیمی، رئیس پلیس امنیت اقتصادی کشور در هشتمین همایش دیده بانی شفافیت و عدالت برمی آمد که این ضرورت دیده بانی و همکاری و امضاء تفاهم نامههای متعامل؛ و دعوت از مردم و مشارکت همگانی را در میدان عمل حس میکنند و میدانند که همتش موجود است، اما آنچه که نیست یا ناقص است زیرساخت است.
در این میان، توکلی میخواهد پس از عبور از نوشتن و گفتن درباب فساد؛ و زدودنش از جان دولت ونظام، وارد مذاکره شود و عملیاتیتر ورود کند.
اسمش را گذاشته «مبارزهی گوشه ای». به این معنا که در جمع انواع فسادهای سیستمی، در گوشهای پیی یکی اش را بگیرد و تا حصول قطعیی نتیجه دنبالش برود.
پایان سخن اینکه: اگر معاون دادستان کل کشور و رئیس پلیس امنیت اقتصادی، واقع بینانهتر به موضوع کیفیت مبارزه با فساد گستردهی سیستمی و شبکهای و فردی نگاه میکنند و اعتراف به مشکل اساسی شان در بحث «زیرساخت» دارند؛ ولی احمد توکلی به عنوان سرآمد این دیده بانان ضدفساد، هنوز در تعارفات است و نهایتا در حال جابجایی این بیمار و بیماریی ریشه دوانده اش از این بیمارستان به آن بیمارستان و به همراهان حلقه اش نوید میدهد: «خدا در این مبارزهی شما با فساد، بی طرف نیست.»